آرام‌بخش بازار سیاست ایران

پزشکیان، نماد فرصتی برای بازگرداندن امید به جامعه است

[طاهره رستمی

[ جامعه‌شناس و مدرس دانشگاه

انتخاب دکتر مسعود پزشکیان به ریاست‌جمهوری، بیش از یک تغییر مدیریتی ساده است. این انتخاب، نشانه‌ای است از تمایل جامعه به اعتدال، گفت‌وگو و همبستگی و پیامی روشن به سیاستمداران و مردم که خواست عمومی به سوی آرامش، تعامل و امید حرکت می‌کند. پرسش بنیادین اما این است که اگر او رئیس‌جمهور نمی‌شد، چه پیامدهایی می‌توانست برای کشور داشته باشد؟ این پرسش تنها یک فرضیه نظری نیست، بلکه راهی است برای درک اهمیت انتخابی که نه تنها بر سیاست داخلی، بلکه بر فضای اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاست خارجی کشور تأثیرگذار است. دکتر مسعود پزشکیان شخصیتی است که ترکیبی از تجربه اجرایی، دانش تخصصی و شناخت دقیق از سازوکارهای قانونی کشور را با خود دارد. او نه تنها سابقه نمایندگی مردم تبریز در مجلس شورای اسلامی را دارد، بلکه در جایگاه نایب‌رئیسی مجلس و وزارت بهداشت نیز خدمت کرده است. این پیشینه به او امکان می‌دهد تا با نگاه عمیق به نیازهای جامعه و سازوکارهای اجرایی، نه تنها سیاست‌ها را تدوین، بلکه بتواند در عمل آنها را پیاده‌سازی نیز بکند. سادگی رفتاری، صراحت گفتار و نزدیکی به مردم، از جمله ویژگی‌هایی است که او را از بسیاری از سیاستمداران متمایز و اعتماد عمومی را که در سال‌های اخیر آسیب دیده، بازسازی می‌کند. اگر او رئیس‌جمهور نمی‌شد، بخش بزرگی از این سرمایه اجتماعی از دست می‌رفت و شکاف اجتماعی و سیاسی می‌توانست عمیق‌تر شود.
یکی از مؤلفه‌های برجسته حضور او، توانایی ایجاد وفاق ملی در برابر شکاف‌های سیاسی است. در دوره‌ای که سیاست ایران با دوگانگی‌ها و تنش‌های شدید روبه‌رو است، پزشکیان به عنوان یک چهره میانه‌رو و متعادل، می‌تواند پلی میان جناح‌های مختلف برقرار کند. نبود او می‌توانست منجر به تندروی بیشتر، کاهش مشارکت سیاسی و افزایش تنش‌های اجتماعی شود. تجربه تاریخی نشان داده است که رشد افراط‌ گرایی در عرصه سیاست، هزینه‌های سنگینی بر جامعه تحمیل و فرصت گفت‌وگو و اصلاح تدریجی را محدود می‌کند. حضور پزشکیان به معنای بازگرداندن گفت‌وگو به متن سیاست و ایجاد فضایی برای تعامل سازنده است.
تجربه گسترده او در مجلس، شناخت روحیات نمایندگان و آشنایی با قوانین، یک مزیت بزرگ برای کاهش اصطکاک میان قوه مجریه و مقننه است. در سال‌های گذشته، بارها شاهد کندی در تصویب قوانین و چالش‌های اجرایی بوده‌ایم که نتیجه اختلاف میان دولت و مجلس بوده است. حضور پزشکیان در رأس دولت، این خطر را کاهش می‌دهد و امکان اجرای برنامه‌های توسعه‌ای را با انسجام بیشتری فراهم می‌آورد. نبود او می‌توانست به افزایش اصطکاک و کاهش اثرگذاری سیاست‌ها بینجامد و مسیر توسعه کشور را با چالش‌های جدید مواجه کند.
