اولویت زمانی پرداخت با حقوق بازنشسته‌ها باشد بعد کارمندان

مهدی مسکنی متولد ۱۳۶۲ و دارای کارشناسی ارشد مدیریت است. او کارنامه درخشانی در زمینه‌های مختلف به ویژه حوزه‌های اجتماعی دارد. مسکنی در سال‌های ۸۱ تا ۸۲ مدیر روابط عمومی دانشگاه آزاد-علوم تحقیقات بوده و در همین سال‌ها مدیر مسئول پایگاه خبری ندای صبح، اولین پایگاه خبری آسیب‌های اجتماعی نیز بوده است.  دبیر انجمن علمی غذا و تغذیه، مدیر عامل تعاونی مسکن بنیاد رشد، رئیس هیئت مدیره انجمن نو اندیشان تغذیه ایران، مسئول کارگروه معین اشتغال سرمایه گذاری جوانان استان تهران، دبیر اشتغال زایی و توانمند سازی استانداری تهران، مشاور استاندار تهران، عضو هیئت مدیره و هیئت موسس شرکت سخا با موضوع سرمایه گذاری، خیریه و اشتغال در مناطق محروم کشور، بازرس ویژه شهرداری تهران، دبیرکل ستاد بازسازی زلزله ارسباران و عضویت در هیئت مدیره شرکت رشد اندیش پارسیان از دیگر فعالیت‌های مدیریتی او در گذشته است. مسکنی در دولت سیزدهم و در زمان وزارت حجت‌الله عبدالملکی به عنوان معاون تعاون، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی منصوب و در سال گذشته به‌ عنوان مدیرعامل صندوق بازنشستگی کشوری معرفی شد.

گفت‌وگو با مهدی مسکنی، مدیرعامل صندوق بازنشستگی کشوری

شما یکی از مدیران جوان کشور ما هستید. درباره نحوه آشنایی‌تان با آیت‌الله رئیسی و این که چگونه در این جایگاه قرار گرفتید برای ما صحبت بفرمائید.
اولین‌بار که حاج آقا را به طور اتفاقی در حرم حضرت اباالفضل(ع) دیدم و ایشان خیلی ساده به عنوان یک زائر آمده بودند و همین موضوع توجه مرا جلب کرد. در دورانی که ایشان مسئولیت خادم‌الرضائی را در حرم علی‌بن موسی‌الرضا(ع) را برعهده داشتند، به جهت دو دهه خدمتگزاری جهادی برای حل یک‌سری از مشکلات مردم حاشیه مشهد و کلات نادر خدمت ایشان رسیدم. من شماره حاج آقا را تحت عنوان رئیسی، آستان ذخیره کرده بودم و برای کاری به ایشان پیام داده بودم.
 در قرارگاه جهادی امام رضا(ع) بودم که گوشی‌ام زنگ خورد. هر چه فکر کردم که این آستان که زده‌ام کدامیک از رئیسی‌هاست، یادم نیامد که این حاج آقا رئیسی است که تولیت آستان هستند. من در جلسه بودم و حضور ذهن درستی نداشتم و دقت نکردم که حاج‌آقا هستند. ایشان گفتند: موضوعی که شما پیامک دادی پیگیری کردم. شما از آقای خاکسار پیگیر باشید و دنبال کنید. ایشان از نوع صحبت کردن من متوجه شدند که مثل اینکه من ایشان را به جا نیاورده‌ام. گفتند: مثل اینکه مرا نشناختی. این را که گفتند تشخیص دادم و گفتم: حاج آقا رئیسی! شما هستید؟ گفتند: بله، ما را بگو داریم کار چه کسی را پیگیری می‌کنیم. گفتم: حاج‌آقا! ببخشید، من توقع نداشتم که شما شخصاً کار مرا پیگیری کنید.
این ارتباط برقرار شد و این فضا بود. در دوره‌ای که در قوه قضائیه بودند، در مقاطع مختلف در خدمتشان بودم. ایشان بسیار دغدغه زندانی‌هایی را داشتند که در عسر و حرج و گرفتار بودند. خیلی ویژه این مسئله را پیگیری می‌کردند. با شروع دولت، با توجه به فعالیت‌هایی که داشتم، از من دعوت شد تا در قالب معاونت وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی مشغول به کار شوم.  
