پیکر مسعود دیانی، روزنامه نگار، شاعر و دین پژوه در آغوش خاک آرام گرفت
وداع با یک انقلابی صریح و زلال
گروه فرهنگی / سیل خانمانسوز سرطان اوایل امسال بود که مسعود دیانی را گرفتار خودش کرد. بیمقدمه آمد وجا خوش کرد و یکسال نشده به خاتمه رسید. به همین راحتی که میخوانید اما قطعاً سختیها وابتلائات زیادی برای مسعود دیانی داشت. روزنامه نگار و شاعر و مجری و دین پژوه که این چند سال اخیر با دو برنامه شب روایت و سوره شناخته میشد. برنامههایی که در نوع خود پیشرو و خطشکن بودند و توانستند مخاطب جدیدی برای صداوسیما بیاورند. سوره در سالهای اخیر با طرح موضوعات دینی توانست نمونهای جدید از مباحث تاریخی و دینی، بدون برانگیختن حساسیتهای قومی و مذهبی در قاب تلویزیون ایجاد کند و این نشان دهنده تیم فکری باهوش در این برنامه بود. مسعوددیانی در این فضا این برنامه را اجرا میکرد و بعد از بیماری نیز با هیبت جدید و اثرات ناشی از شیمی درمانی باز هم در قاب سوره ظاهراً شد و علیرغم سختی زیاد این برنامه را به سرانجام رساند.
مسعود دیانی در سالهای اخیر به شب روایت و سوره شناخته میشد اما او کارهای دیگری هم کرده بود. سالها قبل مجله ادبی الفیا را منتشر کرده بود و در چند سال اخیر هم سردبیری فرهنگنامه شهدای مدافع حرم را سردبیری میکرد؛ کاری بزرگ و سترگ در حوزه شهدای مدافع حرم که تا زمان انتشار همه اطلاعات لازم برای دانستن درباره این شهدا را در خود جای داده است؛ اثری که دیانی به رونمایی اشنرسید. این فرهنگنامه 8جلدی در حالی به سرانجام رسید که تا پیش از آن هیچ مرجع قابل اتکایی درباره این شهدا وجود نداشت و فقط اطلاعات پراکنده در فضای مجازی موجود بود. این کار با سردبیری مسعود دیانی در نهایت منتشر شده است تا شهدای مدافع حرم در روز جزا دستگیر عوامل و دستاندرکارانش باشند. مسعود دیانی بعد از مشخص شدن بیماریاش در یادداشتهای روزانه از احوالاتش مینوشت که به گواه خوانندگانش تکان دهنده بود. او طوری روایت میکرد که گویی با مرگ در حال زندگی است و آن را از خود میداند.مسعود دیانی سرانجام بامداد 18 اسفند بعد از ماهها رنج بیماری دعوت حق را لبیک گفت و به دیار باقی شتافت. مراسم تشییع وی روز پنجشنبه از مقابل مسجد بلال سازمان صداوسیما با حضور جمع کثیری از فعالان فرهنگی برگزار و روز جمعه در باغ رضوان اصفهان به خاک سپرده شد.
نظر اهالی فرهنگ درباره مسعود دیانی
سعید جلیلی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام:
عمر انسان کم یا زیاد هر لحظهاش، سرمایه است که اگر در مسیر صحیح نباشد، خسران است، در شرایطی این خسران شامل انسان نمیشود که این سرمایه بزرگ با ایمان و عمل صالح، تواصی به حق و صبر باشد. برادر عزیزمان آقا مسعود در این عمر چهل سالهای که داشت، به گواهی همه دوستان سعی کرد از این سرمایه بزرگ بهره ببرد، یک سال اخیر این حیات پربرکت شاهدی بود که ایشان در همه لحظات سعی میکرد عمر و زمانش را به بهترین شکل سپری کند و با دست پر به درگاه الهی بازگردد، در آموزههای دینی و ادبیات نیز آمده است که «عشق محمد بس است و آل محمد» سعی کنید در این مسیر و صراط مستقیم حرکت کنید. ان شاءالله زندهیاد دیانی در جوار اهل بیت(ع) بخصوص سیدالشهدا محشور شود.
محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی:
درگذشت مسعود دیانی عزیز را به اصحاب هنر و اندیشه و خانواده محترم ایشان که در این مدت رنج فراوانی متحمل شدند تسلیت عرض میکنم. خواندن یادداشتهای او حقیقتاً درس آموز بود. امیدوار بودم سوره شبهای ماه رمضان با اجرای او را ببینم اما دست تقدیر او را از ما جدا کرد .ان شاالله میهمان سفره معصومین علیهمالسلام هستند.
