مردم ایران با سه خیزش سراسری 13 آبان، 6 دی و 22 بهمن 1401، اغتشاشات پاییز سال جاری را با نتیجه معکوس مواجه ساختند
تأکید «ملت ایران» بر «اسلام» و «نه به دخالت خارجی»
سیدمهدی طالبی
خبرنگار
اغتشاشات پاییز 1401 از نگاه عوامل میدانی در داخل قرار بود انقلاب اسلامی را ساقط کند، بنا بر اعتقاد متحدان منطقهای غرب آن را تضعیف و به زعم طراحان امریکایی این انقلاب را مهار و از درون تهی سازد. این سه اتفاق به ترتیب رخ ندادند. جمهوری اسلامی برپا است و به تازگی تعدادی از متهمان دستگیر شده را عفو کرده است. متحدان منطقهای غرب نه تنها شاهد عقبنشینی ایران نبودهاند بلکه با برگزاری رزمایشهای متعدد و رونمایی از سلاحها و پایگاههای جدید، شاهد پیشرویهای جدیدی شدهاند. غرب نیز همچنان تهران را در حوزههایی مانند هستهای و صادرات تسلیحات، محکم و ثابت قدم میبیند. این استحکام نمیتواند تنها از سوی کادر رهبری سیاسی یک کشور بدون آنکه دارای ریشهها و حمایت گسترده مردمی باشند، به وجود آمده باشد.
برداشتها از جمهوری اسلامی همچنان وسیع است
راهپیماییهای عظیم 22 بهمن 1401، 44 سال پس از وقوع انقلاب اسلامی 1357، نشان داد برداشتها از دیدگاههای انقلابی، با وجود تلاش برای محدود ساختن آن، همچنان وسیع است. تلاشهای صورت گرفته در این حوزه در دو شاخه داخلی و خارجی جریان داشتهاند. در سال جاری شاخه داخلی با کجروی ناآگاهانه که در قضایای گشت ارشاد به فوت یک نفر منجر گشت، نمایان شد. شاخه خارجی نیز با سوءاستفاده از این اقدام که به اغتشاشات پاییز 1401 منتهی گشت، خود را نشان داد.
هردو اقدام که یکی ناآگاهانه در داخل و دیگری آگاهانه از خارج بود، نقطه اصلی اثرگذاریشان بر «کاهش دامنه دربرگیری انقلاب اسلامی» متمرکز بود. فضای احساسی ایجاد شده بر اثر فوت یک نفر در شرایط سختگیریهای بیملاحظه محافظهکاران، در سایه تبلیغات سنگین ضد اسلامی و تحریم های شدید اقتصادی، بهترین موقعیت برای کاهش چنین دامنهای بود.
مانورهای خودجوش «سرود سلام فرمانده» در ایران و سایر کشورهای منطقه و تأثیر بر دیگر جوامع اسلامی از جمله مهاجران مسلمان در غرب و همچنین استقبال بینظیر از مراسم عید غدیر 1401 در تهران، باعث شد تا برخورد با «دامنه دربرگیری انقلاب اسلامی» از اهمیتی ویژه و فوری برای تمام مخالفان برخوردار شود.
اغتشاشات پاییز 1401 که بر مغلوب ساختن منطقی و احساسی مدافعان انقلاب و منفعل ساختن آنان، همراه ساختن قشرهای خاکستری و فعال ساختن مخالفان متمرکز بود، در چند نوبت با موج ابطال ملت ایران روبه رو شد.
مراسم تشییع شهدای اغتشاشات، مراسم بزرگداشت تصرف سفارت امریکا (13 آبان 1401) و تشییع 411 شهید گمنام در سراسر کشور (6 دی 1401) که همه تقریباً مقارن با اغتشاشات صورت گرفت، با به خیابان کشاندن صدها هزار نفر، برتری میدانی و مردمی انقلابیون را بر مخالفان اثبات کرد.
با آشکار شدن حمایت مردمی از انقلاب، «اتاق عملیات اغتشاشات ایران» در غرب با انتقال تشنج به حوزه خارجی، هدف خود را بر تخریب وضعیت قرار داد تا در 22 بهمن 1401 نیز به هماوردی با انقلاب برخیزد.
طرح عبور از جمهوری اسلامی در فضای بینالمللی با مطرح کردن مسائلی مانند «شورای گذار»، وکالت دادن به رضا پهلوی، فرزند آخرین شاه ایران برای بازگشت به قدرت و همچنین تشدید فشارهای اقتصادی، از جمله اقداماتی بود که برای تخریب وضعیت ایران درنظر گرفته شد. مقامات امریکایی برای تخریب اقتصاد ایران طی هفتههای اخیر سفرهای طولانی مدت، پیوسته و پرتعدادی به کشورهای منطقه صورت دادهاند تا به زعم خود مسیرهای تجاری ایران را بیشتر از گذشته مسدود کنند. سفرهای «برایان نلسون» معاون وزیر خزانهداری امریکا در امور تروریسم و اطلاعات مالی به سه کشور ترکیه، امارات و عمان در همین راستا صورت گرفت. این اقدامات هماهنگ و همزمان با هدف القای ناکارآمدی نظام سیاسی و بروز مدعیانی برای حکومت، برنامه ریزی شده بودند.