چگونه تأثیر حمایت‌های شهید آیت‌الله رئیسی از جوانان و افراد کارآمد در حوزه‌های مختلف، بر افزایش انگیزه و اعتماد به نفس جوانان موجب شده است؟
در مورد من، بعضی از جریانات سیاسی و احزاب و حتی حوزه و مسئولین حرف‌هایی داشتند. اما در این دولت، حاج آقای رئیسی واقعاً به شناسایی و حمایت از جوانان اهمیت دادند. آنها به میدان کار جوانان رفتند و حمایت لازم را ارائه کردند. در مصاحبه، من قصد دارم به حمایت‌های ایشان در حوزه‌های مختلف اشاره کنم.
شهید آیت‌الله رئیسی به سپردن مسئولیت‌ها در دولت سیزدهم نظر مثبت و ویژه‌ای داشتند. اگر بخواهیم دستاوردهای این اتفاق بزرگ را مرور کنیم و ببینیم چه تأثیری در روند مدیریتی کشور داشته و چه نتایجی را به همراه داشته، به چه مواردی می‌توانیم اشاره کنیم؟
این روزها خیلی از آدم‌ها درباره خصوصیات نیک حاج‌آقا صحبت می‌کنند. درباره مردمی بودن، سید محرومان بودن، دغدغه‌شان درباره مستضعفان و گرفتارها و پیگیری امور مردم و سختکوشی ایشان صحبت می‌کنند. واقعاً همه این ویژگی‌ها در مورد حاج آقا جای بحث دارد، آن هم نه یک روز و دو روز بلکه ساعت‌ها باید خاطرات مختلفی را گفت. حاج آقای رئیسی شاید جزو معدود آدم‌هایی است که اکثر مردم مناطق محروم با ایشان عکس سلفی دارند. با خودش، هلیکوپترش، ماشینش، اطرافیانش. ایشان همواره در میدان و مرد میدان کار اجرایی کشور بودند.
چگونه تخصصی عملکرد شهید آیت الله رییسی در برخی از مباحث فنی، مانند حوزه تعاون، تأثیرگذار بوده است؟
حاج آقا خودشان مستقیم در میدان بودند. منتهی حاج آقا یک رویکرد دیگر هم داشتند که شاید در این صحبت‌ها چندان به آنها توجه نشده و آن هم تخصصی عمل کردن ایشان بود. در بسیاری از مباحث توجه ما به این نکته جلب می‌شد که حاج آقا دارد بحث‌های فنی را دنبال می‌کند. برای من جالب بود. مثلاً در حوزه تعاون وقتی توفیق خدمت پیدا کردیم، ایشان به‌طور جدی حمایت کردند و به من گفتند که تعاون در کشور مورد غفلت قرار گرفته است. روند تعاون از نظر مدیریتی را که می‌گفتند و بلاهائی که سر وزارت تعاون آمده و اقداماتی که در حوزه تعاون صورت گرفته، حتی تخصصی که آیا در ساختار وزارتخانه به درستی قرار گرفته یا نگرفته است.
اشراف حاج آقا خیلی برایم جالب بود. به خودم می‌گفتم چون تیم ایشان کار مردمی می‌کند، شاید راجع به تعاون اطلاعات بیشتری دارند. وقتی که وارد حوزه صندوق بازنشستگی شدم من توفیق داشتم که هفتم عید دیدار خصوصی با ایشان داشته باشم.
در کجا؟
دفتر خود حاج آقا. در ششم عید دیدار با خیّرین بود. بعد از جلسه، ایشان تفقدی کردند و من از ایشان خواستم وقتی بدهند که من به محضرشان برسم و ایشان گفتند فردا به شما وقت می‌دهم. من با خودم گفتم ایشان فردا حتماً نمی‌رسد، چون خود ما موقعی که می‌خواهیم به کسی وقت بدهیم یک هفته طول می‌کشد. برای فردا ساعت سه و نیم دفتر ایشان وقت دادند و من رفتم. یک جلسه خصوصی دونفره بود که خدمت ایشان بودیم. در آنجا حاج آقا بحث‌های فنی‌ای را در مورد مستمری‌بگیران به من گفتند که شما این دو سه مورد را پیگیری کنید و انجام بدهید و گزارش‌هایش را به من بدهید.
