بگو دوست و وارد شو!
تالکین و دنیای سرزمین میانه زیر ذرهبین ایران جمعه
اصل ماجرا چیست؟
شاید در ابتدا خود تالکین هم قصد خلق چنین دنیای بزرگی را نداشت تا اینکه اولین اثر منتشر شده از داستانهای سرزمین میانه به یک موفقیت باورنکردنی رسید. «هابیت» با حال و هوای داستان نوجوان چنان موفقیت عظیمی کسب کرد که ناشر از تالکین خواست تا اثری شبیه همین به او بدهد. اینجاست که سهگانه ارباب حلقهها پشت سر هم منتشر شد و از همان سال 1954 روزی نیامده که دنیای ادبیات بدون ارباب حلقهها و ملحقاتش زندگی کند. او از 1955 تا زمان مرگ روی داستانهای زیادی در سرزمین میانه کار میکرد که هیچکدام در زمان زندگی خودش منتشر نشدند. پس از مرگ او پسرش کریستوفر تعداد زیادی داستان و کتاب از پدر داشت که یکی یکی منتشر کرد. سیلماریلیون مهمترین آنهاست و فرزندان هورین، قصههای ناتمام سرزمین میانه، برن و لوتین و چندین و چند اثر داستانی دیگر به همراه تاریخ 12 جلدی سرزمین میانه پس از مرگ تالکین منتشر شدند. در حال حاضر بنیاد تالکین امتیاز آثار داستانی تالکین را در دست دارد که پس از مرگ کریستوفر هم به کار خود ادامه میدهد.
تالکین دنیایش را خلق کرد؟
بله و نه! بله چون او داستانی از ابتدای خلقت زمین تا همین امروز را به داستان درآورده است. دقت و حساسیت او روی خلق داستانی که تنه به تنه داستانهای کتاب مقدس بزند نتیجهای پربار داشت و نه چون تقریباً تمام موجوداتی که در رشته افسانههای تالکین حضور دارند پیشاپیش در افسانهها و قصههای جن و پری مردمان اروپا دیده میشدند. هنر تالکین در آنجاست که تمام این موجودات را بر اساس نیاز داستانی و متناسب با فضای سرزمین میانه بازتعریف کرد، الف پیش از تالکین بسیار متفاوت است با الفی که تالکین تصویر میکند، دورفها، هابیتها و گابلینها هم به همین ترتیب. در واقع تالکین مصالحی خشک را به قصری باشکوه تبدیل کرد، بدون اینکه چیزی از ارزش خلق او کم شود و بدون اینکه به ریشههای مردمی این مخلوقات خیانت کند.
گفتی ریشه؟ ریشههای سرزمین میانه از کجاست؟
یک بخش را که با هم مرور کردیم، افسانههای جن و پری اروپایی مهمترین مصالح داستانی در دست تالکین بودهاند. علاوه بر این در تمام آثار تالکین الهیات و جهانبینی مسیحی به شکل پررنگی دیده میشود. به قول برخی از منتقدین همعصر تالکین، او مسیحیترین قصه تاریخ را نوشته است. همچنین سنت پادشاهی تاریخی اروپایی، با تأثیر پررنگ مدل بریتانیایی در بطن دنیای داستانی او دیده میشود.
و او بر چه کسانی تأثیر گذاشت؟
تمام فانتزی اساطیری بعد از خودش، من جمله مارتین، چندین و چند گروه موسیقی در سبکهای مختلف و در سراسر جهان، چندین گروه اپرا و تئاتر که انحصاراً بر اساس نوشتههای او کار میکنند. چندین و چند نقاش مطرح و حتی زبانشناسهای مختلف از کار او الهام گرفتهاند. اقتباسهای سینمایی و تلویزیونی از این آثار هم که سرجای خود. جالبترین نکته تأثیری است که ارباب حلقهها بر جنبشهای دانشجویی دهه 60 میلادی در اروپا گذاشت. حتی هیپیها هم ارباب حلقهها را بهعنوان مهمترین کتاب جنبش خود مطرح میکردند.
