گفت و گو با مسعود شجره، رئیس کمیسیون حقوق بشر اسلامی در لندن به بهانه تصویب قطعنامه سازمان ملل در مورد تل آویو
آیا جهان علیه رژیمصهیونیستی همصدا خواهد شد؟
احسان مختاری/ در چند ماه اخیر شاهد تصویب چندین قطعنامه در نهادهای مختلف وابسته به سازمان ملل علیه رژیمصهیونیستی بودهایم. در جدیدترین این قطعنامهها که در مجمع عمومی سازمان ملل به تصویب رسید، ماهیت حقوقی اشغالگری اسرائیل در سرزمین فلسطین از جمله قدس اشغالی هدف گرفته شده است. به همین بهانه با مسعود شجره، رئیس کمیسیون حقوق بشر اسلامی در لندن گفتوگو کردهایم که میخوانید.
چندی پیش قطعنامهای در سازمان ملل علیه رژیمصهیونیستی تصویب شد که واکنشهای زیادی از طرف سران این رژیم در پی داشت. برای مخاطبان از محتوای این قطعنامه و نحوه تصویب آن بگویید.
در نشست مجمع عمومی سازمان ملل اتفاق جالبی افتاد و قطعنامهای به تصویب رسید که به اشغالگری زمینهای فلسطینیها توسط دولت خبیث صهیونیستی و حتی به مسأله شهر قدس رسیدگی شود. این تصویب، تصویبی است که قدرت اجرایی ندارد و تنها برای این تصویب شد که از دادگاه بینالمللی لاهه بخواهند یک نظر حقوقی درباره این مسأله که بسیار مهم است، بدهد. البته اولینبار نیست که چنین چیزی به این دادگاه ارجاع میشود و این دادگاه هم همانطور که خدمتتان عرض کردم قدرت اجرایی ندارد و قدرت مشورتی دارد، ولی همچنان مسأله مهمی است.
این تصور وجود دارد که کشورهای مختلف با رژیمصهیونیستی کنار آمدهاند و آن را پذیرفتهاند. آیا این قطعنامه نشان از خلاف واقع بودن این ادعا دارد و رژیمصهیونیستی در دنیا منفور است؟
اصولاً مجمع عمومی سازمان ملل نشاندهنده تفکرات بینالمللی مملکتهای دولتهای عضو سازمان ملل است. بسیار مشکل است، تفکرات بینالمللی از ارگانهای دیگری که هستند نظیر شورای امنیت که شامل امریکا، چین، روسیه، انگلستان و فرانسه است دربیاید، ولی قسمت مجمع عمومی خیلی واضح است که تفکرات و نظرسنجی بینالمللی دولتهای عضو سازمان ملل است.
نگاهی به رأیهایی که در آخرین قطعنامه داده شد نشان می دهد: ۸۵ رأی مثبت و ۲۶ رأی منفی داده شد و ۵۳ طرف، رأی مثبت و منفی ندادند و خیلی جالب است که اکثریت تقریباً تمام کشورهای اروپایی و غربی یا رأی منفی دادند یا رأی ندادند. خیلی جالب است. تمام دنیا، کشورهای اروپایی و امریکایی و دستنشانده آنها نیستند. اکثریت کشورهای دنیا استقلال دارند و استقلال خودشان را نشان دادند و جالب اینجا است که هر وقت رأیهایی در مجمع عمومی سازمان ملل درباره فلسطین گرفته شده به نفع فلسطینیها و علیه دولت خبیث صهیونیستی بوده است.
یکی از دوستان من که خودش فلسطینی است تعریف میکرد مردم دنیا بعضی تمبر و برخی وسایل آنتیک جمع میکنند و... اما ما فلسطینیها رأیهای سازمان ملل را جمع میکنیم که به نفع ما است ولی هیچگاه به اجرا گذاشته نشده است. در حقیقت اگر به رأیهای سازمان ملل نگاه کنید، میبینید هیچ جایی به اندازه فلسطین رأی مثبت به نفعش نیاورده است و هیچ جای دیگری مثل فلسطین رأیهای به اجرا گذاشته نشده، ندارد؛ بدین جهت این یک حرف درستی است.
مسأله جالب اینجا است که از نظر نظرسنجی، اکثریت دنیا پشتیبان فلسطین هستند. ما این را در مردم و در جام جهانی فوتبال به وضوح دیدهایم. حتی مردم کشورهای منطقه که در حال عادیسازی با اسرائیل هستند خیلی برای عدالت فلسطینیها حساساند و اروپاییها و مردم معمولی در غرب نیز روزبهروز طرفدارتر میشوند برای عدالتخواهی مردم فلسطین.یک مسأله خیلی جالب این است که دنیای غرب، کشورهای امریکا، اروپا، کانادا، استرالیا و... یک برنامهریزی دارند که میخواهند دروغی را جا بیندازند و بگویند تمام دنیا طرفدار صهیونیستها هستند، ولی در حقیقت اکثریت مردم در این نظرسنجیها نه فقط اینبار بلکه بارهای دیگر نشان دادند به علاوه مردم معمولی، اکثریت دولتها و کشورهای دنیا طرفدار عدالتخواهی فلسطینیها هستند و این تصویری که در رسانههای غربی و نشستهای سیاسی غربی به وجود آمده، دروغ است. دروغی دارد پیاده میشود که اکثریت مردم و دولتها طرفدار اشغالگری صهیونیستها هستند که درست نیست.
