نگــــــــــــــــــــــــــــــــاهی به تعطیــــلیهای تحمیلی در موسیــــــــــــــــــــــــــــــــقی تئاتـــــــــــــر و سینمــــــــــــا
دیکتاتوری در ساحت هنر!
زینب رازدشت
روزنامهنگار
داستان قیر است و قیف نیست، داستان هنرمندان عرصههای موسیقی، تئاتر و فیلم در شرایط فعلی است. شاید در دورهای دریافت مجوز برای هنرمندان از جمله مجوز برای برگزاری کنسرت، اجرای نمایش روی صحنه تئاتر و حتی ساخت فیلم و سریال شامل یک مسیری مشابه هفت خوان رستم میشد، اما امروز داستان فرق کرده است.
هر سال زمانی که ماه محرم و صفر به پایان میرسید، حجم درخواستها برای برگزاری کنسرتها بالا بود، گروههای موسیقی پاپ بیشترین کنسرتها را در تهران و دیگر شهرهای بزرگ برگزار میکردند.
اما امسال قرار بود وضعیت هنرمندان پس از گذشت دو سال از شیوع ویروس کرونا بهتر شود که متأسفانه اتفاقاتی که از اواخر شهریورماه و با آغاز هشتگهای مهسا امینی در کشور رخ داد، وضعیت حتی وخیمتر از روزهای کرونایی شد. با توجه به ناآرامیهای اخیر درکشور بسیاری از رویدادهای فرهنگی و هنری همچون کنسرتهای موسیقی در تهران و سایر شهرهای کشور دستخوش تغییراتی شد.
بعضی از کنسرتهای موسیقی همچون علیرضا طلیسچی، بهنام بانی، ناصر زینلی، مسیح و آرش و محسن یگانه با تصمیم تهیهکنندگان یا خوانندهها لغو و یا به زمان مناسبتری موکول شد. این روند با مراجعه به سایتها و سامانههای فروش بلیتهای کنسرت قابل مشاهده است که این سامانهها سال گذشته و حتی پیش از ماههای سوگواری محرم و صفر کنسرتهای متعددی را معرفی میکردند؛ نیمه دوم شهریورماه امسال و در زمان آغاز فروش بلیت کنسرتهای موسیقی، سامانهها و سایتها کنسرتهایی را معرفی و اطلاعرسانی کرده بودند که پس از مدتی پوسترهای بعضی از آن کنسرتها حذف شد.
توپ در زمین کیست؟
و هماکنون مدتی میشود که خبری از برگزاری کنسرتها نیست و شاید درستتر این باشد که هیچ گروهی درخواستی برای برگزاری کنسرت ندارد با اینکه پیشتر عنوان شده بود که دفتر موسیقی وزارت ارشاد مجوزی نمیدهد اما زمانی که دفتر موسیقی آمادگی خود را برای صدور مجوز کنسرتها اعلام کرد، مشخص شد که گروهها برای گرفتن مجوز اقدام نمیکنند و داستان چیز دیگری است؛ وضعیتی که میتواند بهخاطر شرایط روزهای پاییزی باشد و نگرانی هنرمندان بهخاطر نبود تماشاگر؛ چه بسا که هنر بدون مخاطب معنا ندارد. کنسرتگذاران با افزایش هزینه برگزاری کنسرت روبهرو هستند و نبود تماشاگر در سالنهای بزرگ کنسرت میتواند بیشترین ضربه را به گروههای موسیقی بزند، اما دفتر موسیقی عنوان کرده که مایل است نهایت همکاری را با گروههای موسیقی داشته باشد. شاید وقتش است که دفتر موسیقی شروع به رایزنی برای حضور گروههای موسیقی در سالنها کند.
وقتی پای مافیا در میان است!
تماشاخانههای تهران جسته و گریخته اجراهایی دارند اما این اجراها با استقبال مخاطب امروز همراه نیست؛ سالنهایی که با فروش میانگین بلیت 80 هزار تومانی به حیاتش ادامه میدهد. اما گروههای موسیقی هم بیشترین ضرر اقتصادی را دارند؛ کنسرتهایی که منبع درآمد هنرمندان موسیقی است. گروههای موسیقی که درایام کرونا با توجه به شیوع کرونا، همچنان فعال بودند و جزیره کیش آن زمان بیشترین اجراهای موسیقی را داشت، اما حالا کنسرتهای موسیقی تعطیل شده و این تعطیلی در 30 سال گذشته بیسابقه بوده است.
