دگرگونی اقلیم در مرز هشـــــــــــــدار

توان دانشگاه برای کنترل فرسایش مراتع، خاک می‌خورد

یکی از موضوعاتی که عموماً می‌شنویم این است که ایران کشور حاصلخیزی است آیا از منظر خاک‌شناسی این دیدگاه کلی پذیرفته است و آیا در این اقلیم وضعیت متمایزی به نسبت سایر کشورها مشاهده می‌شود؟
کشور ایران ماهیتاً کشوری با تنوع قابل توجه زیستی و اکولوژیکی است و طبیعتاً خاک به‌عنوان جزو جدایی‌ناپذیر چرخه زیستی نیز تنوع قابل توجهی در کشور ما دارد. الگوهای توزیع خاک در ایران بسیار متفاوت است. پوشش گیاهی غنی مناطق نیمه ‌گرمسیری ساحلی خزر توسط خاک‌های جنگلی غنی و حاصلخیز حمایت می‌شود. خاک‌های کوهستانی لایه‌های کم‌عمقی  روی سنگ بستر هستند که تحت ‌‌تأثیر فرسایش طبیعی، خاک‌های با بافت ریزتر را به داخل دره‌ها منتقل می‌کنند. نهشته‌های آبرفتی عمدتاً گچی هستند و بسیاری از آنها برای سفالگری استفاده می‌شوند. فلات‌های نیمه خشک بالای (900 متر) توسط خاک حاصلخیز پوشیده شده‌اند که از پوشش گیاهی حمایت می‌کند. خاک‌ها عمدتاً آهکی هستند و به طور متوسط سه تا چهار درصد ماده آلی دارند. خاک‌های شور و قلیایی در مناطق خشک به رنگ روشن مشاهده می‌شوند. تپه‌های ماسه‌ای از کوارتز سست و قطعاتی از مواد معدنی دیگر تشکیل شده‌اند و به جز جاهایی که توسط پوشش گیاهی پوشیده شده‌اند، تقریباً در حرکت و تحت ‌‌تأثیر بادهای شدید هستند. با توجه به اینکه اقلیم یکی از عوامل اصلی کنترل تشکیل خاک است، رژیم‌های اقلیمی‌خاک که تحت ‌‌تأثیر رطوبت خاک و دمای خاک تعریف شده‌اند، در سطوح مختلف سیستم‌های طبقه‌بندی خاک جای می‌گیرند. کشور ایران، با توجه به تنوع اقلیمی، وضعیت توپوگرافی (عارضه‌شناسی) و تحت ‌‌تأثیر فرایندهای تشکیل خاک در نقاط مختلف، دارای تنوع خاکی است و علاوه بر این عوامل، فعالیت‌های انسانی نیز در تنوع پوشش گیاهی هر منطقه، به تناسب نوع خاک مؤثر است. طبیعتاً خاک‌های کشور ما به لحاظ تنوع قابل توجه، دارای خصوصیات و ویژگی‌های منحصر به‌فرد شیمیایی، فیزیکی و بیولوژیکی هستند. برای مثال، جزیره هرمز که در خلیج فارس واقع شده، جزیره سواحل و خاک‌های رنگارنگ خوراکی است و باتوجه به ویژگی‌های منحصر به‌فرد خاک این منطقه، به‌عنوان مرکز مطالعات زمین‌شناسی شناخته می‌شود. همین‌طور خاک دشت مغان در استان اردبیل به‌عنوان یکی از حاصلخیزترین خاک‌ها در جهان مطرح است و اصطلاحاً به‌عنوان خاک چرنوزوم (خاک‌های سیاه با کربن آلی غنی) شناخته می‌شود که صرفاً در نقاط محدودی در دنیا موجود است.
بر این اساس چرا ما در برخورداری از زمین‌های کشاورزی مرغوب با کمبود مواجهیم؟
نباید این موضوع را نادیده گرفت که دستکاری‌های غیرتخصصی صورت گرفته و مدیریت نامطلوب و بهره‌برداری‎های نادرست، کیفیت خاک این مناطق را تحت ‌‌تأثیر قرار می‌دهد. ایجاد سیستم‌های صحیح زهکشی و آبیاری، استفاده مهندسی شده از کودهای شیمیایی و به حداقل رساندن استفاده از سموم و آفت‌کش‌های شیمیایی در راستای تحقق اهداف کشاورزی پایدار و رعایت تناوب کشت و آیش از عوامل مؤثر در مدیریت اکوسیستم‌های زراعی است که نیازمند نیروهای متخصص کارآمد است.
