«صندوق ملی تلآویو» محصول سرقت مایملک فلسطینیهاست
صهیونیستها و یک قرن زمینخواری بیشرمانه
جوزف ماساد
استاد رشته «سیاستهای مدرن عرب»
مترجم: وصال روحانی
رژیم صهیونیستی مدعی داشتن یک بنیاد مالی به نام «صندوق ملی یهودیت» (JNF) است اما هر چه در این صندوق ذخیره شده، محصول غصب اراضی و دارایی فلسطینیها است. چه چیزی از این بیشرمانهتر که اسرائیلیها به تازگی علیه گروههای مقاومت فلسطینی که این داراییها را زیر سؤال برده و آن را محصول سرقتهای رژیم تلآویو دانستهاند، دوباره به دادگاهی در امریکا شکایت بردهاند. حکم دادگاه بدوی در این زمینه که در اواخر سال 2021 صادر شد، دال بر رد شکایت صهیونیستها به سبب فقدان ادلهای قوی بود اما اینک در ماه دوم از سال 2023 رژیم اشغالگر قدس به رأی دادگاه ثانویهای امید بسته که برای رسیدگی به تجدیدنظرخواهی صهیونیستها تشکیل شده و قرار است رأی خود را بزودی صادر کند.
به روزسازی یک سیاست مذموم
صندوق ملی یهودیت (JNF) یک نهاد تازهتأسیس نیست و در سال 1901 به عنوان بازوی مالی «تشکیلات مرکزی صهیونیسم» (ZO) آغاز به کار کرد. از همان تاریخ تملک داراییها و اراضی فلسطینیها که مالکان واقعی اراضی جنوب لبنان بوده و هستند، در تفکر صهیونیستها جای داشت و به تبع آن قدمهای اولیه انجام این مهم توسط آنها برداشته شد. در همین ارتباط JNF در سال 1908 «بنیاد توسعه اراضی فلسطین» را بنا نهاد که هدف آن غصب اراضی فلسطینیها بود. صهیونیستها به اراضی ظاهراً بیمالکی هم که در آن تاریخ در مناطق بیروت، دمشق و قاهره قرار داشت، چشم دوخته بودند و از JNF خواسته شده بود که با جمعآوری بودجه لازم اجرایی شدن این کار را میسر سازد و این ارگان هم در این راه از سرمایهداران یهودی که تعدادشان هم اصلاً کم نبوده و نیست، تأمین بودجه میکرد. اینک نیز یک زیرمجموعه JNF که آن را هیمانوتا مینامند مشغول بررسی آن دسته از اراضی در کرانه باختری است که میتوان تملک آن توسط فلسطینیها را به سبب فقدان برگهها و اسناد معتبر به چالش کشید و به این بهانه آنها را غصب کرد. به واقع در درازای زمان در تاکتیک مذموم زمینخواری صهیونیستها تغییری ایجاد نشده و فقط هر از چندگاهی روشهای اجرایی آن به روزسازی شده است.
پایهگذار همه غصبها
یک فرد تأثیرگذار در این ارتباط مردی یهودی و آلمانی به نام آرتور روپین بود که توسط JNF سرکرده دپارتمانی در این نهاد شد که وظیفهاش بررسی و تملک اراضی در دسترس در گستره فلسطین و ثبت آن به نام صهیونیستها بود. روپین یک نژادپرست افراطی بود که خود را یک کارشناس امور اجتماعی و زیستی میدانست ولی در عمل فقط به اشغال اراضی فلسطین و انتقال آن به دست صهیونیستها مبادرت میورزید. پیرو این اتفاق عمارت رسمی JNF توسط روپین در خاک فلسطین برقرار شد. روپین البته در برخی صحبتهایش یهودیها را به رفاهطلبی و کارگریزی متهم میکرد اما تنها کاری که انجام داد، تملک اراضی فلسطینیها و واگذاری آن به صهیونیستها بود. روپین حتی برای تکتک یهودیهایی که قرار بود با مهاجرت تدریجی از اروپا و برخی مناطق دیگر جهان به کرانه غربی بیایند و آنجا با انواع طرق غیر قانونی آب و خاک فلسطینیها را غصب کنند، پروندههای مجزای هویتی تشکیل داد و آنها را دستهبندی کرد تا در زمان شروع مستقر شدن آنها در شهرکهای ساخته شده در اراضی غصبی در نقطهای اسکان داده شوند که با مشخصهها و فرهنگ زندگی آنها همخوانی بیشتری داشت.