همچنین کنسرتها در لسآنجلس، ملبورن، سیدنی، لندن و مونترال اجرا میرود، پارتیها در شهرهای بزرگ به شکل زیرزمینی برقرارند، اما در ایران مافیای غربزده و البته سیاستزده چندین ماه است که برگزاری کنسرتهای موسیقی را برابر با عادیسازی وضعیت تعبیر کرده و طوری فضاسازی میکند تا کسی جرأت برگزاری کنسرت را نداشته باشد.
نام و عنوان فرد یا جریانی دراین باره مطرح نیست، اما فشارهای رسانهای که از شیوهها و شگردهای مختلفی استفاده میکند هنرمندان عرصه موسیقی را در وضعیتی قرار داده که جرأت نمیکنند کارشان را از سر بگیرند.
این وضعیت در حالی است که طبق شنیدهها اغلب بدنه فعال در موسیقی ازاین وضعیت به ستوه آمدهاند. فقط یک دیکتاتوری محض میتواند اینگونه قشر هنرمند عرصه موسیقی را در معرض رکود معیشتی قرار بدهد. هنرمندان این عرصه دو سال سخت کرونایی را پشتسر گذاشتند و تا آمدند خود را از زیر بار رکود سخت کرونایی نجات دهند هشتگهای مهسا امینی که اغلب از خارج کشور داغ میشد کار این قشر را به طور کامل کساد کرد.
عقبنشینی «اجباری» از مواضع!
اخیراً پرواز همای، خواننده موسیقی سنتی کشورمان اقدام به برگزاری یک کنسرت کرد که در آن قطعاتی را با موضوع شهید سلیمانی خواند، اما طبق معمول فیکنیوزها و زامبیهای فضای مجازی کار را به جایی رساندند که این خواننده مجبور شد یک ویدیو منتشر کرده و عنوان کند که فریب خورده است! غربزدههایی که مدعی آزادی بیان هستند اینگونه آزادی را به مسلخ میبرند. در این بین ضعف خود بدنه موسیقی و انجمنهای موسیقی نیز به این بیعملی دامن زده است.
در تعریف «بی شرف»
البته امیرعباس ستایشگر، مدیر انجمن موسیقی درباره وضعیت این روزهای موسیقی گفت: با توجه به وضعیت امروز جامعه، ذهنیتی وجود دارد که موسیقی را باید تعطیل کنیم؛ چراکه موسیقی باعث شادی و تفریح است به همین دلیل نباید برگزار شود. یک ذهنیت هم وجود دارد که گفته میشود باید موسیقی کار کنیم و در همین کنسرتهای موسیقی حرف خودمان را بزنیم. اما این سؤال مطرح است که تعطیلی موسیقی در ایران به نفع کیست؟ نمیدانم این مسأله از کجا نشأت میگیرد که افراد کارهای روزمره خود را دارند، باشگاه میروند، رستوران میروند، سر کار میروند و شب مینشینند در فضای مجازی میگویند کنسرت برگزار نشود و کسی که کنسرت برگزار میکند، عنوان «بیشرف» را میگیرد. کسی به فکر معیشت اهالی موسیقی نیست و اگر موسیقی همچنان تعطیل باشد تا چه زمان میتواند به حیاتشادامه دهد؟
بایکوت تا کی؟
همچنین محمد معتمدی خواننده معروف عرصه موسیقی سنتی در پستی (استوری در صفحه شخصی) نگرانیاش را از وضعیت معیشتی همکارانش رسانهای کرد. او نوشت: در اتفاقات اخیر، رخدادهای تلخی به وقوع پیوست و باید پذیرفت که جامعه موسیقی کشور بهعنوان یکی از پیشرانهای اصلی حوزه فرهنگ، شرایط روحی مساعدی نداشته است اما آیا راهکار، تعطیلی کنسرتها است و اگر این راهکار، علاج درد است، تا چه زمانی میتوان نسبت به بایکوت و تحریم کنسرت، صبر کرد؟
میتوان به واکنش محمد معتمدی، به دیده دیگری نگریست و در روزگار فشار رسانهها، به کشف مسیری رسید تا هم آلام مردم جریحهدار نشود و هم به راهحلی علمی و عملی برای متضرر نشدن بیشتر اهالی موسیقی رسید.
