نگاهی به تلاش نافرجام تحریم کنندگان چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر
تروریسم فرهنگی و جشنواره فیلم فجر
هانیه شجاعی زند
خبرنگار
تحریم جشنواره فجر توسط هنرمندان کلید واژهای بود که طی روزهای اخیر به ابزاری برای روشن نگه داشتن شعله اغتشاشات اخیر استفاده شد. تحریمیکه گاهی پا را فراتر گذاشت و به توهین رسید. همچنان که چند روز قبل از شروع جشنواره مانی حقیقی، فرشته حسینی، هانیه توسلی و جمعی دیگر از عوامل فیلم «چرا گریه نمیکنی؟» در پستاینستاگرامیاعتراضی اعلام کردند که در جشنواره فجر شرکت نخواهند کرد.این افراد دراین اعلامیه ضمن توهین به جشنواره بیان کردند، اینکه «اگر در چند سال اخیر از جشنواره فجر پرهیز میکردهایم امسال از دیدن نام خود در آن ننگ داریم» آنها مدعی شدند «اگر در ارائه فیلم به جشنواره اختیاری داشتیم مانع حضور آن میشدیم»، اظهاراتی که با صحبتهای مانی حقیقی در فضای مجازی تکمیل شد. او با انتشار ویدیویی در صفحه اینستاگرام خود خطاب به وزیر ارشاد گفته بود: «ما عزاداریم و در چهارگوشه این کشور داریم جسد عزیزانمان را خاک میکنیم، وقت نداریم برات برقصیم.»
اما آنچه ازاین حرف و حدیثها بر میآید نشان میدهد که تحریم و کم مخاطب کردن جشنواره حربه شبکههای معاند بود به طوری که بهروز افخمی کارگردان و تهیه کننده سینمای ایران ازآن بهعنوان تروریسم فرهنگی یاد میکند و میگوید:
« بیبیسی واینترنشنال دارند تروریسم فرهنگی اعمال میکنند و میگویند چه کسی جرأت دارد سینما برود؟»
ملیکا متولیپور بازیگر سینما و تئاتر و مجری برنامههای تلویزیونی نیز میگوید: من احساس میکنم بعضی از افراد جشنواره را به بهانههای واهی مثل دیکتاتوری تحریم کردند ولی برای من جای سؤال است که اگر با نظامی دیکتاتوری مواجه هستیم، پس چرا برخی خودشان هم با تحریم جشنواره منش دیکتاتوری را برگزیده و دیگران را نیز میخواهند مجبور کنند دست به تحریم جشنواره و دیگر رویدادهای فرهنگی بزنند.
این بازیگر و مجری تلویزیون ادامه داد: آنها به بازیگران دیگر میگویند حق ندارید در جشنواره فجر و دیگر جشنوارهها شرکت کنید و اگر حضور پیدا کنید دیگر از ما نیستید که به نظر من این خود نوعی از دیکتاتوری است.
این در حالی است که تلاش شبکههای معاند برای داغ کردن تحریم جشنواره صدای کارشناسان خودشان را هم درآورد تا جایی که کارشناس شبکه «من و تو» این حرکت را این گونه تحلیل کرد: «او با اشاره بهاینکه در فضای مجازی از سوی برخی هنرمندان بر رانتی و دولتی بودن جشنواره اشاره میشود، گفت: شما هنرمندان در ایران فیلم میسازید و در اسکار جایزه میگیرید. نمیتوانید درایران نباشید، کار نکنید و سینمایی را که دولت حمایت میکند در آن بازی نکنید و هنرپیشه بشوید و بالا بیاید و بازیگر مطرح و مشهوری شوید.»
