گفتوگو با حجتالاسلام سیدحامد علمالهدی
دیپلماسی دینی آیتالله واعظزاده
سید محمدمهدی امامی حجتالاسلاموالمسلمین سیدحامد علمالهدی در دوران دبیرکلی آیتالله محمد واعظزاده خراسانی بر مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، معاونت امور ایران مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی را عهدهدار بود. او به دلیل ارتباط کاری نزدیکی که با ایشان داشت در این گفتوگو برایمان از فعالیتهای تقریبی آیتالله واعظزاده و دیپلماسی دینی ایشان روایت کرده است.
جناب علمالهدی، شما با استاد آیتالله واعظزاده سالها همکار بودید. او را چطور شخصیتی شناختید؟
اگر بخواهیم در مورد مرحوم استاد آیتالله واعظزاده خراسانی صحبت کنیم، زندگی ایشان را میتوان به چند برهه تقسیم کرد. استاد واعظزاده شخصیت جامعی بودند که هم به عنوان استاد دانشگاه در دانشگاه فردوسی مشهد و دانشگاه تهران، هم به عنوان پژوهشگر موفق که آثار مختلفی از ایشان منتشر شده و هم به عنوان استاد حوزه فعالیت علمی داشتند.
تحصیلات ایشان در مشهد و قم بود. ایشان از شاگردان مبرز آیتالله بروجردی بودند و دقیقاً جزو افراد خاصی بودند که به آیتالله بروجردی نزدیک بودند. زمانی که آیتالله بروجردی مکاتباتی با شیخ محمود شلتوت شیخ الأزهر داشتند، ایشان جزو افراد ذینفوذی بودند که بسیار متأثر از فکر تقریبی آیتالله بروجردی بودند. در حقیقت باید گفت افکار تقریبی ایشان از همان زمان که شاگرد آیتالله بروجردی بودند، شکل گرفت.
اما فعالیتهای رسمی ایشان در مسائل تقریبی به بعد از انقلاب اسلامی و دقیقاً از سال 1369 برمیگردد که مقام معظم رهبری، مجمع جهانی تقریب را مجدداً تأسیس کردند، چون مجمعالتقریب قبل از جمهوری اسلامی به عنوان دارالتقریب مطرح بود و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی از سال 1369 به دستور مقام معظم رهبری مجدد تأسیس شد و اولین دبیرکلی آن را به مرحوم واعظزاده دادند. از همان ابتدا از سالهای آغازین انتصاب ایشان، کنفرانس سالانه وحدت و بسیاری از فعالیتهای تقریبی و وحدتی، مأموریت مستقیم ایشان و مجمع بود.
اگر بخواهیم فعالیتهای تقریبی ایشان را مورد ارزیابی قرار دهیم، چه مقدار از نظر عملیاتی موفق بودند؟
آیتالله واعظزاده در دوران دبیرکلی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی فعالیتهای مختلفی داشتند. بنده افتخار این را داشتم که به عنوان معاون ایشان در امور تقریب داخل کشور فعالیت میکردم. ایشان در اکثر کنفرانسهای بینالمللی مقاله ارائه میکردند. خودشان شرکت میکردند، گاهی هیأتی را اعزام میکردند. هر سال هیأت علمی تشکیل میدادند و کنفرانس وحدت را با دعوت از بزرگان مذاهب اسلامی از کشورهای مختلف اسلامی در تهران برگزار میکردند که این حرکت تا امروز ادامه پیدا کرده و جزو مأموریتهای مستقیم مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی شده است.
بعد از ایشان آیتالله تسخیری به عنوان دبیرکل معرفی شدند، اما در عین حال ایشان جزو شورای عالی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی بودند و تا آخرین لحظات عمر خود مسأله تقریب و امت واحده دغدغه فکریشان بود. ایشان تظاهر به این امر نمیکردند، بلکه واقعاً فکر تقریبی داشتند و واقعاً برای تفرقه مسلمانان و مشکلاتی که در بین جوامع اسلامی پیش میآمد، غصه میخورد.
ایشان غیر از فعالیتهای تقریبی کارهای پژوهشی تقریبی هم انجام میدادند و این در مکتوباتی که از ایشان منتشر شده، مثل حدیث ثقلین و کتابهای دیگر نمایان است. غیر از تحقیقات تقریبی، پژوهشگر موفقی در علوم مختلف بهخصوص علوم قرآنی بودند که اگر بخواهیم به آن اشاره کنیم، پژوهشهای ایشان متجاوز از 50 جلد مجموعه موسوعه قرآنی توسط بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی به چاپ رسیده است که انتشار آن هنوز هم ادامه دارد و بسیاری از محققان روی آن کار میکنند و ادامه میدهند که مجموعه بسیار غنی از موضوعات قرآنی است که از جوانب و زوایای مختلف واژههای قرآنی را بررسی کرده و موسوعه علمی است که به درد کتابخانهها میخورد و جزو کتابهای مرجع محسوب میشود.
