تهدید همسر برای همدستی در سـرقت

گروه حوادث/ سارق سابقه‌دار برای جلب اعتماد طعمه‌هایش همسر و فرزندش را نیز در سرقت‌ها با خود می‌برد.

به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، اواخر آذر امسال، راننده یک خودرو در حال عبور  در اطراف تهران بود که متوجه شد زن جوانی زخمی در کنار جاده ایستاده وسعی دارد جلوی راننده‌ها را بگیرد و از آنها کمک بخواهد. راننده جوان با دیدن این صحنه توقف کرد و زن زخمی را به بیمارستان رساند.
زن جوان، پس از بهبودی از زورگیرانی شکایت کرد که با همدستی زن و کودکی نقشه‌شان را اجرا کرده بودند. او گفت: از محل کارم خارج شدم و منتظر تاکسی بودم که خودروی پرایدی در مقابلم توقف کرد. از آنجایی که زن و کودکی هم داخل خودرو بودند، به اعتماد اینکه مسافر هستند سوار ماشین شدم مرد جوانی هم روی صندلی عقب نشست.
بعد از طی مسافتی، زن جوان که روی صندلی جلو نشسته بود برگشت و دستش را روی دهانم گذاشت و مردی که در کنارم بود، با چاقو تهدیدم کرد که پول و طلاهایم را بگیرد.
او ادامه داد: من با آنها درگیر شدم و مرد جوان با چاقو و  زن خشن هم مرا با مشت کتک می‌زد. به ناچار کیف و طلاهایم را تحویل‌شان دادم اما زورگیران در مقابل دستگاه عابر بانکی نگه‌داشتند و با تهدید رمز کارت عابر بانکم را گرفتند و هر چه داخل حسابم بود برداشت کردند. بعد هم مرا زخمی در بیابان‌های اطراف تهران رها کردند.
با شکایت زن جوان، تحقیقات به دستور بازپرس شعبه هفتم دادسرای ویژه سرقت آغاز شد و در بررسی‌های صورت گرفته مشخص شد اعضای این باند به صورت سریالی اقدام به سرقت از مسافران می‌کنند و برای جلب اعتماد پسر بچه و زن جوانی در تمامی سرقت‌ها همراه آنها بودند.
مردان خشن پس از سوار کردن سوژه‌هایشان که بیشتر زن بودند، با تهدید چاقو از آنها سرقت و درصورت مقاومت مالباخته‌ها، آنها را مجروح می‌کردند.
این در حالی بود که دوربین‌ها نشان می‌داد پراید سواران، پلاک خودروشان را در سرقت‌ها مخدوش کرده‌اند. تحقیقات ادامه داشت تا اینکه تیم تحقیق متوجه شد زن جوانی به این شیوه قربانی سرقت آنها شده و به خاطر شدت جراحات تا یک قدمی مرگ رفته و یک ماه در کما بود.
زن جوان در تحقیقات سرنخ اصلی از متهمان را در اختیار تیم تحقیق قرار داد. اوگفت: هنوز دقایقی از سوار شدنم به پراید نگذشته بود که سارقان تصمیم به سرقت گرفته و زمانی که با مقاومت من مواجه شدند، با قمه به سرم ضربه زدند و سارقان با دیدن وضعیت من از ترس‌شان مرا در کنار خیابان رها کردند. زمانی که قمه را به سرم زدند چند لحظه‌ای بهوش بودم و دیدم یکی از متهمان بی اختیار ماسکش را برداشت و من چهره‌اش را دیدم.
باتوجه به اینکه زن جوان چهره یکی از متهمان را دیده بود، به چهره‌نگاری پرداخت و با تطبیق تصویر چهره‌نگاری به دست آمده و آلبوم متهمان سابقه‌دار هویت متهم به دست آمد. شهرام به اتهام سرقت، زورگیری و حمل مواد مخدر به زندان افتاده بود و مدتی قبل از زندان آزاد شده بود.
با شناسایی هویت یکی از متهمان، مأموران راهی خانه او شدند گرچه از شهرام خبری نبود اما همسر و فرزندش که در سرقت‌ها او را همراهی می‌کردند در محل حضور داشتند. به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت، زن جوان بازداشت شد و به همدستی با شوهرش و دوست او در سرقت‌ها اعتراف کرد.
 
گفت‌وگو با زن جوان

چرا در سرقت‌ها با همسرت همراه شدی؟
شوهرم مرا تهدید به مرگ کرده بود و به خاطر جانم بود با او همراهی کردم. او به خاطر مصرف شیشه و توهماتی که داشت رفتارهای عجیبی از خودش نشان می‌داد.
سرقت‌ها را چطور انجام می‌دادید؟
سوار خودرو پرایدش می‌شدیم و در خیابان‌ها پرسه می‌زدیم. با دیدن زن جوانی که به نظر می‌آمد وضع مالی خوبی دارد، به عنوان مسافر او را سوار کرده و بعد هم با تهدید قمه سرقت‌ها را انجام می‌داد.
این سرقت‌ها در مقابل پسرت انجام می‌شد؟
همسرم دستور داده بود که برای جلب اعتماد بیشتر او را هم با خودمان ببریم. اما چون در زمان‌های تاریکی سرقت‌ها را انجام می‌دادیم، پسرم بیشتر مواقع خواب بود.
چرا طعمه‌ها را مجروح می‌کردید؟
دستور شوهرم بود، گفته بود که اگر مقاومت کردند با زور از آنها پول و طلاهایشان را بگیریم.
می‌دانی در سرقت‌هایتان دو نفر از مالباخته‌ها به کما رفته بودند؟
 من فقط شاکیان را کتک می‌زدم. چاقو و قمه یا  دست خودش بود یا دست دوستش. من با این موضوع مخالف بودم اما چاره‌ای نداشتم.
چرا از او جدا نشدی؟
بارها تصمیم به جدایی گرفتم اما به خاطر بچه‌ام نمی‌توانستم. اگر درخواست طلاق می‌دادم، او بچه را نزد خودش نگه می‌داشت. از طرفی من جایی برای زندگی نداشتم.

 

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و یکصد و بیست
 - شماره هشت هزار و یکصد و بیست - ۱۳ بهمن ۱۴۰۱