محمد الهیاری مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در گفتوگو با «ایران» از روند برگزاری سی و هشتمین جشنواره ملی موسیقی فجر میگوید
ریل گذاری برای رقابتی شدن تمامی بخش های جشنواره
ندا سیجانی
روزنامه نگار
کمتر از 24 ساعت آینده، سی و هشتمین جشنواره موسیقی فجر با اجرای ارکستر ملی ایران، در تالار وحدت آغاز میشود؛ جشنوارهای که طی سی و هفت دوره برگزاری، فراز و نشیبهای بسیاری به خود دید و آرام آرام به بالندگی رسید؛ از تغییر و تحول در دفترموسیقی تا حضور دبیران باتجربه که ازموسیقیدانان نام آشنای کشورمان بوده وهستند. همچنین این جشنواره طی دورههای گذشته میزبان بزرگانی از موسیقی ایران زمین بود که در ادوارمختلف حضور و اجرا داشتند وامروز برخی ازآنان دیگر در بین ما نیستند و برخی دیگر به دلایل مختلف کنارهگیری کردند واکنون جای همه این استادان در بزرگترین جشنواره موسیقی ایران، خالی است. در این دوره از جشنواره محمد الهیاری مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای چهارمین بار ریاست این جشنواره را برعهده دارد. تلاش او این بوده ایدههای تازهای به جشنواره وارد شود تا علاوه بر کشف استعدادها، فرصتی باشد برای حضورهنرمندانی که کمترامکان حضور روی صحنه موسیقی را داشتهاند. مدیرکل دفتر موسیقی در گفتوگو با «ایران» درباره اتفاقات این دوره از جشنواره سخن گفته که در ادامه میخوانید؛
با توجه به ناآرامیهای چند ماه اخیر جامعه و کنارهگیری برخی از هنرمندان موسیقی از برگزاری کنسرت، شرایط حضور و دعوت از هنرمندان در این دوره از جشنواره به چه صورت خواهد بود؟
جلسه شورای سیاستگذاری جشنواره سی و هشتم موسیقی فجر تیرماه سالجاری تشکیل شد و در ادامه این جلسات، فراخوانهای جشنواره، طبق جدول زمانبندی، مهرماه، یعنی بعد از ایام محرم و صفر منتشر شد. اما روال انتخاب گروههای در جدول به این صورت است که، طبق آییننامه جشنواره موسیقی فجر، تعدادی از گروهها از طریق فراخوان اعلام آمادگی کرده و تعدادی دیگر به دعوت شورای سیاستگذاری و هیأت انتخاب جشنواره در جدول جشنواره قرار میگیرند. لذا امسال و در جشنواره سی وهشتم، شاهد حضور و اجرای گروههای مختلف موسیقی هم از طریق فراخوان و هم به دعوت ستاد جشنواره خواهیم بود که همزمان در چند استان این اجراها برگزار میشود.
موضوع قابل توجه جشنواره سی و هشتم موسیقی فجر، انتخاب آقای بهزاد عبدی به عنوان دبیراست که نشان ازنگاه جوانگرایی و ایدههای نو به جشنواره است.با توجه به بهره مندی از تجربیات پیشکسوتان این حوزه. ارزیابی شما در این باره چیست؟
نگاه ما ابتدا تغییرمسیر ازحضور دبیرانی است که پیشکسوتترهستند و سایهشان بر سرموسیقی ارزشمند بوده و تجربیاتشان بسیار گرانبهاست و دراین سالها برای جشنواره زحمات فراوانی کشیدهاند. بنابراین طی این مسیر، هدف و تصمیم ما انتخاب فردی از نسل میانی موسیقی بود، تا با بدنه و جامعه موسیقی ارتباط بیشتری داشته باشد و این مسئولیت را بپذیرد. آقای بهزاد عبدی به اعتبار آثاری که در حوزه سینما و موسیقی آهنگسازی ارائه کردهاند، هنرمند شناخته شدهای هستند و ارتباط خوبی با جوانان دارند بنابراین تیرماه امسال از ایشان دعوت به عمل آوردیم و مسئولیت دبیری این دوره از جشنواره را پذیرفتند تا با حضورشان شاهد شرکتکنندگانی از گروههای جوانتر و رویش استعدادها در جشنواره موسیقی فجر باشیم؛ هنرمندانی که ممکن است در استانها کمتر مجال دیده شدن داشته باشند و این اتفاق مهم کمکی است تا هنرمندان جوان به جشنواره موسیقی فجر بیایند و اجرا کنند. براین اساس با توجه به فضای رسانهای گسترده جشنواره موسیقی فجر، میتوانیم شاهد حضور هنرمندان جوانتر یا کمترشناخته شده برای اهالی موسیقی و مردم باشیم.
