در حافظه موقت ذخیره شد...
نمایندگان مجلس اروپا قرار است امروز به قطعنامه تروریستی اعلام کردن سپاه رأی بدهند
ریسک پرهزینه پارلمان اروپا
این اتحادیه نیز تصمیمگیری پیرامون موضوعات مهم رابر مبنای اجماع و
نه اکثریت اتخاذ خواهد کرد.
با بالا گرفتن حمایت سازماندهی شده کشورهای غرب به رهبری ایالات متحده از ناآرامیهای ایران و هدایت و کمک به جریانها و اقلیتهای اپوزیسیون ضد ایرانی، طرح ادعایی قرار دادن نام سپاه پاسداران جمهوری اسلامی در فهرست گروههای تروریستی اتحادیه اروپا مورد پیگیری و تبادل نظر مقامهای این حوزه قرار گرفته است. این موضوع پیشتر در نشست وزرای خارجه اتحادیه اروپا در بروکسل مطرح شده بود و از جمله کشورهایی که تلویحاً موافقت خود را با گنجاندن نام سپاه در فهرست گروههای تروریستی اعلام کرده بودند، میتوان به آلمان، هلند و جمهوری چک اشاره کرد.
همزمان با طرح این موضوع در نشست روز گذشته پارلمان اروپا، «جوزپ بورل»، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در بخشی از سخنان خود در این نشست با اشاره به مذاکرات احیای توافق هستهای و بیان اینکه «ما باید کانالهای ارتباطی را با ایران باز نگه داریم» بر لزوم حفظ برجام مجدداً تأکید کرد و افزود: «ما برجام را داریم و فکر میکنم باید هر کاری که میتوانیم انجام دهیم تا اطمینان بیابیم ایران به تسلیحات هستهای دست پیدا نمیکند.»
تکرار یک رفتار پرهزینه
تردیدی وجود ندارد ورود بیسابقه پارلمان اروپا به موضوع تروریستی اعلام کردن نیروی نظامی رسمی جمهوری اسلامی چشماندازی را بهتصویر میکشد که امکان فائق آمدن بر چالشهای برآمده از این اقدام را برای این دسته از بازیگران صحنه بینالملل به نقطه صفر میرساند. تصمیمی که میتواند نقطه پایانی بر مصلحتاندیشی در رابطه پرفراز و فرود ایران و اروپا باشد. چه آنکه اروپا پیشتر با تمسک به شیوههای آزموده شده کوشیده بود در روند پرتلاطم مناسبات ایران و ایالات متحده میانداری کند اما اینک در جایی ایستاده است که تکرار یکی از پرهزینهترین رفتارهای «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور پیشین امریکا مبنی بر تروریستی اعلام کردن سپاه پاسداران را در دستور کار قرار داده است؛ زمانی که نادیده گرفتن نقش پیدا و پنهان نیروهای برونمرزی نظامی جمهوری اسلامی در منطقه خاورمیانه سبب کم رنگ شدن تدریجی نفوذ نظامی ایالات متحده در منطقه شد و پروسه خروج نیروهای نظامی این کشور از عراق و افغانستان را کلید زد.
نقش سپاه و پیامدها
درباره این واقعیت تردیدی وجود ندارد که ثبات و امنیت در خاورمیانه در کانون ملاحظات امنیتی کشورهای اروپایی قرار دارد. موضوعی که بیش از هر چیز به نقشآفرینی منطقهای بازیگران کلیدی این عرصه همچون جمهوری اسلامی و تحرکات نیروهای برونمرزی نظامی آن گره خورده است. از این رو هزینههایی که بروز جریانهای تروریستی مانند داعش به کشورهای منطقه و بینالملل بویژه به اروپاییها تحمیل کردهاند، مقابله با این گروهها را به هدف مشترک میان ایران و کشورهای اروپایی تبدیل کرد؛ جایی که اقدامات خشونتطلبانه تروریستی دامن این کشورها را گرفت و آنها را از مخاطرات این گروههای نوظهور در امان نگذاشت. اما مسأله اینجا بود که با وجود این منافع مشترک در روند مقابله با تروریسم این جمهوری اسلامی بود که طی سالهای اخیر در روند تدریجی افزایش نفوذ خود بالاترین سطح از اثرگذاری را در جبهه عراق و سوریه برای مقابله با داعش نشان داد و در خط مقدم مبارزه با این گروههای تروریستی ایستاد. این در حالی است که نگاهی به وضعیت متزلزل منطقه نشان میدهد که گروههای ستیزهجو و بازیگران غیردولتی، فضای حاکم بر منطقه را زیر سایه خروج تدریجی نیروهای امریکایی فرصت مناسبی برای عرض اندام خواهند دید و خواهند کوشید آنها نیز همچون داعش بخت خود را در خاورمیانه پرآشوب بیازمایند.
جالب آنکه در شرایطی که آغازگر جنگهای فرسایشی سالهای اخیر، ایالات متحده و شرکایش در ناتو بودهاند و با به راه انداختن جنگ در عراق و افغانستان، لیبی و یمن خود از بانیان بیثباتی و ناامنی و زمینهسازی برای رشد و بقای تروریسم افراطی بهشمار میآمدهاند، از قرار گرفتن نام نیروی نظامی جمهوری اسلامی به عنوان مهمترین بازیگر اثرگذار در فروکاستن از بحرانها و ایجاد امنیت در منطقه در فهرست گروههای تروریستی سخن به میان میآید.
