بازتعریف یک چالش قدیمی

چرا احیای نقش حاکمیتی NPC ضرورت امروز صنعت است؟

پتروشیمی، صنعتی مولد است که با تکیه بر دانش و فناوری نوین و ایجاد بازارهای متنوع مصرف نوظهور، توانسته مسیر و جایگاه نوینی را در بین صنایع دنیا برای خود تثبیت کند؛ به ‌نحوی که بعضی از شرکت‌های پیشرو چند ملیتی در جهان توانسته‌اند بدون داشتن خوراک و مواد اولیه در کشورهای متبوع خود مانند آلمان و ژاپن، اثر قابل توجهی در رشد اقتصاد کشور خود داشته باشند. در این راستا، مدیریت خوراک و مواد مورد نیاز و استفاده بهینه از این منابع در حصول موفقیت‌های اقتصادی نقش برجسته‌ای داشته است.

منصور  معظمی

کارشناس ارشد اقتصاد انرژی

در سال‌های اخیر، بخش قابل توجهی از مباحث مربوط به آینده صنعت پتروشیمی ایران حول محور «کمبود خوراک» و پیامدهای آن متمرکز بوده است. گویی نبود خوراک یا کاهش تخصیص آن، به‌تنهایی عامل اصلی کند شدن توسعه و کاهش بهره‌وری در این صنعت است. پرسش اصلی این است: آیا مشکل امروز پتروشیمی ایران واقعاً کمبود خوراک است یا فقدان حکمرانی مؤثر و برنامه‌ریزی مبتنی بر مزیت؟
برای پاسخ به این پرسش، باید ریشه‌های توسعه این صنعت را بازخوانی کرد. تجربه جهانی و نیز طراحی اولیه صنعت پتروشیمی ایران نشان می‌دهد که توسعه این صنعت بر چهار محور کلیدی استوار است: فناوری، منابع مالی، نیروی انسانی و خوراک. هر چهار محور لازم‌اند، اما هیچ‌کدام به‌تنهایی کافی نیستند. از این منظر، چالش خوراک تنها زمانی معنا پیدا می‌کند که در بستر این چهارگانه ارزیابی شود.
۱- فناوری؛ زیربنای توسعه‌ای که کمتر دیده شد
نخستین و بنیادی‌ترین عامل توسعه صنعت پتروشیمی، فناوری است؛ فناوری به معنای مجموعه‌ای از دانش فنی، تجهیزات و مدیریت. در سال‌های گذشته، تمرکز سیاستی بر توسعه کمّی، ساخت واحدهای جدید و افزایش ظرفیت تولید بوده است. اما مزیت رقابتی پایدار نه از تعداد واحدها، بلکه از توان نوآوری، بهبود راندمان، کاهش هزینه و تولید محصولات با ارزش افزوده بالا ناشی می‌شود؛ امکانی که تنها با فناوری و تسلط به فرآیند حاصل می‌شود.
فناوری دارای چهار بُعد اساسی است: اول، دانش فنی که ماهیت و مسیر زنجیره ارزش را تعیین می‌کند؛ دوم، فرآیندها؛ سوم، تجهیزات و زیرساخت‌های مدرن که بهره‌وری و پایداری تولید را تضمین می‌کند و چهارم، مدیریت و ساختار سازمانی چابک که امکان تصمیم‌گیری به‌موقع و کم‌هزینه را فراهم می‌سازد.
در بسیاری از نقاط صنعت، ضعف در بعد سوم یعنی ناکارآمدی فرآیندی و ساختارهای بوروکراتیک، سبب کاهش کارآیی و ایجاد هزینه‌های پنهان شده است. سازمان‌های فربه، کند و ناسازگار، نه‌تنها مزیت ایجاد نمی‌کنند بلکه تبدیل به «ضد انگیزه» برای متخصصان و مانع توسعه واحدها می‌شوند.

