گفتمان فرهنگی در دولت پزشکیان تغییر کرد

همدلی با هنرمندان

[سعید اسدی

[  مدیرکل هنرهای نمایشی

با استقرار دولت چهاردهم، اگر بخواهیم به طور کلی رخدادهایی که برای هنر و به طور خاص برای تئاتر رخ داده را بررسی کنیم، باید ابتدا به آن گفتمانی اشاره کنیم که در دولت پیشین، در معاونت امور هنری جاری بود. گفتمانی که در آن، گویی معاونت امور هنری خود را برابر با کل نظام می‌دانست و به صراحت از جانبداری هنرمندان فاصله می‌گرفت. همین امر باعث می‌شد شکاف و فاصله هرچه بیشتر دیده شود و وسعت  پیدا کند.
اما اکنون با تغییر دولت، این‌طور به نظر می‌رسد که این گفتمان تغییر پیدا کرده است: جانبداری از هنرمندان و نزدیک کردن حاکمیت به خواست آنان و دست‌کم گشودن راهی برای اینکه صدای هنرمندان نسل‌های متفاوت با سلایق گوناگون شنیده شود، مشهود و کاملاً قابل توجه است.
اینکه هنرمندان بتوانند برخلاف تنگ‌نظری‌ها و سلیقه‌هایی که به‌گونه‌ای تنگ‌نظرانه، فرصت را بر فعالیت هنرمندان با تنوع فکری مختلف می‌بست به فعالیت خلاقه خود بپردازند، موضوع مهمی است که دست‌کم تلاش و کوشش انجام شده برای آن در حوزه هنر دولت فعلی کاملاً مشهود است؛ به عنوان مثال می‌توان به گشودن فضایی فاقد سخت‌گیری‌های سرسختانه اشاره کرد که به شکل پنهان و آشکار در گذشته هنرمندان را در تنگنا 
قرار می‌داد.
بر مبنای شرایط کنونی می‌توان گفت که بازگشت بسیاری از چهره‌هایی که یا خودخواسته و به‌قهر از دنیای صحنه فاصله گرفته بودند و یا به قهر و غضب پنهان و آشکار حاکمیت ناگزیر بودند از صحنه دور بمانند، اکنون فرصت کار پیدا کرده‌اند.
این طور به نظر می‌رسد که اگر همین تغییر گفتمان که شامل، جانبداری از هنرمندان، ضابطه‌مند کردن شرایطی که سلایق و خواسته‌های فراقانونی را کاهش دهد، فرصت‌سازی برای مشارکت هنرمندان در تصمیم‌سازی‌ها و نزدیک کردن تصمیم‌سازی دولتی تئاتر به انجمن‌ها، جامعه مدنی و همچنین اصنافی که حاکم و حاضر در دنیای هنر هستند ادامه پیدا کند، می‌توان به آینده تئاتر کشور امیدوار بود. مواردی که اشاره شد، مزایایی است که دست‌کم دولت جدید بر آنها تأکید دارد.
اگرچه با مقاومت‌های گوناگونی برای تحقق این اتفاقات روبه‌رو هستیم، اما همین که چنین اراده‌ای وجود دارد و حتی تلاش‌های سرسختانه‌ای برای مقابله با موانع در جریان است، ارزش آن را دارد که بگوییم اگر این دولت نبود، اکنون ما در تداوم همان گفتمان گذشته در چه شرایطی قرار می‌گرفتیم.
گمان می‌کنم تداوم آن گفتمان دور از جانبداری هنرمندان، به احتمال زیاد می‌توانست به انسداد یا حتی به فرسودگی توان و روان هنرمندان منجر شود و دنیای هنر و امکانات آن را در اختیار معدود افراد همسو قرار دهد.