چگونه پیگیری‌های حاج آقا در مورد مستمری‌بگیران خارج از کشور نشان دهنده توجه او به اصول انصاف و عدالت در مدیریت دولت است؟
یکی از مسائل این بود که معاونت فنی ما در جلسات مختلف بحث می‌کردند که این کار باید بشود پیگیر کار مستمری‌بگیران خارج از کشور بود. یعنی می‌گفتند حق اینها نباید ضایع شود. این‌طور نبود که ایشان فقط متوجه مناطق محروم باشند، بلکه حتی پیگیر حق مستمری‌بگیران خارج از کشور هم بودند.
خیلی برای ما جالب بود. در مورد مسائل مختلف صندوق بازنشستگی نکاتی را گوشزد کردند. ولی این که بروی و بین 85 میلیون نفر انگشت روی بخشی بگذاری که اتفاقاً از کشور هم رفته، نه رأی دارد، نه مسئولیتی دارد. بعضی‌ها این نوع کارها را می‌کنند که رأی بیاورند، ولی شما دارید برای کسی کار می‌کنید که اصلاً در کشور نیست و شاید جامعه هدف بسیاری از آقایان هم نباشد. این دغدغه و نگاه تخصصی ایشان بسیار ارزشمند بود.
چه ویژگی‌های خاصی در رویکرد حاج آقا نسبت به حمایت از جوانان و پیگیری مصوبات دولتی وجود داشت؟ خاطره‌ای در این باره دارید تا برایمان بازگو کنید؟
ما در تعاون سندی داشتیم به نام سند توسعه تعاون که بیش از سیزده سال بود که روی زمین مانده بود. من وقتی این سند را به ایشان ارائه دادم خیلی ناراحت شدند. در جلسه‌ای که اداره آن را محبت کرده و به عهده من گذاشته بودند، یکی از آقایان وزرا گفت: این تعاونی‌ها خیلی جواب نمی‌دهند و با من بحث کرد. با اینکه من جوان‌تر و معاون وزیر بودم، ولی آن عزیز، وزیر بود. حاج آقا گفتند: آقای مسکنی جواب بدهید و پشت سرش از من دفاع کردند. این حمایتی است که ایشان از بچه‌های جوان در حوزه‌های مختلف می‌کردند.
اعتقاد ایشان اعتقاد خاص و مبتنی برای‌مان بود، نه یک کار ظاهری و نمادین که حالا چهار تا جوان بیاوریم که بگوئیم جوان‌گرایی کرده‌ایم. در دولت‌های قبل داشتیم و این کارها را صورت می‌دادند، ولی ایشان واقعاً باور داشت و به آنها کار می‌سپرد و خودش هم حمایت و هدایت می‌کرد تا به نتیجه برسد.
چگونه رفتار و منش شهید آیت‌الله رییسی باعث نهادینه شدن فرهنگ عدم تعویق کارها و محوریت قرار دادن کار در توسعه فردی و کشور در میان کارکنان شد؟
در این سند توسعه و تعاون برای چهل دستگاه وظایف تعیین شدند. در کمتر از شش ماه این سند توسط هیئت دولت تصویب و ابلاغ شد. تاریخی که سند ابلاغ شده آخرین روز سال 1401 است؛ یعنی ایشان حتی اجازه نمی‌داد که سال تمام شود و کار به سال دیگر معوق شود.
بچه‌هایی که این عزیزان و خلق و مکتب این نسل را می‌شناسند می‌دانند، ما در روز تشییع ایشان هم تعطیل نبودیم. وظیفه شرعی و فردی ما بود که در تشییع ایشان شرکت کنیم که کردیم. بعد از آن همه برگشتیم سر کار. من خودم آمده‌بودم، خیلی از بچه‌ها هم خودشان و پس از تشییع پیکر ایشان به سر کار برگشتیم.
بدون این که به یکدیگر چیزی گفته باشیم. رفتار ایشان در زمان حیاتش به گونه‌ای بود که این درک در همه ما نهادینه شده بود که نباید کار را به تعویق بیندازیم و باید کار را محور توسعه فردی و جمعی قرار دهیم.
