معرفی کتاب فرضیه زمین مسطح
تلاقی مرگ و زندگی
شیرین شاهنظری
نویسنده
این هفته معرفی نمایشنامه «فرضیه زمین مسطح» از مصطفی مستور را با هم میخوانیم. خواندن نمایشنامه و تصویر کردن صحنه نمایش بسیار لذت بخش است. فهرست کتاب متفاوت است و در آن هر بخش به نام و سن افراد خانواده میپردازد. این نمایشنامه از دوازده صحنه تشکیل شده است.
این کتاب درواقع یک نمایشنامه فلسفی در مورد تلاقی مرگ و زندگیست. مستور در این نمایشنامه مرگ و زندگی را به تصویر کشیده و موضوع چرایی ترس انسان از مرگ و زندگی را بیان میکند. مستور در اغلب کتابهایش مباحث فلسفی، دغدغهها و معضلات اجتماعی را با هم به رخ میکشد.
مردن ناهید مادر خانواده و احساس هر کدام از افراد خانواده بیانگر فروپاشی عشق خانواده بعد از رفتن او است. در بیشتر کتابهای مستور، زن در هر جایگاهی که باشد سمبل عشق و زندگیست.«...بعد مرگ مامان خونواده ما مثل یه بطری که بندازیش رو آسفالت خرد شد و هر تیکهش پرت شد یه طرف ...».
مستور زندگی را پر از تمام شدنها و ترس میداند و مرگ را از این خصیصه مبرا میبیند. درکتاب میخوانیم: «مرگ مثل ماشینیه که وسط بیابون، کنار جادهای خراب شده و روز و شب زل زده به آدمها و ماشینهایی که از کنارش رد میشن».
تقلای فرزندان خانواده برای زندگی و ترس آنها و غلط و درست افکارشان بیانگر تنهایی آنها بعد از رفتن ناهید، مادر خانواده، است. خانه که باید جای امنی برای زندگی باشد چالهای شده برای فرار. گفتوگوهای تک تک افراد خانواده گویای حس درونی آنها و تلاش برای بودن و ادامه دادن است. دلهره و اضطراب آنها با طنز کوچکی همراه است تا تلخی همراه شدن با خانواده اتابک را رقیقترکند.
آخر کتاب آمده:
«همیشه فکر میکردم مرگ چیز عجیبیه اما حالا میتونم بگم مرگ هرچی هم عجیب باشه از زندگی عجیبتر نیست. مرگ مثل ماشینیه که وسط بیابون، کنار جادهای خراب شده و روز و شب زل زده به آدمها و ماشینهایی که از کنارش رد میشن. اما زندگی یکی از اون ماشینهاییه که داره با سرعت از جلو مرگ رد میشه و به شهرهایی میره که پر از چراغ و فروشگاه و کافه و موسیقی و سینما و کتابخونهس. پر از اتفاقات و چیزهای خوبیه که حتی یکیشون رو هم نمیتونین حدس بزنین. تنها بدی زندگی اینه که پر از ترسه. انگار تارو پودش رو با ترس بافتن. ترس تموم شدن چیزها...
اما تو مرگ آیندهای نیست که ازش بترسی. همه چی تموم شده. از جنگ و بمب و مریضی هم خبری نیست... ماشینی که کنار جاده ایستاده هیچ وقت تصادف نمیکنه.»