صفحات
شماره هشت هزار و صد و سی و دو - ۰۱ اسفند ۱۴۰۱
روزنامه ایران - شماره هشت هزار و صد و سی و دو - ۰۱ اسفند ۱۴۰۱ - صفحه ۲۰

نوازنده پیشکسوت موسیقی آذربایجان به بهانه سی‌وهشتمین جشنواره موسیقی فجر در گفت‌وگو با «ایران»:

پای موسیقی‌ام ایستاده‌ام، برای حفظ زبان مادری‌ام

ندا سیجانی
روزنامه نگار

گروه موسیقی وحید اسداللهی در دومین روز از سی و هشتمین جشنواره موسیقی فجر، ساعت 18:30 در تالار وحدت به روی صحنه رفت.

یک اجرا با همدلی مردم
اجرایی با شادیانه‌های موسیقی آذربایجان با هنرنمایی استاد وحید اسداللهی و گروهش موجب شور و شادی حاضران در سالن شد و علاقه‌مندان، تقریباً در همه قطعات با گروه موسیقی همراهی داشتند و پی در پی آنها را تشویق می‌کردند. موسیقی مهیجی که بعد از مدت‌ها تعطیلی کنسرت‌های موسیقی سبب شد بار دیگر فضای شاد و شادمانی به مردم بازگردد.
بخشی از این برنامه با موسیقی بی‌کلام همراه بود و بخشی دیگر با حضور خوانندگان آذری‌زبان یونس برومند و بهاءالدین خراسانی اجرا شد که در بخش‌ها و قطعات تعیین‌شده به روی صحنه آمده و هنرنمایی کردند.
قطعه اول با تکنوازی «ناغارا» و سازهای پرکاشن آغاز شد و در ادامه گروه‌نوازی با هنرنمایی وحید اسداللهی سرپرست گروه و نوازنده ساز«ناغارا»، محمد اسداللهی‌نیاری نوازنده ساز «گارمون»، رضا اسداللهی‌نیاری نوازنده سازهای «پرکاشن»، پیام بنابی نوازنده ساز«تار»، فرامرز گلزارفرد نوازنده ساز«بالابان» و غلامرضا فرساد نوازنده «باس کیبورد» همراه شد تا قطعاتی شاد و ریتمیک و خاطره‌انگیز از موسیقی فولکلور را برای مخاطبان و علاقه‌مندان موسیقی آذری به نمایش بگذارند.
قطعات این اجرا شامل «سن گلمزاولدوم» در دستگاه چهارگاه، «قوی گولوم گلسین آی ننه» در دستگاه همایون، سولو گروه اسداللهی با اجرای قطعه «من سنی آذری وحدتم»، «فایتونچی- اوزون دره»، کوچه‌لر (آنسامبل)، داشلی گالا- قاشاقاباغ در دستگاه سه‌گاه (اثراستاد نامور)، «گوناخ گلجک» سولو گارمون (ترکنه) اثر استاد خراسانی، سولو تار (اثر استاد نامور)، سولو گارمون قطعه «سیمین بری در گیسویت ای جان»، فریده، سه گاه یاریخ کرم، تزگل بودند.