حال آنکه با رصد برنامه سینماها و سالنهای نمایش، به این نتیجه میرسیم که اوضاع در این دو مدیوم، تقریباً به حالت عادی خود رسیده اما درهای سالنهای کنسرت همچنان به روی مشتاقان آن بسته است.
با نزدیک شدن به هفته پایانی آبان ماه، تعداد اجراهای تئاتری در تماشاخانهها بیشتر از هفتههای قبل شد؛ نمایشهایی که گاهی با کمترین مخاطب روی صحنه میرود و گاهی مخاطبانش تنها نیمی از سالن نمایش را پر میکند. از میان نمایشهایی که این روزها با همه سختیها اجرا میشوند، نمایش «پردهخانه» گلاب آدینه بیشترین تماشاگر را در روزهای اول اجرا داشته است، نمایشی که با وجود مخالفت برخی از هنرمندان و گروههای نمایشی بهخاطر اتفاقات اخیر روی صحنه رفت.
آتشی که پر «پرده خانه» را هم گرفت
گلاب آدینه از جمله بازیگر و کارگردان تئاتری بود که تنه اغتشاشگران هم به او خورد تا جایی که او را تهدید به تعطیلی نمایش «پرده خانه» کردند، نمایشی که با هزاران زحمت برای اجرا آمادهاش کرده بود. او از انتقاداتی که بر او وارد شد، گفت: خیلی به من خرده میگیرند مبنی بر اینکه تئاتری که از نظارت و ارزشیابی دولت مجوز گرفته، چه تئاتری است. پاسخ من این است که تمام بزرگان ما نه در این دوره بلکه در تمام دورههای قبلی هم، در شرایطی مشابه کار کردهاند، هرگز در ایران شرایط برای کار هنری ایدهآل نبوده. همیشه بزرگان ما برای انجام کارهای خود از ادارات سانسور مجوز گرفتهاند، کتابهای خود را منتشر کردهاند، نمایش روی صحنه بردهاند و فیلم ساختهاند. اعتراض کردهاند، فریاد کشیدهاند ولی دوباره به کار ادامه دادهاند. آنان کار کردند تا ریشه هنر خشک نشود. آنان کار کردند و اعتراض و حرف خود را به وسیله همان کار هنری، مطرح کردند تا هنر در این مملکت نابود نشود.
آدینه با اشاره به یکی از رؤیاهای خود گفت: در آرزوی روزی هستم که جهانیانی که طرفدار و ستایشگر شجاعت و جسارت مردم ما هستند، ببینند مردم ایران همانطور که اعتراض و دادخواهی میکنند، هر شب سالنهای تئاترشان را هم پر از تماشاگر نگه میدارند. ببینید چه زیبا خواهد بود که در عین اعتراض و حقطلبی، فرهنگ و هنر در کشورمان متعالی و تئاتر و موسیقی و نمایشگاههای هنریمان برقرار باشد. نویسندگانمان در کار نوشتن و چاپ آثارشان باشند و زیست هنریشان در جریان باشد.این است که میماند. چون همه جنگها، ناآرامیها و... دیر یا زود به انجامی خوب یا بد میرسد. در این میان هنرمندان هستند که از دل همان وقایع، اثر هنری خلق میکنند و مثلاً بعدها میبینیم اثری که ۵۰ سال پیش، پنج سال تکفیر شده، حالا ارزشهای هنریاش قدر دانسته میشود.