پولتان را از حکومت میگیرید و از تحریم حکومت حرف میزنید؟
ادعایی که شهاب حسینی هم به آن اذعان دارد. او در دلنوشته خود خطاب به تحریم کنندگان جشنواره در ادوار گذشته گفته بود: شما پولتان را از دستگاههای حکومتی میگیرید، بعد جلوی مردم از تحریمشان حرف میزنید؟
حقیقت این است که هنرمندان همواره بهدنبال دیده شدن هستند و تلاش میکنند از هر سکویی استفاده کنند تا سر زبانها باشند. اما در کنار این عطش دیده شدن، یک کلید واژه دیگر هم وجود دارد و آن بایکوت شدن و طرد و نادیده گرفته شدن است که بیش از دیده شدن هنرمندان را آزار میدهد.
داستان تحریمهای هنرمندان در جشنواره چهل و یکم نشان داد که برخلاف هالیوود که از نظام سیاسی حاکم تبعیت میکنند، درایران خط رسانهای بخصوص سینما، مسیر دیگری دارد و توسط گروهی خارج از دستگاه حکومتی اداره میشوند و آنها هستند که آینده کاری بازیگران را در آینده تضمین و یا خط میزنند.این در حالی است که در هالیوود تمام بخشهای فرهنگی و رسانهای تحت کنترل نظام حاکماند و خط و ربط خود را از دستگاه حکومتی میگیرند تا جایی که امریکاییها برای همسویی رسانههای جریان اصلی خودشان، چند سالی هست که کنفرانس «سان ولی» را ترتیب دادهاند تا خط رسانهای یک سال امریکا را طرحریزی کنند.
ممنوع الکاری «مارلون براندو» بعد از امتناع از گرفتن جایزه اسکار
دراین سیستم است که کسانی مانند مارلون براندو بعد از امتناع از گرفتن جایزه اسکار خود در سال 1973 توسط هالیوود تحریم و کنار میرود و یا چارلی چاپلین بهدلیل مواضع ضد امریکاییاش از امریکا تبعید میشود و بسیاری از موارد دیگری که بازیگران توسط این خط و ربطهای نظام سیاسی حاکم در امریکا اداره و کنترل میشوند. دراین شرایط، درایران این هنرمنداناند که برای جریان حاکم خط و نشان میکشند، کسانی مثل بهمن فرمان آرا، کارگردان ایرانی که با پس دادن سیمرغهای بلورین خود به دفتر جشنواره خواستار تحریم جشنواره فیلم فجر شد.
وی خطاب به اعضای خانه سینما گفته بود: اگر متحد بمانید و همگی از نمایش فیلمهایتان در جشنواره فجر خودداری کنید بالاخره نتیجه میگیریم. ادعایی که در یک مقایسه ساده نشان میدهد، اغلب هنرمندان درایران هیچ پیوندی با جریان حکومتی ندارند و خط و ربط خود را خارج ازاین سیستم میگیرند. گویی دراین جدایی، جریان دیگری حضور دارد که خط هدایت و کنترل هنرمندان در دست آنها است و اگر سیاستهای این جریان از طرف هنرمندان نادیده انگاشته شود از طرف آنها از عرصه هنرکنارگذاشته میشوند.
کانون فیلمسازان مستقل یا کانون براندازان؟
درایران، بر خلاف امریکا، چیزی بهعنوان سینمای خصوصی نداریم و از ابتدای انقلاب تا به امروز، هنرمندان در دامن بودجه دولتی رشد کرده و به شهرت رسیدهاند. به عبارتی اگر در امریکا منافع ملی خطر طرد شدن و کنار زدن را آشکار میکند، درایران، منافع گروهی نامرئی، حضور هنرمندان را تضمین میکند؛ گروهی که مشخص نیست قرار است منافع چه کسانی را تأمین کنند! از جمله این گروههایی که در جریان تحریم جشنواره آتش تندی داشت کانون فیلمسازان مستقل است.
