ایران در جام جهانی
داستان 18 بازی
حضور در جام جهانی رؤیایی است که تمامی کشورهای جهان هر چهار سال یکبار برای تحقق یافتنش میلیونها دلار هزینه میکنند. تعداد کشورهای عضو فیفا از تعداد اعضای سازمان ملل هم بیشتر است، این یعنی بزرگترین گردهمایی بشری و شاید تنها نمونهای که هیچ فاصلهای در آن بین ملتها و دولتها نیست. همه میخواهند در این گردهمایی حاضر باشند و برای گرفتن یکی از بلیتهای دور نهایی مسیری طولانی را طی میکنند.
جام جهانی از ۱۹۳۰ آغاز شد و در ادوار اولیه این جایگاه فعلی را نداشت. با ورود تلویزیون به عرصه فوتبال و پولساز شدن این رشته، فاصله فوتبال با همه پدیدههای بشری بیشتر و جام جهانی به عنوان گل سرسبد، هدفی شد برای تمام کشورها تا دراین ویترین بینظیر سهیم باشند.
به این ترتیب فیفا مجبور شد برای هر قاره سهمیه تعیین کند و مسابقاتی برگزار شود تا نماینده برتر هر قاره به دور نهایی برسد. دورنهایی که تا ۱۹۷۸ با ۱۶ تیم برگزار میشد، از ۱۹۸۲ تا ۱۹۹۴ تعداد تیمها به ۲۴ تیم رسید و از ۱۹۹۸ تاکنون ۳۲ تیم جواز حضور در دور نهایی را میگرفتند. حتماً میدانید که از دوره بعدی جام جهانی قرار است با حضور ۴۸ کشور برگزار شود.
کشور ما هم مثل همه کشورها برای رسیدن به این رؤیا، داستانی قدیمی دارد. داستانی که این پرونده به آن میپردازد؛ حضور در جام جهانی که به منزله انجام حداقل 3 بازی است و افتخاری که از بیش از 200 کشور جهان تنها نصیب تعدادی محدود میشود.
استارت با تولد جام فیفا
تلاش ایران برای حضور در جام جهانی فوتبال از ۱۹۷۴ آغاز شد. یعنی نخستین دوره جام جهانی تحت عنوان جام فیفا، چراکه جام ژول ریمه در ۱۹۷۰ برای همیشه به برزیل رفت. از 1930 که جام جهانی آغاز شد قرار بود هر کشوری که 3 بار قهرمان شد جام ژول ریمه را برای همیشه صاحب شود و پس از 9 دوره در 1970 برزیل برای سومین بار قهرمان و جام را به خانه برد. فیفا جامی جدید طراحی کرد که همین جام فعلی است و از دهمین دوره جام جهانی به رقابت گذاشته شد.
طی این ۴۸ سال ۱۳ دوره جام جهانی برگزار شده و ما ۱۱ بار ثبتنام کردهایم که ۶ بار موفق به صعود شده و پنج بار متحمل ناکامی شدهایم. هر کدام این ادوار خود قصهای دارد به وسعت زندگی اما اینجا صرفاً میپردازیم به ادوار حضور در مرحله نهایی و همان سه بازی که داشتهایم. میدانید که تابوی صعود از دور مقدماتی گروهی هرگز نشکسته و حتی در 2022 هم که خیلی امیدوار به این اتفاق بودیم و بعد برد ولز خیلی نزدیک، با نوع بازی محتاطانه ما برابر امریکا و شکست حداقلی این رؤیا بر باد رفت...
۱۹۷۸ ابرقدرت بیتجربه
وقتی ایران در پلیآف ۱۹۷۴ مغلوب بیتجربگی شد و بلیت صعود به آلمان را تقدیم استرالیا کرد، درسی بزرگ گرفت و در این دوره با اقتدار صعود کرد.
