نرخ تورم مبنای افزایش دستمزد کارگران قرار گیرد
رشد 57 درصدی دستمزد در سال 1401، هزینههای کارگران را در مقابل تورم پوشش داد افزایش دستمزد موجب بازتولید نیروی کار میشود
سال گذشته که دستمزد کارگران برای سالجاری با افزایش بیسابقه57 درصدی تعیین شد، کارگران به این باور رسیدند که دولت سیزدهم بر مبنای شعار مردمی بودنش نگاه ویژهای به آنها دارد. بر همین اساس است که کارگران معتقدند دولت سیزدهم بر مبنای اصل سهجانبهگرایی، کمیته دستمزد، مقدار دستمزد سال آینده را بر اساس نرخ تورم و سبد معیشت بهصورت عادلانه تعیین خواهد کرد.
برابر ماده ۴۱ قانون کار، شورای عالی کار موظف است سالانه یک بار حداقل دستمزد را برای کارگران به گونهای افزایش دهد که هم با نرخ تورم سازگار باشد و هم بتواند جوابگوی هزینههای زندگی یک خانواده متوسط باشد.
افزایش نرخ دستمزد کارگران تا قبل از سالجاری، از ۹ تا ۲۵ درصد در نوسان بوده است. یازده سال پیش کارگران کمترین مقدار افزایش مزدی را تجربه کردند.
نتایج نشان میدهد که درگذشته نه تنها دستمزد نتوانسته هزینههای حداقلی زندگی را پوشش بدهد بلکه مقایسه سال به سال نرخ تورم رسمی با میزان افزایش حداقل مزد نشان میدهد که در بیشتر مواقع افزایش مزد حتی از نرخ تورم رسمی نیز عقبتر بوده است. به عنوان نمونه در سال ۹۰ (سال به اجرا درآمدن هدفمندسازی یارانهها) در برابر تورم 21.5 درصد، میزان افزایش حداقل مزد تنها ۹ درصد بوده است یا سالهای ۸۶، ۸۷، ۹۱ و ۹۲ مقایسه مشابه عقب افتادن دستمزدها از نرخ تورم را تأیید میکند.
در فاصله زمانی سالهای ۸۶ تا 1400به استثنای دو سال 97 و 99 همیشه درآمد ناشی از حداقل مزد ناکافی بوده و نتوانسته حتی نیمی از هزینههای زندگی خانوار را پوشش بدهد. در حالی که نرخ تورم سالانه در اسفند ۱۴۰۰ عدد ۴۰.۲ درصد بوده است اما افزایش حداقل دستمزد کارگران ۵۷.۴ درصد و ۱۷ درصد بالاتر از نرخ تورم تصویب شده که دستکم در طول یک دهه اخیر بیسابقه بوده است.
رشد بیسابقه 57 درصدی دستمزد باعث شد که هزینههای کارگران در مقابل تورم پوشش داده شود و میزان تعدیل نیروی کار در طی سه دهه گذشته به حداقل خود برسد؛ بهطوری که میزان مقرریبگیران بیمه بیکاری در 10 ماهه اخیر بیش از 30 درصد با کاهش مواجه شده است.
در پایان فصل پاییز نرخ بیکاری به پایینترین میزان خود طی 17 سال اخیر رسیده است. نرخ بیکاری در پاییز سال 1401، 8.2 درصد از سوی مرکز آمار اعلام شده است.
در پاییز امسال رکورد اشتغالزایی در صنعت شکسته شد و تعداد شاغلان این بخش که به عنوان پیشران اقتصاد هر کشور تلقی میشوند، از مرز 8 میلیون شاغل عبور کرد.
بر پایه دادههای جریان نیروی کار از سوی مرکز آمار کشور، کمترین ثبات در حوزه نرخ بیکاری واقع شده و بیشترین جابهجایی از نیروی بیکار به اشتغال با بیش از 40 درصد رخ داده است.
موضع دولت سیزدهم
بر اساس گزارش مرکز آمار کشور، نرخ تورم در پایان بهمن ماه امسال، 7/47 درصد بوده است. در همین حال براساس گزارش بانک مرکزی نرخ تورم در همین ماه نیز 6/43 درصد اعلام شده است.
وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی به نمایندگی از دولت، ضمن آنکه بر اصل سهجانبهگرایی تأکید کرده، رفاه و معیشت کارگران را نیز خط قرمز خود اعلام کرده است. بنابراین نگاه وزارتخانه بر مبنای افزایش قدرت خرید کارگران معطوف شده است.
اگر چه دولت سیزدهم بیشترین اهتمام را در خصوص سبد خانوارها و مهار تورم بهکار گرفته و در این راه به موفقیتهایی هم دست پیدا کرده است، اما با توجه به عقبماندگیهایی که از سالهای گذشته به ارث مانده، این انتظار در بین جامعه کارگری به وجود آمده که سبد معیشت واقعیتر تعیین شود، چرا که تعیین واقعی نرخ دستمزد به این دو مؤلفه وابسته است. به معنای دیگر حرکت در خلاف روند افزایش مزد ۱۴۰۱ و اقبال نسبت به روشهای گذشته بدون در نظر گرفتن نرخ تورم و سبد معیشت، علاوه بر عقبافتادگی بیشتر مزد و تضعیف قدرت خرید جامعه کارگری، بهطور غیرمستقیم با کاهش انگیزه نیروی کار، بهرهوری را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
کاهش سهم نیروی کار از عوامل هزینههای تولید
براساس دادههای تحلیلی، سهم نیروی کار ازعوامل تولید در سالجاری مثل سالهای گذشته تأثیر بسیار اندکی برافزایش هزینههای کارفرماها داشته است.
بنا به گفته فرشید یزدانی، کارشناس تأمین اجتماعی، در سالهای اخیر در مقایسه با هزینه دستمزد برای کارفرما، سایر نهادههای تولید افزایش بسیار بیشتری داشته است. برای مثال از سال ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۹ حدود ۱۸ تا ۲۲ درصد از هزینههای بنگاههای اقتصادی را دستمزد تشکیل داده بود. این بدان معناست که سهم نیروی کار به این میزان اصلاً رشد نکرده است.
از طرفی دولت سیزدهم با رویکرد توسعه و عدالتمحوری و در راستای محرومیتزدایی و محو فقر، همه ابعاد مختلف را در این زمینه در نظر گرفته است. بهطوری که در 18ماه اخیر، دولت برای تولیدکنندگان، تسهیلات و مشوقهای ویژهای در نظر گرفته است.
دستمزد برای بازتولید نیروی کار است. وقتی حداقلهای لازم در زمینه تأمین معیشت برقرار نشود، بهرهوری و بازتولید نیروی کار هم محقق نمیشود.