بابک لطفی خواجه پاشا نویسنده و کارگردان فیلم در
اکران در کنار مردم زلزله زده خوی از هر جشنوارهای با شکوهتر بود
زهرا بقولی زاده
خبرنگار
همدلی و مهربانی با سرشت مردمان پارس گره خورده است به طوری که در هنگام بروز بحران همه به صف شده و باران مهربانی همه جا را فرامیگیرد. مشکلات و بحرانها جزو جدانشدنی زندگی بشری است اما موضوع مهماین است که هرکس به سهم خود برگی از همدلی و مهربانی را ورق میزند تا خط به خط کتاب زندگی با عطوفت و نوع دوستی نوشته شود و باز هم مردم و هنرمندان نویسنده کتابی نو از مهربانی بودند.
این بار عوامل فیلم سینمایی «در آغوش درخت» که در فضای بکر ارومیه فیلمبرداری شده است، میهمان مردم زلزلهزده شهرستان خوی شدند تا با اکراناین فیلم شاعرانه تسکینی بر آلام مردم رنج کشیده این دیار باشند و سهمی در روحیه بخشی به هموطنان بحران زده داشته باشند. این اکران بهانهای بود تا با کارگردان و نویسنده این فیلم به گفتوگو بپردازیم، کسی که خود آذری زبان است و در میان مردمان آذربایجان زیسته است.
آقای خواجه پاشا! با چه هدف و پیامی این فیلم را در مناطق زلزله زده خوی اکران کردید؟
به نظر من هدف از این اقدام شناخت حقیقت سینما و ماهیت وجودی آن و کمکی است تا به وجود آمدن هنر را متوجه شویم؛ لذا هنر در اصل برای فرزانگی است و سینما نیز همین اتفاق را در بردارد و ما اگر قرار است با سینما دردی را نشان دهیم و بتوانیم تأثیری بگذاریم باید در مکانهایی قرار گیریم که مردمان آن منطقه درد بیشتری را احساس کردهاند و من باورم براین است که احتمالاینکه از درون بچههای عزیزی که ما در کنار آنها این فیلم را اکران کردیم یک فیلمساز رشد کند بیشتر است چراکه به درد بسیار نزدیکتر هستند.
از صمیم قلب میگویم، زیباترین اکرانی که میتوانستم داشته باشم، اکران در کنار مردم عزیز خوی بود؛ چراکه این مردم را میشناسم، با آنها زیست کردهام و اهلاین منطقه هستم واین اکران از هر جشنوارهای بهتر و باشکوهتر بود.
این ایده از کجا به ذهن شما رسید؟
با پیشنهاد همکاران در سازمان سوره و همچنین مشورت با دوستان فعال در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بهاین فکر افتادیم که چطور میتوانیم در راستای آرامش روانی بچههای زلزله زده اقدامی انجام دهیم، چراکه فیلم «در آغوش درخت» نیز در زمینه فضای کودک و نوجوان بود و به این نتیجه رسیدیم که شاید چنین اکرانی منجر به آرامش روحی کودکان و نیز باعثایجاد اعتماد به نفس مضاعفی برای آنها شود.
با توجه به گفته خودتان این فیلم محصول سینمایی سوره و کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان است. از نظر شما حضور دو بازیگر نوجوان فیلم در کنار کودکان منطقه زلزلهزده خوی چه تأثیری در روحیه آنها میتوانست داشته باشد؟
سینما به طور قطع یکی از تأثیرگذارترین ابزارها برای تسکین برخی از مشکلات روانی است که شاید در یک زندگی ماشینی یا یک بحران روانی در اثر اتفاقی همچون زلزله، طوفان یا هر بلای دیگری به وجود آمده است.