آن زمان جام جهانی با حضور ۱۶ تیم برتر دنیا برگزار میشد و سهمیه دو قاره آسیا و اقیانوسیه تنها یک بلیت بود. فاصله فوتبال ایران طی ۱۰ سال با سایر تیمهای آسیا به حدی زیاد شده بود که حالا به دنبال رقابت با قدرتهای جهانی بود. فاتح سه دوره متوالی جام ملتها، قهرمان بازیهای آسیایی و نماینده قاره در دو المپیک متوالی در هر دو مرحله اول و دوم مسابقات مقدماتی جام جهانی بدون نیاز به امتیازات بازی آخر صعود خود را قطعی کرد.
اگرچه در فاصله قطعی شدن صعود ایران به جام جهانی و حضور در کوردو با برای بازی اول با هلند، چند ماه زمان بود و فدراسیون وقت اردوها و بازیهای تدارکاتی بسیار مناسبی برای تیم ملی مهیا کرد اما باز چمن جام جهانی برای کشوری که نخستین بار گام به آن میگذارد آنچنان گیراست و عظمت میدان آنچنان جو سنگینی را برای بازیکنان به وجود میآورد که به طور طبیعی نمیتوانند تمام توان خود را نشان بدهند.
ایران در نخستین تجربه جام جهانی خود با تیمهای هلند، اسکاتلند و پرو همگروه شد. بازیکنان تیم ملی در بازی نخست مقابل هلند - که از بخت بد و قرعه نامناسب در همان بازی اول به نایبقهرمان دوره قبل خورده بودیم - چنان بیتجربه و هراسان بودند که با دست خود دو پنالتی به حریف تقدیم کردند!
شوخی پروین و گلایه حجازی
بعدها شوخی معروف علی پروین با رنگ سیاه گرمکنهای تیم ملی تاریخساز شد؛ اینکه «به هلندیها بگوییم عزاداریم تا مراعات کنند و کمتر به ما گل بزنند!» در پس خود واقعیتی داشت که همان ترس تیم از جام جهانی و رقبا بود.
ناصر حجازی همیشه میگفت که در آن مسابقه هربار خواسته بازی را از جلوی دروازه آغاز کند، همه پشت یار حریف مخفی میشدند تا او توپ را به آنها ندهد که مبادا لو بدهند. نتیجه چنین مسابقهای مشخص است و تیم جوان ما - که عمدتاً بین ۲۲ تا ۲۷ سال داشتند - در مقابل ستارههای نایب قهرمان جهان که در بهترین باشگاههای اروپایی بازی میکردند با سه گل رابی رنسن برینگ کبیر مغلوب شد.
در مسابقه دوم با اسکاتلند یک – یک مساوی کردیم و باز زننده هر دو گل ایرانیها بودند! ابتدا آندرانیک اسکندریان به اشتباه دروازه خودی را گشود و سپس در نیمه دوم ایرج داناییفر نخستین ایرانی شد که در جام جهانی گل میزند.
آن زمان سیستم امتیازدهی برای مساوی یک و برای پیروزی ۲ بود و با توجه به دیگر نتایج، ایران در بازی آخر در صورت پیروزی شانس صعود داشت. اینجا بود که دوباره کم تجربگی کار دستمان داد و از آن طرف بام افتادیم.
در دیدار مقابل پرو تئوفیلو کوبیلاس ستاره بزرگ امریکای جنوبی دومین بازیکنی شد که مقابل ما هتتریک کرد! شکست ۴ بر ۱ برای تیمی که بهترین مهاجمش حسن روشن مصدوم بود و بازیکنانش هیچکدام تجربه بازی در سطوح بینالمللی را نداشتند پایان حضور اول در جام جهانی بود. ایران در نخستین تجربه از سه بازی تنها یک امتیاز گرفت، ۸ گل خورد که سه تای آن از نقطه پنالتی بود و یکی هم گل به خودی و البته دو گل هم زد؛ توسط حسن روشن وایرج دانایی فر. هلند دراین دوره برای دومین جام متوالی فینالیست شد و شاید اگر در بازی اول به لالههای نارنجی نخورده بودیم سرنوشت مردان حشمت مهاجرانی متناسب با لیاقتشان رقم میخورد.