آیا تأکیدات و حمایت‌های شهید آیت‌الله رییسی در جلسات هیئت دولت موجب تسریع و تقویت دستاوردهای مهم در حوزه تعاون، مانند افزایش سرمایه بانک توسعه و تعاون و عضویت اتاق تعاونی‌های ایران در اتحادیه بین‌المللی تعاونی‌ها شد؟
توفیقاتی را که در حوزه تعاون اتفاق افتاد ببینید. یک سند بعد از سیزده سال تصویب و ابلاغ شد و در فرآیند اجرائی قرار گرفت. بانک توسعه و تعاون بعد از چهارده سال 120درصد افزایش سرمایه داشت. در حوزه بخش تعاون طی دو سال به اندازه ده سال گذشته در حوزه تعاونی‌ها تسهیلات دریافت کرد و 180 درصد در این زمینه رشد داشتیم. گمرک اعلام کرد که صادرات تعاونی‌ها به دو برابر افزایش پیدا کرد. بعد از 130 سال اتاق تعاونی‌های ایران عضو اتحادیه ICA یعنی اتحادیه بین‌المللی تعاونی‌ها شد. همه این‌ها طی دو سال و فقط با یک دست‌ فرمان.
ایشان ما را در جلسات مختلف هیئت دولت که می‌دید، مثلاً ما در گوشه‌ای نشسته بودیم، ما را که می‌دید، درجا می‌گفت: تأکید می‌کنم. تعاونی‌ها هم بسیار مهم هستند. با همین یک جمله ایشان ما جوری پمپاژ می‌شدیم و جوری خشاب ما پر می‌شد که کار را دنبال کنیم که با آن می‌توانستیم بسیاری از توفیقاتی را که الان حاصل شده رقم بزنیم.
شهید آیت‌الله رییسی چگونه توانست با وجود تخصصی بودن حوزه صندوق بازنشستگی کشوری و چالش‌های پیچیده آن به صورت موثر به مدیریت و پیشبرد امور این حوزه بپردازد؟
من وقتی در تعاون بودم فکر می‌کردم که ایشان مردمی است و تعاون هم یک حوزه عمومی است و شاید خیلی‌ها با آن سر و کار دارند. وارد صندوق بازنشستگی که شدم، یک حوزه تخصصی بود. هم در حوزه بیمه، هم در حوزه بنگاه‌داری. در صندوق بازنشستگی کشوری بیش از 180 شرکت به صورت مدیریتی وجود دارند. از آن طرف هم بیش از دو میلیون و 200 نفر مستمری‌بگیر و بازنشستگان محترمی هستند که از خدمات این صندوق استفاده می‌کنند. اینجا جامعه کثیری وجود دارد. خیلی برایم سئوال بود که حالا حاج آقا می‌خواهد بحث‌های فنی صندوق را چگونه دنبال کند؟ اولین دغدغه ایشان این بود که آیا مسئله بحران صندوق‌ها را می‌شود کنترل کرد یا نمی‌شود؟
من با حاج آقا درددل کردم و گفتم: در تعاون داشتیم با حمایت شما خوب پیش می‌رفتیم. شاید اگر مدتی دیگر می‌ماندیم، کار به سر و سامان بیشتری می‌رسید. چون خدمت ایشان اعلام کرده بودم که اجازه بدهید مدتی در تعاون کار را ادامه بدهم. ایشان گفتند: ناترازی صندوق‌ها برای من اهمیت بسیار زیادی دارد. مستند این حرف بیرون آمده که در دولت‌های قبل از صندوق‌های بازنشستگی به عنوان بمب ساعتی نام می‌برند.
یعنی این‌قدر بحران‌زا بوده‌اند؟
همواره بحران‌زا هستند. ایشان گفت: مسئله صندوق‌ها خیلی مهم است. ناترازی صندوق‌ها و وابستگی آنها به منابع دولتی مهم است و بسیار تخصصی و فنی می‌گفت. ما امسال از صندوق بازنشستگی کشور باید بیش از تقریباً 350 همّت مستمری به بازنشستگان پرداخت کنیم. اینها منابع عظیمی هستند. من وقتی در برنامه و بودجه می‌روم، آقای منظور مرا که می‌بیند تپش قلب می‌گیرد. یک پنجم خزانه ماهانه بین بازنشستگان کشوری تقسیم می‌شود.
شهید آیت‌الله رییسی با تغییر رویه پرداخت حقوق در دولت و اولویت دادن به حقوق بازنشستگان بر کارمندان، چگونه دغدغه کرامت انسان‌ها را نشان داد و این تصمیم چه تأثیری بر اعتماد و روحیه بازنشستگان داشت؟
ما داریم جامعه بسیار بزرگی را پوشش می‌دهیم. دغدغه ایشان این بود که این مسئله حل بشود. همان روزهای اولی که رفتم به ایشان پیغام دادم که ظاهراً در دولت رویه بر این است که اگر قرار است حقوق پرداخت شود، اول باید حقوق کارمندان پرداخت شود، - امیدوارم کارمندن از من ناراحت نشوند - بعد حقوق بازنشسته‌ها، در صورتی که در خانه اگر برای آدم مهمان بیاید، وقتی پدر و پسری مهمان هستند، آدم اول غذا را جلوی پدر می‌گذارد.
