نگاهی به اهمیت روابط راهبردی ایران در دوران‌ گذار به نظم جدید بین‌الملل

آغاز عصر ائتلاف‌ها و اتحادها

عماد هلالات
روزنامه‌نگار

فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی باعث شد نظام دو قطبی از بین برود و دوران‌ گذار نظام بین‌الملل آغاز شود. با وجود روایت‌های مختلف از پس از جنگ سرد، می‌توان گفت که عبارت «دوران گذار» بهترین تعریف برای وضع فعلی نظام بین‌الملل است. یکی از مشخصه‌های اصلی نظام دو قطبی، ائتلاف‌ها و اتحاد‌ها بوده است که واحدها برای مصون بودن از تهدیدات مختلف به سمت اتحاد و ائتلاف با دو قطب نظام بین‌الملل می‌پرداختند. با پایان جنگ سرد و توانایی امریکا در ایجاد یک نظام تک قطبی، به نظر می‌رسید عصر اتحادها و ائتلاف‌ها به پایان رسیده است و کشورها به سمت موازنه‌سازی از درون خواهند پرداخت. هرچند تحولات 30 سال اخیر نشان داد که حجم تولید و خرید تسلیحات افزایش پیدا کرده و کشور‌ها تا بن دندان مسلح شده‌اند، اما موازنه‌سازی با ایجاد ائتلاف و اتحاد که به موازنه‌سازی بیرونی مشهور است، یکی از استراتژی‌های قدرت‌ها برای مصون بودن از تهدید به شمار می‌رود.
بحران اوکراین ثابت کرد روسیه به رغم توانمندی نظامی و دارا بودن بازدارندگی هسته‌ای در برابر ناتو آسیب‌پذیر است؛ به همین روی روسیه با ایران، چین و کره شمالی روابط راهبردی و نظامی خود را گسترش داد تا حداقل بازنده جنگ نباشد. از سویی دیگر اروپایی‌ها به دنبال موازنه‌سازی درونی و بیرونی هستند. بنابراین مسأله ائتلاف‌ها و اتحادها در دوران‌گذار یکی از مهم‌ترین راهبردهای واحدها برای مصون بودن از تهدیدات رقبا و دشمنان است.
ایران هم به عنوان یک قدرت منطقه‌ای تجدیدنظرطلب در نظام بین‌الملل، از مسأله ائتلاف‌ها و اتحادها مصون نیست بخصوص اینکه ایران تجارب تلخ نظامی و اقتصادی را به خود دیده است. ایران تجارب موفقی از اتحاد و ائتلاف را در 10 سال اخیر به نمایش گذاشته است که نمونه بارز آن را می‌توان در راهبرد ائتلاف 1+4 در سوریه و ائتلاف چهارگانه در عراق مشاهده کرد. ایران به همراه سوریه، گروه‌های مختلف مقاومت، حزب‌الله و روسیه توانست تروریسم و حامیان آنها را در سوریه شکست و دولت اسد را از سقوط نجات دهد. در عراق هم با ایجاد ائتلافی متشکل از 4 کشور ایران، روسیه، عراق و سوریه بر تروریسم داعش پیروز و دولت عراق تثبیت شد؛ این دو مورد، دو نمونه موفق در حوزه نظامی و راهبردی‌اند که در طول 10 سال اخیر کارآمدی ائتلاف‌ها را نشان داده‌اند.
ائتلاف‌ها و اتحادها هرچند بازنمایی نظامی دارند اما به مسائل نظامی- امنیتی ختم نمی‌شوند. ایران با درک درست از واقعیات نظام دوران‌گذار و با توجه به تحریم‌ها و فشار‌های اقتصادی غرب علیه ایران به دنبال ائتلاف‌سازی در حوزه‌های اقتصادی و راهبردی است. با روی کار آمدن دولت رئیسی، روابط ایران با روسیه بشدت گسترش یافت و دو کشور از شرکای صرفاً نظامی به شرکای راهبردی تبدیل شده‌اند که می‌توانند همدیگر را در حوزه‌های مختلف تکمیل کنند؛ بخصوص که ایران و روسیه تجربه موفق سوریه را پشت سر گذاشته‌اند. بر اساس گزارش سرویس گمرک فدرال که روزنامه ایزوستیا (Izvestia) مورد مطالعه قرار داده، گردش مبادلات بازرگانی بین مسکو و تهران در سال گذشته کمی بیش از 4 میلیارد دلار بوده است. با این حال، از ماه ژانویه تا اکتبر سال 2022، حجم تجارت بین دو طرف از ارقام کل سال 2021 نیز فراتر رفته و یک رکورد جدید برجای گذاشته است.
از سویی دیگر ایران با عضویت در سازمان همکاری شانگهای و قرارداد 25 ساله با چین به دنبال ایجاد روابط راهبردی بخصوص در حوزه اقتصادی با چین است که لایه دوم ائتلاف‌های خود را تکمیل کند. در این میان، ایران به دنبال این است که روابط خود را با چین به میزانی گسترش دهد که به عنوان شریک مطمئن برای این کشور محسوب شود. چین هم که به دنبال حضور و نفوذ در منطقه خاورمیانه و بخصوص خلیج فارس است، روی ثبات و امنیت این منطقه حساب می‌کند. ایران به عنوان یکی از قدرت‌های اصلی منطقه، ضامن اصلی ثبات و امنیت خاورمیانه است و خاورمیانه نمی‌تواند بدون ایران باثبات باشد. چینی‌‌‌ها در دو دهه گذشته تلاش کردند به شریک تجاری اول ایران تبدیل شوند. در دو دهه اخیر چینی‌‌‌ها بتدریج، به تناسب نفوذ و رشد اقتصادی‌شان در جهان و در منطقه خاورمیانه و خلیج‌‌‌فارس به عنوان شریک اول اقتصادی ایران نیز شناخته شدند.
 در واقع استراتژی ایران این است که قدرت‌های بزرگ مخالف هژمونی امریکا را در یک ائتلاف نانوشته دور هم جمع کند و روابط خود را با این کشورها گسترش دهد.
روابط با روسیه و چین را هم باید در همین راستا تعریف کرد. ایران به دنبال این است که در شرایط دوران گذار نقش مهم خود را بازی کند تا در نظم بین‌الملل آینده که به نظر می‌رسد تک‌قطبی نیست، از واحد‌های تأثیر‌گذار باشد. باید گفت دولت‌هایی که دوران‌گذار را به خوبی طی نکنند، نمی‌توانند در نظم بین‌الملل آینده مدعی باشند. ایران با توجه به ماهیت حکومت خود یک دولت مدعی است و به دنبال ایجاد نظم مطلوب بدون هژمونی (بدون سلطه) است. بنابراین ائتلاف‌سازی با قدرت‌های بزرگ، یکی از این راهبردها است که کشور ما در دوران‌گذار به خوبی آن را فهم کرده است. هرچند بین بازیگری چین به عنوان بازیگر اقتصادی و روسیه به عنوان بازیگر ژئوپلیتیک تفاوت وجود دارد، اما ایران سطح دغدغه‌های هر دو را درک می‌کند و با برقراری روابط با دو قدرت بزرگ، هم سطح بازیگری خود در نظام دوران‌گذار را افزایش می‌دهد و هم دستاوردهای راهبردی و اقتصادی برای خود به ارمغان می‌آورد.

 

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و صد و بیست و هشت
 - شماره هشت هزار و صد و بیست و هشت - ۲۵ بهمن ۱۴۰۱