۱۹۹۸؛ تاریخسازی دراماتیک
درست ۲۰ سال بعد از اولین صعود، نسل طلایی پس از انقلاب طلسم جام جهانی را شکست واین کار را به شکلی دراماتیک انجام داد. به گونهای که هنوز هم در خاطره ایرانیها باقی است. مسیر ما آنقدر طولانی شد که به خاطر 13 ملیپوش پرسپولیسی دیدارهای این تیم در لیگ لغو شد و مدافع دو دوره قهرمانی قبلی و قهرمان دو دوره بعدی فدای این صعود شد. ایران برای رسیدن به آخرین بلیت 17 مسابقه برگزار کرد.
ایران در دور نخست رکوردهای دنیا را شکست. در دور دوم به قدری خوب امتیاز جمع کرد که از سه بازی آخر تنها ۲ امتیاز برای صعود مستقیم لازم داشت اما دو بازی را باختیم و با یک تساوی به اجبار راهی پلیآف شدیم. در پلی آف هم به ژاپن باختیم تا برای سهمیه آخر راهی پلیآف دو قاره شویم و دست تقدیر دوباره استرالیا را سر راه فوتبال ما قرار داده بود. دو بازی و معجزه ملبورن...
تقدیر چنین بود که در مرحله نهایی نیزاین جام جهانی برای ما تاریخساز باشد. همگروهی با آلمان، یوگسلاوی و البته امریکا که حتی قبل از شروع جام جهانی نیز به دلیل مسائل سیاسی بین دو کشور بازی قرن لقب گرفته بود.
بازی قرن
ناگفته پیدا بود که برای ایرانیها فقط پیروزی بر امریکا مهم است نه حتی قهرمانی در جام جهانی! و البته که از همین ناحیه نیز تیم خوب ما ضربه خورد. در آستانه جام جهانی ایویچ برکنار شد تا مثل ۲۰ سال قبل ایران با مربی ایرانی راهی جام جهانی شود. اگر حشمت مهاجرانی پس از انقلاب پاسپورت امریکایی گرفته بود، این بار جلال طالبی با پاسپورت امریکایی روی نیمکت ایران نشست.
در بازی اول با یک ضربه کاشته سینیشا میهایلوویچ به یوگسلاوی باختیم. احمدرضا عابدزاده کاپیتان بزرگ تیم ملی که حضورش به سایر بازیکنان هم روحیه مضاعف میداد، دراین بازی غایب بود. رضا شاهرودی دفاع چپ فیکس ایران نیز دو روز قبل از مسابقه مصدوم شد و علاوه براینها ایران درست از همان جایی ضربه خورد که ایویچ از ۵ ماه قبل به تک تک بازیکنان گفته بود و برایش برنامه داشت.
مهدی مهدویکیا بعدها اعتراف کرد که ایویچ به همه گفته بود که به یوگسلاوی تنها ممکن است با ضربه کاشته میهایلوویچ ببازیم و مراقب باشید پشت محوطه جریمه خطا نکنید.
پس از این بازی هرچه عقربهها به نیمه شب ۳۱ خرداد ۱۳۷۷ نزدیکتر میشد، تب و تاب فوتبال در تمام دنیا بالاتر میرفت. کلینتون – رئیسجمهور وقت امریکا - برای اولین و آخرین بار تنها رئیسجمهوری شد که قبل از یک مسابقه ورزشی بیانیه صادر میکرد! در ورزشگاه ژرلاند شهر لیون کیپ تا کیپ آدم نشسته بود و چهره بسیاری از مشاهیر موسیقی سینما و سیاستمداران را میشد در لابلای مردم دید. مسابقه قرن بود و هدف اصلی برای خیلی از کشورها، چشم تمام دنیا به این بازی دوخته شده بود.