کشور ما حدود 165 میلیون هکتار خاک را دربرمی‌گیرد که از این میان 5/18 میلیون هکتار آن سطح زیرکشت را به خود اختصاص داده است. تقریباً 85 درصد از زمین‌های کشاورزی ایران در مناطق خشک و نیمه‌خشک واقع شده‌اند. این پرسش چند جمله‌ کلیدی مطرح شده در سمپوزیوم جهانی خاک‌های شور را که در اکتبر سال میلادی گذشته توسط فائو برگزار شد برای من یادآوری کرد: دانشمندان ‌‌تأثیرگذار دنیا در علوم خاک معتقدند که باید پذیرفت که خشکی و شوری جزو عوامل محدود‌کننده کشاورزی هستند، اما نباید به دید یک مشکل صرف به آنها نگاه کرد. ما باید تکنولوژی مدیریت خاک‌ها در کشورمان را تقویت کنیم و کشاورزی سنتی را به سمت کشاورزی پایدار مبتنی بر علم سوق دهیم. کشاورزی در مناطق خشک و نیمه‌خشک با منابع آب محدود، ویژگی‌ها و لازمه‌هایی دارد و بایستی تکنیک‌ها، ملاحظات و شیوه‌های مدیریتی خاص را برای انطباق‌پذیری هر چه بیشتر به منظور کشاورزی کارا و پایدار در مناطقی با چنین شرایط اقلیمی، از جمله ایران به کار بست تا حداکثر بهره‌وری را شاهد باشیم. داده‌های کلیدی، منعکس‌کننده پتانسیل بالای صنعت کشاورزی ایران به‌عنوان بزرگ‌ترین صادرکننده محصولات استراتژیک است. کشاورزی در ایران هزاران سال است که رواج داشته است. با توجه به محدود بودن اراضی زیر کشت و نیاز به توجه ویژه به اعمال شیوه‌های مدیریت پایدار، منابع خاک ایران دارای چالش‌های متعددی هستند که مواجهه با این چالش‌ها باید در برنامه توسعه پایدار کشور به طور ویژه مورد توجه قرار گیرد. این چالش‌ها شامل فقدان سیاست ملی مؤثر در خصوص حفاظت از خاک، تخریب زمین و بیابان‌زایی، (فرسایش، شوری، کاهش حاصلخیزی خاک و مواد آلی، جنگل‌زدایی، آلودگی خاک، وخامت شرایط فیزیکی و بیولوژیکی خاک و از بین رفتن تنوع زیستی خاک)، تغییر اقلیم، محدودیت منابع آب و تغییر کاربری اراضی است. برای مقابله با این چالش‌ها، تدوین و اجرای سیاست ملی حفاظت از خاک، ارتقای آگاهی عمومی ‌در مورد اهمیت منابع خاک، ارتقای کیفیت تحقیقات، ارائه نقشه‌های موضوعی مختلف خاک در مقیاس‌های مناسب، بهبود خدمات ترویجی و مشاوره‌ای کشاورزی و توانمندسازی کشاورزان، مشارکت خاک‌شناسان در حل چالش‌های پیش‌روی منابع خاک کشور و مشارکت و همکاری با سایر دانشمندان و صاحب‌نظران بایستی مورد توجه قرار گیرد. ما برای انجام مطالعات دقیق با هدف رفع چالش‌های موجود، نیاز به پایش دقیق منابع خاک کشور داریم و این پایش نیازمند تهیه نقشه‌های مختلف خاک در مقیاس مناسب است که داده‌برداری آنها به ابزارهای سخت‌افزاری و نرم‌افزاری مرتبط و تخصیص بودجه و امکانات کافی نیاز دارد.
به اعتقاد شما برای دستیابی به این ضرورت‌ها حداقل دانشگاه توانسته رسالت خود را به جا آورد؟
به نظر من دانشگاه‌ها باید با همکاری رسانه‌ها باتوجه به مقبولیت علمی‌شان در ارائه مستندات دقیق و قابل اعتماد، در آگاهی‌بخشی به عموم مردم جامعه در خصوص اهمیت خاک پیشگام و پیشرو باشند. اقداماتی در این زمینه به خصوص از طریق اساتید دانشگاه و انجمن‌های علمی- دانشجویی صورت گرفته است که البته تا نیل به نقطه ایده‌آل فاصله‌ بسیار دارد؛ چراکه فقط نمی‌توان به برگزاری چند نشست و برنامه‌ ترویجی و یا گرامیداشت روز جهانی آن هم یکبار در سال اکتفا کرد. آنچه که بیان شد قطعاً لازم است اما کافی نیست و باید بصورت کاملاً برنامه‌ریزی شده و پیوسته دنبال شود تا شاهد نهادینه شدن توجه به حفاظت از خاک و پاسداشت آن توسط عموم مردم جامعه و اعتقاد عملی به جمله‌  «سلامتی از مزرعه می‌آید» باشیم.
