«ایران» ارتباط اندیشکده های انگلیسی با سرویس جاسوسی این کشور را بررسی می کند
اندیشکده های جاسوسی!
گروه سیاسی/ اجرای حکم اعدام علیرضا اکبری به جرم جاسوسی بهعنوان فردی که پیش از انتشار اطلاعیه وزارت اطلاعات از او بهعنوان «یک مقام ارشد سابق ایرانی» نام برده میشد یک بار دیگر اهمیت توجه به موضوع «نفوذ» را به مثابه امری کلیتر از «جاسوسی» در صدر موضوعات مورد بحث قرار داد.
پیشینه انقلابی اکبری، سابقه 70 ماه حضورش در جبهههای جنگ تحمیلی و مسئولیتها و ارتباطاتی که داشت، همانقدر که از او مهرهای حائزاهمیت برای سرویسهای جاسوسی میساخت، به همان میزان نیز افتادن او در دام دشمن را به امری تکاندهنده تبدیل کرد و سؤالاتی از این دست را مطرح ساخت که ایران تا چه میزان در مقابل پروژههای نفوذ، آسیبپذیر است و چه منافذی فضای کشور را مساعد نفوذ میکند.
توسعه ایران دلیل افزایش فعالیت سازمانهای اطلاعاتی
ویژگیهای ژئوپلیتیک ایران بهعنوان کشوری مؤثر در غرب آسیا سبب شده در بیش از یک قرن اخیر هدف و موضوع سازمانهای جاسوسی باشد؛ بویژه در دو دهه اخیر که توسعه توان ایران در حوزه فناوریهای پیشگام، انگیزه مضاعفی را برای دستیابی به اطلاعات از طریق ارتباط گرفتن با افراد در مسئولیتهای مختلف در این سازمانها ایجاد کرد و به همین مناسبت شناسایی و دستگیری به اتهام جاسوسی تواتر بیشتری یافت. علی اشتری، مدیر یک شرکت مخابراتی که سال ۱۳۸۷ به جرم جاسوسی برای دولت اسرائیل محاکمه و اعدام شد، محمد حیدری و کوروش احمدی که به اتهام نفوذ در مراکز امنیتی و نظامی و جاسوسی برای سیا و موساد در سال 92 اعدام شدند و سیاوش حاجیزواره کارمند قراردادی سازمان هوافضای وزارت دفاع و متهم به جاسوسی برای سازمان سیا که تیرماه 98 به سزای جرمش رسید، تنها تعدادی از اشخاصی بودند که در این سالها به دلیل ارتباطشان با مراکز حساس نظامی و امنیتی طعمه قرار گرفتند و در برابر مطامع دشمن تن به خیانت دادند.
ارتباطات پژوهشی و حقوق بشری، شگرد ویژه امآی-6
با وجود این نگاهی به سبقه عملکرد سرویس اطلاعاتی انگلیس (امآی-6) که توانسته است فردی در سطح بالای مسئولیت و ارتباطات را همچون اکبری شکار کند، نشان از آن دارد که آنها از سالهای دور عمده تمرکز خود را بر بهرهگیری از روابط مبتنی بر فعالیتهای موجهی همچون همکاری در حوزههای حقوق بشری، زیستمحیطی، اجتماعی و مهمتر از همه پژوهشی قرار دادهاند. شگردی که مقام معظم رهبری بارها در هشدارهای خود نسبت به نفوذ دشمن به آن اشاره داشته اند؛ چنانکه ایشان در دیدار مهرماه سال جاری با نخبگان و استعدادهای برتر کشور یادآور شدند: «دشمن گاهی بهعنوان یک چهره علمی جلو میآید. خیلی از این مراکز علمی که دعوت میکنند استادها را، گاهی اوقات دانشجوها را، اعضایی که خودشان را در آن هیأت علمی نفوذ دادهاند، اعضای امنیتی سیآیای و موساد و مانند اینها را به عنوان چهره علمی، مینشینند و ارتباطات برقرار میکنند. حالا این ارتباطات بعدش به کجا برسد، این را دیگر خدا میداند؛ حداقلش این است که ذهن او را خراب کنند. اگر نتوانند جذبش کنند، اگر نتوانند فریبش بدهند، حداقلش این است که ذهنش را خراب کنند.»