به طور قطع حضور ما در روستاهای اطراف خوی که حتی فاقد سینما است و اکران این فیلم با یک ویدیو پروجکشن ساده و روی یک پرده معمولی و کودکانی که روی فرش نشستهاند، در ابتدا یک تأثیر روانی مثبت برای آنها دارد و گام مهم بعدی این است که کودکان درمییابند که سینما دست یافتنی است.
در حال حاضر متأسفانه صنعت سینما به دلیل هزینه ساخت فیلمها و نیز به علت تبدیل شدن آن به ابزاری لوکس، از توده مردم و بخش عام جامعه فاصله گرفته است، لذا همانگونه که در دهه 60 برای فیلمهای عباس کیارستمی یا بعدها برای فیلمهای مجید مجیدی شاهد آن بودیم که به راحتیاین فیلمها برای کودکان به نمایش در میآمد، اکنون نیز لازم است این اتفاق رقم بخورد، بنابراین پیشنهاد میکنم فیلمهای سینمایی در دورترین نقاط کشور پخش شود تا مردم آن خطه درک کنند کهاین هنر به آنها نیز تعلق دارد و فقط مختص بهترین سینماهای کشور نیست.
این فیلم فقط در پنجم اسفندماه در خوی اکران شد یا باز هم اکران دیگری صورت گرفت؟
نه فقط در پنجم اسفندماه یک اکران خصوصی برای عزیزان زلزلهزده خوی داشتیم.
بجز شهرستان خوی در شهرستانهای دیگر نیز اکران داشتید؟
نه، نداشتیم.
دراین اقدام انسان دوستانه کدامیک از عوامل فیلم شما را همراهی کردند؟
روحالله زمانی، سجاد نصراللهی تهیه کننده، رؤیا اکبرزاده طراح لباس، وحید آقاپور و سایر دوستان در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و مجموعه سوره ما را همراهی کردند.
با توجه به اینکه خود شما آذری زبان هستید و فیلم نیز دراین فضا ساخته شده است، از اکراناین فیلم در شهری که همزبان خودتان هستند و به نوعی همشهری شما به حساب میآیند، چه احساسی داشتید و بازخورد مردم را چطور ارزیابی کردید؟
قطعاً آنها من را خوب میشناسند و من نیز شناخت خوبی از آنها دارم، همچنین شناخت خوبی از اقلیماین منطقه دارم واین باعث شده است که وابسته به اصالت و هویت خود باشم واین امر نیز در موفقیت فیلم مؤثر بوده است، به علاوه من مردم این منطقه را با قلب و روح خود دوست دارم و زمانی که فیلم به اتمام رسید و صدای تشویقهای این عزیزان را میشنیدم، همانطور که از از قلب آنها برمیآمد بر قلب من نیز مینشست.
شما یک هنرمند هستید و فعالیتهای انجام شده شما در راستای یک مسئولیت اجتماعی است، بااین تعریف شرایط مردم خوی را چطور دیدید و اساساً مسئولیت اجتماعی برای شما چه تعریفی دارد؟
من در مرحله نخست سعی میکنم بدانم یک هنرمند دغدغهمند هستم و یک فعال سیاسی نیستم و هنر از منظری فراتر به اوضاع مینگرد که آن منظر انسانیت است.
زمانی که اوضاع خوی را از نزدیک مشاهده کردم، دریافتم که مشکلات زیستی، معیشتی و سایر مسائل با کمک هموطنان دلسوز مرتفع خواهد شد و مردم شریف ما اجازه نخواهند داد که هموطن ما دچار بحران شود، اما وظیفه ما به عنوان یک هنرمند واقعیاین است که سهمی درایجاد آرامش روحی و روانی کودکان نیز داشته باشیم واین از وظایف اصلی هنرمندان هر مملکتی به حساب میآید تا بتوانند تأثیر مثبتی بر جامعه داشته باشند.