و آخرین سؤال، کارهای او نقاط تاریکی هم دارد؟
بله، مثل هر شاهکار دیگری. دو ایراد عمده به آثار او گرفتهاند، یکی فضایی است که تأثیرات الهیات مسیحی بر داستان او مستولی کرده. به نحوی که حتی میتوان رگههای شرقستیزی را در آن پیدا کرد. این البته با توجه به اعتقادات شدید مذهبی تالکین مسأله عجیبی نیست. همچنین در آثار او به شکل پررنگی رگههای نژادپرستی وجود دارد. او البته عمداً به این حیطه ورود نکرده و هرگز صحبت نژادپرستانهای در داستانهایش مطرح نشده است. با این حال در دنیای او رنگ پوست یکی از نمادهای اصالت و برتری است. در داستانهای او بارها صحبت از خون خالص و اصیل است و آمیزش خون اصیل و مردم عادی امری قبیح شمرده شده. مردمان سیهچرده هم در داستان او عمدتاً مردمانی بدوی، وحشی و در جبهه شر هستند و برخی مسائل دیگر. با این حال چنین مسائلی را میتوان براحتی به لذت غرق شدن در دنیای بینظیر، به تالکین بخشید.
به کدام ترتیب بخوانیم؟
توصیه من این روند است: 1- هابیت 2- سهگانه ارباب حلقهها 3- سیلماریلیون 4- فرزندان هورین 5- داستانهای ناتمام سرزمین میانه. همچنین داستانهای برن و لوتین و سقوط گوندلوین هم توسط مترجمین ایرانی در دست ترجمه هستند که میتوانید بخوانید. ماجراهای تام بامبادیل، درخت و برگ، راوندروم و بیوولف هم از دیگر آثار منتشر شده تالکین در ایران هستند.
فیلمهایش ارزش دیدن دارند؟
سهگانه سینمایی پیتر جکسن از ارباب حلقهها شاهکاری است سینمایی، اما اقتباس وفاداری نیست و البته اثری است که دیدنش بر هر تالکینبازی واجب است. هابیت هم یک سهگانه است و من معتقدم علاوه بر اینکه اقتباس فاجعهای است، فیلمهای بدی هم هستند. اخیراً هم فصل اول سریال «حلقههای قدرت» پخش شد که نظرات بسیار متفاوتی در موردش وجود دارند. من معتقدم این سریال وفادارترین اثر تصویری است که به روح دنیای تالکین پایبند مانده است.
از کجا اطلاعات بیشتری به دست بیاوریم؟
دایرةالمعارفهای آنلاین زیادی در مورد تالکین و آثارش به زبانهای مختلف ساخته شدهاند. در این سالهاست که وبگاه آردا با آدرس Arda.ir در زمینه نشر و شناخت دنیای داستانی تالکین فعالیت میکند. این وبگاه را میتوان یکی از بهترین پایگاههای هواداری تالکین در سراسر جهان دانست که متشکل از بخشهای دایرةالمعارف، انجمن گفتوگو، نشر آثار، ترجمه و دوبله و چندین بخش دیگر است.
