دیگر احساس بی‌صدایی نمی‌کنند

انتخاب پزشکیان نقطه عطف در مناسبات اجتماعی بود

[روح‌الله ساعی

[  جامعه‌شناس و فعال اجتماعی

ایران در سال‌های اخیر در میانه‌ بحران‌های اقتصادی و اجتماعی بیش از هر زمان دیگری نیازمند مدیریتی بود که هم صدای مردم و هم توانایی عبور دادن کشور از دشواری‌ها را داشته باشد. انتخاب دکتر مسعود پزشکیان به ریاست‌جمهوری، نه فقط یک رویداد سیاسی، بلکه نقطه ‌عطفی در جامعه‌شناختی بود. او با سابقه پزشکی و نمایندگی مردم، با زندگی ساده و سخنان صریح و با ترکیب تجربه مدیریتی و تعلق اجتماعی، توانست بخشی از جامعه را که احساس بی‌صدایی می‌کردند، امیدوار کند. پرسش اینجاست که اگر او رئیس‌جمهور نمی‌شد، ایران چه مسیری را طی می‌کرد؟
پزشکیان بیش از آنکه صرفاً به‌عنوان نماینده یک قوم یا منطقه مطرح باشد، خود را نماد عدالت و اصلاحات معرفی کرد. این ویژگی به او امکان داد در سال اول ریاست‌جمهوری، انرژی سیاسی‌اش را به سمت مسائل کلان اقتصاد و سیاست خارجی معطوف کند. در حوزه اقتصادی، مهم‌ترین چالش همان ناترازی‌های ساختاری بوده؛ بویژه در بخش انرژی که سال‌ها انباشته شده است. کسری میان مصرف و تولید، وابستگی بالا به نفت و فرسودگی شبکه‌ها، دولت را با دشواری بزرگی روبه‌رو کرد. پزشکیان کوشید این مسأله را نه صرفاً فنی که به زبان اجتماعی توضیح دهد و از مردم بخواهد با اصلاح الگوی مصرف همراهی کنند؛ پیامی که اگر او نبود، احتمالاً کمتر شنیده می‌شد.
در سیاست خارجی، دولت پزشکیان با رویکردی متوازن تلاش کرد هم از تنش‌های پرهزینه دوری و هم جایگاه منطقه‌ای ایران را تثبیت کند. پرونده دالان زنگزور میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان یکی از نمونه‌های برجسته بود. موضع ایران در این موضوع روشن شد: احترام به تمامیت ارضی ارمنستان و مخالفت با تغییرات اجباری مرزی. این سیاست نشانه‌ای از عقلانیت و نگاه راهبردی بود؛ زیرا مانع شد ایران درگیر رقابت‌های پرمخاطره شود و همزمان پیام توازن و احترام به قواعد بین‌المللی را به جهان مخابره کرد. در کنار آن، پیگیری روابط نزدیک‌تر با همسایگان و بازیگران جهانی برای جامعه داخلی، نشانه‌ای از امکان ثبات و تعامل بود.
اما مهم‌ترین آزمون دولت تازه‌کار، بحران امنیتی بزرگ یعنی جنگ تحمیلی ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی علیه ایران بود. در این بزنگاه حساس، پزشکیان نشان داد مدیریت بحران صرفاً به معنای تصمیم نظامی نیست، بلکه شامل مدیریت جامعه و افکار عمومی نیز می‌شود. او از یک ‌سو با هماهنگی کامل نهادهای نظامی، پاسخ قاطع به تهدیدها داد و از سوی دیگر با گفتار آرام‌بخش و تأکید بر وحدت ملی، مانع شد جامعه به ورطه اضطراب و واگرایی فروغلتد. این ترکیب عقلانیت و اقتدار، نمونه‌ای از مدیریت توأمان «سخت» و «نرم» بود که کشور را از آسیب‌های اجتماعی ناشی از جنگ حفظ کرد.
پزشکیان در همین دوران بنابر رابطه نزدیک و مثبت با رهبری نظام کوشید هماهنگی میان سه قوه را افزایش دهد. او بارها تأکید کرد حل مشکلات بزرگ اقتصادی و اجتماعی بدون همکاری دولت، مجلس و قوه قضائیه ممکن نیست. این رویکرد از منظر جامعه‌شناسی سیاسی تلاشی برای کاهش اصطکاک‌های درون‌حکومتی و تقویت اعتماد عمومی به کارآمدی ساختار قدرت بود.
