گزارشی از حضور چشمگیر استانها در جشنواره تئاتر فجر
شکستن دیوار تهران
سید رسول حسینی
خبرنگار
چهلویکمین دوره جشنواره تئاتر فجر درحالی برگزار شد که با وجود برخی پیشبینیها و موج تحریم گروهی از اهالی تئاتر، در نهایت با استقبال خوبی همراه بود. اما آنچه این جشنواره را با جشنوارههای قبل متفاوت کرد، حواشی جشنواره نبود بلکه رویکرد متفاوت مسئولان برگزارکننده این جشنواره بود که توجهی ویژه به گروههای استانی داشتند. در این رابطه کوروش زارعی دبیر جشنواره نیز در آیین رونمایی از پوستر جشنواره گفته بود: «امسال سال شهرستانها و توجه به استعدادها و نخبههای تئاتر شهرستانها است.» حضور 100 گروه نمایشی از اقصی نقاط کشور نمایانگر برآورده شدن این هدف است. بیراه نیست اگر جشنواره چهلویکم تئاتر فجر را «جشنواره فراتهران» بدانیم؛ فرصتی برای درخشش گروههای تئاتر از سراسر کشور. مستقل از نتایج جشنواره و بدون دیدن فهرست برندگان جشنواره امسال، با خیال راحت و بدون تردید میشود گفت برنده اول و آخر جشنواره تئاتر فجر41، هنرمندان غیرتهرانی بودند؛ هنرمندانی که از فرصت دبیرخانه جشنواره استفاده کردند و صحنه این جشنواره را به تسخیر خود درآوردند. حالا و پس از جشنواره چهلویکم، کمتر کسی است که نتواند به ظرفیتها و توانمندیهای هنرمندان تئاتر استانها اقرار کند. هنرمندان استانی در جشنواره امسال صحنهگردانِ صحنهای شدند که همیشه، کم و بیش، در اختیار آنها قرار میگرفت اما هیچوقت با محوریت آنها آماده نمیشد. امسال اما محور فجر41، فراتهران بود. در میان گروههای حاضر در جشنواره چهلویکم تئاتر فجر، سهم گروههای مراکز استانی حوزه هنری قابل توجه است. از میان این گروهها در بخش «تئاتر صحنهای» جشنواره، 15 گروه ارتباطی مستقیم یا غیرمستقیم با مراکز استانی حوزه هنری داشتند و از طریق این مراکز به جشنواره امسال رسیدند. نمایش «آهوان» از استان خراسان رضوی، نمایشهای «سیمرغ» و «شاه اسماعیل» از استان اردبیل، نمایش «لابیرنت» از استان آذربایجان غربی، نمایش «مردمان مرد» از استان سیستان و بلوچستان، نمایشهای «کلاه قرمزی» و «سمزدایی» از استان البرز، نمایش «مطرب آقا» از استان مازندران، نمایش «شاید باران شدی» از استان قزوین، نمایش «هاراگیری» از استان فارس، نمایش «لیدر» از استان گیلان، نمایش «شیخ» از استان خوزستان و نمایشهای «پهلوان قلیچ»، «نذرعباس» و «دختران» از شهرستانهای استان تهران از آثار تولیدی حوزه هنری است که در این رویداد هنری به نمایش درآمد. حضور گسترده هنرمندان فراتهرانی در جشنواره تئاتر فجر چهلویکم، ظرفیتهای چشمگیر استانها در تئاتر را به نمایش گذاشت و نشان داد عبور از دیوارهای تهران، میتواند فرصتهای تازهای پیش روی جشنوارههای هنری کشور ایجاد کند. فرصتی که در گفتوگو با کارگردانان دو اثر و بررسی یکی دیگر از آثار استانی جشنواره چهلویکم تئاتر فجر، آن را مرور کردهایم.
یک روایت هنری از یک قیام تاریخی در «مردمان مرد»
شاید آخرین چیزی که بتواند تصویر سیستان و بلوچستان را در ذهن عموم مردم بازآفرینی کند تئاتر باشد اما واقعیت این است که گروههای تئاتر این استان جنوبشرقی کشور، امسال حضوری مؤثر در جشنواره تئاتر فجر داشتند و نشان دادند سیستانیها و بلوچها در این عرصه هیچ چیزی کمتر از سایر استانهای کشور ندارند. «مردمان مرد» تئاتری بود که هنرمندان سیستان و بلوچستان برای چهلویکمین جشنواره تئاتر فجر تدارک دیدند. تئاتری مذهبی که یک واقعه تاریخی نادیده را برای مخاطبش روایت میکند.