یــــادداشــــت دبیر
فانتزیدوستیهای یـــــــــــــــــــک متنفر از فانتزی
در اعماق دنیای تالـــــــــــــکین با ایران جمعه
محمدعلی یزدانیار
دبیرگروه کتاب
mohammadaliyazdanyar@gmail.com
واقعاً حیف که شما من را درست و حسابی نمیشناسید چون اگرمیشناختید، میدانستید که من چقدر از ادبیات فانتزی متنفرم. این متنفری که اینجا نوشتم فقط و فقط کمی از تنفرم نسبت به این ژانر ادبی را نشان میدهد. از همان ابتدای جوانی چقدر سر این مسأله «فانتزی، آری یا نه»؟ با برخی از دوستان و رفقا به سر و کله هم زدیم. حالا نه که فکر کنید این ماجرای دوگانه فانتزی/ادبیات جدی فقط مختص ما و رفقایمان باشد. این بحران – واقعاً چیزی کم از یک بحران ندارد – تا قلب ادبیات روز جهان رخنه کرده است. خبرنگاری در یک مصاحبه با کازوئو ایشیگورو نویسنده ژاپنیتبار انگلیسی و مؤلف کتاب غول مدفون، از او پرسید چقدر قبول دارد غول مدفون یک فانتزی است؟ و این سؤال بسیار به ایشیگورو برخورده بود که من و ادبیات فانتزی؟ مگر هر داستانی یک اژدها داشت، فانتزی است؟ نکته قابلتوجه اینکه خیلی از کتابفروشیهای انگلیس غول مدفون را در بخش فانتزیها جانمایی کرده بودند تا حداقل درون بازار به ایشیگورو ثابت کنند که بله استاد، شما فانتزی نوشتهای، دلت بخواهد یا نه! صفآرایی مخاطبان متعصب ادبیات فانتزی – در یک نمای بزرگتر ادبیات ژانری – و مخاطبان ادبیاتی که من ترجیح میدهم نامش را ادبیات جدی بگذارم، مسأله امروز و دیروز نیست؛ موج جدید این لشکرکشی پس از موفقیت غیرقابل تصور «هریپاتر» آغاز شد و با موج جدید خوانش «نغمه آتش و یخ» پس از پخش سریال «بازی تاج و تخت» ادامه پیدا کرد. در این میان نغمه آتش و یخ علاوه بر حضور در جبهه کلی فانتزیها، رقابتی درونمحتوایی با دنیای داستانی خلقشده توسط تالکین هم دارد. مارتین حتی اگر دو هزار بار دیگر هم تکذیب بکند، اثرش بشدت در مضمون، محتوا، فرم و ساختار متأثر از آثار تالکین است.
و همین تالکین، تالکین عزیز که عمرش را پای توسعه دنیای سرزمین میانه گذاشت، تنها استثنای من است در تنفر از ادبیات فانتزی. من با آثار تالکین زندگی کردم، خندیدم و شاید باورتان نشود اشک هم ریختم. از تسلط او بر قلم لذت بردم، از داستانگوییاش به وجد آمدم و وقتی زبانهای مختلفش را میخواندم بر نبوغش درود میفرستادم. در این شماره محکم بنشینید که قرار است برویم سراغ تالکین، کتابهایش، دنیایی که خلق کرده و لذتی که به ما هدیه داده است! و در آخر لازم میدانم از دوستان خبرنگار، همکاران بخش هنری و همه رفقایی که ما را برای آمادهسازی این شماره یاری کردند، تشکر کنم.
درباره کتابهای منتشر شده بازار
مقایسه دو ترجمه سیلماریلیون
فاطمه منصورینصرآباد
مترجم
به بهانه پرونده تالکین که در این شماره روی آن کار میکنیم، تصمیم گرفتم دو ترجمه سیلماریلیون را با هم مقایسه کنم. البته اول بهتر است کمی درباره نسخه اصلی کار صحبت کنم. تالکین برای خلق سرزمین میانه از زبانی فراساخته استفاده کرده است. او واژگان یا اسامی خاص و قوانین نگارشی جدیدی خلق کرده که به کمک آن، تاریخ سرزمین میانه را نوشته است. نثر انگلیسی خود کتاب سیلماریلیون بسیار به انگلیسی آنگلوساکسون شباهت دارد و در نتیجه دستور زبان و نوع واژگانی که در آن استفاده میشود نیز متفاوت و البته سختتر است. همین موضوع یکی از چالشهای بزرگ مترجمان کتاب سیلماریلیون بوده است. البته در کنار انگلیسی آنگلوساکسون، تالکین زبانهای دورفی، کوئنیا، زبان سیاه و... را نیز ساخته که با