یاقوت احمر
استاد محمود فرشچیان
«من کارهایی را که برای مذهبم انجام دادم را هیچ نمیفروشم و نفروختم. همهاش اهداء و وقف است بدون هیچ قیمتی است. کارهایی که من برای مذهبم انجام دادم، ابدا هیچ پولی را در قبال آنم دریافت نکردم.
خدا رحمت کند آقای «طبسی» را وقتی ضریح حضرت امام رضا(ع) تمام شد، میهمانی دادند و مداحان و خدام را دعوت کردند و دیدم که یک سینی خیلی قشنگ را آوردند جلوی من و گفتند که این هدیه به تو به خاطر اینکه هیچ پولی نگرفتی. باز که کردم در جعبه را باور کن چشم روزگار خیره میشد، یک «تسبیه صددانه یاقوت احمر»؛ چیزی باور نکردنی...اما من آن را بوسیدم و درش را بستم و گفتم آقا من که از امام رضا پول نمیگیرم، اگر از من پس نگیرید من ناچارم که این تسبیه را ببوسم و بندازم داخل ضریح امام رضا(ع).
کارهای دیگری هم که کردم، مانند «هفت شهر عشق» که به من سفارش دادند و طراحی کردم و بعد دیدم که یک بقچه بزرگ آوردند آنجا که به جای دستمزد به من هدیه بدهند؛ عرض کردم آقا مگر میشود از امام حسین(ع) پول گرفت، آدم باید جانش را به
امام حسین(ع) هدیه دهد.
بنابراین هر هجده تا تابلویی که وقف کردم به آثار قدس رضوی، نه تنها پول نگرفتم بلکه مقداری هم هدیه کردم به آستان.
یک مرکز داریم در نور و دانش که به کمک مردم و همت همنوعان من خریداری شد الحمدلله، در طبقه بالای آن سالن سخنرانی و فیلم و... است و در پاییناش مسجدی است که من نیز عضو هیأت امنای آنجا هستم... حالا کاری نداریم... یک آقایی را دعوت کردیم که بیاید و در آنجا و برنامه اجرا کند که گفت هزینه هواپیمای من اینقدر میشود، به او گفتم که باید یک پولی هم بدهی تا بیایی و برای امام حسین(ع) صحبت کنی.
زمانی که حرم امام حسین(ع) ساخته میشد همه میدانند که من نه کرایه ماشین گرفتم و نه کرایه هواپیما و نه هیچ ... مگر یک ظهری که به ناچار غذایی بخورم، هر چند زشت است بگویم (خدایا من را تنبیه نکن)؛ میرفتم و چندین برابر پول غذا را میریختم در صندوق ضریح، چرا که نیازی نیست و آقا خودش میدهد...
من باید به امام رضا پول بدهم که منت گذاشته و اجازه دادند من برایشان کاری کنم.
بنابرین اهل بیت(ع) بر سر من منت میگذارند که اجازه میدهند قدمی برایشان بردارم و البته اهل بیت معصوم علیهالسلام خود خوب صله میدهند و من واقعا گنجایش بیش از این را ندارم...
حاجی احرام دگر بند و ببین یار کجاست...
دنیا را باید پیدا کنیم».