همچنین شکرخدا گودرزی نویسنده و کارگردان نمایش «فرزند یک خنیاگرم» درباره چرایی اجرای تئاتر در شرایط کنونی، تأکید کرد: اگر به تئاتر به مانند دیگر مشاغل نگاه کنیم پس نباید تعطیل شود و تئاتر هم به مانند سایر مشاغل باید زندگی خود را ادامه دهد. ولی اگر نگاهمان به تئاتر تزیینی باشد در نتیجه این نظر مطرح میشود که در شرایط فعلی نباید تئاتر اجرا شود. او یادآور شد: این گفته بزرگان است که تئاتر به مانند نان ضرورت دارد پس تئاتر باید در همه شرایط ضرورت داشته باشد. در تمام دنیا این اتفاق افتاده و فعالیتهای هنری از جمله تئاتر در شرایط مختلف انجام شدهاند.
همچنین رامین پرچمی دیگر بازیگر تئاتر در خصوص اتفاقات اخیر گفت: با اینکه در اعتراضهای اجتماعی همیشه همراهی کردهام ولی با تعطیلی تئاتر بهشدت مخالفم.
پرچمی که پیشتر با بازی در نمایش «این آب آشامیدنی نیست» در سالن سپند روی صحنه بود، درباره استقبال تماشاگران از نمایشهای روی صحنه در مقطع اجتماعی فعلی توضیح داد: نمایش قبلیمان کمتر مورد استقبال قرار گرفت ولی خوشبختانه استقبال تماشاگران از نمایش «پنچری» خوب است. اگر در هر اجرا تمام صندلیهای سالن پر نشود ولی دستکم بیش از نیمی از ظرفیت آن پر خواهد شد. او با ابراز مخالفت با تعطیلی تئاتر در شرایط اجتماعی فعلی افزود: از اول هم با این نظر مخالف بودم. با اینکه در اعتراضات اجتماعی همیشه کنار مردم بودهام ولی با تعطیلی تئاتر بهشدت مخالف بودم و اصرار داشتم که حتماً تئاتر روی صحنه برود. اگر قرار بر اعتراض است، سالن تئاتر یکی از بهترین مکانها برای طرح اعتراضهای اجتماعی و حرف زدن درباره مسائل است.
چراغ سبز وزیر ارشاد برای از سرگیری فعالیتهای هنری
اواخر آذرماه بود که محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: نهادهای امنیتی به هیچوجه مشکلی ندارند، همه آنها از جمله شاک و شعام (شورای امنیت کشور و شورای عالی امنیت ملی) مرتب از ما پیگیری میکنند تا فعالیتهای هنری به صورت عادی برگزار شود و ما هم مشکلی نداریم.
وی درباره دعوتش از گروههای هنری در زمینههای مختلف سینما، تئاتر و موسیقی برای فعالیت و اجرا گفت: پرونده و کارنامه ما در بخش هنری روشن است. در ۴ ماه اول سال حجم مجوزهایی که داده شد و رویدادهایی که برگزار شد، با هیچ دورهای قابل مقایسه نیست.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ادامه داد: اتفاقی که رخ داده این است که عدهای اقتصاد هنر و معیشت هنرمندان را به بازیهای سیاسیشان گره زدهاند. تئاترها فعال هستند و درحال حاضر روی صحنه تئاترشهر و تماشاخانه سنگلج اجراهای نمایشی برگزار میشود.
وی دربارۀ اینکه تئاترشهر و تماشاخانه سنگلج سالنهای دولتی هستند اما اجراها در سالنهای خصوصی نیمهتعطیل هستند، بیان کرد: ما به خصوصیها هم مجوز دادهایم و مشکلی نداریم. یک زمانی مشکل از سمت ماست، میگوییم مجوز نمیدهیم، اجازه نمیدهیم اما در حال حاضر اصرار میکنیم که همه مجوز بگیرند و خودمان هم پیشقدم شدیم.
وی تأکید کرد: برخی هنرمندان تا میخواهند کار کنند یک لشکر مجازی فراهم شده میریزند در پیجشان و یا با تلفن آنها تماس میگیرند و شروع به دشنام و تخریب میکنند و اینها مانع فعالیت هنرمندان شده است.
از حرفهای وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی این چنین برداشت میشود که گروههای فشاری توسط شبکههای اجتماعی درست شدهاند که اجازه فعالیت عادیشان را نمیدهند.
البته باید گفت که سینما، تئاتر، موسیقی و همه بخشها از جمله مطبوعات و رسانهها فعالیت عادیشان را انجام میدهند.