کمک آنها داستانها و سرودهای مختلف در سرزمین میانه را نگاشته است. دو ترجمه از کتاب سیلماریلیون منتشر شده است؛ یکی ترجمه مریم واثقیپناه و دیگری ترجمه رضا علیزاده. با اینکه هر دو ترجمه خوب هستند، اما تفاوتهای قابلتوجهی هم در آنها به چشم میخورد. در ترجمه این کتاب و دیگر آثار تالکین توجه به شیوه نگارش نویسنده، تلفظها و آوانگاریها از اهمیت زیادی برخوردار است. برای مثال یکی از قوانین دستور زبانی که تالکین اختراع کرده، وجود حرف –r بهعنوان نشانه جمع است. مریم واثقیپناه در ترجمه خویش سعی کرده است شیوه نگارش تالکین را به فارسی برگرداند؛ برای مثال به جای «والار» از کلمه «والاها» استفاده کرده است، اما به نظر من اگر مترجم در تمام متن برگردان شده به این اصل وفادار میماند، نمیشد بهعنوان ایراد جدی از آن یاد کرد اما این مورد در بخشهای مختلف ترجمه، متفاوت بود. رضا علیزاده در ترجمهاش بیشتر به نثر اصلی خود کتاب وفادار بوده و کلمات را همانند اصل خودشان برگردانده است. برای مثال ما کلمه ««dwarf را داریم. تالکین با جمع بستن این کلمه به صورت «dawrves» و نه ««dawrfs نشان داده این کلمه مخصوص دنیای خودش است؛ بنابراین به عقیده من ترجمه آن به فارسی و به صورت «کوتوله» تصمیم مناسبی نبوده است. در قوانین تلفظی، au از لحاظ تلفظی به ««sour نزدیکتر است؛ بنابراین نوشتن تلفظ آن به شکل «سایرون» درست نیست و «سائورون» که رضا علیزاده نوشته درستتر است. از آنجایی که شیوه نوشتن تالکین متفاوت بوده است و قوانین تلفظی و نگارشی بیشتری نسبت به چیزهایی که گفتم وجود دارد و این مطلب کوتاه است، به همین نکات بسنده و مطلب را تمام میکنم.
هابیت شروع یک رؤیا
بیگ بنگِ سرزمین میانه
فاطمه خانعلیزاده
خبرنگار
شاید بیشتر افراد «تالکین» را با سهگانه ارباب حلقهها بشناسند اما واقعیت این است که شروع دنیای شگفتانگیز تالکین با تمام هابیتها و جادوگران و موجودات افسانهای دیگرش از جایی خیلی قبلتر کلید خورده بود، کتابی به نام هابیت. احتمالاً وقتی تالکین در سال ۱۹۳۷، ایده نوشتن کتابی در حوزه کودک و نوجوان با دنیای خیالی به سرش زد فکرش را هم نمیکرد که با چنین استقبالی روبهرو شود و بعد از کسب جوایز گوناگون در همان سالها، هنوز هم بعد از هشتاد و پنج سال، نه تنها بین کودکان بلکه بین بزرگسالان هم اینچنین جذابیت داشته باشد. هابیت را میتوان بیگ بنگ جهان افسانهای تالکین دانست. جهانی سراسر تخیل که اتفاقاتش در سرزمینی به نام «سرزمین میانه» رخ میدهد. نام کتاب برگرفته از هابیتها، گونهای خیالی و خلق شده از ذهن تالکین و شبیه به انسان است که البته تفاوتهایی هم با انسانها دارند. از جمله این تفاوتها میتوان به جثه کوچکتر نسبت به انسان و پاهایی بزرگ و قابلیت نامرئی شدن اشاره کرد. داستان حدود ۵۰ سال قبل از اتفاقات سهگانه ارباب حلقهها شروع میشود. «بیلبو بگینز» نام شخصیت اصلی کتاب هابیت است. او در سرزمین میانه در خانه هابیتی خود در حال گذران عمر است که با پیدا شدن سر و کله جادوگری به نام «گندالف » و «چنددورف»آرامش زندگیاش به هم میخورد و با آنها راهی سفری دور و دراز و پرماجرا میشود تا به جنگ اژدهایی عظیم و خشمگین به نام اسماگ برود. هدفشان هم بازپسگیری گنجیست که سالها پیش اسماگ از آنها ربوده است. بیلبو در پسِ دشواریهای این سفر، از لحاظ شخصیتی دستخوش تغییرات زیادی میشود. علاقه تالکین به فلسفه و تأثیر جنگ جهانی دوم بر تفکر او را میتوان در جای جای داستان، خصوصاً تحول شخصیت اصلی کتاب دید.