امید اجتماعی و سرمایه نمادین، یکی دیگر از وجوه اهمیت ریاست‌جمهوری اوست. جامعه ایران در سال‌های اخیر با کاهش امید و بی‌اعتمادی به آینده مواجه شده است. پزشکیان با سادگی، بی‌پیرایگی و صداقت، توانسته بخشی از این امید را بازسازی کند. او نه تنها وعده می‌دهد، بلکه به دلیل سابقه اجرایی و تجربه نمایندگی مردم، قابلیت دنبال کردن وعده‌ها و تبدیل آنها به اقدامات عملی را دارد. اگر او رئیس‌جمهور نمی‌شد، بخش زیادی از جامعه، بویژه جوانان و طبقات متوسط، احساس می‌کردند که صدایشان شنیده نمی‌شود و این سرخوردگی می‌توانست به کاهش مشارکت اجتماعی و تضعیف سرمایه اجتماعی منجر شود. حضور او، پیام روشنی به مردم ارسال می‌کند؛ هنوز امکان اصلاح تدریجی، اعتدال و مدیریتی همسو با منافع جامعه وجود دارد. انتخاب پزشکیان نماد فرصتی است برای بازگرداندن امید، افزایش مشارکت مردم و تقویت سرمایه اجتماعی که مسیر کشور را به سوی ثبات و وفاق ملی هموار می‌کند.
 در عرصه سیاست خارجی نیز پزشکیان همواره رویکردی میانه‌رو و تعاملی داشته است. اگرچه تصمیم‌گیری‌های کلان در حوزه هسته‌ای و سیاست خارجی در سطح حاکمیت انجام می‌شود، اما نقش رئیس‌جمهور در ایجاد فضای گفت‌وگو و تعامل با جهان غیرقابل انکار است. نبود او می‌توانست زمینه‌ساز قدرت‌گیری جریان‌های تندرو در سیاست خارجی شود و تنش‌ها و فشارهای اقتصادی را تشدید کند. حضور او دست‌کم در سطح نمادین، پیام تمایل به تعامل و کاهش تنش را به جامعه جهانی ارسال می‌کند و نشان‌دهنده جهت‌گیری به سوی تدبیر و گفت‌و‌گو است.
از نگاه جامعه‌شناسی سیاسی، سرمایه نمادین یک مدیر اهمیت بسیاری دارد. سادگی رفتاری، دوری از تجمل و نزدیکی به مردم، باعث ایجاد اعتماد فرهنگی و اجتماعی می‌شود. پزشکیان این ویژگی‌ها را دارد و توانسته بخشی از شکاف میان مردم و حاکمیت را پر کند. نبود او می‌توانست شکاف‌ها را عمیق‌تر کرده و زمینه بی‌ثباتی اجتماعی و سیاسی را فراهم کند. پرسش «اگر پزشکیان رئیس‌جمهور نمی‌شد» تنها یک پرسش فرضی نیست، بلکه راهی است برای فهم اهمیت انتخاب جامعه ایران و پیامدهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی آن به مردم ایران، باید گفت: «بیایید به رئیس‌جمهور فرصت دهیم. نگاه به چهره او، صداقت، ایمان و اخلاص در خدمت به مردم را آشکار می‌کند. لبخندهایش گاهی از سر شور و ذوق واقعی برای خدمت و گاهی برای حفظ روحیه و اقتدار کشور است؛ نشانه مدیری که دل در گرو مردم دارد و می‌داند سیاستمداری واقعی نیازمند صبر و آرامش است. اجازه بدهیم پزشکیان با تمام تجربه و شناختش، خدمت واقعی و بی‌وقفه ارائه دهد. سم‌پاشی‌ها و تردیدهای زودهنگام نه تنها کمکی نمی‌کنند، بلکه روند اصلاحات و انسجام اجتماعی را کند می‌سازند. اگر جای او بودیم، می‌دانستیم که شرایط دشوارتر از آن است که بتوان تغییرات اساسی را به راحتی ایجاد کرد، اما او توانسته انسجام و وفاق میان مردم را حفظ کند و امید را زنده نگه دارد. به ویژه در میان جوانان، باید اجازه دهیم کاری که از دستش برمی‌آید برای این سرمایه‌های اجتماعی کشور انجام دهد. او نماینده نسلی است که چشم به آینده دارد و پایبند ارزش‌های امروز است؛ نسلی که امید به توسعه و تغییر مثبت را در دل دارد. حمایت و اعتماد ما فرصتی است برای بازگرداندن امید، تقویت سرمایه اجتماعی و نشان دادن این نکته که اعتماد به مسئولان شجاع و بااخلاص می‌تواند مسیر اصلاح و پیشرفت را هموار کند.