۲- منابع مالی؛ گلوگاه دائمی یک صنعت سرمایه‌بر
عامل دوم، تأمین مالی است؛ عنصری که در تحلیل‌های روزمره کمتر دیده می‌شود، اما در عمل، تعیین‌کننده‌ترین چالش توسعه است. پتروشیمی صنعتی است با سرمایه‌گذاری اولیه بسیار سنگین و دوره بازگشت طولانی. بدون نظام مالی پایدار، صندوق‌های توسعه‌ای پویا، مدل‌های نوین تأمین مالی و مشارکت‌های واقعی خارجی، توسعه این صنعت در عمل امکان‌پذیر نیست. در یک دهه اخیر، بی‌ثباتی اقتصادی، تحریم، نوسانات بازار ارز و ضعف نظام بانکی سبب شده است که بخش قابل توجهی از پروژه‌ها در نیمه‌راه متوقف شوند، یا به‌صورت ناقص اجرا شوند و در نهایت به واحدهای کم‌بازده تبدیل شوند.
مشکلات امروز برخی واحدها، از کمبود سرمایه در گردش تا ناتوانی در خرید کاتالیست، ناشی از همین ضعف ساختاری است. بدون اصلاح این گلوگاه، هیچ میزان خوراکی نمی‌تواند موتور توسعه را روشن نگه دارد.

۳- نیروی انسانی؛ سرمایه‌ای که پشتیبان توسعه پایدار است
نیروی انسانی متخصص، باانگیزه و دارای امنیت شغلی عامل سوم است. در ابتدای توسعه صنعت پتروشیمی، بخش مهمی از موفقیت‌ها مرهون نسل متخصصانی بود که با انگیزه و با شرایط کاری امن، درگیر توسعه‌های بزرگ شدند. اما امروز، با پیچیده‌تر شدن شرایط اقتصادی و اجتماعی، دغدغه‌های شغلی، عدم ثبات و محدود شدن مسیر رشد شغلی، بخش مهمی از توان و تمرکز نیروی انسانی را تحلیل برده است.
وقتی فضای کاری نتواند آرامش و اعتماد لازم را فراهم کند، نوآوری نیز شکل نمی‌گیرد. در بسیاری از تجربیات جهانی، منابع انسانی رکن اول توسعه تلقی می‌شود؛ اما در کشور ما، این رکن کمتر مورد توجه سیاستی قرار گرفته است.

۴- خوراک؛ مهم اما نه عامل اصلی
خوراک چهارمین عامل در توسعه پتروشیمی است؛ بی‌تردید عاملی مهم، اما نه تعیین‌کننده مطلق. در طراحی اولیه توسعه صنعت پتروشیمی ایران در اواخر دهه ۷۰ و اوایل ۸۰، بر اساس مزیت‌های نسبی و مطلق، دو قطب اصلی در عسلویه و ماهشهر شکل گرفت. فراوانی خوراک گازی، وجود بنادر، دسترسی به آب و زیرساخت‌های پشتیبان، دلیل اصلی این تمرکز بود. در ۲۵ سال گذشته، بخش مهمی از ظرفیت پتروشیمی ایران بر همین پایه رشد یافت. اما واقعیت این است که حتی در نبود خوراک فراوان، صنعت پتروشیمی در بسیاری از کشورها توسعه‌یافته است. نمونه‌هایی مانند کره جنوبی، ژاپن، چین و برخی کشورهای اروپایی نشان می‌دهد که با تمرکز بر تولید محصولات با ارزش افزوده بالا و تسلط بر دانش فنی، می‌توان خوراک را خرید و صنعت را رقابتی نگه داشت. بنابراین، نگرانی از نبود خوراک، اگر با ضعف فناوری و حکمرانی همراه باشد، به نگرانی واقعی تبدیل می‌شود؛ اما در صورت اصلاح ساختارها، این نگرانی قابل مدیریت است.