از آنجایی که هابیت برای کودکان و نوجوانان نوشته شده است سبک نوشتاری تالکین در این کتاب کمی متفاوتتر از سبک نوشتاری دیگر کتابهایش است. خشونت و جاذبههای حماسی کتاب کمتر از سهگانه ارباب حلقههاست اما شیوه روایی داستان نسبت به کتاب سیلماریلیون یک سر و گردن بالاتر است.
یک مجموعه فیلم سه قسمتی هم از این کتاب توسط «پیتر جکسون»ساخته شده است که با توجه به حجم کم کتاب در مقایسه با سهگانه ارباب حلقهها و اصرار کارگردان به سه قسمتی ساختن فیلم، به ناچار خرده پیرنگهایی در فیلم اضافه شده است که یا در کتاب موجود نیست یا در حد یک جمله به آنها پرداخته شده است، اما در مجموع دیدن این سهگانه خالی از لطف نیست.
آخرین جشن تولد بیلبو اولین کتاب سهگانه
چطور بالاخره با کتاب اربابحلقهها آشتی کردم
مریم رحیمیپور
خبرنگار
بهعنوان معلم ادبیات انتهای کلاس نشستهام و دفترهای نگارش بچهها را میخوانم. خانمی که برای هفته کتاب و کتابخوانی آمدهاند هم با بچهها از اهمیت مطالعه (و حتی یک جاهایی اهمیت نداشتن مطالعه) صحبت میکند. یک جایی از صحبتهایشان یکی از بچههای کتابخوان کلاس گیر میدهد که میخواهد «اربابحلقهها» را بخواند. من از آن انتهای کلاس مدام پیسپیس میکنم که توجهش جلب شود و بگویم: «فعلاً هریپاتر رو بخون» اما صدایم را نمیشنود. بچههای کلاس اغلب از سن خیلی کم فیلمهای هریپاتر را دیدهاند اما کتابش را هیچوقت نخواندهاند و این اعصاب من را خرد میکند. خانمی که مقابل تخته ایستاده میگوید: «اگر اربابحلقهها را بخونین متوجه میشین رولینگ همه هریپاتر رو از این داستان تقلید کرده است.» روح پاتر هر دم شعلهور میشود، ولی چون من هم مثل بچههای کلاس فقط فیلم اربابحلقهها را دیدهام و هنوز کتابش را کامل نخواندهام، حرفی نمیزنم.
توی ماشین موقع رانندگی نسخه صوتی جلد اول اربابحلقهها را گوش میدهم. مواجهه من با این کتاب به خیلی وقت پیش از این برمیگردد؛ زمانی که برادر بزرگترم مدت طولانی اصرار میکرد برای تولدش کتاب اربابحلقهها را بخرم و من با روی هم گذاشتن قران قران پولتوجیبیهایم بالاخره آن کتاب سنگین و گران را خریدم اما نه من خواندمش و نه او. هر بار که بازش کردم و یکی دو صفحه اول را ورق زدم، گیج شدم. روزی که نسخه صوتی را میخرم، تصمیم میگیرم اینبار طلسم را بشکنم و تازه متوجه میشوم فصلهای اول بیشتر شبیه مقدمه و بسیار کسالتبار است ولی وقتی داستان وارد زندگی بیلبو میشود تازه توجهم جلب میشود و با دقت گوش میکنم.