همانطور که اشاره کردید آیتالله واعظزاده طلایهدار تقریب در دوره معاصر هستند. با توجه به اینکه شما از نزدیک با ایشان آشنا و همکار بودید، دغدغههای اصلی ایشان در حوزه تقریب مذاهب اسلامی و وحدت جهان اسلام چه بود؟
استاد واعظزاده در عین اینکه شخصیت علمی بودند، اما اگر فردی میتوانست به ایشان نزدیک شود، مشاهده میکرد از نظر عاطفی انسان بسیار منعطفی هستند. در برخی از سفرهایی که خدمت ایشان بودیم و به مناسبت بحثهایی که از جهان اسلام پیش میآمد، مثلاً زمانی که حرکت داعش تازه شروع شده بود و قبل از آن طالبان در پاکستان و افغانستان فعالیت داشتند، ایشان بسیار برای این مسأله دلنگران بودند و میگفتند: ببینید ما چقدر تلاش میکنیم که بزرگان عالم اسلام را جمع کنیم، تا در مسائل فقهی، کلامی و... به هم نزدیک شوند و تقریب به وجود آید، اما حرکتی اینچنینی که در بعضی از کشورهای اسلامی پیدا میشود، باعث میشود بخشی از کار بدون نتیجه باقی بماند. دوباره باید تلاش کنیم تا بتوانیم اینها را به نقطه اجتماع برسانیم. در این موارد از هیچ تلاشی کوتاهی نمیکرد، حتی ایشان در سنین بالا که مسافرت برایشان سخت بود، با هیأتها به پاکستان و افغانستان میرفت و با علما و بزرگان مذاهب مختلف صحبت میکرد، تا آنها را به مسأله وحدت دعوت کند. واقعاً وحدت، دغدغه خاطرش بود و ایشان همیشه به ما توصیه میکرد و از قول آیتالله بروجردی میفرمود: ما نباید با بزرگان اهل سنت یا با پیروان مذاهب اسلامی سر مسأله خلافت و جانشینی پیامبر(ص) بحث کنیم، این بحث امروزه نمیتواند مفید باشد. آنچه مرحوم آیتالله بروجردی به ایشان و پیروان تقریب توصیه میکردند، این بود که مرجعیت علمی اهلبیت(ع) را برای جامعه معرفی کنید. بحثهای غیرمفید را کنار بگذارید، تبیین محبت و جایگاه علمی اهلبیت(ع) میتواند باعث اجتماع و اجماع جامعه شود؛ این نیاز امروز جامعه است.
در میان جامعه اهل سنت ایشان چه جایگاه علمی و دینی داشتند؟
استاد واعظزاده ارتباطات گستردهای با علمای کشورهای مختلف جهان اسلام بهخصوص خاورمیانه داشتند. ایشان در میان جامعه ایران و بهخصوص در میان خواص، جایگاه ویژهای داشتند؛ یعنی علما به این امر اذعان میکردند و به جایگاه علمی ایشان توجه میدادند، حتی اساتید دانشگاه برای استاد واعظزاده احترام خاصی قائل بودند. در دانشکده الهیات دانشگاه تهران و فردوسی مشهد به خاطر طرح مباحث عمیق علمی، جایگاه والایی داشتند.
در خارج از کشور هرکس بر زبان مسلط باشد، بهتر میتواند خودش را با جایگاه علمی معرفی کند. شاید از این جهت آیتالله تسخیری جلوه بیشتری داشتند، ولی در اکثر سفرها آیتالله تسخیری، آیتالله واعظزاده را معرفی میکردند و وقتی مباحث علمی پیش میآمد، جایگاه علمی و تسلط ایشان بر منابع علمی مشخص میشد و اینگونه مورد استقبال جامعه علمی خارج از کشور قرار میگرفتند.
خاطرهای مربوط به بحث تقریب از ایشان دارید؟
یک بار به همراه آیتالله واعظزاده به چابهار رفتیم و در نماز جمعه اهلسنت شرکت کردیم. ایشان سخنرانی کردند. وقت نماز مغرب فرا رسید و مولوی عبدالرحمن سربازی گفتند: وقت نماز ماست، ایشان هم گفت: وقت نماز ما هم هست، فرقی ندارد و پشت سر ایشان به نماز ایستاد. برخی از شیعیانی که آنجا بودند، ابتدا تعجب کردند، بعد از نماز به ایشان گفتند: نماز خود را اعاده نمیکنید. گفتند: نه! چرا این کار را انجام دهم! من نماز مغرب را به جا آوردم. این اتفاق برای همه ما شیرین بود و خیلی هم مورد تشویق و استقبال اهلسنت آن منطقه قرار گرفت.
راه عالمان بزرگی چون آیتالله واعظزاده را چطور میتوان امتداد بخشید؟
وقتی چنین عالمان بزرگی را از دست میدهیم جایگاهشان خالی میماند. اگرچه هستند علمای دیگری که حوزهها همواره آنها را پرورش داده مانند آیتالله تسخیری، آیتالله اراکی و...، اما واقعیت این است تا چنین عالمی به ثمر برسد که جهان از وجودش استفاده کند، زحمت و رنج و مرارت بسیار میخواهد، اما فقدان این عزیزان ثلمهای برای عالم اسلام است، امیدوارم طلبههای جوان و دانشجویان عزیز بتوانند راه این بزرگان را بپیمایند و در هر جایی حضور دارند، فعالیت تقریبی داشته باشند.