این کانون که در حمایت از اعتراضات تشکیل شد علناً به کانونی برای براندازی جمهوری اسلامیتبدیل شده که با بیانههای ساختارشکنانه همچون بیانیهای که در حمایت از تحریم جشنواره بیان کردند رسماً از آزادی بیان در کشور سوءاستفاده کرده و به قولی دشمنیشان از داخل فیلمها به عرصه جامعه کشیده شده است تا جایی که هنرمندانی را که ازاین کانون تبعیت نکنند تهدید نیز میکنند.
اکثر اعضای این کانون، گروهی از فیلمسازان سابقاند که با وجود مهاجرت و اقامت در خارج از کشور اما در کار خود ناکام ماندهاند و بساط تکدی گری جدیدی برای خود راه انداختهاند. اکثر این افراد حتی برای سینما دوستان حرفهای هم ناآشنا هستند و برخی هم مانند عبدالرضا کاهانی بعد از چند فیلم ضعیف و بیمخاطب مهاجرت کردند تا بتوانند به موفقیتی برسند اما بیشتر شکست خوردند. این کانون، احتمالاً طرح جدیدی توسط این فعالان سابق سینمایی است تا با فحاشی علیهایران، از نهادهای امنیتی و سیاسی خارج از کشور، مبلغی دریافت کنند تا جبران ناکامی در کار هنری باشد. در همین راستا کانون فیلمسازان مستقلایران با صدور بیانیهای از جشنوارهها و سازمانهای سینمایی جهان خواست که با تحریم جشنواره فیلم فجر در کنار معترضان ایرانی بایستند و پیام «زن، زندگی، آزادی» را به گوش جهانیان برسانند.
این کانون در بیانیهای که روز جمعه نهم دیماه منتشر کرد، برگزاری این جشنواره را «بخشی جداییناپذیر از سیاستهای فرهنگی سرکوبگرانه جمهوری اسلامی» دانسته و تأکید کرده است که حکومت فعلی از همان آغاز، با سینماگران دشمن بوده و امروز روز مبارزه است. آنها در حاشیه جشنواره امسال در پایان بیانیه خود از جشنوارهها و سازمانهای سینمایی سراسر جهان خواسته است: «با اعلام علنی تحریم جشنواره فیلم فجر، در افشای ترفندهای تبلیغاتی رژیم با ما همراه شوند، تا فیلمسازان، تهیهکنندگان و نمایندگان سینمای کشورهای دنیا از عواقب شرکت دراین جشنواره، چه با ارائه یک فیلم، چه بهعنوان میهمان یا داور، آگاه باشند.» تهدیدی که برخی هنرمندان را ترسانده تا از سینما فاصله بگیرند و حتی علناً جشنواره را تحریم کنند.
اولین چراغ حضور سلبریتیها را مصطفی زمانی روشن کرد
با تماماین تفاسیر اغلب هنرمندان بهدلیل تهدیدها و حواشی پشت صحنه عرصه هنر ترجیح دادند خود را از حرف و حدیثهای بعد از حضور درجشنواره دور نگه دارند و در این رویداد شرکت نکنند.آنهایی هم که آمدند یا جوانان جویای نامی بودند که ازاین فرصت استفاده کردند و قاب دوربینها را به سمت خود متمرکز کردند ویا تک و توک بازیگران مشهوری هم بودند همچون مصطفی زمانی که با حضورش در سومین روز جشنواره، اولین چراغ حضور سلبریتیها را در جشنواره روشن کرد. مصطفی زمانی که با فیلم عطرآلود درجشنواره حضور داشت به دور از هرگونه حاشیهای آمد تا به احترام مردم و سینمای کشورش، پاسخگوی سؤالات نمایندگان مردم یعنی اهل رسانه باشد. همان طور که آزاده زارعی علت حضورش را احترام به مردم و اصحاب هنر و رسانه عنوان کرد و گفت: هنرپیشگی شغل من است و من پاسدار شغل خود هستم. موضوعی که فرزاد حسنی، بازیگر فیلم «هایپاور» هم به آن اذعان کرد و گفت: من سالیان سال در این جشنواره حضور داشتم. سالهای پرفراز و نشیب، جلسههای خبری را گرداندهام. امسال هم بهدلیل فیلمیکه بازی کردم وظیفه دارم در مقابل شما حاضر باشم و به سؤالات شما پاسخ دهم.