این کار خیلی سخت بود و دوستان خزانه و دوستان سازمان برنامه و بودجه هم خیلی همکاری داشتند، اما با توجه به اقتضائات کشور، تأمین این منابع کار سختی است و بخشی از منابع درآمد کشور اول ماه می‌آید. همین که بخواهید دو یا سه روز عقب بیندازید خیلی کار سختی است. ببینید ایشان چگونه دغدغه کرامت انسان‌ها را داشت. گفتند: در دولت ما نباید این اتفاق بیفتد. اول باید حقوق بازنشسته‌ها را بدهیم و بعد کارمندان را و این یک رویه شد.
شهید آیت‌الله رییسی چگونه با تصمیم خود برای تغییر زمان پرداخت مستمری بازنشستگان، مانند اقدام ویژه برای پرداخت زودتر در شب یلدا، عدالت‌محوری و حساسیت به نیازهای روزمره بازنشستگان را نشان داد؟
و در طول دوره‌ای که در صندوق بازنشستگی کشوری هستیم، با کمک سازمان برنامه و بودجه و خزانه‌داری کل کشور اول حقوق بازنشستگان پرداخت می‌شود. اگر این روند را دنبال کنید، در طول 8، 9 ماه گذشته عمده حقوق‌ها در 26 یا 28 ماه پرداخت شده‌اند. در اسفندماه بخش عظیمی را در روز 23 پرداخت کردیم.
در سال 1401 شب یلدا به شب جمعه خورده بود. اگر شب جمعه این پول را می‌دادیم، بازنشسته کی می‌توانست برود خرید کند؟ از ایشان اذن گرفتیم و پیگیری کردیم که پرداخت مستمری را به روز سه‌شنبه بیندازیم. به نظرم روز 28 ماه می‌شد. خیلی اصرار کردیم که این اتفاق بیفتد و واقعاً با عنایت ایشان اتفاق هم افتاد.
دقت کنید. دارد کشور را اداره می‌کند و به سفره بازنشسته هم توجه می‌کند. این یعنی عدالت‌محوری. شاید بشود در شعار این حرف‌ها را زد، ولی وقتی شما رئیس‌جمهور یک کشور هستید و می‌خواهید به جزئیات توجه کنید، خیلی مهم است.
چگونه شهید آیت‌الله رییسی با توجه به توجه و حمایت خود از پروژه‌های ناتمام توانست اعتماد و انگیزه‌ی بخش فنی و کارکنان را بهبود بخشیده و به پایان رساندن این پروژه‌ها را تسریع بخشد؟
پروژه‌ای بود که 11 سال در این کشور خوابیده بود. پروژه پادجم در حوزه پتروشیمی. از قول ایشان به من گفتند بد است که این پروژه خوابیده است. گفتیم: همه تلاشمان را می‌کنیم که به ایام بعد از عید برسد و افتتاح شود. همه همکاران ما تلاش کردند. یک پروژه بسیار استراتژیک در کشور است. ایشان گفتند من خودم برای افتتاح می‌آیم و حمایت کردند. همه همکاران ما بچه‌های دهه 60 در مجموعه پادجم شبانه‌روز آن کارگاه را اول به عشق خدا و بعد به خاطر این حرف رئیس‌جمهور که گفته بود باید افتتاح شود، کار کردند. قرار بود در سوم خرداد روغن‌های این پروژه برسد و افتتاح بشود.
 پمپاژ روحی‌ای که ایشان می‌کرد بی‌نظیر بود. باید می‌رفتید و کارگاه پادجم را بازدید می‌کردید. آقای وزیر رفتند و بازدید کردند و گفتند بعید است که این به افتتاح برسد، چون بخش زیادی از روندی که باید شکل می‌گرفت مانده بود. به احترام آقای وزیر رفتیم و بازدید کردیم که وقتی آقای رئیس‌جمهور می‌آیند مشکلی نباشد. تعجب کرده بودند که چطور در این بازه زمانی این پروژه با آن همه بحث‌های فنی پیچیده راه افتاد و دستگاه‌هایش به ایران آمدند و کارها به نتیجه رسیدند. آقای وزیر پرسیدند: چگونه این کار انجام شد؟ گفتم: این بچه‌ها با توجه به اعتمادی که به آنها شده بود شبانه‌روز پای کار ایستادند تا کار را از آب دربیاورند و این کار جواب داد.