قانونگذاری تملکهای غیرقانونی
روپین تا آنجا پیش رفت که در سال 1931 به صراحت گفت ادامه تملک زمینهای موجود در کرانه غربی و در آوردن آن از مالکیت فلسطینیها به هیچ شکلی با طرق صلحآمیز میسر نیست و باید به روشهای قهری روی آورد. درست است که مرگ روپین در سال 1943 طومار افکار او را به ظاهر برای همیشه در هم پیچید اما ایدههای او دستمایه سیاستمداران تندرو بعدی صهیونیستها قرار گرفت تا در سال 1948 تشکیل رسمی دولت نامشروع اسرائیل را در سرزمینهای اشغالی اعلام و تعدی خود به مایملک مردم فلسطین را به زغم خود قانونی کنند؛ روندی که چندین دهه است، صرف تکوین و اجرای آن شده و سرشار از انواع مظالم و بدکرداریها است. جانشینان روپین سیاست مذموم او در تغییر دادن نام اراضی و مناطق مختلف فلسطین و گذاشتن اسامی یهودی روی آنها را استمرار بخشیدند و در سال 1952 نهادی را تأسیس کردند که کارش قانونگذاری روند تشکیل دولت اسرائیل و تدوین روشهای اجرایی آن در سرزمینهای اشغالی بود. از آن پس بود که روند اخراج تدریجی فلسطینیها از نوار غزه و نشاندن صهیونیستها به جای آنان شدت گرفت و به تبع آن خشونت اسرائیلیها در این راه هم بیش از گذشته شد. دولت تلآویو در این راه سه قانون دیگر را در دهه 1960 به تصویب پارلمان غیرقانونی این رژیم رساند که هر سه در راه تسهیل و تسریع روند غصب اراضی فلسطینیها بود و بر این ادعای دروغین مهر تأیید میزد که این اراضی متعلق به یهودیان است و حق تملکی برای فلسطینیها در قبال این زمینها متصور و موجود نیست.
درصدهای تأسفآور
امروز پس از جمعبندی همه تعرضها و تملکهای شرمآور صهیونیستها به این نتیجه میرسیم که نه تنها 93 درصد از مساحتی که دولت تلآویو در تملک خود دارد و این شهر و حیفا را هم دربر میگیرد، فقط محل استقرار یهودیان است (و تنها 7 درصد آن به پیروان سایر ادیان اختصاص یافته) بلکه صددرصد مناطقی که در آنها برای صهیونیستها شهرکسازی شده، با خشنترین روشها از دست مردم مظلوم فلسطین بیرون کشیده شده و در اختیار غاصبان قرار گرفته است. چه جانهای فراوانی که در این راه گرفته شده و چه جویهای خون پرشماری که با شهید شدن خیل فلسطینیها بر زمینها جاری شده است. این پیشینه تلخ است که احزاب مختلف و گروههای مقاومت فلسطین را بیش از پیش متحد و مجهز به این باور راستین کرده که فقط با مبارزه مسلحانه میتوان نژادپرستان صهیونیست را سرکوب و رژیم کودککش تلآویو را محو کرد و هر راهی بجز این جری کردن متجاوزان و استمرار ظلم صهیونیستها است که همچنان مدعیاند املاک تحت اختیارشان را نه غصب عدوانی بلکه خریداری کردهاند.
منبع: Middle East Eye