او در ادامه، علت حضور نداشتن سایر بازیگران را بیاحترامی به اهالی رسانه و مردم عنوان کرد و گفت: شرکت در نشست خبری وظیفه بازیگران است. اتابک نادری نیز در نشست خبری فیلم هایپاور گفت: سینما و تئاتر خانه بازیگران است و اعتقاد دارم اگر دلخور هم باشیم خانه را نباید ترک کنیم.
ابوالفضل پورعرب: من معنای تحریم را نمیفهمم
در کنار این بازیگران، بزرگانی همچون رضا کیانیان هم بودند که با پیام «من جشنواره را تحریم نمیکنم» بزرگی خود را اثبات کردند. اگرچه در ادامه، کیانیان با این لفظ که من میتوانم مخالفانم را تحمل کنم تلاش کرده تا حواشی بعد ازاین اظهار نظر را از خود دور کند. اما ابوالفضل پورعرب در روز پنجم جشنواره در کاخ برگزاری حضور پیدا کرد و به دور از هرگونه ابایی گفت: من معنای تحریم را نمیفهمم. چرا که یکی از تفریحات مردم سینما است و حق نداریم این را از آنها بگیریم. علت تحریم چیست؟ اعتراض وجود دارد اما با تحریم که مشکلات حل نمیشود! کسانی که جشنواره را تحریم میکنند، عدهای دیگری جای آنها را قطعاً خواهند گرفت!
فخیمزاده نیز درباره این فضا سازیهایی که با هدف خاموش کردن و یا بیرونق کردن سینمای ایران انجام شده، میگوید: جشنواره فجر چراغ نفتی نیست که با یک فوت خاموش شود، این جشنواره ملی سالها برقرار بوده و ریشه پیدا کرده و با این تحرکات بیرونق نمیشود.
درکنار همه اینها کسی هم مثل تهیه کننده فیلم «چرا گریه نمیکنی؟» بود که پشت تریبون جشنواره آمد و از حضور در جشنواره دفاع کرد. رضا محقق تهیه کننده این فیلم سینمایی ضمن انتقاد شدید از بازیگران این فیلم که بیانیه تحریم جشنواره فجر را امضا کردهاند، گفت: شما آبروی آزادی را بردهاید!
سیدرضا محقق: شما پیراهن عزتمند آزادی را به یک ذلت تبدیل کردهاید!
وی درباره موضعگیری اعتراضی بازیگران اصلی این فیلم و صدور بیانیهای از سوی آنها با هدف تحریم جشنواره فیلم فجر گفت: همواره کارگردان و بازیگران یک فیلم در اختیار تهیهکننده هستند واین تهیهکننده است که برای یک فیلم تصمیم میگیرد. بازیگر در فیلم بازیاش را کرده و حق و حقوقش را هم گرفته است.این بازیگران چرا شبکه نمایش خانگی را که ماهانه دو سه میلیارد از آن درآمد دارند تحریم نمیکنند؟ آیا شبکه نمایش خانگی جزء سینما نیست؟ چرا فیلمهای خودشان را تحریم نمیکنند؟ اگر قرار بر انصاف است باید اینها را جواب بدهند. من فیلمی ساختهام که برایش زحمت کشیدهام و کسی حق ندارد به من بگوید که اجازه دارم کارم را به جشنواره بدهم یا ندهم!
وی افزود: همه عوامل این فیلم تا ریال آخر دستمزدهایشان را گرفتهاند، کجا با رفاقت پایاین کار آمدهاید؟ من بههیچ عنوان نمیخواهم جشنواره فجر را تحریم کنم. چرا باید شما به من زور بگویید؟ این چه مدل دموکراسی است که شما از آن دم میزنید؟ مگر شعار آزادی نمیدهید؟ شما آبروی آزادی را هم بردهاید! شما پیراهن عزتمند آزادی را به یک ذلت تبدیل کردهاید!
