چرا سفر رئیسجمهور به چین مهم است؟
تهران و پکن در پارادایم ضد تحریم
فائزه سادات یوسفی
روزنامهنگار
مذاکرات هیأتهای عالیرتبه ایران و چین در پی سفر مقامات این دو کشور در ارتباط با مسائل دوجانبه، حاکی از آن است که اراده جدی برای برداشتن گامهای بلند در مسیر گسترش روابط براساس منافع مشترک و همکاری برد-برد، وجود دارد. در همین چهارچوب آیتالله سید ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور ایران با هدف توسعه مناسبات دو کشور به چین سفر کرده است. ایران و چین، در زمینههای مختلف سیاسی، نظامی و استراتژیک روابط نزدیک دارند. مهمتر اینکه سالهاست چین بزرگترین شریک اقتصادی و تجاری ایران است.
شراکت راهبردی علیه تحریمها
تحریمها بهمنظور فشار اقتصادی و نهایتاً سیاسی و به مثابه اهرم فشار و برتری طلبی بر دیگر کشورها اعمال میگردد و نهایتاً هدف از آنها انزوای سیاسی برای کشورهای هدف و فروپاشی درونیشان است. شراکت راهبردی دولتها ذیل تحریمها، همچون شراکت دو کشور ایران و چین، نه تنها منافع ملی دوطرف را تأمین میکند، بلکه ظرفیتی را در جامعه بینالملل، بهعنوان آلترناتیو تحریمها معرفی کرده است. الگوی فراتحریمی تبادلات تجاری بین کشورهای تحریم شده، بسیار حیاتیتر و اصولیتر از فرار تحریمی هرکدام از کشورهای تحریم شده به تنهایی است؛ زیرا ابزار تحریمی غرب بهعنوان اولین تهدید در دسترس، میتواند در درازمدت کند و حتی بیاثر شود.
بهموجب اعتراف مقامات امریکایی بر بیاثر بودن تحریمها علیه ایران که شامل سختترین و شدیدترین تحریمهای ظالمانه در طول تاریخ خود بوده است، تحریمها فینفسه نیز دیگر قدرت بازدارندگی مورد نظر را برای وضعکنندگانشان ندارند. به نظر میرسد هم گستردگی تحریمها در موضوع و هم گستردگی جامعه هدف کشورهای تحریم شده سبب شده یک پارادایم ضدتحریمی جدید در عرصه بینالملل شکل گیرد و روابط ایران و چین نیز در این چهارچوب قابل درک است.
با توجه به این پارادایم جدید، تلاش غرب برای ایجاد اختلاف میان کشورهایی که در این پارادایم قرار میگیرند، پررنگ بوده است. تصویرهای رسانهای هم که در طول سالهای اخیر سعی شده از روابط ایران و چین در رسانههای مخالف جمهوری اسلامی ایران بازنمایی شود، عمدتاً در همین راستا بوده است. به معنایی اساسیترین معضل و مشکلی که امروزه برای غرب در حال شکلگیری است، نه بیاثر شدن تحریمها، بلکه روندسازی و سازمانی کردن روشهای تحریمی با قوانین متقن و با استاندارد جهانی است تا اعمال کردن آنها بر تعداد زیادی از کشورهای هدف، سادهتر صورت گیرد!
از آنجایی که دامنه تحریمها به بهانههای مختلف در حال گسترش است، کشورهای خارج از حوزه تحریم هم تمایل پیدا میکنند به گروهها و سازمانهای ضدتحریمی بپیوندند و این تمایل، علاوه بر مبادلات مالی و تجاری است که با کشورهای دیگر ذیل قانونهای بینالمللی دارند.
از این رو، روشهای جدیدتری برای مقابله با آنها به وجود آمده که با دیپلماسی فعال ضد تحریمی، این روشها از وضعیت پنهانی خارج شدهاند و در عرصه بینالملل، خود موضوعیت پیدا کردهاند. بر این اساس، جمهوری اسلامی ایران بهعنوان کشور پیشگام مقابله با نظام تحریمها در عرصه بینالملل، در پارادایم ضدتحریمی نقش ایفا میکند و جمع قابلتوجهی از کشورها را نیز با خود همراه کرده است. روابط ایران با چین نیز همواره از این منظر، یکی از نگرانیهای بزرگ ایالات متحده بوده است، زیرا نه تنها موجب تقویت ایران شده، بلکه نظام کلی تحریمها را نسبتاً بیاثر کرده است.
حمایتهای بینالمللی چین از ایران
از محوریترین زمینههای توسعه مناسبات دو کشور، گسترش روابط اقتصادی فیمابین است. ایران و چین در دوره سختگیرانهترین تحریمهای طرفهای غربی بیشترین روابط را در حوزه تجارت انرژی داشتهاند و در حوزه سرمایهگذاری نیز اتفاقات مهمی علیرغم تحریمها افتاده است.
حجم مبادلات تجاری ایران و چین امسال به ۳۰ میلیارد دلار رسیده است و انتظار میرود این رقم تا پایان سال آینده بیشتر شود. این در حالی است که میزان مبادلات تجاری دو کشور در سال گذشته ۲۰ میلیارد دلار بوده است.
