در آیندهپژوهی انقلاب اسلامی با چه سناریوهایی روبهرو هستیم؟
ایران قوی؛ جوان انقلابی
دکتر محسن مهاجرنیا
رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی
به لحاظ اعتقادی و دینی، از ویژگیهای مـــــــــــــــــؤمن «آیندهنگری» و «دوراندیشی» است؛ به این اعتبار، باید دورنمای آینده را محلنظر داشته باشیم و ضمن شناخت مسائل و پیشبینی آنها، راهحلها را نیز پیشاپیش بیابیم.
بنابراین، در حوزه مطالعات انقلاب اسلامی، در عین ضرورت بحثهای نظری و زمینههای تاریخی وقوع آن، یکی از ضرورتها خصوصاً در گام دوم انقلاب، مطالعات آینده با محوریت انقلاب اسلامی است. در مطالعات آینده، یکی از رویکردها «آیندهنگاری» است. در این شیوه، بر تصاویر ذهنی افراد از آینده تمرکز میشود؛ گاه این تصویر ذهنی برخاسته از واقعیتها و گاه برخاسته از مطلوبیتها، آرمانها، ارزشها و هنجارها است. تا زمانی که این تصاویر فردی است چندان منشأ اثر نیست، ولی وقتی این تصاویر ذهنی، وجهی جمعی به خود میگیرد، میتواند به اجماع ملی بدل شده و تأثیرگذار شود. انقلاب اسلامی، به یک تعبیر، حاصل تصویرهای ذهنی بود که از نظام فاسد شاهنشاهی به مثابه یک واقعیت و از نظام ایدهآل و مطلوب جمهوریاسلامی به مثابه یک آرمان و ارزش مطلوب، شکل گرفت و این تصویر ذهنی زمینهساز اجماع ملی علیه رژیم پهلوی و ایجاد نظام مطلوب جمهوری اسلامی ایران شد.
انقلاب اسلامی و سناریوهای پیش رو
در دانش «آیندهپژوهی» بر چگونگی ساخت آینده و پیشبینی آن تمرکز میشود و بر اساس یکسری قواعد و ضوابط درخصوص آینده هر پدیده، احتمالها، گزینهها و بدیلهای رقیب آن طرح و مشخص میشود که در صورت بروز هر یک از گزینههای احتمالی چه اتفاقی خواهد افتاد. در آیندهپژوهی، یک رویکرد هنجاری و ارزشی هم وجود دارد. در این رویکرد، آیندهپژوه، آیندههای احتمالی را بررسی کرده و بر اساس پیشفرضهای اعتقادی و ایدهآلش آنچه را که مطلوبتر درک میکند، برگزیده و بر اساس آن سناریونویسی و برنامهنویسی میکند تا آن آینده مطلوب اتفاق افتد.
در این فضا این پرسش مطرح میشود که در آیندهپژوهی انقلاب اسلامی ما با چه احتمالها و گزینههایی روبهرو هستیم؟ واقعیت این است که نگاه آیندهپژوهانه به انقلاب میتواند ما را در برابر سه نگاه و رویکرد قرار دهد؛ نخست اینکه، ممکن است انقلاب اسلامی رو به ضعف و انحطاط رفته و دچار اضمحلال و شکست شویم. دوم اینکه، همین روند جاری ادامه پیدا کند؛ بدین معنا که نه رشد کرده و نه ضعیف شویم، احتمال سوم این است که آینده انقلاب اسلامی همانطور که مقام معظم رهبری هم عنوان کردند، متصل به طلوع خورشید ولایت عظیمی شود و توفیقاتی پیش آید و با برنامهریزی دقیق بتوانیم مسیر آینده را بخوبی طراحی کنیم. امکانات، تجهیزات، نیرو و همه سرمایهها و ظرفیتها شکوفا شوند و در یک جهش تاریخی به سمت ایران مطلوب و همچنان قوی پیش رویم.
در میان آیندههای مختلفی که احتمال وقوع دارد، ما در «آیندهپژوهی انقلاب» قاعدتاً دنبال این هستیم که آنچه صلاح مُلک و ملت است و آینده ما و انقلاب را تضمین میکند در دستور کار قرار دهیم؛ البته عملاً ما این برنامهها را شروع کردهایم و از رهگذر رقابتهای گفتمانی در یک جدال تاریخی در مقابل دشمنان و جریان سلطه قرار گرفتهایم. البته این مقابله، تنها به سطوح اندیشهای و گفتمانی محدود و منحصر نمیشود و جنبههای فیزیکی و نظامی هم یافته است؛ بدین معنا که اگر آنان پهپادی به ما بزنند، قطعاً خودشان میدانند که پاسخی پشیمانکننده از ما دریافت خواهند کرد. بنابراین، چون میخواهیم آینده را بسازیم، با جریان سلطه در یک رقابت همیشگی هستیم. اگر چه ممکن است در حوزه اخلاق، اقتصاد و مسائل فرهنگی از مشکلات و نقطهضعفهای جدیای رنج ببریم، اما با داشتن یک نگاه آیندهپژوهانه و بهرهگرفتن از فرصتها و کم کردن آسیب تهدیدها میتوان بتدریج بر مشکلات فائق شد و ایران قوی را هرچه بینقصتر محقق کرد.
ساختن تصویری امیدبخش از آینده برای جوانان
وقتی از ساختن آینده و نگاه آیندهپژوهی به انقلاب سخن به میان میآید، بیتردید یکی از مهمترین پارامترها، نسل جوان و استفاده از ظرفیتهای آنان در مسیر ساخت آینده مطلوب است. مقام معظم رهبری نیز در این راستا در بیانیه گام دوم انقلاب بر نقش جوانان در ساختن آینده تأکید میکنند و آینده را از آنِ آنها میدانند. از همین رو است که نسل جوان و استفاده از ظرفیت آنان، از اساسیترین موضوعات در مطالعات آیندهپژوهانه است و از مهمترین نکات در تعامل با جوانان ارائه تصویری امیدبخش از آینده به آنها است؛ بدین معنا که فروبستگیها، محدودیتها و موانع را از سر راهشان برداریم تا مبادا دشمن از این منظر سوءاستفاده کرده و با برجستهسازی این موانع، زمینه گمراهی و فاصله گرفتن جوانان از ارزشهای انقلاب و نظام را کلید بزند.