ایران با گلهای به یادماندنی حمید استیلی و مهدی مهدویکیا دو بر یک پیروز شد، اولین برد ایران، اولین سه امتیاز در تاریخ جام جهانی و اولین باری که در یک مسابقه دو گل زدیم و پس از آن خیابانهای سراسر کشور تا صبح غرق در شادی بود.
پس از این مسابقه ایران میتوانست با کسب یک تساوی مقابل آلمان به دور بعد صعود کند و این طلسم لعنتی را در همان نخستین تجربه پس از انقلاب بشکند اما افسوس که تمام هدف ما از حضور در جام جهانی فقط بردن امریکا بود و اینک به آن رسیده بودیم. مسئولان تیم با هتل تسویه حساب کرده و برای فردای بازی با آلمان بلیت بازگشت گرفته بودند. تشریفات استقبال از تیم ملی در تهران چیده شده و به صراحت به بازیکنان اعلام شد چمدانهایشان را ببندند.
انگار نه انگار که هنوز ما یک ۹۰ دقیقه داشتیم و شانسی بزرگ برای صعود که حالا پس از این همه سال متوجه قدر و ارزش آن شدهایم. پیرترین آلمان تاریخ جام جهانی در بازی سوم ما را با دو گل شکست داد اما خودش در مرحله یکچهارم با سه گل مغلوب کرواسی شد تا مشخص شود که ما فرصت گرانبهایی را به این راحتی از دست دادیم. به این ترتیب پرونده دومین حضور ما در جام جهانی با یک پیروزی و دو شکست، دو گل زده و چهار گل خورده بسته شد که از هر نظر پیشرفتی نسبت به نخستین حضور
بود.
۲۰۰۶ سم کشنده دودستگی
وقتی میروسلاو بلاژویچ نتوانست ایران را به جام جهانی ۲۰۰۲ برساند، دستیارش برانکو ایوانکوویچ را به جای خود گذاشت تا قراردادش را تمام کند. نتایج خوب ایران بااین مرد و البته بازی بد با همایون شاهرخی که جانشین او شده بود، افکارعمومی را واداشت تا با فشار برانکو را برگردانند.
در مقدماتی این جام جهانی با تکیه بر نسلی که اغلب در خارج از کشور بازی میکردند به صورت مستقیم به جام جهانی صعود کردیم. اما با روی کار آمدن دولت جدید فوتبال ایران قبل از شروع این جام جهانی اسیر دودستگی شد. رئیس وقت سازمان تربیت بدنی با رئیس وقت فدراسیون دو جناح قدرت را تشکیل دادند.
در داخل تیم نیز گروهی از قدیمیها مقابل ستارههای بوندسلیگایی دو طیف مختلف را تشکیل داده بودند که عملاً درون زمین باعث لطمه به تیم شد.ایران در این دوره هم از مصدومیت ستارهها لطمه خورد اما نه به اندازه دودستگی...
در بازی نخست ایران ۳-۱ مغلوب مکزیک شد. تک گل ما را یحیی گلمحمدی زد که در بازی دوم پس از تعویض حاضر نشد بازوبند کاپیتانی را به مهدویکیا از گروه مقابل بدهد. در این بازی ضعف برطرف نشده میرزاپور در بازی با پا کار دستمان داد و هنوز هم معلوم نیست چطور یک دروازهبان 70 بازی ملی میکند و طی سالها کسی برای رفع عیب او کاری نمیکند! ناهماهنگی با مدافعانی که در جناح مقابل گلر در دودستگی بودند نیز در طول بازی مشخص بود و از همین ناحیه نیز لطمه خوردیم. ایران میتوانست از مکزیک مساوی بگیرد.