همچنین فضای رسانهای سینما در آخرین روز از آذر، با خبر عجیبی مبنی بر اعمال ممیزی جدیدی مواجه شد که این ممیزی عجیب، هیچ محلی از اعراب ندارد.
عباس رافعی در گفتوگویی اعلام کرد که سازمان سینمایی به کارگردانانی که فیلم توقیفی دارند، مجوز تولید فیلم جدید را نمیدهد.
این کارگردان همچنین ادامه داد که بعد از دریافت پروانه ساخت برای فیلم سلوک، به او اعلام کردهاند بهدلیل آنکه یک فیلم توقیفی غیبت موجه دارد، فعلاً اجازه ساخت فیلم جدیدش را ندارد.
همچنین حبیب ایلبیگی معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی در پاسخ به ادعای عباس رافعی گفت: این خبر به هیچ عنوان صحت ندارد و مشخص نیست کارگردان به چه دلیلی، چنین اظهارنظری داشته است. طبیعی است که اگر هم بخواهیم چنین ممیزی را در پیش بگیریم، اصلاً به فیلم بعدی یک کارگردان، پروانه ساخت نمیدهیم چه برسد بهاینکه به کار بعدی آن کارگردان پروانه ساخت بدهیم و بعد اعلام کنیم که چون فیلم توقیفی دارد، اجازه ساخت فیلم بعدی خود را که پروانه ساخت قانونی هم دریافت کرده ، ندارد.
البته صحبت با چند کارگردانی که فیلمهای توقیفی در پرونده دارند نیز نشان میدهد که این موضوع صحت ندارد و سازمان سینمایی ضمن همکاری با این کارگردانان در زمینه تولیدات بعدی آنها، تمام تلاش خود را برای رفع مشکل فیلمهای قبلی آنان به عمل میآورد.
البته در این میان مهدی کوهیان تهیهکننده سینما و تلویزیون درباره وضعیت این روزهای سینما و رکود حاکم بر فضای تولید و اکران گفت: چندی پیش وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از هنرمندان دعوت کردند تا به فعالیتهای خود مانند گذشته ادامه دهند، اما من به آقای وزیر میگویم که در حال حاضر دو فیلم سینمایی دارم که در شورای پروانه نمایش وزارت ارشاد یکی به مدت هفت سال و دیگری به مدت چهار ماه باقی مانده و پروانه آن صادر نمیشود تا بتوانم آنها را اکران کنم.
این تهیهکننده سینما ادامه داد: در واقع باید گفت نیازی نیست از ما دعوت به ادامه فعالیت شود، چرا که اگر فضای کسب و کار تسهیل شود میتوانیم به فعالیت عادی خود ادامه دهیم. اگر مدیران فرهنگی تا قبل از این وظیفه خود را انجام میدادند، امروز این اندازه فضا بسته و راکد نبود تا کسی دست و دلش به کار نرود.
کوهیان گفت: فکر میکنم برای خروج از رکود فعلی هم این دولت است که باید پیشقدم شود و ابتدا کارهایی را انجام دهد. شرط این خروج این است که همه بتوانند کار و شغل خود را بدون محدودیت، سانسور و بدون الزام به پاسخگویی به نهادهایی که مدام در جهت مانعزایی حرکت میکنند نه مانعزدایی، ادامه دهند.
همچنین جمال ساداتیان تهیهکننده فیلم «برف روی کاجها» گفت: برخی از تصمیمات مدیران فرهنگی میتواند معادلات و ظرفیتهای اکران را به هم بزند و به همین دلیل شاهد فروش قابل اعتنایی در گیشه نیستیم. بیراه نیست اگر بگویم بسیاری از فیلمهایی که در حال حاضر میتوانند به گیشه سینما کمک کنند، توقیف هستند و با مشکلات بسیاری تا رسیدن به اکران مواجه خواهند بود؛ بنابراین برای تصمیمگیری درباره فروش بهتر فیلم در گیشه، باید برخی مشکلات از این قبیل را حل کرد.