ارسلان محبی کارگردان و نمایشنامه نویس تئاتر «مردمان مرد» درباره این تئاتر میگوید: «مردمان مرد روایتی از تاریخ پرافتخار سیستان و بلوچستان است. نیاز بود ما تاریخ زندگی اهالی این خطه را به نمایش بگذاریم زیرا تا کنون نگاه در عرصه هنر به این استان نگاه دقیقی نبوده و نقاط درخشان تاریخی و فرهنگی این استان دیده نشده. متأسفانه آسیبهای اجتماعی نقطه پررنگ هنرمندان در مواجهه با سیستان و بلوچستان است.» محبی معتقد است نگاه اهالی هنر به استان سیستان و بلوچستان باید تغییر کند و «مردمان مرد» تلاشی در این مسیر است. او ادامه میدهد:«مردمان مرد، برگرفته از یک واقعه تاریخی در دیار سیستان و ارادت این مردم به اهل بیت است، اهالی مطالعه تاریخ خوب میدانند که مردم سیستان و بلوچستان اولین قیام برای خونخواهی امام حسین(ع) را ترتیب دادند اما فاصله هنر و ریشههای تاریخی ما سبب شده که بسیاری از مردم این نکته را ندانند. گروه ما قسمتی از این نمایش را در مسیر پیادهروی اربعین اجرا کرد و ضمن استقبال فوقالعاده زائرین، مورد سؤال قرار گرفتیم و بیش از آنچه برای اجرا زمان صرف کرده بودیم، وقت گذاشتیم تا اسناد این واقعه تاریخی را برای عموم مردم شرح دهیم.» اشاره محبی به قیام مردم سیستان پس از واقعه عاشوراست. قیامی که تاریخ آن را بهعنوان نخستین قیام شیعیان به خونخواهی امام حسین(ع) ثبت کرده است. اهالی سیستان بلافاصله پس از شنیدن خبر شهادت امام حسین(ع) و یارانشان در صحرای کربلا، علیه حاکم اموی این منطقه قیام و نام خود را در تاریخ جاودانه میکنند. «مردمان مرد» تلاشی هنری برای روایت این قیام است.
محبی درباره نگارش نمایشنامه «مردمان مرد» هم میگوید: «با توجه به منابع بسیار زیاد برای روایت این رخداد تاریخی، نگارش متن این نمایش بیش از دوسال زمان گرفت و اسم این نمایش را نیز از یکی از منابع به نام «مردان مرد: نوشته جناب دوانی الهام گرفتیم.»
محبی در انتها شرایط جشنواره را عالی توصیف کرده و توجه به هنرمندان استانی را اتفاقی مهم در تاریخ جشنواره تئاتر فجر قلمداد میکند که جای تشکر دارد. او استقبال قابل توجه تماشاگران از جشنواره را مایه دلگرمی خود و گروهش برای ادامه راه میداند.
«پهلوانقلیچ»، شمایل قهرمانی شبیه حاج قاسم
هنرمندان شهرستانهای استان تهران به اندازه ساکنان این کلانشهر در ویترین فرهنگ و هنر کشور سهم ندارند و برای همین، حضور سه تئاتر از این شهرستانها در چهلویکمین جشنواره تئاتر فجر را میتوان یک اتفاق مهم دانست. یکی از این تئاترها، نمایش «پهلوانقلیچ» بود جای خود را در ویترین تئاتر کشور باز کرد. رضا محمدیان، نویسنده و کارگردان این تئاتر درباره «پهلوان قلیچ» میگوید: «بعد از شهادت سردار سلیمانی، جرقههای اولیه این نمایشنامه در ذهن بنده شکل گرفت و به کمک خانم سوگل تاجیک سعی کردیم قهرمانی را ترسیم کنیم که قصه وی از جهات مختلف به حاج قاسم نزدیک میشود.»
او ادامه میدهد: «با توجه به اینکه نمایش یک قهرمان را ترسیم میکند، پیشبینی میکردیم که مورد استقبال تماشاگران قرار بگیرد ولی در واقع حضور تماشاگران در هر چهار اجرا ما را شگفت زده کرد و انرژی ما را مضاعف کرد. خدا را شاکریم که تماشاگر از نمایش ما لذت برد و در کشاکش نمایش ما تفکر کرد. به نظرم اینکه مخاطب با کار ما ارتباط خوبی گرفت یکی از مهمترین نکاتی است که ما براساس آن میتوانیم بگوییم موفق بودهایم. واقعاً جا دارد که از همکارانم تشکر کنم که اکثراً کار اولی بودند و سختی هشت ماه تمرین را به جان خریدند تا نمایشی زیبا را مقابل چشمان مخاطب اجرا کنند.»