موسیقی نواحی به مراکز آموزشی وارد شود
این هنرمند پیشکسوت موسیقی آذربایجان در گفت‌و‌گو با «ایران» ضمن رضایت از فضای سالن و صدابرداری، درباره تأثیرگذاری جشنواره موسیقی فجر در ایجاد همدلی و همزبانی بین اهالی موسیقی اظهار کرد: «اینکه هنرمندان موسیقی در ژانرهای مختلف، برای یک جشن موسیقی، درکنار هم قرار می‌گیرند قطعاً اتفاق خوبی خواهد بود اما من بر این نظرم موسیقی اقوام ایران نیازمند حمایت و توجهات بیشتری است تا مردم و بویژه نسل جوان موسیقی کشورمان بیش از این با این موسیقی آشنا شوند و به عقیده من لازمه آن آموزش و تدریس این هنر در هنرستان‌های موسیقی و دانشکده‌های موسیقی است و در این شرایط است که موسیقی اقوام ایران از آموزش سینه به سینه خارج می‌شود و با خیالی آسوده و بدون دل‌نگرانی، شاهد آموزش سراسری این موسیقی برای همه هنرجویان علاقه‌مند خواهیم بود.»
استاد وحید اسداللهی نوازنده سازهای نقاره (ناغارا)و دایره (قاوال) است. در ۱۱ سالگی از برادرش قاوال نوازی را فراگرفت و پس از آن نزد هوشنگ زیوه نواختن نقاره را آموخت. در ۱۶ سالگی و از سال ۱۳۵۵ با علی سلیمی نوازنده برجسته تار آشنا شد و چند سال به عنوان نوازنده نقاره او را همراهی کرد. استاد اسداللهی در ۲۹ سالگی به جمهوری آذربایجان رفت و تحت تعلیم الماس قلی‌اف تکنیک‌های ممتاز نوازندگی را آموخت. او از سال ۱۳۷۷ در باکو نزد صفرعلی جاوید کار با ارکستر را تجربه کرد.
 این نوازنده پیشکسوت از شرایط حال حاضر موسیقی اقوام ایران کمی رضایتمند است اما بر این نظر است آنطور که شایسته این هنر است از موسیقی نواحی ایران حمایت نمی‌شود و درادامه افزود: «اگر شخصاً تا به امروز پای این موسیقی ایستاده‌ام، برای حفظ زبان و ساز مادری‌ام و برای به فراموشی سپرده نشدن این موسیقی است. حتی با گروه‌های موسیقی پاپ هم اجرای مشترک و تلفیقی داشته‌ام، موسیقی پاپی که جامعه به آن گرایش بسیاری پیدا کرده و به همین دلیل همان‌طور که اشاره کردم صیانت از زبان مادری‌ام من را موظف ساخت تا نگذارم موسیقی آذربایجانی از بین برود. چرا که درمراکز آموزشی ما نه تدریسی از این موسیقی است و نه توجهی. بنابراین تلاشم این است با تلفیق موسیقی آذربایجانی با موسیقی‌های دیگر این موسیقی بیشتر به مردم معرفی شود و معتقدم هرچه بیشتر به گوش مردم برسد، آشنایی بیشتر و بهتری با این زبان و ساز خواهند داشت و ساز ما هم دیده می‌شود.»

موسیقی‌های کوچه‌بازاری با عنوان فولک!
او در زمینه برخی از موسیقی‌های فولک ایران که این روزها توسط یک تعداد خواننده جوان و ناشناخته، به‌صورت پاپ و ملودی‌های امروزی خوانده می‌شود، بیان کرد: «این اتفاق قبل‌تر هم برای موسیقی آذربایجان توسط بعضی دوستان رخ داده بود و از دیدگاه من اتفاق خوبی نیست و موسیقی آذربایجان را به کوچه و بازاری تبدیل کرده است. البته دریک دوره زمانی موسیقی‌های کوچه و بازاری هم جایگاه خاص خود را داشت و با هنرمندان معروف و کاربلد خوانده و اجرا می‌شد، مانند کارهای زنده‌یاد نعمت‌الله آقاسی که هیچگاه خارج ازکوک نخواند و این موسیقی را به درستی معرفی کرد یا دیگر هنرمندان که به این سبک می‌پرداختند. اما آنچه امروز می‌شنویم موسیقی کوچه و بازاری است به تعریف خود دوستان با گویش‌های ترکی، لری یا آملی و مازندرانی و...شاید این دوستان را امروز به عنوان خواننده پاپیولار بشناسند اما هیچگاه در حافظه موسیقایی مردم ماندگار نخواهند شد.»