دکتر پزشکیان همچنین به خوبی می‌داند که مسائلی مانند حجاب و ارزش‌های فرهنگی برای جامعه اهمیت دارند و رعایت آنها ضروری است. با این حال، او پیش از هر چیز بر این باور است که دل جوانان و نوجوانان کشور که کمی دلسرد شده‌اند، باید به دست آید. بدون بازگرداندن اعتماد، انگیزه و حس ایرانی بودن، هیچ سیاست یا اقدامی نمی‌تواند اثرگذار باشد. ایجاد حس تعلق، علاقه به کشور و باور به توانایی‌های خود، پیش‌شرط حل مسائل فرهنگی و اجتماعی است. بنابراین، تلاش او بر بازسازی اعتماد، امید و تعلق ملی در میان نسل جدید متمرکز است تا هر اقدام بعدی با پشتوانه مردم و از دل جامعه انجام گیرد.
من شخصاً نه گرایش سیاسی دارم و نه وابسته به هیچ گروه یا جناحی هستم. یک مدرس دانشگاه در رشته جامعه‌شناسی و فردی کاملاً معمولی در این کشورم، اما حقیقتاً دکتر مسعود پزشکیان را دوست دارم. وقتی او سخنی می‌گوید، می‌دانم که از دلش برآمده است؛ نه شعاری و نه تظاهری. همین صداقت و بی‌پیرایگی باعث شده که بتوانم به او اعتماد کنم و باور داشته باشم که تلاش‌هایش برای مردم و کشور صادقانه است. این باور شخصی من است، اما مطمئنم بسیاری از مردم نیز چنین احساسی دارند و از دیدن مدیری که دل در گرو جامعه دارد، دلگرم می‌شوند.
انتخاب دکتر مسعود پزشکیان به ریاست‌جمهوری، در واقع فرصتی است برای بازسازی سرمایه اجتماعی، تقویت وفاق ملی و بازگرداندن گفت‌وگو به متن سیاست ایران. او نمادی از تلاش صادقانه، تعهد به مردم و امید به آینده است؛ نمادی که می‌تواند نشان دهد با مدیریت درست، شفاف و همدل، جامعه ایران قادر است مسیر توسعه و ثبات را دوباره پیدا کند. نبود او می‌توانست پیامدهایی جدی در حوزه‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی داشته باشد، اما حضور او به جامعه این پیام را می‌دهد که هنوز امکان اصلاح تدریجی، اعتدال و همسویی با منافع مردم وجود دارد و امید اجتماعی می‌تواند احیا شود.
در نهایت، نگاه ما به دکتر پزشکیان باید نگاهی حمایت‌گر و دلگرم‌کننده باشد، نگاهی که نشان دهد جامعه، در کنار تلاش و تعهد، به سیاستمدارانی که دل در گرو مردم دارند، اعتماد می‌کند و اجازه می‌دهد با تمرکز و آرامش، گام‌های واقعی برای توسعه، رفاه و پیشرفت کشور برداشته شود. این یادداشت نه تنها تحلیلی از اهمیت انتخاب اوست، بلکه تلاشی است برای بازتاب صداقت، تلاش و ایمان به امیدی که در دل مردم زنده شده است. .