این تهیهکننده افزود: «سینما برای برخی ازاین افراد بیشتر بیزینس است تا هنر. شما حق ندارید برای دیگری تعیین تکلیف کنید. شما هم بازی کردهاید و دستمزد خود را هم گرفتهاید. یادم نمیرود یکی از همین بازیگران، یک روز تا دستمزدش را نگرفت، حاضر نشد مقابل دوربین برود. حالا تبدیل به ارائهدهندگان دکترین انقلاب اینستاگرامی شدهاند! هر اتفاقی هم که میافتد پناه میبرند به فضای مجازی.»
از جمله این دکترین فضای مجازی که محقق از آنها نام برده کیومرثپور احمد است. او نیز بیانیه تحریم خود را از طریقاینستاگرام ایراد کرد و رسماً به جمع تحریم کنندگان جشنواره پیوست. او که امسال فیلمش در فهرست آثار راه یافته به جشنواره فجر قرار داشت مدعی شد هیچ علاقهای به حضور دراین جشنواره ندارد و با خونبار توصیف کردن جشنواره امسال گفته تهیهکننده فیلم، مالک آن است و خودش فقط مىتواند درخواست حضور یا عدم حضور در جشنواره را داشته باشد.
البته برخی از هنرمندان هم بودند که به دلایل شخصی امکان حضور در جشنواره را نداشتند. کسانی مثل علی نصیریان که بهدلیل کهولت سن و بیماری طی نامهای از شرکت در جشنواره فجر عذرخواهی کرد. نامهای که قرار بود خصوصی باشد و به دست دبیر جشنواره برسد اما با شیطنت برخی علنی شد تا در راستای تحریمیهای جشنواره مصادره شود.
جشنواره با تمام این حواشی، زنده و پویا برگزار شد. هر چند که جای بسیاری از هنرمندان در آن خالی بود، اما جشنواره برقرار بود و اگر نگوییم نسبت به سال قبل بسیار پر شورتر بوده اما به لحاظ استقبال از سال قبل چیزی کم نداشت. کاربران توئیتری فضای مجازی با انتشار تصاویر استقبال مردمی از جشنواره و حضور برخی هنرمندان مطرح، از شکست پروژه تحریم جشنواره فجر خبر دادند.
بهروز افخمی: تعطیلی جشنواره شدنی نیست!
مردم آمدند و سینماها پر بود و مردم و اهالی رسانه در کاخ جشنواره منتظر بودند تا هنرمندانشان در نشستهای خبری حاضر شوند تا از حال و هوای فیلمهایشان بگویند اما هنرمندان به اسم حمایت از مردم نیامدند و برای مخاطبان هنوز سؤال است که آیا واقعاً مردم بهانه عدم حضور آنها بودند یا در دل سینمای ایران جریان دیگری خارج از حاکمیت و مردم وجود دارد که باید منافع باب میل آنها تأمین شود؟
به گفته افخمی«تعطیلی جشنواره شدنی نیست و اگر همه کسانی که وارد بحث تحریم شدهاند هم شرکت نکنند باز هم جشنواره در حال برگزار شدن است.» شاید تنها منفعت این تحریمها آن باشد که جامعه هنری اهل نفاق خود را میشناسد، کسانی که امروز سینما را تحریم کردند و فردا با فیلم تازهای بهدنبال منافع خود باز میگردند.