راه بیبازگشت
به این ترتیب در شرایطی که جمهوری اسلامی همه ظرفیت نظامی خود را برای مقابله با تروریسمی به کار گرفته که ابعاد و دامنه آن نیز به مرزهای اروپایی تسری یافته اما هزینهای را در روند مبارزه با آن متقبل نشده است، باید این پرسش مهم را پرسید که تکرار اشتباه تاریخی ایالات متحده مبنی بر تروریستی اعلام کردن سپاه پاسداران توسط اروپا چگونه میتواند به راه بیبازگشت آنها در قبال جمهوری اسلامی تبدیل شود؟ به نظر میرسد کشورهای اروپایی که ماههاست با تبعات جنگ پرهزینه اوکراین دست و پنجه نرم میکنند، باید خود را برای چالشهایی آماده کنند که در صورت تصمیمگیری پر هزینه مبنی بر تروریستی اعلام کردن سپاه پاسداران با آن روبهرو خواهند شد.
در حقیقت قرار گرفتن سپاه پاسداران ایران بهعنوان بخش جداییناپذیر نیروهای مسلح جمهوری اسلامی در لیست سازمانهای تروریستی، فراخوانی به جدال غیر رسمی میان نیروهای نظامی ایران و کشورهای اروپایی است که نتیجه حداقلی آن انسداد هرگونه همکاری مستقیم و غیرمستقیم پیرامون بحرانهای منطقهای خواهد بود. از این رو این امر باعث از بین رفتن شانس هر نوع همکاری با ایران در منطقه خواهد شد و تبعات آن دامن اروپا را خواهد گرفت. کافی است اروپاییها به جای نظاره کردن جنگهای میدانی که نیروهای نظامی ایران در روند مبارزه با تروریسم در پیش گرفته، مجبور شوند همه توش و توان خود را برای مقابله رودررو با داعش در شهرهای اروپایی به کار گیرند؛ امری که خود سیگنالی به گروههای فرصتطلب ناپیدا در اروپا خواهد فرستاد تا حفرههای امنیتی درونی این کشورها را به خدمت اهداف خشونتبار خود در آورند.
بهای جانی و مالی گزاف
دیگر آنکه نمیتوان نقش نیروی سپاه پاسداران در برقراری امنیت در منطقه خلیج فارس و تنگه هرمز به عنوان یکی از آبراهههای استراتژیک جهان را نادیده گرفت. چطور میشود نهادی را که اینک نقش بیبدیلی در تأمین امنیت عبور و مرور کشتیهای حامل محمولههای استراتژیک انرژی متعلق به دیگر کشورها را بر عهده دارد، تروریست اعلام کرد و از طرف دیگر مجبور به همکاری با همان مجموعه در هنگام ضرورت شد. واقعیت دیگر که به نظر میرسد از نگاه نمایندگان کشورهای قاره سبز نادیده گرفته شده است، نقش حائز اهمیت کشورمان از منظر جغرافیای سیاسی است که به دلیل قرار گرفتن در یک گذرگاه حساس و حیاتی دالانی امن به شمار میآید و ذیل چنین موقعیتی بهای جانی و مالی گزافی را جهت ممانعت از وقوع سیل مهاجرت مهاجران افغانستانی به کشورهای اروپایی و جلوگیری از سرریز مشکلات امنیتی به این کشورها داشته است. در اشاره به این نقش میتوان به همین اظهارات «جک استراو»، وزیر کشور پیشین و وزیر خارجه بریتانیا بسنده کرد که معترف این واقعیت شده بود «اگر مأموران ایرانی جان خود را در معرض خطر نیندازند، اروپا به وضع ناگوارتری در موضوع مواد مخدر دچار میشود. چرا که 90 درصد هرویین مصرفی در بازار زیرزمینی لندن از افغانستان تأمین میشود و اگر ایران با صرف هزینه زیاد و از دست دادن مأموران خود مانع فعالیت این چرخه قاچاق مواد مخدر نشود، بخش عمده این مواد از طریق ایران به اروپا و بریتانیا حمل خواهد شد.»
مسدود شدن راه دیپلماسی
علاوه بر این نباید فراموش کرد که اروپا با قرار دادن نام سپاه ایران در فهرست گروههای تروریستی، امکانها برای حفظ کانالهای دیپلماتیک جهت حل بحرانها و شانس حل مذاکرات رفع تحریمها و هرگونه پیشرفت در روابط را به حداقل خواهد رساند. چه آنکه این اقدام خود میتواند به مثابه گشودن راهی برای تجدیدنظر جمهوری اسلامی در عضویت خود در بسیاری از کنوانسیونهای بینالمللی مرتبط با صحنه میدانی و تحولات نظامی باشد.
زیر سایه چنین ملاحظاتی است که باید به کشورهای اروپایی یادآور شد اتخاذ تصمیماتی همچون تروریستی اعلام کردن نیروی نظامی یکی از مهمترین بازیگران منطقه خاورمیانه چنان حجمی از مخاطرات و هزینههای غیر قابل جبران برای این کشورها به دنبال خواهد داشت که شاید ضروری است آنها پیش از انجام چنین اقدامی، عینک واقع بینی را به چشم بزنند.