فراتر از انتظار ظاهر شد
پزشکیان در قامت رئیسجمهوری با پزشکیان نامزد انتخابات تفاوت بنیادین دارد
[ وحید شقاقی شهری
[ عضو هیأت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه خوارزمی تهران
با شروع به کار دولت چهارهم اتفاقات عجیبی در ایران و جهان رخ داد. اتفاقاتی از قبیل شهادت هنیه، شهادت رهبران حماس، پیشروی اسرائیل در غزه، شهادت رهبران حزبالله، سقوط اسد در سوریه، پیروزی جمهوریخواهان به رهبری ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا و علاوه بر آن اکثریت یافتن در کنگره و سنا. بنابراین فرآیندها به نحوی پیش رفت که اصلاً دولت فرصت تأمل را از دست داد. همچنین در بهمن ماه سال گذشته ترامپ فرمان اجرای تشدید تحریمها را صادر کرد و بعد در سال جدید نیز این اتفاقات عجیب ادامه داشت که آخرین آن در خردادماه رخ داد و شاهد یک حمله نظامی به صورت ناگهانی به کشور بودیم. از سوی دیگر این دولت وارث بحرانها و ناترازیهای انباشته شده نیز بود که دولت قبلی با درآمدهای نفتی و جابهجاییها در برخی منابع، اجازه نداد این ناترازیها و کسریها نمایان شود. اما در دولت آقای پزشکیان این موارد خود را آرام آرام نشان داد. مثلاً در حوزه برق و گاز از سال گذشته مسأله ناترازیها آغاز شد و علامت داد که ما با بحران برق و گاز مواجه خواهیم شد. برخی وزرا نیز تحلیلهای اشتباهی به آقای رئیس جمهوری درخصوص مهار و کنترل این ناترازیها دادند و وعده دادند در سال ۱۴۰۴ این مسأله حل خواهد شد. در حالی که چنین تحلیلی پر از ابهام و خطا بود. امسال نیز در بحث ناترازی برق، گاز و بنزین بحث کمبود آب هم اضافه شد و عملاً دولت چهاردهم وارث ۵ بحران نوظهور شده است که شامل بحران بانکی، ناترازی گاز، برق، بنزین و آب است.
برخی از دوستان مطالبی را عنوان میکنند که آقای پزشکیان نتوانست ناترازیها را مهار کند و در دولت قبلی چنین نبود. در حالی که این گفتهها چیزی جز فریب افکار عمومی نیست. در واقع با این کار مردم را برای منافع سیاسی و شخصی خود فریب میدهند. ولی فارغ از این موارد دولت آقای پزشکیان هم وارث انباشت ناترازیها و بحرانها بود و هم بدبیاریهای عجیب و غریبی نیز داشت که دامن دولت را گرفت.
به نظر من یک سال اول دولت چهاردهم که پشت سر گذاشته، یک سال استثنایی در تاریخ اقتصاد ایران محسوب میشود که در کنار آن تیم اقتصادی دولت نیز هماهنگی مطلوب را ندارد.
دولت باید مدیران همسو با سیاستهای خود را در وزارت اقتصاد و بخشهای اقتصادی وارد کند. برخی از حامیان جدی دولت در حوزههای اقتصادی مثل آقایان همتی، طیبنیا و آذری جهرمی و... به دلایلی وارد کابینه نشدند یا ماندگار نشدند. عدم انسجام درونی و عدم هماهنگی درونی در هر دولت یک آفت محسوب میشود.
از سوی دیگر فرصت چندانی هم برای اصلاحات اقتصادی فراهم نشد زیرا پیوسته اتفاقات نادری در سیاست داخلی و خارجی کشور رخ داد.
با وجود اینکه آقای پزشیکان فراتر از انتظارات ظاهر شد و فردی که در انتخابات حضور داشت با آقای پزشکیان که حال حاضر امور کشور را اداره میکند، متفاوت است. شاید علت این امر قرار گرفتن در شرایط بسیار سخت باشد و به این باور رسیده که اداره کشور نیازمند تغییرات بنیادین و اساسی است.
تأکید میکنم بحران موجود در کشور هیچ ارتباطی با دولت چهاردهم ندارد زیرا محصول کم کاری دولتهای گذشته است به طوری که بحران آب محصول ۵۰ سال گذشته است که تصمیمات و عملکردهای درستی برای آن گرفته نشده است. یا اینکه ناترازی برق محصول سیاستهای غلط دولتها در 20 سال قبل است که قیمتگذاریها در این حوزه دستوری شد. علاوه بر برخی از این ناترازیها مربوط به تحریمهای تحمیلی
است.
در واقع این محصولات حاصل سیاستهای غلط اقتصادی، قیمتگذاریهای دستوری، حذف بخش خصوصی، اقتصاد رانتی و نفتی در دولتهای مختلف، تحریمها و... است. به نظر من آقای پزشکیان فراتر از انتظار ظاهر شد و جلوی برخی تندرویها را گرفت که اگر شخص دیگری در صحنه سیاست کشور حضور داشت، شرایط به مراتب بدتر میشد. زیرا کلیات دولت یک دولت عقلانی و منطقی است و خود آقای پزشکیان فردی است که کاملاً رفتارهای عقلانی دارد و تندرو نیست. همچنین از شرایط داخلی و صحنه جهانی درک درستی دارد. کشور ما در حال حاضر با انباشتی از ناترازیهای کلان مواجه است که رفع آنها نیازمند جسارت و گرفتن تصمیمات سخت در بخشهای سیاسی و اقتصادی است. بنابراین یکی از اقداماتی که دولت در حوزه اقتصادی باید انجام دهد، تغییر ریل حکمرانی اقتصاد به سمت توسعه بخش خصوصی است زیرا بدون حضور بخش خصوصی اصلاً امکان حل این بحرانها وجود ندارد و حضور بخش خصوصی به معنای حذف ذینفعان بزرگی است که در اقتصاد حضور دارند.