هر چند که روند روابط با چین در مقاطعی کم و بیش با چالش همراه بوده، اما اکنون چین از بزرگترین واردکنندگان نفتی از ایران است. طبق آمار گمرک ایران حدود ۳۰ درصد صادرات غیرنفتی ایران به چین صورت میگیرد. برخی آمارها، از کشور چین بهعنوان اصلیترین شریک اقتصادی ایران یاد کردهاند. شرکت تحلیل انرژی ورتکسا درگزارشی اعلام کرده که واردات نفت خام چین از ایران درآخرین ماه سال ۲۰۲۲ میلادی رکوردی تازه را ثبت کرده است. ایران با استفاده از روشهای دور زدن تحریمها بویژه تحریمهای انرژی و فروش نفت، توانسته در آخرین ماه سال ۲۰۲۲، با تولید ۲٫۷۲ میلیون بشکه نفت خام، رقیب خود کویت را پشتسر بگذارد و بر سکوی چهارمین تولیدکننده برتر سازمان اوپک بایستد.
مواضع چین در رأیگیریهای سازمانهای بینالمللی مورد توجه و نشاندهنده عزم این کشور برای حفظ روابط راهبردی تهران و پکن است. چنانکه چین در رأیگیری اخیر ضدایرانی به بهانه حقوق بشر که چندی قبل انجام شد، بهطور قاطعانه رأی منفی داد. علاوه بر آن، پکن به قطعنامههای سیاسی آژانس انرژی اتمی در دو سال گذشته نیز رأی منفی داده است.
رئیس دولت، اخیراً «قانون الحاق دولت جمهوری اسلامی ایران به سازمان همکاری شانگهای» را که در جلسه علنی ۴ بهمن ۱۴۰۱ مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ ۱۵ بهمن به تأیید شورای نگهبان رسیده برای اجرا به وزارت امور خارجه ابلاغ کرد. سازمان همکاری شانگهای در حوزههای مختلف بویژه حوزه اقتصادی فعالیت میکند و جمهوری اسلامی ایران، از این پس میتواند منافع خود را در این حوزهها مؤثرتر دنبال و تأمین کند. همچنین کشورمان به جهت برخورداری از موقعیت ژئوپلیتیکی و زیرساختهای مناسب و شبکههای حمل و نقل ریلی و جادهای، فرودگاهها و بنادر بویژه بندر چابهار در دهانه اقیانوس هند، میتواند نقش مناسبی از نظر اقتصادی در این سازمان ایفا کند.
از سویی، موقعیت ژئوپلیتیکی ایران بهعنوان یک چهارراه در راهگذر شرق-غرب و
شمال-جنوب بهعنوان یک شریان حیاتی، زمینه گسترش ابتکار کمربند-جاده و متصل کردن آن به کشورهای بیشتر، همچنین منابع سرشار از انرژی و منابع طبیعی ایران را برای چینیها میسر کرده و از طریق آنها میتواند درآمدزایی داشته باشد. همچنین، استقبال ویژه چین در کنار روسیه از عضویت ایران در کشورهای بریکس پلاس که قدرتهای نوظهور اقتصادی در آن حاضرند نیز بهخوبی گویای سطح عالی روابط است.
نگرانی غرب از روابط ایران و چین
کارشناسان، اندیشکدهها و مقامات امریکایی همواره بزرگترین تهدیدات برای کاخ سفید را روسیه، چین و کشورهایی از جمله ایران و کره شمالی برمیشمارند. از این رو تمرکز ویژهای بر روابط فیمابین کشورها و پیادهسازی نقشهها در راستای ایجاد اختلال در این کشورها دارند.در آخرین اقدام طی هفتههای گذشته، در همین راستا و اعمال فشار برای گسست خط ضدتحریمی، رابرت مالی نماینده ویژه امریکا در امور ایران در مصاحبهای از تلاش امریکا برای تداوم اعمال فشار به چین برای توقف خرید نفت از ایران سخن گفت.حتی بنیاد دفاع از دموکراسی که در زمینه ایجاد فاکتورهای تحریمی بر ضد ایران و کشورهای مختلف سابقه داشته است، چنین پیشنهاد میدهد که ایالات متحده باید مکرراً قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل را علیه ایران معرفی کند و بر محور روسیه-چین-ایران فشار وارد آورد.
در داخل نیز، گروههای همسو با غرب همزمان با سمپاشیهای رسانهای غرب به پروپاگاندای رسانهای روی آورده و سعی میکنند در جریان اتفاقات و مقاطع زمانی خاص، مسیر را برای هجمه غرب علیه روابط ایران و چین هموار کنند. برای نمونه، در جنجال اخیر موضعگیری مقامات چین در مورد جزایر سه گانه ایران، با وجود آنکه جمهوری اسلامی موضع شفافی در قبال آن اتخاذ کرد، پمپاژ رسانههای فارسی زبان وابسته به خارج و برخی عناصر داخلی همسو با آنها، سعی داشتند از این موضوع، با عنوان شکاف و رویگردانی چین از ایران و حتی انزوای اقتصادی ایران تعبیر کنند تا به مقصود خود برسند. آنها تمام تلاش خود را به کار میبندند تا «نگاه ویژه و یگانه به غرب» که سالها بر طبل پوشالی آن میکوبیدند و تاکنون عایدی جز ضرر بر کشور تحمیل نکرده، همچنان اعتبار خود را حفظ کند و دولت نتواند منافع ملی کشور را به درستی و بر اساس مناسبات برد-برد تأمین کند.
جمهوری خلق چین بهعنوان بزرگترین رقیب استراتژیک ایالات متحده و چالشی برای ارتش این کشور ظاهر شده است. از طرفی ایران بازیگر منطقهای مهم در غرب آسیا است که نقش مهمی در تأمین امنیت این منطقه داشته و مانع نفوذ هرچه بیشتر امریکا شده است. به همین خاطر، امریکا نیز میکوشد با استفاده از ظرفیتهای خود مانع همکاریهای ایران و چین در زمینههای مختلف تجاری، سیاسی و حتی امنیتی گردد؛ کوششی که البته تاکنون دستاورد چندانی برای امریکا به دنبال نداشته است.