خوبی کتاب صوتی این است که ترکیب صداهای مختلف و موسیقی، تصویرهای پررنگتری در ذهن باقی میگذارد. به همین خاطر صحنه آخرین جشن تولد و مراسم خداحافظی بیلبو را خیلی روشن در ذهنم تصور میکنم. موسیقی جشن تولد و همهمه جمعیت زیر صدای گوینده داستان باعث میشود فضا را بهتر درک کنم و تغییر صدای بیلبو، فرودو و دوستانش به هر کدام از آنها شخصیت بیشتری میبخشد.
بعضی روزها دلم میخواهد ترافیک سنگینتر و راهها طولانیتر شوند و بیشتر اربابحلقهها گوش کنم. هر چه میگذرد داستان نفسگیرتر میشود و کتاب صوتی، سرعت مطلوب من را ندارد. احتمالاً برای خواندن جلدهای بعدی مثل یک کتابخوان واقعی، نسخه صوتی را رها میکنم و سراغ کلمات میروم تا با سرعتی بیشتر ماجرای فرودو را دنبال کنم و در دسته آدمهایی نباشم که از کتابهای بزرگ فقط فیلم سینماییاش را تماشا کردهاند.
کتاب دوم از سهگانه ارباب حلقهها، داستان دو برج
ادامه سفر یاران حلقه
و ماجراهای جادویی آنها
ریحانه میرحسینی
کارشناس ارشد ادبیات
داستانهای خیالی و جادویی همیشه ما را به دنیای افسانهای دیگری برده و باعث شدند ذهن خلاقتری داشته باشیم. یکی از این داستانها که مشهورترین و تأثیرگذارترین کتاب ادبیات در قرن 21 به شمار میآید، ارباب حلقهها اثر تالکین است که تاکنون بارها به زبانهای مختلف و بسیاری ترجمه شده است. نویسنده این کتاب در سال 1892 در آفریقای جنوبی به دنیا آمد و معروفترین اثر او هابیت و ارباب حلقهها است که در جهان شناخته شده هستند. سه گانه ارباب حلقهها بهدلیل اینکه نثر روان و زیبایی دارد و در کنار شخصیتپردازیهای عالی و منحصر به فردی که ارائه میدهد، کتابی است برای تمامی گروههای سنی و طرفداران ادبیات کلاسیک که خواندن آن بسیار خواننده را مجذوب میکند. ارباب حلقهها اثری مشهور در ادبیات فانتزی جهان محسوب شده و ادامه هابیت است که در این داستان نابود کردن حلقه قدرت سرنوشت جهان، الفها و دورفها را رقم میزند و در صورتی که تاریکی بتواند حلقه را برای خود کند سرزمین میانه برای همیشه تحت سلطه نیروهای شرور و اهریمنی قرار میگیرد. در جلد دوم کتاب که دو برج نام دارد شما بقیه سفر یاران حلقه را میخوانید که ادامه جلد اول است و بعد از فروپاشی یاران حلقه را روایت میکند. رمان ارباب حلقهها به سبک خیالپردازی حماسی است و جلد دوم آن همزمان با جنگ جهانی دوم نوشته شد و طولی نکشید که یکی از موفقترین رمانهای تخیلی تاریخ شد که خواننده را به دنیای شگفتانگیز داستانها و رؤیاها میبرد که بعضیها با دیدن فیلم آن ارتباط بیشتری برقرار کردهاند و اعتقاد داشتند جذابیت آن بیشتر از کتاب بوده و بعضیها هم این نظر را رد کرده و گفتهاند کتاب از فیلم بسیار کاملتر بوده و در جاهایی که داستان کامل آشکار نشده است، کتاب آن را جامع و در نهایت مفهوم اصلی فیلم را رسانده است. باید سعی کنید بهترین ترجمههای ارباب حلقهها را پیدا کرده و ببینید با کدام یک از آنها ارتباط بیشتری برقرار میکنید و سپس شروع به خواندن کنید، زیرا ترجمه نقش مهمی در ادامه فرایند مطالعه دارد و یکی از خوبترین ترجمهها برای رضا علیزاده است که انتشارات روزنه آن را چاپ کرده، همچنین اگر زمان کافی برای خواندن ندارید میتوانید نسخه صوتی ارباب حلقهها را تهیه کرده و گوش بدهید و در جهان این داستان هیجانانگیز و جادویی غوطهور شوید.