جایزه ترانه از بخشهای رقابتی این جشنواره است که چند دوره از برگزار شدن آن میگذرد، این جایزه چقدر توانسته در کیفی بودن تولیدات موسیقی تأثیرگذار باشد؟
هدف از راهاندازی این جایزه درجشنواره موسیقی فجر، که دو - سه سالی از برپایی آن میگذرد، پیوند شعر و متن با موسیقی است. درسالهای گذشته یا دست کم در دو دهه اخیر، همواره این پرسش و نقد مطرح بوده که چرا متن یا ترانه درموسیقی اهمیت و ماهیت خود را ازدست داده و یا کم محتوا شده! به گونهای که ازشعر و ترانه به سمت کلامهای عوامانه گویی یا عامیانهگرا سوق پیدا کردهایم! به همین سبب بر این تصمیم بودیم فضایی رقابتی و یا یک فضای به گزینی ایجاد گردد تا با این اتفاق ترانههای خوب به اهالی موسیقی معرفی شوند و در ادامه این مسیر، سایر ترانه سراها وخوانندهها برای بهرمندی از ترانههای خوب و بهتر، تشویق شوند. البته این جایزه کم سن و سال است وجا دارد بیش از این در رسانه و جشنواره به آن توجه شود. من به شخصه، مایل هستم جایزه ترانه به قوام خوبی برسد تا هویتی مستقل از جشنواره موسیقی فجر داشته باشد. یعنی موضوع ترانه آنقدر مورد توجه و اهمیت قرار بگیرد تا در استانها شاهد راهاندازی خانههای ترانه با حضور ترانه سراهای جوان باشیم و این جایزه بتواند جنبشی به این معنا به وجود آورد نه آنکه تنها به یک جایزه و تقدیری از دوستان بسنده شود بلکه این جایزه باید بتواند جریانسازی کند و برای رسیدن به این هدف تداوم و استمرار آن بسیار مهم است. اما نحوه رقابتی بودن جایزه ترانه به این صورت است که آثاری که در طول سال اجرا شده، مورد ارزیابی قرارمی گیرند. بطور مثال دراین دوره، ترانههایی که از مهرماه 1400 تا 1401 توسط خوانندهها اجرا شده و به گوش مردم رسیده است، به آرای داوران گذاشته شده و کارهایی که به لحاظ قواعد شعری و قواعد زبانی و همینطور محتوا به تشخیص داوران مناسبتر هستند، انتخاب می شوند تا مردم ببینند و بشوند و بدانند که این ترانه میتواند ترانه الگو یا ترانه تراز باشد.
به موضوع نگاه مردم اشاره داشتید، چرا بخش آرای نگاه مردمی که در جشنواره فیلم فجر هم قرار دارد در جشنواره موسیقی گنجانده نمیشود؟
با این ایده موافق هستم و فکر میکنم زمان آن رسیده است که به این سمت وسو، سوق پیدا کنیم. به این صورت که مردم از طریق یک سامانه در طول سال، ترانه و حتی خوانندههای منتخب خود را معرفی کنند. من به شخصه بسیار مایلم تمامی بخشهای جشنواره موسیقی فجر جنبه رقابتی به خود بگیرد و دربخشی از آن رقابتها آرای مردمی قرار گیرد. لازم به ذکراست امسال علاوه بربخش جایزه آلبومها، ترانه وموسیقی و رسانه، بخش رقابتی دیگری در قالب گروه نوازی در حوزه موسیقی ردیف دستگاهی افزوده شده و جزو مسابقه است و جایزه خوبی هم برای آن در نظر گرفته شده و مایلم در بخش موسیقی پاپ هم این موضوع تسری پیدا کند و مردم و مخاطبانی که به کنسرت میروند و به تماشای آن مینشینند، داوران این مسابقه باشند تا کارها به شکل کیفیتر ارزیابی شود.