اگر بخواهید به مهم‌ترین نیاز فعلی کشور برای مقابله با تغییر اقلیم اشاره کنید چه دغدغه‌ای را در اولویت می‌دانید؟
بدون شک، یکی از شاخصه‌های اصلی مطالعه گذشته کره‌زمین و سیر تمدنی، مطالعه خاک است. مطالعات متعدد و ارزشمندی نشان داده‌اند که خاک‌های باستانی سرنخ‌هایی از زندگی اولیه روی زمین را نشان می‌دهند. برای مثال، براساس پژوهشی که در سال 2013 در مجله‌ Nature منتشر شد، اکسیژن 700 میلیون سال زودتر از آنچه قبلاً فکر می‌کردیم در جو ظاهر شده است و همین یافته، سؤالات جدیدی در مورد تکامل زندگی اولیه ایجاد کرد. دانشمندان در این پژوهش، با بررسی ترکیب شیمیایی خاک‌های با قدمت سه میلیارد سال در آفریقای جنوبی، غلظت‌های بسیار پایینی از اکسیژن اتمسفری را در آن اندازه‌گیری کردند. در همین راستا، پالئوسول‌ها (خاک‌های قدیمی)، با وجود اهمیت، در ایران کمتر مورد توجه قرار گرفته‌اند؛ اگرچه، رسوبات و شواهد فراوان و گسترده‌ای جهت مطالعه در این زمینه وجود دارد. از پالئوسول‌ها همینطور به‌عنوان نشانگرهای مهم تشخیص تغییرات اقلیمی‌ نیز یاد می‌شود. شناسایی و تفسیر پدولوژیکی پالئوسول‌ها در ایران هنوز در ابتدای راه است و نیازمند استفاده از داده‌هایی نظیر ایزوتوپ‌های پایدار، مغناطیس سنگ و یا نشانگرهای زیستی برای برآورد شرایط اقلیمی‌ و پوشش گیاهی در گذشته است. توصیف روابط زمانی زنجیره‌ای پالئوسول‌ها یا رابطه آنها با واحدهای فیزیوگرافی که به طور گسترده در نقشه‌برداری خاک‌های مدرن استفاده می‌شوند، یک چالش مورد توجه است.
همانطور که پیش‌تر هم مطرح شد، نقش دانشگاه‌ها و مراکز علمی‌ و همینطور رسانه بسیار مهم و موثر است. با توجه به اینکه موضوع آموزش و ترویج در حوزه محیط ‌زیست جزو حیاتی‌ترین و البته مغفول‌مانده‌ترین بخش‌های محیط ‌زیست در کشور ما است، برگزاری رویدادهای علمی- آموزشی مشترک در حوزه محیط ‌زیست با محوریت جوانان و دانشگاه‌ها بصورت کاملاً عملیاتی و کاربردی می‌تواند به‌عنوان یکی از اصلی‌ترین پیشنهادها مطرح شود. جوانان و دانشجویان بایستی برای عمل به مسئولیت اجتماعی خود، در مرکز این برنامه قرار گیرند، چراکه با درنظر گرفتن تجربیات موفق سایر کشورها، ‌‌تأثیر جوانان متخصص در ایجاد هم‌افزایی بین مردم و بومیان هر منطقه و نقش آنها در ایجاد حرکت‌ها و جریان‌های خودجوش با هدف فرهنگسازی برای اقدامات مؤثر در راستای حفاظت از خاک نباید نادیده گرفته شود. در این میان، استفاده از تکنولوژی و فناوری‌های نوین با بهره‌گیری از ظرفیت دانشگاه‌ها و مراکز پژوهشی نیز باید مورد توجه ویژه قرار گیرد.