در بازی دوم علی دایی نیمکتنشین شد و ایران با دو گل به پرتغال باخت. با گلهای کریستیانو رونالدو و دکو تا بازی آخر ما تشریفاتی شود که برابر آنگولا ۱-۱ با گل سهراب بختیاریزاده مساوی کردیم. در همین بازی با پرتغال بود که بعد از تعویض، ستاره بایرن مونیخ ما به ساک پزشک لگد زد و آن عکس جهانی شد.
سرانجام پرونده این جام هم برای ما بسته شد. با حفظ سنت زدن دو گل و کسب یک امتیاز از سه بازی با شش گل خورده از جام خارج شدیم. در همان آلمان رئیس فدراسیون و سرمربی تیم ملی با ایران خداحافظی کردند و در بازگشت تیم علی دایی هم به شکلی که اصلاً زیبنده نام و اعتبار و افتخارات او نبود، برای همیشه کنار گذاشته شد تا در ادامه فوتبال ایران به خاطر دخالت دولت از طرف فیفا تعلیق شود و...
۲۰۱۴ اعتمادبه نفس
وقتی ایران از سه بازی آخر مرحله مقدماتی باید هفت امتیاز میگرفت تا به جام جهانی صعود کند، هیچکدام از اهالی فوتبال باوری به کارلوس کیروش و شاگردانش نداشتند. مهدی رحمتی از تیم ملی خداحافظی کرد تا ایران دروازه بانش را هم از دست بدهد، اما مرد پرتغالی کاری کرد کارستان و با احیای اعتماد به نفس و غرور بازیکنانش، تیمی ساخت که بدون اتکا به ستاره همه با هم دفاع و حمله میکردند. ایران هر سه بازی آخر را برد تا با 9 امتیاز به عنوان تیم اول راهی جام جهانی شود. این اعتمادبهنفس در مرحله نهایی نیز موج میزد، به گونهای که مقابل آرژانتین با لیونل مسی تا دقیقه ۹۰ایران نه فقط بازنده نبود بلکه با اندکی لطف از سوی داوری میتوانست پیروز میدان هم باشد.
امان از نبوغ مسی...
دراین دوره ایران با آرژانتین، نیجریه و بوسنی همگروه بود. تا قبل از شروع جام کیروش چند دروازهبان را امتحان کرد و سرانجام نیز شب آخر به جمعبندی روی نفر دیگری در مهمترین پست بازی رسید. تا آن موقع رحمان احمدی و دانیال داوری کاندیدای حفاظت از قفس توری بودند و در سه بازی ناگهان علیرضا حقیقی فیکس شد!
وقتی به حرکت کارلوس در بازی با انگلیس در قطر رجوع کنید که چطور بعد از مصدومیت بیرانوند توی سرش با دو دست کوبید، ارزش و اهمیت یک گلر مطمئن در فوتبال مشخص میشود و در برزیل ما در این پست تا شب بازی اول انتخابی نداشتیم!
مسابقه نخست مقابل نیجریه بدون گل مساوی شد. بازی درخشان در بازی دوم مقابل آرژانتین و فوقستارههایش برای نخستین بار باعث شد پس از یک شکست مردم برای شادی به خیابانها بیایند و در دیدار آخر تیمی که برای صعود به پیروزی نیاز داشت سراپا حمله شد...
تکرار تاریخ!
بازیکنان که تصاویر شادی مردم بعد از شکست برابر آرژانتین را دیدند با هم همقسم شدند تا با بردن بوسنی و صعود به دور حذفی مردم را دوباره خوشحال کنند. اعتماد به نفس کیروش به شاگردانش هم سرایت کرده بود و تا آن لحظه تمام پیشبینیهای مرد پرتغالی درست از آب درآمده بود. ما از نیجریه مساوی میخواستیم و به آرژانتین باید با حداقل گل میباختیم که هردو دقیقاً همان شده بود. ایران قبلاً بوسنی را برده بود و بازیکنان فکر میکردند براحتی قادر به تکرار نتیجه هستند. کارلوس هم اجازه حمله و بازی تهاجمی را صادر کرد اما در عمل، همان اتفاقی افتاد که در جام جهانی 1978 افتاده بود. ما برای بردن پرو حمله کردیم و 4-1 باختیم، اینجا هم تجربه ادین ژکو و ستارههای بوسنی که همه در باشگاههای بزرگ اروپایی بازی میکردند کار دست ما داد و در ضد حملات ۳-۱ مغلوب شدیم.
