میراث فرشچیان

رضا دبیری نژاد / رئیس موزه هنرهای معاصر تهران
محمود فرشچیان در ایستگاه پایانی زیست جسمانی خود در موقعیتی ایستاده است که می‌توان او را شناخته شده‌ترین نقاش امروزی برای جامعه ایران دانست و در سطح عمومی کمتر نقاش امروزی را می‌توان دارای چنین شهرتی دانست اما این شهرت حاصل چیست؟ و فرشچیان چگونه به این جایگاه ارتباطی با جامعه مردمی رسیده است؟ 
فرشچیان میراث دار هنرمندان شهریست که قرن‌ها نامدارترین نگارگران ایرانی را در خود جای داده است و هنر در بخشهای مختلف زیست مردمش جای گرفته است و هر ابزاری جنبه هنری به خود گرفته است و فرشچیان در چنین جهان آکنده از هنری زاده شده و پرورش یافته است که در واقع باید این شهر یعنی اصفهان را یک هنرستان بزرگ دانست. هنرستانی که هنرهای سنتی و صنایع دستی در آن غلبه دارد. 
فرشچیان در اصفهان که یک موزه زنده هنری زاده شده و در خانه‌ای که آکنده از هنر ریزبافت ایرانی بوده بزرگ شده و در هنرستان قدیمی این شهر و در محضر استادانی نامدار تحصیل کرده است. فرشچیان میراث بر شاکله هنرهای سنتی بوده است، هنرهای تصویری که در فرهنگ ایرانی همنشین ادبیات بوده و در آن روایتگری نقش برجسته‌ای دارد و حتی می‌توان آن را هنر روایتگر خواند. هنری که می‌خواهد داستان‌های تاریخی، داستانهای ادبی و گاه داستان‌های معاصر را به شکلی نقش بزند و با نقش زدن آن را روایت پردازی کند. 
روایت مهمترین رسانه در فرهنگ ایرانی بوده است و در همه انواع هنرها و میراث‌ها می‌توان این روایتگری را مشاهده کرد و با همین روایتگری‌ها تاریخ و فرهنگ ایرانی شکل گرفته است. این گونه نقاشی بر آن است که روایت‌های ملموس کرده و تجسم بخشد. اما این تجسم به دنبال واقع نمایی نیست و همانقدر که ادبیات تاریخی ما خیالپردازانه است و حتی روایت‌های تاریخی را آکنده به تمثیل و شاعرانگی می‌سازد بر این اساس در تجسم روایتهای ادبی و تاریخی نیز باید درزمین‌های فراواقعی اتفاق ییفتد تا مخاطب در فاصله از واقعیت آن را ببیند و بر ذهن خود جای دهد. 
چرا که این داستانها قبلا در اذهان مردم شکل گرفته و هر کس از آن تصویری ساخته است و تصویر هنری جدید بای قابلیت دربرگرفتن همه این اذهان را داشته باشد، برای همین اگر فرشچیان عصر عاشورا را انتخاب می‌کند باید این عصر عاشورا باید امکان سفیدخوانی‌هایی همراه با اذهان متنوع را داشته باشد و یا حتی در روایت ضامن آهو و یا لحظه شهادت علی اصغر هم با چنین نگاهی روبه‌رو هستیم.
نقاشی ایرانی با زاویه روایتگرانه می‌نگرد زاویه‌ای از بالا که انگار همه چیز را در قاب خود جای داده و هم‌زمان می‌تواند در زمان و مکانی فراواقع رویدادهای تاریخی و ادبی را ببیند.
 فضای نقاشانه در موقعیتی همه زمانی قرار دارد که همه رویدادها را در برمی گیرد و برای همین از عناصری در پسزمینه استفاده می‌کند تا رویداد را از مکان واقعی ملموس جدا کند اما همین رویداد می‌تواند در جهانی ذهنی و جدا واقعیت ملموس شود و به تجربه ملموس مشترک تبدیل شود. 
به واسطه خلق همین آثار و تکثیر آن در سطحی گسترده روایتها به تجربه مشترک و ملموس تبدیل می‌شود. فرشچیان به واسطه همین تجربه سازی‌ها و خیالپردازی‌ها بر روایت‌هایی آشنا به مردم نزدیک شده و با انها ارتباط برقرار ساخته است. 
جامعه و مردمی که روایت‌هایی در ذهن خود جای داده بودند و به دنبال تصاویر این روایت‌های مانده در تاریخ می‌گشتند فرشچیان این روایتهای آشنا را برای جامعه معاصر ملموس کرده و برای جامعه نقالی کرده است نقالی با نقشها به سنت پرده خوانان گذشته اما این پرده‌ها را با تجربه امروزی رقم زده است و سعی کرده با فرم‌ها و خطوط خود پیوندی میان خلق امروزی خود و سنتهای گذشته برقرار سازد. 
فرشچیان این شانس را داشته تا در زمانه تکثیر شدن زندگی کند و به دلیل قابلیت مردمی آثارش، آنها تکثیر بسیار شده‌اند و تکثیر بسیار چند اثر شناخته شده همچون عصر عاشورا او را در میان جامعه جای داده است و به مردم نزدیکتر کرده است. بسیاری از آثار تکثیر شده فرشچیان توانسته‌اند در خانه ها، مغازه ها، ادارات و حتی مساجد و اماکن مذهبی جای گیرند و با بدنه جامعه ارتباط برقرار سازند.  فرشچیان این فرصت را یافته تا برای خود و آثارش به تناسب جامعه ما برندسازی کند و هم آثار منتخبش برند شده و هم خودش در سطح عمومی به برند تبدیل شده است. 
این تمایز فرشچیان از دیگر هنرمندان هم دوره خود در همین شیوه‌ها است و او را به هنرمند برجسته عمومی تبدیل کرده است چون به دنبال ساختن و پرداختن برای مردم بوده است. امروز فرشچیان از این جامعه رفته اما اثارش حیات مردمی او را حفظ کرده است و همچنان روایتگری او برای جامعه ادامه دارد و برند فرشچیان همچنان به‌عنوان یک سرمایه برای جامعه ایران ادامه دارد و مردم می‌توانند با آن ارتباط برقرار سازند و از آن لذت ببرند فرشچیان روایتگر و خیالپرداز داستان‌های رویدادهای ادبی مذهبی ردم بوده و بخشی از خواسته مردم را تحقق بخشیده است. میراث فرشچیان امروزه بخشی از میراث فرهنگی جامعه ایران است چون آن را پذیرفته و در ذهن خود حفظ کرده‌اند.
 

ویژه نامه بزرگداشت استاد فرشچیان
 - شماره  - ۲۷ مرداد ۱۴۰۴