دخل و خرجی که با هم نمیخواند
بودجه کشور شامل سه بخش اصلی است؛ تراز عملیاتی، تراز سرمایهای و تراز مالی. تراز عملیاتی شامل هزینهها و درآمدهای عمومی دولت است. تراز سرمایهای مخارج و درآمدهای حاصل از سرمایههای کشور (از جمله نفت) را شامل میشود و تراز مالی به تأمین مالی دولت از راه استقراض از منابع مختلف مربوط میشود. بنابراین هسته اصلی کسری بودجه دولت را کسری تراز عملیاتی تشکیل میدهد.
2- مطابق آمارها؛ کسری تراز عملیاتی به قیمت ثابت سال 1402 در سالهای اخیر تشدید شده و در سال 1401 به بیش از 690 هزار میلیارد تومان رسیده است که پس از سال 1385، دومین رکورد کسری تراز عملیاتی دولت در دو دهه اخیر محسوب میشود. باید در نظر گرفت که کسری تراز عملیاتی تنها بخشی از کسری بودجه دولت را تشکیل میدهد و با احتساب کسری تراز سرمایهای این رقم افزایش خواهد یافت. برای مثال کارشناسان دلایل متفاوتی برای تشدید کسری بودجه در کشور ذکر میکنند؛ تورم و افزایش هزینههای جاری دولت، ضعف در ساختار مالیاتی، وجود مشکلات ساختاری در بودجه کشور و کاهش درآمدهای نفتی و فشار مالی یارانهها بر بودجه عمومی دولت برخی از مهمترین این دلایل هستند.
3- یکی از شاخصهایی که میتواند فشار کسری بودجه دولت بر اقتصاد را اندازهگیری کند، نسبت کسری بودجه به کل تولید ناخالص داخلی کشور است. این شاخص نشان میدهد که از سال 1398 بار مالی کسری بودجه بر اقتصاد کشور افزایش یافته است. به طوری که در سال 1401، این نسبت به 5.7 درصد رسیده که در سالهای اخیر بیسابقه بوده است.
این ارقام نشان میدهد که دولت چهاردهم بار مالی سنگینی را از دولتهای پیشین به ارث گرفته که میتواند دولت را با چالش جدی مواجه کند.