به عقیده من این دیدگاه به خوانندهها هم انگیزه بیشتری خواهد داد چرا که اگراحساس کنند در یک فضای رقابتی شرکت دارند و در آن رقابت قرار است بهترینها چه از سوی مردم و چه ازسوی داوران معرفی شوند، قطعاً در ارتقا و سطح کیفی آثارشان اثرگذارخواهد بود.
طی چند دورهای که از برگزاری جایزه باربد میگذرد، آیا این جایزه توانسته بر کیفی بودن کار هنرمندان اثرگذار باشد؟
جایزه باربد سه دوره برگزار شد، یعنی از جشنواره سی و یک تا سی وسوم و بعد از آن دو دوره، متوقف ماند و ما از سال 99 یعنی از جشنواره سی و ششم، بهطور مجدد این جایزه را احیا کردیم با این هدف که جایزههای معتبر موسیقی در داخل کشور حتماً برگزار شود تا هنرمندان نتیجه کارهایشان را ببینند و بهترینها توسط خودشان انتخاب و معرفی شوند. امسال برای دوره سی و هشتم مبلغ جایزه باربد افزایش دوبرابری پیدا کرده و همانطور که اشاره کردم در بخش گروهنوازی و البته جایزه کتاب و پژوهش هم جایزه باربد تسری پیدا کرده است و امسال کتابهای موسیقی هم مشمول جایزه شدهاند و فکر میکنم حوزه تکآهنگها هم میتواند در جایزه باربد گنجانده شود و البته دربخش موسیقی پاپ هم همچنین. نکته دیگر درباره این جایزه این است که نیاز به زمان داریم تا جایزه باربد 10-15 سال بهصورت مستمر و خوب بدون در حقیقت داوری سوء، برگزارشود و هنرمندان به آن اعتماد کنند تا برسد به جایگاهی که جایزهای مانند سیمرغ فیلم فجر به آن رسیده است. آن زمان این جایزه در اقتصاد موسیقی هم تأثیرگذار خواهد بود، یعنی اگرهنرمندی بداند با دریافت جایزه باربد، هزینه تولید یک آلبوم در اختیارش قرارمیگیرد و سال بعد تعدادی اجرا در سالن رایگان خواهد داشت، قطعاً با انگیزه بیشتری شرکت خواهد کرد. جالب است بدانید امسال دو نفر از برگزیدههای جایزه باربد سال گذشته، بهصورت افتخاری در جدول جشنواره قرار گرفته و اجرا دارند، اما موفقیت این جایزه ملزم به این است که حوزه رسانه و مسئولان دولتی و البته هنرمندان کمک کنند تا این جایزه بتواند بهعنوان یک جایزه معتبر در حوزه موسیقی به ثبات برسد.
نکته دیگر اینکه در جشنواره سی وهشتم، شاخههای جایزه باربد از 16 شاخه به 21 شاخه افزایش پیدا کرده است به هر حال استمرار و نو به نو شدن، دو شرط مهم برای هر بخش داخلی جشنواره است و مهم این است که با آمد و شد افراد، سیاستهای کلی دچار تغییر نشود و مسیرهایی که ریلگذاری شدهاند، همچنان به راهشان ادامه بدهند.
اگر بخواهیم این جایزه بهصورت بینالمللی مطرح شود نیاز هست که داورانی از خارج از کشور در هیأت داوران حضور داشته باشند و قضاوت کنند!
امسال در هیأت داوران جشنواره موسیقی فجر برای نخستین بار دو داور از کشورهای صاحبنام موسیقی در کنار داوران ایرانی عضو هستند و در فرایند انتخاب بهترینها حضور دارند و اتفاق بسیار خوبی برای این دوره از جشنواره موسیقی فجر است. ضمناً ما بر این نظر هستیم که جایزه باربد را به حوزههای بینالملل هم تسری بدهیم؛ درواقع در ریلگذاری جشنواره موسیقی فجر و افقی که برای آن تدوین کردهایم، توسعه جایزه باربد به بخش بینالمللی هم دیده شده است. به این صورت که فراخوان به زبانهای گوناگون در اختیار کشورهای مختلف قرار بگیرد تا آثارشان را ارسال کنند و بعد داوری شود و بهترینها معرفی شوند.