به این ترتیب پرونده ما بار دیگر با یک تساوی و دو شکست بسته شد. این بار چهار گل خوردیم و فقط یک گل زدیم و زننده تک گل ما به بوسنی رضا قوچاننژاد بود، همان بازیکنی که با گل او در اولسان مقابل کره جنوبی، ایران به جام جهانی رسیده بود.
۲۰۱۸ رؤیا
وقتی کارلوس کیروش توانست برای نخستین بار در تاریخ دو دوره متوالی ما را به جام جهانی برساند مشخص بود که دیگر تنها حضور در مرحله مقدماتی و انجام سه بازی هیچ کس را راضی نخواهد کرد. کی روش طی چهار سال نسلی از جوانان را بالا کشیده بود که حالا در سن پایین صاحب تجربه بینالمللی بودند. اما وقتی قرعه ایران مشخص شد و با اسپانیا – قهرمان جهان در 2010 – و پرتغال - کشور کی روش و قهرمان یورو 2016 – و مراکش – قهرمان آفریقا با ستارههای بزرگ در باشگاههای بزرگ اروپایی – همگروه شدیم و همه کارشناسان لقب گروه مرگ به ما دادند، همه فهمیدند که مردان ایران چه کار سختی پیش رو دارند.
ایران در بازی نخست مقابل مراکش با یک مسابقه حساب شده در دقیقه ۹۰ با گل به خودی عزیز بوهدوز به سه امتیاز رسید. ما استراتژی دفاع و ضد حمله را به بهترین شکل اجرا کردیم و ارسال طارمی در آخرین دقایق کار شیرهای اطلس را تمام کرد. دومین پیروزی تاریخ جام جهانی ما رقم خورد و وقتی چهارسال بعد همین تیم با همین نفرات تا جمع چهار تیم جام جهانی بالا آمد و نامداران را کنار زد، تازه ارزش این کار بزرگ برای بسیاری عیان شد.
در مسابقه دوم مقابل اسپانیا گل سعید عزتاللهی مردود اعلام شد وگرنه قهرمان جهان را متوقف کرده بودیم. دراین بازی اسپانیا با ستارگان رئال و بارسا به زور با حداقل نتیجه تیم جوان ما را شکست داد و دنیا برای پسران کارلوس به احترام کلاه از سر برداشت.
حماسه بیرو
و بالاخره در بازی سوم مقابل هموطنان کیروش یعنی پرتغال، حماسه بیرو جهانی شد و شیربچه لرستان چشم دنیا را به توانایی ایرانیها خیره کرد. علیرضا بیرانوند پنالتی کریستیانو رونالدو را گرفت و کریم انصاریفرد پنالتیاش را گل کرد تا با این تساوی 1-1 ایران چهار امتیازی شود و رکورد امتیازاتش را در تمام تاریخ بشکند. اگر مهدی طارمی در لحظات آخر ضربهاش را گل کرده بود ایران میتوانست نخستین صعود را به دور دوم جشن بگیرد ولی این اتفاق نیفتاد و ایران پشتسر دو غول اروپا با شایستگی از صعود به دور حذفی بازماند...
در این دوره 2 گل زدیم و2 گل خوردیم تا برای اولین و آخرین بار تفاضل منفی نداشته باشیم.