وحید جلیلی قائم مقام صداوسیما:
۲۰ سال پیش، نخستین بار در مجله «سوره» توفیق پیدا کردم که این برادر عزیز و خاص را ملاقات کنم. در این ۲۰ سال، در مسیر حق پافشاری کرد، خودش بود، اهل ادا و اطوار نبود، صریح و زلال، دوستداشتنی و دلنشین و راحت بود. زندهیاد دیانی که در ایام اخیر هم با این ماجرا (سرطان) دست و پنجه نرم میکرد باز جلوههای دیگر از خلوص خاص او بر ما آشکار شد. در این چند روز گذشته که او را ملاقات کردم، با دردی که کشیده بود، حالش خوب بود، دل کنده بود و با خدای خودش صادق بوده و ان شاءالله مزد صداقتش را در رضوانالله بگیرد.آنچه از زنده یاد دیانی ماند، الگویی از کار صادقانه برای مکتب اهل بیت(ع) بود. ما جز خیر از او ندیدیم و ندانستیم، این برادر عزیز امروز میهمان خوان خداوند است، از خدا میخواهیم او را در رحمت خاص خود بپذیرد، او را که عاشق شهدا، سیدالشهدا و آرمان و معرفت شهدا بود، با آنان محشور کند و ما را در این مسیر ثابت قدم بدارد. زندهیاد دیانی عاقبت بخیر از این دنیا رفت، خدا را شکر که یکی دیگر از سربازان انقلاب اسلامی در حالی خدا را ملاقات کرد که بر عهد و میثاق خودش با او بود، خدایا! در این زمانه فتنهخیز ما را از مسیر اهل بیت(ع) و انقلاب اسلامی نلغزان، همان طور که مسعود را تا آخرین لحظه عمرش پاکیزه و خالص پذیرفتی.
سیدعباس صالحی مدیر مسئول روزنامه اطلاعات:
زندگی مرحوم دیانی حکمت جاری بود و مؤخره زندگی او به اندازه مقدمه و متن زندگی او درس آموز بود، در این یک سال اخیر او درسهایی از خود باقی گذاشت که میتواند منشأ بسیاری از سخنان و نکتهها باشد، در همین یک سال اخیر، مراودات و تماسهایی داشتیم و اصرار داشت برای برنامهای مرا ببیند و مشورت کند.شرایط جسمی زندهیاد دیانی شرایط سختی بود و روایتی که او از این یک سال اخیر میکرد، یک روایت خاصی از مرگ آگاهی است، مرگ یک پدیده پیچیده و عمیق است، اگر یک انسان بتواند صادقانه، صریح و عمیق این مواجهه را بیان کند، کار راحتی نیست. زندهیاد دیانی برنامهای را برای ماه رمضان در صدا و سیما داشت و موضوع آن را توحید انتخاب کرده بود، در یک مواجهه این چنینی با پدیده سخت، تلخ و پردرد اما آنجا که یک مسئولیتی بر دوش او سپرده شده است، آنقدر جدی و سنگین بود که از چند ماه قبل خود را برای چنین برنامهای آماده میکرد، خیلی از ما انسانها حتی در شرایط سلامت و عافیت دقیقه نودی و شاید بعد از دقیقه نود هستیم اما زنده یاد دیانی از چند ماه قبل دغدغه این برنامه را داشت، او درسهای زیادی در این یک سال اخیر به تک تک ما داد به همین دلیل میگویم که مؤخره زندگی او کم عمقتر از متن زندگی او نبود. این یک سال پر از حکمت بود.
علیرضا مختارپور رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی:
مرحوم دیانی، مؤدب نبود. خود ادب بود. برخی با اخلاق هستند، برخی خود اخلاق هستند و زنده یاد دیانی خود اخلاق بود. وی خودآگاه و دل آگاه و خداآگاه بود و اگر نوشتههای دوران بیماری او را مرور کنید، نمونهای از معرفت یک متدین انقلابی در مقوله مرگآگاهی را به خوبی میبینید. زمانی که خبر درگذشت مرحوم دیانی را شنیدم به یاد غزلی از مولانا افتادم که آن را از زبان همسر و فرزندان او میخوانم: «عجب آن دلبر زیبا کجا شد، عجب آن سرو خوش بالا کجا شد/میان ما چو شمعی نور میداد، کجا شد ای عجب بیما کجا شد/ دلم چون برگ میلرزد همه روز، که دلبر نیم شب تنها کجا شد.....»
مرتضی روحانی فعال فرهنگی:
خدا آنقدر مسعود دیانی را دوست داشت که او را قبل رفتن آگاه کرد و فرصت داد تا کارهایش را راست و ریس کند؛ ولی مرگ برای اکثر ما مصداق «ناگهان بانگی برآمد خواجه رفت»است؛ پس بهتر است طریقت محمدی(ص) را در پیش بگیریم که فرمودند: «موتوا قبل أن تموتوا».
سهیل اسعد فعال فرهنگی در حوزه بینالملل:
فرق او با بسیاری از ما، مرگآگاهیاش بود. او یک سال، هر روز مرگ را پشت پنجره اتاقاش دیده بود. پنجره را باز کرده و به مرگ بفرما زده و مرگ آمده بود، نزدیک و نزدیکتر، سپس دور شده بود و این کار را هزار بار انجام داد و هر بار این مسعود دیانی بود که زندگی را بهتر شناخت و مرگ را.