مورد عجیب سفر مرد بغدادی به مصر

آنچه می جوییم در خانه خودمان است

شکوفه شیبانی
روزنامه‌نگار

مولانا در دفتر ششم مثنوی، سرگذشت مرد بغدادی را روایت می‌‌کند که خواب می‌‌بیند در فلان شهر، فلان کوی و فلان نقطه در مصر گنجی شایگان وجود دارد. او به امید یافتن این دفینه، سفر دشوار و دور و درازی را بر خود هموار می‌‌کند اما از بد روزگار وقتی به دروازه‌های آن شهر می‌‌رسد که دیگر توشه‌ای برایش نمانده. سرانجام فشار گرسنگی او را به سمت گدایی هل می‌‌دهد اما چون نمی‌خواهد چهره‌اش دیده شود، صبر می‌‌کند تا تاریکی، خیمه خود را بر شهر بگستراند. اما آن مرد بغدادی نمی‌داند به خاطر وفور دزدی، به تازگی مقررات منع رفت و آمد شبانه در آن شهر وضع شده،‌ بنابراین گرفتار پاسبان‌ها می‌‌شود و مأموران حکومتی حسابی از خجالت او درمی‌آیند و زیر مشت و لگدش می‌‌گیرند تا سرانجام مرد مسافر فرصت می‌‌یابد و واقعیت را آن گونه که هست تعریف می‌‌کند.
من نه مرد دزدی و بیدادی‌ام/ من غریب مصرم و بغدادی‌ام
و شروع می‌‌کند به تعریف کردن: حقیقت آن است که من خواب دیدم در این شهر گنجی وجود دارد و به امید یافتن آن گنج،‌ رنج غربت و سفر را بر خود هموار کردم. رئیس پاسبان‌ها با شنیدن این حرف خنده‌اش می‌‌گیرد و می‌‌گوید:
بارها من خواب دیدم مستمر
که به بغدادست گنجی مستتر
در فلان سوی و فلان کویی دفین
بود آن خود نام کوی این حزین
هست در خانه فلانی رو بجو
نام خانه و نام او گفت آن عدو
پاسبان می‌‌گوید: «من خود بارها خوابی تکراری دیده‌ام که در فلان کوی و فلان خانه بغداد، گنجی دفن شده اما هیچ وقت به آن خواب‌ها محل نگذاشته‌ام،‌ آدم عاقل که بازیچه یک خواب نمی‌شود.» اما نکته شگفت ماجرا آن است که نشانی‌ای که پاسبان از آن خانه می‌‌دهد، نشانی خانه مرد بغدادی است. اینجاست که مرد داستان می‌‌فهمد حکمت آن رنج‌ها و گشت و گذارها و آزار دیدن‌ها چه بوده است.
گفت با خود گنج در خانه من است
پس مرا آنجا چه فقر و شیون است
بر سر گنج از گدایی مُرده‌ام
زانک اندر غفلت و در پرده‌ام
مولانا جای دیگری در مثنوی، از این داستان عصاره‌گیری کرده است: یار را چندین بجویم جدّ و چُست/ که بدانم که نمی‌بایست جُست
تمام سیاحت‌های ما در جهان ـ حتی اگر این طور به نظر برسد که برای یافتن مقصودی در بیرون است ـ در حقیقت گردشی برای یافتن گمشده درون خودمان است، یا این طور بگوییم ما تا زمانی در بیرون سرگردان و رنجور خواهیم بود که بدانیم آنچه از امنیت، شادی، آرامش و عشق می‌‌جوییم در خانه خودمان است.