اینها پروژه‌های Technical و فنی‌ای هستند که هرکدامشان دارند بخشی از ضعف‌های این کشور را برطرف می‌کنند. لذا واقعاً با این اعتماد و فرآیندی که ایجاد شده بود، ایشان مجدانه پای کار بود.
آیا می‌توانید نمونه‌های از مردم‌داری و حسن خدمت شهید آیت الله رئیسی در طول 3 سال ریاست جمهوریشان بیان کنید.
خیلی وقت‌ها خیلی از آقایان بحث‌ها را خیلی شعاری مطرح می‌کنند، ولی ما که در عمل در میدان هستیم می‌فهمیم چه کسی واقعاً در میدان است. این پنج نفر سرنشین این بالگرد به اضافه تیم پروازی یک وجه اشتراک داشتند. همگی در حیطه کاری خودشان متخصص بودند و کار جهادی می‌کردند. همه این تیم یک مخرج مشترک دارند؛ کار برای مردم بدون ریا و صادقانه.
حالا این تیمی که دارد کار مردمی می‌کند وارد کار سیاسی شده و بعضی از رفتارهایش با اکوسیستم سیاسی کشور نمی‌خواند. رئیس‌جمهور به فکر مسائل و مشکلات کشور است و هزاران مشغله دارد، اما به فکر شب یلدای بازنشسته‌ها هم هست. رئیس‌جمهور کشور است و به فکر مسکن مردمش هست. رئیس‌جمهور کشور است و به فکر آدم‌هایی هم که آمده و به در ماشین او آویزان شده‌اند، هست. رئیس‌جمهور کشور است، چرا پروتکل را رعایت نمی‌کند و هر جایی می‌رود؟ نمی‌شود از کسی که در اکوسیستم مردمی و خدمت و سید محرومان است، رعایت جوانب اکوسیستم سیاسی معمول را داشت و شاید این اکوسیستم بسیاری از رفتارهای ایشان را برنتابد. در اقتضائات این سیستم، حکمرانی بر دل مردم معنا دارد و مردم این را می‌فهمند.
ایشان کلا قواعد را تغییر دادند.
دقیقا و چقدر این مردم ایران نجیب و فهیم و باهوش هستند. خیلی خوب می‌فهمند. مگر ما در کشور کم مشکل داریم؟ مگر ما تورم نداریم؟ دولت هر کاری که از دستش برمی‌آمده کرده که تورم را کنترل کند. کدام رئیس‌جمهور است که دلش نخواهد مردم از او راضی باشند؟ کدام مدیری است که روزش را بعد از توکل به خدا با این امید شروع نکند که رضایت خلق را که همان رضایت خداست رقم بزند؟
 مردم فرق خادم با رئیس را خوب می‌فهمند. ایشان رئیس‌جمهور به معنای رئیس نبود. ایشان خادم‌الرضا بود. همان که گفتند روی کفنم بنویسید. همان که گفتند طلبه ساده‌ای بیش نیستم. چرا این بود؟ امام فرمودند: تنها کسانی با ما می‌مانند که طعم فقر و استضعاف را چشیده باشند. کلیپی از ایشان پخش شد که می‌گفتند: ما یتیم بزرگ شدیم. خانه ما سه اتاق داشت که دوتای آنها را اجازه داده بودیم و به سختی زندگی می‌‌کردیم. مگر می‌شود به کسی که درد ملت و درد فقر را چشیده گفت که تمام انرژی‌ات را برای مردم و عائله امام زمان(عج) نگذار؟ تفاوت و مرز تفکر انقلابی و تفکر لیبرالی دقیقاً در همین جاست.
بزرگی، حلم، جامع‌الاطراف بودن ایشان سبب گردیده بود که از تمام طیف‌های فکری در دولت ایشان حضور داشتند. خیلی بزرگی و صبر می‌خواهد که شما از حزب و طبقه و استان خودت نیاوری و به همه فرصت بدهی برای پیشرفت ایران. این رئیس‌جمهور این کار را کرد و کار را جلو برد.
