روایت عشق و تراژدی
شیوا ارسطویی در آفتاب مهتاب از زاویهای خاص به جامعه و روابط انسانی نگاه میکند
طهحسین فراهانی | روزنامهنگار
شیوا ارسطویی، یکی از نویسندگان برجسته معاصر ایران که در اردیبهشتماه ۱۳۴۰ در تهران به دنیا آمد و ۱۷ اردیبهشتماه امسال زندگیاش به پایان رسید، در دنیای ادبیات ایران جایگاه ویژهای دارد. او که به عنوان نویسنده، مترجم و شاعر شناخته میشود، از اوایل دهه ۷۰ داستاننویسی را در کنار استادان بزرگی چون رضا براهنی آغاز کرد. ارسطویی با آثاری چون مجموعه داستانهای «آمده بودم با دخترم چای بخورم»، «آفتاب مهتاب» و رمانهای «بیبی شهرزاد»، «افیون» و «خوف» در محافل ادبی شناخته شده است.
مجموعه داستان «آفتاب مهتاب» که در سال ۱۳۸۲ منتشر شد، یکی از مهمترین آثار شیوا ارسطویی به شمار میرود. او در این مجموعه با نگاه عمیق و حساس خود به مسائل انسانی و اجتماعی، توانسته مخاطبان زیادی را جذب کند. این کتاب مجموعهای است از ده داستان کوتاه که به مضامین اجتماعی، سیاسی و تربیتی پرداخته است. شیوا ارسطویی در «آفتاب مهتاب» با روایتهای نوستالژیک و شخصیتهایی پیچیده، فضای ایران پیش از انقلاب اسلامی و دوران جنگ تحمیلی را به تصویر میکشد. داستانهای این مجموعه، از جنس خاطره هستند و در بیشتر آنها، زمان به عقب برمیگردد و فلشبکهایی به گذشته، بویژه دهههای ۵۰ و ۶۰ میلادی، از ذهن شخصیتها روایت میشود. این تکنیک، یکی از ویژگیهای برجسته این مجموعه است که به جذابیت داستانها افزوده و نگاهی متفاوت به برشهایی از زندگی و مسائل پیرامون آن را فراهم کرده است.
در این مجموعه، شخصیتهای داستانی نه فقط درگیر مشکلات شخصی و اجتماعی خود هستند، بلکه این مسائل با تحولات بزرگ تاریخی و سیاسی همپوشانی دارند. مسائل عمیق و پیچیدهای چون اعتیاد، خیانت، طلاق، جنگ، مسائل نوجوانان و جوانان و تفکرات سیاسی و مبارزاتی آنان در بطن این داستانها جای گرفته است. در کنار این مسائل، عشق و احساسات انسانی نیز جایگاه ویژهای دارند. نگاه شخصیتهای داستانی به زندگی، در عین حال که متفاوت است، همواره زیبا و امیدوارانه است. این نگاه، که در دل تراژدیها و پیچیدگیها قرار دارد، در کنار احساسات نویسنده در روایتهای داستانی به زیبایی به تصویر کشیده میشود.
شیوا ارسطویی در داستانهای «آفتاب مهتاب» بویژه در داستان «تقسیم»، فرآیند تبدیل عشقهای افلاطونی دوران کودکی به عشقهای بزرگسالی را به شکلی حسی و عاطفی روایت میکند. در این میان، این عشقها نه تنها بهعنوان جنبهای شخصی و درونی، بلکه در ارتباط با تحولات اجتماعی و سیاسی همزمان همچون جنگ تحمیلی و انقلاب اسلامی نیز مطرح میشوند. نویسنده با بهرهگیری از فضاهای پر از اضطراب و هیجان دوران جنگ، فضایی شاعرانه و عاشقانه را در کنار روایتهای تلخ تاریخی میآفریند که مخاطب را در خود غرق میکند.
این مجموعه داستان همچنین بهواسطه جوایز ادبی معتبری که دریافت کرده، مورد توجه ویژه قرار گرفته است. «آفتاب مهتاب» در همان سال انتشار(1382)، جایزه یلدا و جایزه هوشنگ گلشیری را کسب کرد و موفق شد در محافل ادبی معتبر ایران شناخته شود. این جوایز، نشاندهنده قدرت نویسنده در ایجاد ارتباطی صمیمی و نزدیک با مخاطب و همچنین توانایی او در ترسیم شخصیتها و فضای داستانها به شکلی واقعی و تأثیرگذار است.
این اثر با نثر ساده و عمیق خود، روایتهایی بشدت احساسی و پر از نوستالژی از روزگاران گذشته را به تصویر میکشد. با وجود اینکه بسیاری از داستانهای «آفتاب مهتاب» در گذشته اتفاق میافتند، ارسطویی با استفاده از تکنیک فلشبک و سفر در زمان، فضایی خلق کرده که برای خوانندگان امروز نیز کاملاً آشنا و ملموس است. داستانها، همزمان با روایت مشکلات شخصی و روانشناختی شخصیتها، به نقد وضعیت اجتماعی و سیاسی روزگار خود نیز میپردازند.
سایر ویژگیهای این مجموعه، مانند استفاده از زبان روان و ساده در کنار پیچیدگیهای درونمایههای داستان، از نقاط قوت آن به شمار میروند. ارسطویی در این اثر، بیش از هر چیز، دغدغههای انسانها در دورانهای مختلف و در شرایط سیاسی و اجتماعی گوناگون را به نمایش میگذارد، بویژه به مسائلی چون عشق، تنهایی، امید و ناامیدی پرداخته و این مفاهیم را در کنار هم در لایههای مختلف روایتهای خود قرار داده است.
چاپ هفتم کتاب «آفتاب مهتاب» در سال ۱۳۹۸ توسط انتشارات مرکز در قطع رقعی و با ۱۰۶ صفحه منتشر شده است. این کتاب که بویژه در میان نسلهای جوان و علاقهمندان به داستانهای نوستالژیک جایگاه ویژهای دارد، همچنان یکی از آثار برجسته و تأثیرگذار ادبیات معاصر ایران به شمار میرود.
در پایان، باید اشاره کرد که شیوا ارسطویی در آثار خود، بویژه در مجموعه «آفتاب مهتاب»، از زاویهای خاص به تاریخ، جامعه و روابط انسانی نگاه میکند و با زبان و شیوهای منحصربهفرد، داستانهایی پر از احساس و معنا به یادگار میگذارد. از همینرو، این مجموعه داستان نه تنها بهعنوان یک اثر ادبی مهم، بلکه بهعنوان یک سند اجتماعی و فرهنگی، همچنان در دل خوانندگان و منتقدان جا دارد.