هنوز هم یادمان نرفته است که در مقاطع گذشته شاهد کش و قوسهای مختلفی میان علما و هنرمندان و مسئولان در خصوص برگزاری کنسرتهای موسیقی و اجراهای تئاتر بودیم اما اتفاقات اخیر در کشور سبب شد تا تغییری در نگاه برخی از علما ایجاد شود تا جایی که آیتالله سید محمدمهدی حسینیهمدانی در خطبههای نمازجمعه 25 دی کلانشهر کرج درخصوص اجرای کنسرتها گفت: درخصوص اجرا و تعطیلی کنسرتها باید طبق قانون عمل کرد.
گیر کردن در سیکل بیتعقّلی
یا رودربایستی خشمگینانه
امیرعباس ستایشگر با بیان این مطلب که هیچ موزیسینی موافق تعطیلی موسیقی نیست، توضیح داد: انگار در یک رودربایستی خشمگینانه گیر کردهایم. بهنظرم این برگزاری کنسرت و فعالیت در حوزه موسیقی در وضعیت امروز در یک سیکل بیتعقل قرار گرفته که همه به هم نگاه میکنند. نباید گروهها از سوی افرادی که خودشان در آن سوی مرزها نشستهاند، تحت فشار قرار بگیرند. هر کسی باید در برگزاری کنسرتش آزاد باشد. مثل تئاتر که برخی گروهها تمایل به اجرا ندارند و برخی نمایش روی صحنه میبرند.
همچنین روزهای اول مهرماه بود که
حمید هیراد خواننده موسیقی پاپ با به اشتراک گذاشتن استوری در فضای مجازی بشدت از تمام کسانی که او را در فضای مجازی مورد فشار و آزار برای واکنش نشان دادن به اغتشاشات اخیر قرار می دهند، انتقاد کرد و در پیامی نوشت: روی حرفم کسانی است که با روبات و پیجهای فیک به من و دوستانم که خواننده، بازیگر و ورزشکار هستند و معلومه از طرف کی حمله میکنند و دور از جون مردمم، هر چیزی که لایق خودشون و خانوادهشون هست، رو به ما عنوان میدن. من نه سلبریتی هستم و نه هیچ کسی، منم مثل تک تک مردمم هستم فقط شغلم فرق میکنه همین...
و البته مصطفی راغب تنها خوانندهای بود که در روزهای ابتدایی وضعیت آشفته کشور (17 مهر ماه) در دو شب در یک اجرای ارگانی برای کارکنان «پالایشگاه نفت آبادان» کنسرت گذاشت و روی صحنه رفت.
تعطیلی، آبی به آسیاب اغتشاشگران
آیتالله سید محمدمهدی حسینیهمدانی تأکید کرد: جایی که ولنگاری شود و ارزشهای دینی نادیده گرفته میشود، پسندیده نیست و از باب امر به معروف و نهی از منکر همه مردم وظیفه دارند تذکر زبانی بدهند اما دستگاههای حاکمیتی و حکومتی موظف هستند جایی که منکر انجام میشود را تعطیل کنند؛ در اینجا معیار هم دریافت مجوز داشتن نیست، چرا که برخی مجوز را میگیرند و خلاف قانون عمل میکنند.
او از دستگاههای فرهنگی و اجرایی خواست در این زمینه نظارت بیشتری داشته باشند.
وی تأکید کرد: تعطیل کردن برخی از مراکز از باب جلوگیری از منکر است؛ داشتن مجوز دلیل برای انجام کار حرام نیست بنابراین باید نظارت کرد.
اکنون نیز اگر به دلیل اغتشاشات، تعطیلی کنسرتها بیشتر شود، بیش از آنکه اقدامی در جهت امنیت بیشتر تفسیر شود، آبی است که به آسیاب اغتشاشگران ریخته خواهد شد چرا که آنان از هرگونه تعطیلی عمومی استقبال کرده و آن را در جهت منافع مبارزاتی خود میبینند.
بهنظر میرسد همانطور که دیگر شغلها و حتی وضعیت زندگی مردم روال عادی خود را طی میکند، حالا وقتش رسیده است که با درایت مسئولان، هنرمندان عرصههای موسیقی و تئاتر و فیلم و سریال هم به روال عادی زندگی خود برگردند، به دور از حملههای اپوزیسیون.