در سال 2014، اساتید علوم خاک چندین دانشگاه مطرح در دنیا مطالعه‌ای را با عنوان «سؤالات پژوهشی اولویت‌دار در علوم خاک در قرن بیست و یکم» انجام دادند. در این مطالعه، 25 سؤال اساسی نیازمند پاسخ در دنیای علم خاک در موضوعات تخصصی مختلف باتوجه به چالش‌های حال حاضر این حوزه در سطح دنیا، مورد تأکید قرار گرفته‌اند. این سؤالات در دنیای پرشتاب علم که کشاورزی در حال ورود از کشاورزی پایدار و عبور از آن به مقطع جدیدی با عنوان کشاورزی احیاکننده است، هر روز در حال به‌روز شدن و بهینه‌سازی هستند. از نظر من، ما در قرن 21، در نقطه‌ای قرار گرفته‌ایم که بایستی دانشگاه‌ها را به سمت تولید علم نافع و انجام پژوهش‌های کاربردی دانش‌بنیان با هدف حل چالش‌ها و مسائل روز پیش ببریم. این مهم، در دانشگاه‌های تراز اول ایران، در حال انجام است؛ اما برای به انجام رسیدن آن در مقیاس دانشگاه‌های سطح کشور، نیازمند یک نگاه ویژه‌ دغدغه‌مندانه و تحولی در علوم خاک هستیم که البته پیش‌نیازهای متعددی را می‌طلبد و نیازمند ارتباط قوی‌تر دانشگاه با تصمیم‌گیران، سیاست‌گذاران، اهالی صنعت و اکوسیستم نوآوری در کشور است.
گفته می‌شود ایران رتبه نخست در فرسایش خاک را دارد. چه اقدام عاجلی را برای مواجهه با آن ضروری می‌دانید؟
تخریب محیط ‌زیست دارای ابعاد گسترده است و در حال حاضر نیز جزو مسائلی‌ است که در کانون توجه جهانی قرار گرفته است. منابع مختلف، تقسیم‌بندی‌های متنوعی در خصوص مسائل کنونی و معضلات محیط ‌زیست در سطح دنیا ارائه کرده‌اند که عمدتاً به این صورت بیان شده است: آلودگی آب، هوا و خاک؛ تغییرات اقلیمی‌ یا بحران اقلیم؛ گرمایش جهانی؛ جنگل‌زدایی و قطع درختان؛ افزایش بی‌رویه جمعیت؛ پسماندهای صنعتی و خانگی؛ باران‌های اسیدی؛ آسیب به لایه اوزون؛ مهندسی ژنتیک، پراکندگی مراکز شهری؛ آلودگی نفتی؛ از بین رفتن منابع طبیعی؛ بیابان‌زایی؛ تخریب و از بین رفتن زیستگاه‌ها؛ از بین رفتن تنوع زیستی و بحران آب.
تمرکز مراکز مختلف علمی‌ در سطح دنیا و همینطور توجه نهادهای مختلف تصمیم‌گیر هم‌اکنون به این سمت است. مثال بارز آن، کنفرانس جهانی تغییر اقلیم (COP27) است که به میزبانی مصر برگزار شد و همینطور کنفرانس جهانی تنوع زیستی (COP15) به میزبانی مونترال کانادا که هم‌اکنون در حال برگزاری‌ است و بزرگ‌ترین گردهمایی گروه‌های مختلف ذینفع برای حل معضل نگران‌کننده تخریب محیط ‌زیست است. با توجه به ارتباط تنگاتنگ محیط ‌زیست با زیست بشر و بقا و سلامت او، باید ملاحظات محیط ‌زیستی در تمامی‌ شئون و فعالیت‌ها به جد مورد تأکید و توجه قرار گیرند؛ به خصوص در موقعیت زمانی الان که ‌‌تأثیرات ویروس کرونا بر آلودگی محیط ‌زیست از نظر وارد کردن حجم عظیم پلاستیک غیرقابل تجزیه و مواد شوینده به چرخه زیستی غیر قابل انکار است.
در خصوص فرسایش خاک، فقط با یک کلیک در اینترنت به اخبار تکان‌دهنده‌ای می‌رسیم. «رتبه‌ اول فرسایش خاک در جهان!» که بدون شک مهم‌ترین عامل آن نبود مدیریت مناسب است. در حال حاضر سطح وسیعی از مراتع مناطق خشک و نیمه‌خشک کشور در مواجهه با فرسایش شدید آبی و یا بادی قرار دارند. اینجاست که بایستی سیاست‌های محدود با رویکرد اجتماعی و اقتصادی و با هدف ارائه مشوق‌های موردنیاز به کشاورزان انجام شود تا مدیریت و همراهی با اجرای پروژه‌های کنترل فرسایش خاک را در اولویت قرار دهند. فرسایش خاک در اراضی دیم و آبی یک پدیده رایج است و عدم خاکورزی مناسب، تناوب زراعی نامناسب و نبود اقدامات حفاظتی را می‌توان از عوامل مهم ایجاد آن برشمرد.