استقبال از بخش بینالملل به چه صورت بود؟
امسال گروههای خوبی در جشنواره حاضر هستند و با رایزنیهایی که طی دوماه گذشته انجام گرفته هم از حوزه کشورهای اروپایی و هم از حوزه کشورهای همسایه و منطقه و شبهقاره گروههایی خوبی در بخش بینالملل اجرا دارند.
بخش ویژهای هم تدارک دیده شده است؟
جشنواره سی و هشتم موسیقی فجر همزمان با ایام مبعث حضرت رسول اکرم(ص) است و به همین مناسبت دو یا سه اجرا در ارتباط با این روزعزیزخواهیم داشت که توسط گروههای موسیقی نواحی ایران و یک گروه در بخش بینالملل این کارها را اجرا میکنند. همچنین قرار است ارکستری با عنوان پیامبر(ص) به مناسبت مبعث برای اولین بار به روی صحنه برود و اجرای این ارکستر، نوبرانه جشنواره موسیقی فجر خواهد بود.
نکتهای که اغلب در گفتوگوهایتان به آن اشاره داشتید، نگاه سیستمی به جشنواره موسیقی فجر است نه سلیقهای؛ براین اساس طی چند دورهای که مدیریت دفتر موسیقی را برعهده داشتهاید، چه میزان این هدف مورد نظر شما بوده و آن را دنبال کردهاید؟
سال 98 جشنواره موسیقی فجر فاقد فضای رقابتی بود و تنها به تعدادی اجرا خلاصه شد. از سال 99 فضای رقابتی افزایش پیدا کرد و در 16 شاخه این رقابت دیده شد و امسال بخشهای دیگری هم مشمول این جایزه شدهاند و فکرمیکنم این فضای رقابتی به تمامی بخشهای جشنواره موسیقی فجر تسری پیدا کند و این جایزه درعرصه بینالملل شناختهشدهتر شود و جشنواره پل ارتباطی خوبی بین هنرمندان داخلی و خارج از کشور برقرار کند. از سوی دیگر گسترش یافتن فضای جشنواره برای استعدادهای جوان که در انتظار دیده شدن و شکوفا شدن هستند اتفاق خوبی است که طی این مدت این اهداف را دنبال کردیم و تلاش داشتیم در این سه -چهار سال انجام بدهیم. من براین باورم اگر حوزه موسیقی و جشنواره از برخی تلاطمهای اجتماعی و سیاسی فاصله بگیرد و برای به قوام رسیدن خود تلاش کند و حفظ شود میتواند هرسال ارتقا یابد و به موقعیت متعالیتری برسد.
بــــرش
یکی از موارد آییننامه جشنواره موسیقی فجر، توسعه روابط بینالمللی از طریق گفتمان فرهنگی-هنری است یعنی درگاهی برای دیپلماسی فرهنگی؛ با این تفاسیر آیا این جشنواره توانسته است طی این سالها و دورههای مختلف درعرصه بینالملل چشماندازی داشته باشد؟
اگر بخواهیم واقعگرا باشیم خیر. با توجه به اینکه سی و هشت دوره از برگزاری جشنواره موسیقی فجر میگذرد، قطعاً نام این جشنواره به گوش هنرمندان خارج از کشور رسیده است. درسه سال گذشته گروههای خوبی دربخش بینالملل حضور و اجرا داشتهاند و بیتردید این هنرمندان مُبلغهای جشنواره موسیقی فجر در منطقه یا کشورخود هستند و این موضوع، کمکی است در بهبود فضای دیپلماسی فرهنگی و هنری که اشاره کردید. طبیعی است به هر میزان، همدلی و وفاق در حوزه موسیقی افزایش پیدا کند دیگران هم از بیرون به ما نگاه بهتری خواهند داشت. به عقیده من، جشنواره موسیقی فجر این قابلیت را دارد که به لحاظ منطقهای و بینالمللی در نقطه بسیار بهتری بایستد. اما این جشنواره بین اینکه یک جشنواره دورهمی باشد یا یک فضای رقابتی در نوسان است و همین امر موجب شده، قوامی که لازم است بین جشنوارههای موسیقی در منطقه و در فضای بینالملل ایجاد شود، وجود نداشته باشد. براین اساس در دفتر موسیقی، افقی تعریف کردیم که بتوانیم تا دوره چهلم، این جشنواره به یک بلوغ و نقطه قابل اتکایی برسد تا هم درسطح منطقه و هم در سطح بینالملل به جایگاه خوبی دست یابد.