دموکراسی در پذیرش حضور و یا عدم حضور درجشنواره با حداقل تعیین موضع در خصوصاین حواشی معنا پیدا میکند، چرا که بحث تحریم امسال موضوعی بود که جبهه دار آن شبکههای معاند بودند و برخی هنرمندان هم آب در هاون آن ریختند. به گفته ملیکا متولیپور بازیگر سینما، تئاتر و مجری برنامههای تلویزیون، هنرمندان باید بپذیرند که نباید به اصطلاح نمک خورد و نمکدان را شکست. هرکسی خواست میتواند این نمک را نخورد اما میتواند آن را کنار بگذارد و لازم نیست حتماً دست به شکستن آن بزند.
با تمام این تفاسیر امسال برخی از هنرمندان در جشنواره حضور داشتند و برخی نیامدند و گروهی دیگر دشمنی خود را با جشنواره علناً آشکار کردند، اما آنچه مسلم است این است که آثار این سینماگران در همین بازار داخلی خریدار دارد و تنها بودجههای سرسام آور دولتی است که حاضر است پول پای فیلمهای آنها بریزد و آنهایی که در دورههای قبل از سینما جدا شدهاند و برای خود، کانون فیلمسازان مستقل را تشکیل دادهاند هم در نهایت هیچ خریداری پیدا نکردند و فراموش شدند. این اوضاع تا آنجا پیش رفته است که امروز با تشکیل کانون فیلمسازان با فحاشی به سینمای ایران و خوش رقصی برای دشمنان، امرار معاش میکنند.
با همه اینها جشنواره امسال به پایان رسید اما هنرمندان و سینماگران باید با دیدی باز موضع خود را دراین بازار منفعت طلبی مشخص کنند که آنها هنرمند چه کشوری، چه مردمی و چه نظامیاند.
اگر تحریم میکنید از هر گونه حضور در شئون مختلف سینمایایران هم خودداری کنید
روحالله سهرابی در مقابل این مواضع اعلام کرد که اگر سینماگران فرصت جشنواره را مغتنم شمرده و با بهرهجویی از آن وارد ژست تحریم و به عبارت بهتر، مبارزه نرم شدهاند، این رویکرد چنانچه انتخاب از روی اختیار باشد به خودی خود بلا اشکال است، اما ناگزیر ملاحظات و قواعد بعدی را بهدنبال خواهد داشت و مادامیکه نظام جمهوری اسلامی برقرار است از هرگونه حضور در شئون مختلف سینمایایران اعم از پشت دوربین، جلوی دوربین، پس تولید و... خودداری کنند.
این اظهار نظر در حالی است که محمد خزاعی در سازمان سینمایی موضع دیگری در قبال تحریم کنندگان دارد. محمد خزاعی در جریان جشنواره فجر اعلام کرد که برای هنرمندانی که جشنواره را تحریم کردهاند هیچ محدودیتی نیست. این سخنان خزاعی در حالی بود که این شائبه به وجود آمد که مدیریت سینمایی قائل بهایجاد محدودیت برای سینماگران معترض در ماههای اخیر است و با این اظهار نظر نشان میدهد که حرفهای سهرابی در حد یک ایده باقی خواهد ماند.
هر چند که حواشی صحبتهای سهرابی به روز اختتامیه جشنواره فجر هم کشید. زمانی که مجید صالحی برای دریافت سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول مرد به روی سکو آمد و گفت: یکی از مدیرانی که بسیار او را دوست میدارم و از دوستان من است، درایام برگزاری جشنواره فجر کمیاحساسی برخورد کرد و گفت کسانی که دراین مراسم حاضر نشدهاند تا زمانی کهاین نظام پا برجا است دیگر در هیچ فیلمی بازی نخواهند کرد و اجازه ساخت فیلم نیز به آنان داده نخواهد شد. او با اشاره به اظهارات سهرابی افزود: «یک روزهایی حالمان خوب نیست و قرار نیست از ریشه همدیگر را بزنیم و باید همدرد همدیگر باشیم. ما نباید خود را مالک چیزی بدانیم، نباید به کسی بگوییم که باید از این کشور بروی چرا که همه ما برای این آب و خاکیم و همه مال ایران هستیم.»