ارکستر ملی زمانی تکامل یافته است که هنرمندان موسیقی نواحی حضور داشته باشند
در اجرای ارکستر ملی ایران که در قالب جشنواره سی و هشتم برگزار شد، ترانه ماندگار و فولک«آیریلیق» بدون کلام اجرا شد. او درباره اینکه چرا موسیقی فولک ایران با ارکستر اجرا نمی‌شود، پاسخ داد: «از نگاه من ارکستر ملی زمانی تکامل یافته است که هنرمندان موسیقی نواحی و سازهای آن هم حضور داشته باشد؛ از ساز قارمون و تار آذربایجانی گرفته تا دیگر سازهای موسیقی اقوام ایران. نه آنکه تنها به یک نُت موسیقی اکتفا کنیم و براین باور باشیم که خدمتی به موسیقی شده است. به طور مثال برای ساخت موزیک متن فیلم محمد رسول الله(ص)، آهنگساز اثر، چندین سال در محل لوکیشن این فیلم زندگی کرد تا این اثر بزرگ خلق شود. اما آهنگسازان بزرگ ما اگر به اردبیل سفر کردند به خاطر آب‌گرم این منطقه بوده یا اگر به تبریز رفتند برای تماشای روستای کندوان بوده و با اطمینان می‌گویم حتی یک هفته هم اقامت نداشتند تا با موسیقی این مناطق بیشتر آشنا شوند. لازم به ذکر است، قدم نهادن درشناخت موسیقی به صورت اصولی و درست بسیار سخت است و تنها به علم موسیقی خلاصه نمی‌شود و به جرأت می‌گویم صدای ماندگاری که باید از آن موسیقی خارج نمی‌شود.»
او همچنین گفت: «140 سال قبل در جمهوری آذربایجان سمفونی برای موسیقی فولک این کشور ساخته شد و ماندگار ماند؛ چرا که هم دانش موسیقایی داشتند و هم آگاه به بهره بردن از موسیقی فولک منطقه خود، اما در کشور ما اگر سواد موسیقایی وجود داشته باشد آهنگسازان باتجربه در این زمینه کم تعداد هستند. به عنوان مثال پایان اغلب موزیک متن‌های ما، به موسیقی سنتی ایرانی ختم می‌شود چرا که برخی از آهنگسازان ما اشراف کاملی به موسیقی آذربایجانی و لهجه آن ندارند و به آنها آموزش داده نشده است یا دیگر موسیقی‌های فولک ایران به این دلیل که درآمدی از موسیقی فولک کسب نمی‌شود و این کم‌توجهی‌ها وجود دارد. اگر امروز من نوعی، این موسیقی را حفظ کرده‌ام و به دنبال درآمدزایی آن نیستم بخاطر عشق و علاقه‌ام به مرحوم مادرم به موسیقی آذربایجانی و ملودی و ریتم‌های این موسیقی است.»

حرف آخر گلایه از اساتید موسیقی سنتی ایران
او درپاسخ به این سؤال که ورود موسیقی اقوام ایران به رسانه ملی و سینما به عنوان موزیک‌متن یا تیتراژکار چه میزان در شنیده شدن این موسیقی تأثیرگذار است، اظهار کرد: «برای رسیدن به این انتخاب، مسیرهای بسیاری را باید طی کنیم زیرا همان‌طور که اشاره کردم آهنگسازان ما همچنان شناخت خوبی از موسیقی‌های فولک کشورمان ندارند و پایان موسیقی‌هایشان یا به موسیقی پاپ ختم می‌شود یا به موسیقی سنتی ایران. ما اول باید منطقه خود را بشناسیم و بعد دست به اتفاقات خوب بزنیم.»
استاد اسداللهی درباره جشنواره موسیقی فجر نیز گفت: «من از دوره‌های نخست در این جشنواره حضور و اجرا داشتم و سه بار موفق به دریافت جایزه شدم. به عقیده من اگر موسیقی اقوام ایران در سطح بین‌المللی دیده شود، بیشتر از دیگر ژانرهای موسیقی مورد توجه قرار خواهد گرفت؛ مانند اجرایی که در اکسپو انجام دادیم و بسیار مورد استقبال قرار گرفت.»
وی در پایان گلایه‌ای هم از اساتید موسیقی کرد و ابراز داشت: «گلایه آخرم از اساتید موسیقی است. موسیقی ردیف دستگاهی، افتخار ما است اما این موسیقی یک نوع یا یک سبک از موسیقی ایران است و موسیقی اقوام ایران هم یک نوع از موسیقی ایران که باید مورد حمایت قرار گیرد و جدی گرفته شود و موزیسین‌های سنتی ما نباید نگاه سطحی به آن داشته باشند.»

جستجو
آرشیو تاریخی