توسعه بی‌ضابطه‌؛ عامل اصلی برهم‌خوردن توازن خوراک
بخش مهمی از چالش امروز توازن خوراک، حاصل واگذاری‌های بدون ساختار، توسعه‌های پراکنده، صدور مجوزهای بی‌هدف و نبود تولیت واحد در صنعت است. در دهه‌های اخیر، بخش قابل توجهی از طرح‌ها بدون توجه به مزیت‌های منطقه‌ای، ظرفیت خوراک، نیاز زنجیره ارزش یا اقتصاد سرمایه‌گذاری تصویب شده‌اند. نتیجه آن، انباشت طرح‌های کم‌بازده، پراکندگی جغرافیایی و عدم تکمیل زنجیره ارزش است. به‌علاوه، مجتمع‌هایی که محصولات میانی را خارج از چهارچوب عرضه می‌کنند یا از زنجیره ارزش منحرف می‌شوند، ساختار رقابت و توازن عرضه و تقاضا را دچار اختلال کرده‌اند، به بیان ساده: کمبود خوراک، بیشتر نتیجه بی‌انضباطی در توسعه است تا کمبود واقعی محصول.

راهکارها: بازگشت به حکمرانی و تمرکز بر مزیت رقابتی
۱- تولیت و نقش حاکمیتی شرکت ملی صنایع پتروشیمی باید احیا شود. این شرکت باید به‌عنوان نهاد سیاست‌گذار، تنظیم‌گر و ناظر عمل کند، نه به‌عنوان یک شرکت‌دار. هیچ طرح جدیدی نباید بدون تأیید جامع شرکت ملی صنایع پتروشیمی در زمینه تأمین خوراک، جایگاه آن در زنجیره ارزش، بازده اقتصادی و مزیت منطقه‌ای آغاز شود.
۲- طرح‌هایی که بازگشت سرمایه کمتر از ۲۰ درصد دارند، بویژه پروژه‌های متانول و اوره در صورتی که پیشرفت فیزیکی آنها زیر ۲۵ تا ۳۰ درصد است، باید متوقف شوند؛ زیرا ادامه این پروژه‌ها تنها منجر به اتلاف منابع مالی کشور می‌شود.
۳- تخصیص، تبادل و فروش محصولات میانی باید تحت نظارت سخت‌گیرانه شرکت ملی صنایع پتروشیمی انجام شود. هرگونه عرضه خارج از ضابطه، منجر به فروپاشی زنجیره ارزش می‌شود.
۴- تولید محصولات با ارزش افزوده بالا باید به راهبرد اصلی آینده صنعت پتروشیمی تبدیل شود. در این مسیر، تمرکز شرکت ملی صنایع پتروشیمی باید بر توسعه دانش فنی، خرید فناوری، مهندسی معکوس و همکاری‌های فناورانه قرار گیرد. وقتی دانش فنی ایجاد شود، دسترسی به خوراک تسهیل و مزیت رقابتی واقعی خلق می‌شود.
۵- بدون پیوند با اقتصاد جهانی، نه سرمایه لازم تأمین می‌شود، نه فناوری پیشرفته و نه بازارهای پایدار. صنعت پتروشیمی ایران برای بقا و رقابت در دهه آینده ناگزیر به اصلاح سیاست‌های کلان و گشودن مسیر تعاملات بین‌المللی است.

جمع‌بندی
صنعت پتروشیمی ایران امروز نه از کمبود خوراک، بلکه از ضعف مدیریت، فناوری و برنامه‌ریزی یکپارچه رنج می‌برد.
اگر ساختارها اصلاح شود، توسعه بر اساس مزیت‌های واقعی انجام گیرد و تمرکز بر تولید محصولات با ارزش افزوده بالا قرار گیرد، خوراک نیز قابل مدیریت خواهد بود. اما در غیاب این اصلاحات، حتی وفور خوراک نیز تضمین‌کننده توسعه نخواهد بود. 