با این حال، حضور میلیونی مردم در 22 بهمن در 451 شهرستان ایران، شهرهای کوچک و حتی روستاها نشان داد جمعیت نه تنها کاهش نیافته بلکه نسبت به سالهای گذشته رشد کرده. این حضور روشن کرد با وجود تمام فشارهای محدودساز، برداشت از جمهوری اسلامی نه تنها محدودتر نشده بلکه از وسعت برخوردار شده؛ موضوعی که باید آن را در پیشرانهای حمایت مردمی از انقلاب اسلامی جستوجو کرد.
چرا اقدامات محدود کننده خارجی به توسعه حضور مردمی میانجامند؟
خاستگاه انقلاب اسلامی به طور ویژهای در قیام 15 خرداد 1342 قرار دارد؛ قیامی که پیامدهای آن در 1357 به سقوط کامل نظامی شاهنشاهی انجامید.
در دی ماه 1341 محمد رضا شاه، انقلاب سفید را مطرح کرد که بر اساس اقداماتی مانند اصلاحات ارضی پیگیری شد. امام خمینی (ره) در واکنش به این طرح، آن را نقشه استعمار برای تسلط بیشتر بر کشور از طریق عوامل داخلی، صهیونیستها و بهائیت معرفی کرد. با اعتراضات صورت گرفته، حکومت شاهنشاهی در 15 خرداد 1342 در آستانه سقوط قرار گرفت.
این قیام دارای دو ریشه «حمایت از اسلام» و «حفاظت کشور از نفوذ خارجی» بود؛ مسألهای که در اواخر دوره قاجاریه نیز در فواصل گوناگونی تکرار شده و مردم بر اساس این دو خواسته خود دست به قیام زده بودند.
در جریان این قیامها، نه نظام شاهنشاهی به طور ویژهای هدف بود و نه در برابر دستاورهای سیاسی بینالمللی مانند دموکراسی پرهیزی وجود داشت بلکه علما همچنان که در جریان حضورشان در جریان مشروطه نشان دادند، به دنبال حفظ کشور از سلطه خارجی و حمایت از اسلام بوده و در صورت رعایت این دو نکته، از هرگونه اصلاحاتی استقبال میکردند.
این موضوع در جریان ملی کردن صنعت نفت در حمایت آیتالله سید ابوالقاسم کاشانی از نخستوزیری محمد مصدق بار دیگر تکرار شد تا وی بتواند با اتکا به حمایت علما و مردم، از نفوذ خارجی بر کشور و تاراج نفت جلوگیری کند.
مقابله با سلطه خارجی کارویژه طولانی مدت و ممتد روحانیت انقلابی است؛ به گونهای که مرجع برجسته «آخوند خراسانی» در آذرماه ۱۲۹۰ و در هنگام گسیل طرفدارانش شامل علما، طلاب و عشایر برای مقابله با اولتیماتوم امپراطوری روسیه تزاری علیه ایران، به طرز مشکوکی فوت کرد.
جمهوری اسلامی ایران نیز در امتداد کارویژه مشترک روحانیت و مردم قرار دارد و در تأکید بر هویت اسلامی ایران و مخالفت با سلطه خارجی، ریشه دارد. هرجا ملت ایران احساس کرده این دو موضوع با خدشه مواجه شدهاند، خیزشی تاریخی را رقم زده است. قیام تاریخی 9 دی 1388، در واکنش به توهین صورت گرفته به روز عاشورا، پس از 8 ماه تلاطم در کشور بر اثر فتنه 88، یکی از مصادیق خیزشهای بزرگ بر مبنای حمایت از اسلام و حفظ کشور از دخالت خارجی است. در جریان اغتشاشات پاییز 1401، با شعارهای ضد اسلامی سر داده شده از سوی اغتشاشگران، ملت ایران هویت اسلامی خود را در خطر دیده و با هویدا شدن حمایتهای خارجی از این التهابات، که به طور ویژه با فعال شدن اپوزیسیون وابسته و دیدارهایشان با مقامات غربی مانند امانوئل مکرون رئیسجمهور فرانسه برملا گشت، در دل واقعه تاریخی 22 بهمن، خیزشی جدید و تاریخسازی را رقم زدند.
غرب از مدتها قبل همانگونه که مقامات این جبهه اذعان کردهاند، دریافته بود حمایت مستقیم از مخالفان در داخل میتواند به رویگردانی مردم از آنها بینجامد؛ موضوعی که در سال 1388 مورد تأکید مقامات غربی بود.
با این حال آنها در اغتشاشات اخیر خود در دامان صحنه دروغینی که از ایران در رسانهها ساخته بودند افتاده و بیمحابا دستهای پشت پردهشان را در صحنه به نمایش گذاشتند؛ هرچند باید تأکید داشت بخشی از این ورود بیمحابا از روی اجبار و به دلیل مسدود شدن مسیرهای پیشین بود. سخنان جو بایدن رئیسجمهورامریکا درباره آزاد ساختن ایران و تأکید مکرون بر وقوع انقلاب، تماماً پس از خاموشی نسبی حضور خیابانی عناصر اغتشاشگر در داخل صورت گرفت تا چراغ اغتشاشات برای استفاده غرب همچنان روشن بماند.
اغتشاشات پاییز 1401 ضمن ضربه به پایگاههای داخلی و خارجی مخالفان با فرصت و بهانهای که به دست جمهوری اسلامی داد، موجب شد ملت ایران در سه واقعه سراسری 13 آبان، 6 دی و 22 بهمن صحنههایی به یادماندنی در حفاظت از هویت اسلامی خود و تأکیدشان بر مقابله با نفوذ خارجی خلق کنند.