محمدیان در انتها تأکید میکند: «فضای جشنواره امسال خیلی جذاب بود، مملو از گروههای با استعداد و خلاق شهرستانی که با نیروی جوانی خود آینده تئاتر را روشن میکنند. جشنواره تئاتر فجر بدون گروههای اسمی هم خوب برگزار شد و این موضوع جای تشکر دارد.»
«شاه اسماعیل» و یک تردید شاهانه
تاریخ همیشه برای درامنویسان یک ماده خام جذاب است، یک فرصت درخشان برای دستمایه قراردادن قصههایی واقعی که میتوانند مخاطب را درگیر کنند. واقعیت، منبعی تمامنشدنی برای خلق قصه است و فیلمسازان زیادی، بهترین کارهایشان را وامدار تاریخاند. در عالَم نمایش اما کار تاریخی ساختن دشوار است. صحنه تئاتر اساساً امکان خلق دکورهای عظیم و بازنمایی تاریخ را از کارگردان میگیرد و آنچه در تئاتر تاریخی به کار میآید نه شکل و جسم، که روح تاریخ است. نمایشنامه نویس باید آنقدر چیرهدست باشد که بتواند قصهای تاریخی را بدون زرقوبرقهایش، درونی کند و از دل این فرایند درونیسازی، یک نمایشنامه دیدنی بیرون بکشد. چنین کاری سخت است و مهارت زیادی را میطلبد، مهارتی که خالقان تئاتر «شاه اسماعیل» تا حد زیادی آن را دارند.
ماجرای «شاه اسماعیل» از یک عشق آغاز میشود. عشقی که شاه صفوی را دلبسته دختری ترکتبار میکند و این عشق در کوران شکست چالدران، به فراقی عمیق و دردناک میانجامد؛ فراقی که شاه برای درمانش باید تصمیمی سخت بگیرد و اینجاست که درام تئاتر «شاه اسماعیل» شکل میگیرد. درامی حول «انتخاب» سخت یک پادشاه. ماجرای شاه اسماعیل و دختری به نام «تاجلی» واقعیت دارد؟ مطمئن نیستیم اما مطمئنیم تردیدهای شاه اسماعیل در جهانِ این تئاتر واقعی است. واقعی و ازلی. چیزی است از جنس تردیدهای همه حاکمان در همه تاریخ. مصلحت یا اقتدار؟ عشق یا تدبیر؟ جنگ یا صلح؟ حمیت یا عقلانیت؟ این علامتسؤالهای تأملبرانگیز است که درام «شاهاسماعیل» را سرپا نگه میدارد و مخاطب را در تمام طول هفتاد دقیقه نمایش، همراه خود میکند. شاه اسماعیلِ این تئاتر، باید تصمیمی سخت بگیرد و قصه، قصه رسیدن به همین تصمیم سخت است. تصمیمی که یک سوی آن مشاوران امین و عالمان دینی و مصلحت عموم قرار دارد، سوی دیگرش تکاپوی رزمسالاران و بیتابی جنگاوران و البته پریشانی برخاسته از یک دلِ عاشق.
«شاه اسماعیل» تئاتر کمخرج و بیادعایی است. دکوری بسیار ساده دارد و بیشتر از چشم مخاطب، روی ذهنش حساب باز کرده. بیراه نیست اگر «شاه اسماعیل» را اصلاً یک نمایش مینیمال بدانیم؛ یک تلاش هنری برای گفتن و شنیدن از قصههای تاریخی ناگفتهای که حتی برای مردمان چند قرن بعد هم گفتنیهایی دارند. مزیت بزرگ «شاه اسماعیل» در این است که تردیدهای پادشاه صفوی را هوشمندانه با مخاطب شریک میشود و تلاطم همین پرسشها و تردیدهاست که تماشاگر را تا انتها با قصه شاه اسماعیل همراه میکند. «شاه اسماعیل» را یک گروه هنری از پارسآباد استان اردبیل به جشنواره فجر چهلویکم آورد و نشان داد متن خوب در هنرهای نمایشی از هر چیزی مهمتر است. سینما، سریال و تئاتر؛ فرقی نمیکند. متن خوب معجزهگر است و میتواند بیادعاترین گروهها را به بهترین گروهها تبدیل کند.