2022 مأموریت ناتمام
صعود به دور دوم مأموریتی ناتمام بود که کارلوس کیروش در آستانه جام جهانی ۲۰۲۲ به خاطر تمام کردنش حاضر شد برگردد. در جام جهانی قطر ۲۰۲۲ ایران دوباره در گروهی پر سر و صدا قرار گرفته بود و پس از دوسال بازی با یک تیم در بازیهای رسمی و بدون هیچ بازی یا اردوی تدارکاتی، تنها دو ماه به آغاز جام فدراسیون بلاتکلیف شاهد بازگشت تاج شد و او هم رئیس – لقب کارلوس بین فوتبالیها – را برگرداند تا مأموریت غیرممکن را ممکن کند.
وقتی کی روش برگشت تنها 13 روز برای تمرین کل تیم کنار هم فرصت داشت و تنها یک بازی دوستانه هماهنگ شده بود. او کسانی را به تیم ملی برگرداند – مثل رامین یا مرتضی – که پس از رفتنش دیگر اصلاً به تیم ملی دعوت نشده بودند و حالا باید این نفرات را با بقیه، بدون تمرین و بازی تدارکاتی هماهنگ میکرد.
سیاسیترین گروه
ایران با انگلستان و امریکا در یک گروه قرار گرفته بود و تیم سوم باید از دل پلیآف میآمد که روسیه را به دلیل جنگ اوکراین و با دخالت مستقیم سیاست در ورزش کنار گذاشتند و خود اوکراین هم به ولز باخت تا کشوری بیخ گوش لندن (!) هم به این گروه اضافه شود.
در بازی اول باید برابر انگلستان - یکی از بهترین تیمهای وقت جهان - به میدان میرفتیم. تیم سوم جام جهانی قبلی و نایبقهرمان یورو 2020 که بهترین لیگ جهان را با گرانترین ستارهها داشت. ایران که امید ابراهیمی را در آستانه جام از دست داده بود با بدترین شرایط روحی عازم جام جهانی شد که در کشور همسایه تحت شدیدترین تدابیر امنیتی برگزار میشد. هر چقدر بازیکنان را دور از حواشی کنی باز تحت تأثیر قرار میگیرند و تیر خلاص به پیرترین تیم جام را مصدومیت علیرضا بیرانوند در همان ده دقیقه اول بازی زد. کیروش بر سرش کوبید و...
رکوردهای طارمی در جام رکوردها
ایران 6-2 به انگلستان باخت؛ سنگینترین شکست تاریخ ما در جام جهانی و مهدی طارمی اولین بازیکنی شد که در یک بازی جام جهانی دو گل میزند. او اولین ایرانی در تاریخ ادوار جام جهانی شد که به رکورد بیش از یک گل میرسد. در جامی که بیرانوند اولین گلر تاریخ شد که در دو دوره و بیش از سه بازی از دروازه تیم ملی دفاع میکند و احسان حاجیصفی، کریم انصاریفرد و علیرضا جهانبخش با حضور در سومین جام جهانی خود با رکورد مسعود شجاعی برابری کردند.
در بازی دوم ولز را با دو گل ثانیههای آخربه شکلی دراماتیک بردیم و بهترین و با اختلافترین برد تاریخ ما در ادوار جام جهانی رقم خورد. ولزی که گرت بیل و آرون رمزی را داشت و بالاخره بازی سوم دوباره با امریکا...
این امریکا با تیمی که در 1998 دوگل از ما خورد زمین تا آسمان تفاوت داشت. کریستین پولیشیچ نسلی از بهترینهای تاریخ فوتبال امریکا را رهبری میکند، نسلی که وستون مک کنی را در یووه داشت و دست را در بارسا. ایران هم با تاکتیک دفاع برای مساوی به میدان رفت، چرا که برای صعود یک امتیاز هم کافی بود اما از قدیم گفتهاند که تیمی که برای مساوی بیاید میبازد. خود پولیشیچ تک گل بازی را زد و ایران هم نتوانست قفل دروازه حریف را باز کند تا بار دیگر در آستانه شکستن طلسم صعود به دور حذفی ناکام بمانیم.