فعالیت‌های روزانه و پیگیری‌های پیوسته شهید آیت‌الله رییسی در جهت بهبود وضعیت مردم را توصیف می‌کنید؟
در هفته دولت پارسال من سخنران پیش از خطبه نمازجمعه بودم. آقای رئیس‌جمهور در یک سفر خارجی بودند. نمازجمعه در مصلی بود. برایم یادداشت آوردند که آقای رئیسی وارد مصلی شدند. من فکر کردم نوشته‌اند آقای رئیس و منظورشان آقای علی‌اکبری است که رئیس ائمه جمعه هستند. صحبت‌های من تمام شد و آمدم پائین و دیدم حاج آقا ردیف اول نشسته. نماز تمام شد و به اتاقی رفتیم و من گفتم: حاج آقا! شما دیشب در فلان کشور بودید و تلویزیون هم پخش زنده داشت. گفتند: به فرودگاه که رسیدم، دیدم وقت اذان است، بروم در نمازجمعه شرکت کنم. توفیق شد آمدیم نشستیم پای منبر شما! جلسه که تمام شد گفت: آقای مسکنی! مسئله تعاون خیلی جدی است. این برای من مهم است. موتورتان را روشن کنید و پرقوت بروید جلو. هر جا هر کمکی لازم شد به من بگوئید، من پای کار شما هستم.
رئیس‌جمهوری که از سفر می‌آید و یک نیروی در میدان را اتفاقی می‌بیند و خشاب او را پر می‌کند، به او انگیزه می‌دهد. من وقتی چشم‌های خسته ایشان را دیدم واقعاً خجالت کشیدم که چرا ایشان را همان چند دقیقه هم معطل کردم. این ویژگی بارز رئیس‌جمهور انقلابی جمهوری اسلامی ایران است.
شما توفیق داشتید با رئیس‌جمهور محبوب و خادم‌الرضای ما، شهید آیت‌الله رییسی، به مردم خدمت کنید. ما به خودمان می‌بالیم که رئیس‌جمهوری داشتیم که از مدیران جوانی چون شما حمایت کردند و به آنها میدان دادند و الحمدلله نتایج خوبی هم گرفتند.در انتهای گفتگو اگر صحبتی باقیمانده بفرمائید.
یکی از بحث‌هائی که ما در بخش تعاون و صندوق بازنشستگی کشوری به آن توجه کردیم بحث مسئله‌محوری بود. یکی از دغدغه‌های نصرت آیت‌الله رئیسی بحث مسئله‌محوری بود که نظام بسیاری از مسائل باید احصا و حل بشود. یکی از آنها نحوه مشارکت مردم بود. وقتی آقا فرمودند جهش تولید با مشارکت مردم، ایشان از قبل بارها مشارکت مردم را مطالبه کرده بودند. یکی از وعده‌هائی که ایشان به ما دادند این بود که گفتند اگر این مسئله را حل کنید، من در مراسم افتتاحیه‌اش می‌آیم و ما در شهریور 1402، 44 همت مشارکت مردم در قالب تعاونی‌ها را رقم زدیم و ایشان مراسم افتتاحیه آمدند و در 2053 پروژه را افتتاح و دنبال کردند.
این را بگذارید در کنار دغدغه و توصیه آقا به جوانانی که در دولت کار می‌کنند. آقا فرمودند سه تا کار را نکنید: 1.کار نمایشی، 2. جایی را پل کردن برای جای دیگر 3. تمام توجه‌تان به حل کردن مسائل با محوریت مردم باشد. مردم عزیز ایران بدانند که این راه متوقف نخواهد ماند و ما ثانیه‌ای کوتاه نخواهیم آمد و ان‌شاءالله پرشورتر مشغول خواهیم بود.

 

حمایت از مدیران جوان
ما در تعاون سندی داشتیم به نام سند توسعه تعاون که بیش از سیزده سال بود که روی زمین مانده بود. من وقتی این سند را به ایشان ارائه دادم خیلی ناراحت شدند. در جلسه‌ای که اداره آن را محبت کرده و به عهده من گذاشته بودند، یکی از آقایان وزرا گفت: این تعاونی‌ها خیلی جواب نمی‌دهند و با من بحث کرد. با اینکه من جوان‌تر و معاون وزیر بودم، ولی آن عزیز، وزیر بود. حاج آقا گفتند: آقای مسکنی جواب بدهید و پشت سرش از من دفاع کردند. این حمایتی است که ایشان از بچه‌های جوان در حوزه‌های مختلف می‌کردند