خاطرات فردوست از سازمان اطلاعاتی انگلیس
ارجاعی به خاطرات حسین فردوست رئیس دفتر ویژه اطلاعات دربار و قائممقام ساواک درباره میز ایران در سازمان اطلاعات بریتانیا، حکایت از دیرپا بودن این راهبرد در سازمان اطلاعاتی انگلیس دارد. فردوست در آن خاطرات در یادآوری ملاقاتهایش با تمام رؤسای مرتبط با ایران ام آی-6 با بیان اینکه «تمام پرسنل اطلاعاتی امآی-6 به زبان فارسی تسلط کامل دارند و هیچگاه پرسنل شعبه عوض نمیشود»، نوشته است: «همیشه حداقل دو نفر از پرسنل شعبه در ایران کار میکنند که یکی رئیس امآی-۶ سفارت در تهران و دیگری معاون او است. این دو نفر با رؤسای شبکهها و عوامل انگلیس در ایران و ارگانهای دولتی (مانند دفتر ویژه، ساواک، اداره دوم و...) تماس داشتند و کلیه گزارشای خود را فقط به شعبه ایران در ستاد مرکزی ارسال میکردند و لاغیر.» فردوست همچنین با اشاره به وجود بایگانی سیصد ساله از فعالیت اطلاعاتی انگلیس در ایران با بیان اینکه «پرسنل شعبه ایران پس از ۲۰ یا 30 سال کار در موارد استثنایی بازنشسته میشوند»، گفته است: آنها پس از بازنشستگی معمولاً مورد استقبال مجامع دانشگاهی و تحقیقی انگلیس قرار میگیرند و در موارد لازم تجربیات خود را در اختیار پرسنل میز ایران قرار میدهند و همکاری میکنند و چنین نیست که ارتباط آنها کاملاً قطع شود.» این همان مسیری است که «ریچارد دالتون» سفیر انگلیس در ایران طی سالهای 1382 تا 1385 و به تور اطلاعاتی اندازنده اکبری نیز پشتسر گذاشته، چنانکه پس از بازنشستگی از وزارت خارجه انگلیس به عضویت اندیشکده «چتم هاوس» درمیآید و فردی را در دام اطلاعاتی قرار میدهد که پس از بازنشستگی به فعالیتهای پژوهشی و تجاری روی آورده بود.
بر همین اساس افسر اطلاعاتی انگلیسی به نام مارک در جلسات ابتدایی برای ارتباط گرفتن با اکبری خود را وکیل پژوهشگر مؤسسه تحقیقاتی به نام فوکوس معرفی کرده و حتی پس از اعلام هویت واقعیاش تأکید داشته هویت وی باید عضو مؤسسه پژوهشی فوکوس با کارویژه بررسی مسائل منطقهای و سنجش ریسک اقتصادی معرفی شود.
نگاهی به سابقه بسیاری از افرادی نیز که امروز در قامت مخالفان نظام در کشورهای خارجی سکونت دارند و فعالیت میکنند و روزگاری درون کشور در زمره فعالان اجتماعی، وکلای حقوق بشری و نظایر این عناوین شناخته میشدند، از تکراری بودن همین سناریو حکایت دارد. عناصری که با فعالیتهای موجهشان شناخته میشدند و همین زمینه مناسب برای برقراری ارتباط سازمانهای اطلاعاتی با آنها را فراهم میکرد و با مطرح شدن پیشنهادهای مالی و گاه حتی در حد گرفتن ویزا و اقامت در کشوری دیگر، به عنصری در خدمت بیگانگان تبدیل شدند.