از دیگر حوزه‌هایی که در سال اول ریاست‌جمهوری پزشکیان توجه ویژه‌ای یافت، مسأله آموزش و آموزش‌وپرورش بود. او تصریح کرد، توسعه پایدار از مسیر تربیت نسل آگاه، مسئول و خلاق می‌گذرد. دولت در این زمینه با ارتقای منزلت معلمان، بازنگری در محتوای درسی و توجه به عدالت آموزشی، کوشید بخشی از اعتماد از دست‌ رفته جامعه فرهنگی را بازگرداند. نگاه پزشکیان به آموزش، نه نهادی صرفاً خدماتی که زیربنای توسعه فرهنگی، اقتصادی و سیاسی کشور است؛ زیرا جامعه‌ای که سرمایه انسانی توانمند پرورش دهد، در عرصه‌های دیگر نیز پیشرفت می‌کند. اگر این مسیر تداوم یابد، می‌تواند بنیانی محکم برای تقویت انسجام اجتماعی و افزایش توان رقابتی ایران در سطح منطقه و جهان باشد.
همچنین باید به نگاه پزشکیان در بهره‌گیری از دانش و ظرفیت‌های علمی کشور اشاره کرد. او معتقد است اتکای صرف به منابع طبیعی، ایران را آسیب‌پذیر می‌کند و تنها راه برون‌رفت پایدار، تبدیل سرمایه علمی به سرمایه ملی است. تأکید بر پژوهش‌های کاربردی، حمایت از دانشگاه‌ها و به‌کارگیری نخبگان در تصمیم‌گیری‌های کلان، از جمله سیاست‌هایی است که در بلندمدت می‌تواند آثار عمیق بر توسعه بر جای بگذارد. استمرار این مسیر، ایران را قادر می‌سازد با تکیه بر دانش بومی، در اقتصاد مقاوم‌تر شود و در سیاست خارجی دست برتر بیابد.
جامعه ایران البته همچنان متکثر است؛ تنوع قومی، زبانی و مذهبی از ویژگی‌های تاریخی این سرزمین به‌ شمار می‌رود. یکی از پیام‌های مهم ریاست‌جمهوری پزشکیان، همین بود که می‌توان در عین تفاوت‌ها، بر وفاق و وحدت ملی تأکید کرد. اشاره‌های او به لزوم احترام به فرهنگ‌ها و زبان‌های مختلف و در عین حال برجسته‌ کردن هویت مشترک ایرانی، پیام همزیستی را به سطح گفتمان رسمی آورد.
یک سال اول دولت نشان داد هرچند مشکلات، عمیق و ریشه‌دارند، اما امکان شکل‌گیری زبان جدیدی در سیاست وجود دارد. این زبان در اقتصاد بر واقعیت سخت ناترازی‌ها تأکید، اما مردم را به مشارکت دعوت می‌‌کند؛ در سیاست خارجی بر تعامل و عقلانیت پای می‌فشارد و در امنیت، از جمله در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، هم اقتدار نشان می‌دهد و هم آرامش اجتماعی را حفظ می‌کند. در سطح نهادی نیز بر همکاری و وحدت میان قوای مختلف تأکید دارد.
ریاست‌جمهوری مسعود پزشکیان تاکنون نشان داده است حتی در شرایط دشوار، می‌توان با ترکیب عقلانیت، عدالت‌خواهی، توجه به تنوع اجتماعی، اولویت‌بخشی به آموزش، بهره‌گیری از دانش و همکاری نهادی، مسیری متفاوت گشود. تجربه یک‌ساله گذشته یادآور شد امید اجتماعی اگر به ‌درستی مدیریت شود، می‌تواند به اعتماد و اصلاحات پایدار بینجامد. آینده هنوز پر از چالش است، اما انتخاب پزشکیان راهی تازه گشوده که در آن عقلانیت و وحدت جایگزین شعارهای تکراری شده است و همین تغییر، چشم‌انداز پیش ‌روی ایران را امیدوارکننده‌تر می‌کند.