حضور هنرمندان در مواقع بحرانی چقدر میتواند در حفظ نشاط و روحیه مردم تأثیر داشته باشد؟
قطعاً تأثیرگذار است، چون مردم هنرمندان را دوست دارند و از آنها تأثیر میپذیرند و برخی از هنرمندان از جمله آقای خیابانی، آقای گلزار و هادی حجازیفر نیز اقدامات خوبی انجام دادهاند و به طور قطع هنگامی که توده مردماین همراهی و همدلی را میبینند روی تفکرات هویتی و وطندوستی ما نیز بسیار تأثیر میگذارد.
هنرمندان پاشنه آشیل آشتی مردم هستند و میتوان از آنها به نحو احسن در راستای هرچه بهتر شدن و آرام شدن زیست خود استفاده کنیم.
با عنایت بهاینکه در مناطق زلزلهزده، زندگی بسیاری از مردم از بین رفته است واین عامل نیز خود میتواند معلول پدیده طلاق باشد و همچنین با توجه بهاینکه موضوع فیلم در آغوش درخت نیز که شما کارگردانی آن را بر عهده داشتید در رابطه با آسیبهای طلاق است؛ به نظر شما این فیلم چقدر میتواند باعث تلنگر در قشر جوان و کمکی در کاهش آمار طلاق باشد؟
بیشترین دغدغه من برای اکران فیلم در منطقه زلزلهزده خویاین بود که ما در همه بحرانهای سخت متوجه ارزش خانواده شویم. دراین منطقه نیز شاهد بودیم پدری صبح زود به سمت محل کار خود حرکت میکند و هنگام ظهر به چادر محل سکونت خانوادهاش باز میگردد واین نشان میدهد که زندگی هنوز جریان دارد و میتوان به عنوان باشکوهترین اتفاقی که دراین مکان بود از آن یاد کرد. فیلم در آغوش درخت نیز قصد داشت که نعمتها را به ما یادآوری کند، چراکه در زیست ما ممکن است شاهد اتفاقات و سختیهایی باشیم که باعث فراموشی ما نسبت به داشتههایمان شود.
کمک مادی یا مالی دیگری نیز برای مردم زلزلهزده خوی خارج از اکران فیلم در نظر گرفته بودید؟
خیر، قرار شد که در افتتاحیه سینمای 29 بهمن تبریز که فیلم در آغوش درخت نیز در آن به اکران رسید و همچنین سینماهای دیگر اکرانکننده این فیلم که در مجموع حدود 9 سینما را شامل میشود به مردم زلزلهزده خوی اهدا شود.
با توجه به شناختی که از شرایط زندگی مردم در خوی به دست آوردید، اگر شما استاندار بودید یا مسئولیتی در راستای ارتقای وضعیت یا معیشت مردم در مناطق زلزلهزده خوی داشتید، چه اقدامی انجام میدادید؟
یکی از اقداماتی که میتوان انجام داد و لازم است سریعتر رقم بخورد بازسازی خانههایی است که افراد از زیستن در آنها احساس امنیت نمیکنند واین تعداد واحد مسکونی به تعداد زیادی دراین منطقه وجود دارد. حریم خانه برای آرامش روانی افراد بسیار تأثیرگذار است، به طور قطع یکی از مهمترین اتفاقات این است که حس خانه را به این عزیزان برگردانند و یا طرحهایی همچون وام طرح هادی که در روستاها به روستاییان تعلق میگیرد دراین مناطق نیز اجرا شود، تأثیر مؤثری در کمکرسانی بهتر و سریعتر برای بازسازی این مناطق خواهد داشت. موضوع دیگر نیز که باید به سرعت به آن پرداخته شود رعایت اصولایمنی در ساختوسازها است تا در هنگام بروز حوادثی همچون زلزلههایی با شدت ریشتر بالا کمتر شاهد حوادث ناگوار باشیم و همچنین اقداماتی که از لحاظ روحی و روانی مردم را به شرایط قبل بازگردانیم.
و سخن پایانی...
برای همه هموطنانم آرامش و لبخندهای طولانی را آرزومندم.