قبل از این نیز قطعنامههای متعددی علیه رژیمصهیونیستی در سازمان ملل تصویب شده است. تفاوت این قطعنامه و اهمیت آن در چیست؟
دفعه قبل که چنین نظری از این دادگاه درباره مسأله فلسطین اشغالی و دولت خبیث صهیونیستی داده شده بود سال ۲۰۰۴ و درباره آن دیوارهای عظیمی بود که دولت صهیونیستی در سرزمینهای اشغالی ساخته بود. این دادگاه اعلام کرد ساخت این دیوارها از نظر قوانین بینالمللی غیرقانونی است. البته قدرت اجرایی نداشت و فقط این مسأله ثابت شد فعالیتی که دولت اسرائیل درباره دیوار دارد از نظر سازمان ملل و دادگاه عدالت بینالمللی غیرقانونی شناخته شده است. بنابراین از یک طرف باید گفت این مصوبه از نظر اجرایی امکاناتی ندارد ولی از نظر دیگر خیلی مهم است.
به نظر بنده گرچه این دادگاه که مسأله به آن رجوع داده شده است قدرت اجرایی ندارد، ولی همچنان از نظر بینالمللی حرفی که میزند، بحثی که میکند و تصمیمی که میگیرد، هیچ شکی نیست که این یک تصمیم حقوقی بینالمللی است و به نظرم بسیار مهم است. اولاً این مهم است که این دادگاه نظریه بینالمللیاش را بدهد، ثانیاً مسألهای که مهم است این است که وقتی ما رأیها را نگاه میکنیم، میبینیم رأیهای منفیای که دادند و آنهایی که طرفداری از دولت صهیونیستی کردهاند ۲۶ دولت بودهاند که اکثریتشان اگر نه همه آنها کشورهای غربی هستند و آنهایی که رأی ندادهاند هم اکثرشان کشورهای غربی هستند و این فاجعه دو نظری و دو دیدگاهی این کشورها را نشان میدهد.از طرفی این کشورها خودشان را علمدارهای عدالت و دموکراسی میدانند، علمدارهای جلوگیری از اشغالگری میدانند؛ همه جزو گروههایی هستند که دارند در اوکراین دادوفریاد میکنند که اشغالگری و ظلم و کار غیرقانونی شده است و قوانین بینالمللی را زیر پا گذاشتهاند و ما باید بیلیونها و بیلیاردها پول بریزیم و کمکهای جنگی و فکری بکنیم و تمام قدرتمان را پیاده بکنیم برای عدالتخواهی و برای اینکه جلوی اشغالگری را بگیریم. اینها تمامشان کسانی هستند که ازیک طرف این کارها را میکنند و از آن طرف چنین رأیی میدهند و زمانی چنین رأیی را میدهند که تمام دنیا میداند این دولت فعلی که دارد میآید سر کار، یکی از تندروترین دولتها و بیعدالتترین دولتها و دولتی است که از نظر نژادپرستی، خشونت و بیعدالتی حتی در استاندارد اسرائیل بینظیر است. بنابراین اینها دارند خودشان را نشان میدهند که چه جور جانورهایی هستند که در همچون موقعیتی، انسانیت، عدالت و تمام چیزهایی که ادعا میکنند علمدارش هستند، ادعا میکنند که در درجه اول در دنیا، سران این تفکرات هستند، مظلومیت مردم فلسطین را بعد از این همه سال زیر پا میگذارند. واقعاً فاجعهای است.
تحلیل شما بهعنوان یک فعال حقوق بشر ساکن لندن در مورد آینده رژیمصهیونیستی با وجود کابینه جدید این رژیم چیست؟ آیا اجماع جهانی علیه رژیم محقق میشود؟
در آخر باید اضافه کنم به دلیل تغییر تفکرات عمومی و نه فقط تفکرات دولتمردها در دنیا، حتی در امریکا و در اروپا و در غرب از یک طرف و از آن طرف فلسطینیها از نظر فکری و عدالتخواهی به جایی رسیدهاند که دیگر حاضر نیستند آن ظلم را به آن صورتی که پیاده میشده قبول کنند؛ یعنی ما ازیک طرف داریم میبینیم که انتفاضه فلسطینیها نه فقط به خاطر ارگانهایشان و سازمانهایشان مانند جهاد یا حماس یا ارگانهای دیگر است بلکه مردم خودشان و جوانهایشان به این نتیجه رسیدهاند که اگر عکسالعملی از خودشان نشان ندهند، اگر خودشان برنخیزند، اگر خودشان مبارزه نکنند، کس دیگری برای آنها مبارزه نخواهد کرد. امروزه ما میبینیم از جنبهای این موضوع صحنه را عوض کرده است و از جنبه دیگر وضعیت سیاسی و داخلی صهیونیستها به وضعی رسیده است که دارند به چند دسته تقسیم میشوند و حتی به این نتیجه میرسند که روزهایشان به آخر رسیده است.من فکر میکنم که ما الان داریم اول آخر دولت خبیث صهیونیست را میبینیم و فکر میکنم تمام این تحولات فقط به یک جهت دارند حرکت میکنند و آن جهت، بسیار واضح و روشن است که دولت اشغالی خبیث صهیونیست دیگر چیز زیادی از عمرش باقی نمانده است.