تالکین، خالق هابیتهای دوستداشتنی
با داستانهای فانتزی دمی از تکرار جهان واقعی دور شویم
الهام اشرفی
نویسنده
اسمت جی.آر.آر.تالکین باشد، بهعنوان یک انگلیسی، کشوری مهم در هر دو جنگ جهانی، دو جنگ جهانی شگفتانگیز و تلخ دنیا را تجربه کرده باشی (1892 – 1973)، استاد زبانشناسی باشی، چند زبان نوین ساخته باشی و بهشدت تحتتأثیر ادبیات آنگلوساکسون (ادبیات باستانی انگلیسی)، اساطیر آلمانی و فنلاندی و یونانی و نیز اساطیر کتاب مقدس باشی، ماحصل همه اینها میشود «پادشاه ادبیات فانتزی» بودن در جهان ادبیات.اگر بخشی از لذت و البته فایده خواندن آثار ادبی، رها شدن از روزمرگیها و فرار از واقعیات زندگی و پناه بردن به شخصیتها و سرزمینهای خیالی باشد، ادبیات فانتزی بهترین انتخاب است. سرزمین ادبیات فانتزی سرشار است از جادو، نیروهای ماورایی، تقابل خیر و شر، دانش و قدرتهای فراانسانی و فراطبیعی، هیولاها، اژدهاها و... که اغلب ریشه در اساطیر هر سرزمین دارند. درونمایههایی جذاب و تصویری که تم اصلی بسیاری از فیلمها شدند و بعد از واژهها، توسط تصاویر شگفتانگیز سینما خیالها را تسخیر کردند. ادبیات فانتزی با قوانین دنیای واقعی میانهای ندارد، بلکه این نویسنده است که در جهان داستانیاش قواعدی وضع میکند و برپایه آن قوانین داستان از پی داستان میآفریند و تالکین بر اساس همین قوانین سالهای سال است ذهنها را تسخیر کرده است.
کتاب ارباب حلقهها، سهگانه تالکین در سه جلد منتشر شده است؛ کتاب اول «یاران حلقه»، کتاب دوم «دو برج» و کتاب سوم «بازگشت پادشاه» است.
«بازگشت پادشاه» سومین و آخرین کتاب از سری ارباب حلقههاست که توسط جان رونالد روئل تالکین نوشته شده است و به داستان جنگ حلقه و حوادث پس از آن میپردازد. داستان از قلمرو گوندور، پادشاه سرزمین میانه (سرزمینی خیالی که برخی از ماجراهای داستانهای تالکین در آنجا اتفاق میافتد)، که بهزودی مورد تهاجم سائورون قرار میگیرد، آغاز میشود. نیروهای پلید فرمانروای تاریکی قصد تصرف همه سرزمین میانه را دارند و در این حال فرودو (هابیتی از دوران سوم، هابیتها اولین بار در کتاب «هابیت» تالکین وارد شدند، موجوداتی تخیلی، کوتوله، با ظاهری عجیب ولی با اخلاقی مهربانند) و سام راه خود را با دشواری تمام به قلب مقر قدرت او باز میکنند. حالا تنها راه شکست دشمن، نابودی حلقه نفرینشده قدرت در آتش کوه هلاکت است. اما راه بسیار طاقتفرساست و فرودو توان خود را از دست داده و ضعیف شده است، از طرفی فرودو هابیتی است که در طول مأموریتش هیچکسی را نکشته است و نمیکشد. با این اوصاف آیا امکان غلبه بر این نومیدی و پیروزی او وجود دارد؟