راه او ادامه می‏یابد

سردار محمدعلی(عزیز) جعفری متولد ۱۳۳۶ در یزد است. او در سال ۱۳۵۸ از نمایندگان انجمن اسلامی دانشجویان در تصرف لانه جاسوسی بود. جعفری دانش‏آموخته کارشناسی مهندسی معماری از دانشگاه تهران و کارشناسی ارشد فرماندهی از دانشگاه امام حسین(ع) است. او در فاصله سال‏های ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۸ فرماندهی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را برعهده داشت. جعفری اکنون مسئول قرارگاه فرهنگی و اجتماعی بقیه‏الله‏الاعظم(عج) سپاه پاسداران است.

گفت‌وگو با مسئول قرارگاه فرهنگی و اجتماعی بقیه‏الله‏الاعظم(عج)

با شهید آیت‏الله رئیسی چقدر محشور بودید و اولین ویژگی‏ای که با شنیدن اسم ایشان به خاطر می‏آورید، چیست؟
بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمنِ ٱلرَّحِیم. آشنایی ما با شهید آیت‏الله رئیسی به زمانی برمی‏گردد که ایشان در دادستانی و قوه قضاییه بودند و در زمینه مباحث مختلف کاری در سپاه با ایشان تعامل داشتیم. این آشنایی با حضور ایشان در تولیت آستان قدس رضوی عمیق‏تر و تعاملاتمان بیشتر شد. اکثر اوقات در حرم مطهر رضوی به خدمتشان می‏رسیدیم. پس اینکه ریاست قوه قضاییه را بر عهده گرفتند این ارتباطات باز هم نزدیک‏تر شد. به دلیل مسئولیتی که بنده در سپاه داشتم و موضوعات مختلف امنیتی و قضایی‏ای که وجود داشت همچنان با شهید رئیسی تعامل داشتیم. این رابطه به‏قدری صمیمی بود که ایشان سرتیم حفاظتی ما، آقای سید مهدی موسوی را درخواست کردند که مسئولیت [حفاظتی] قوه قضاییه را بر عهده بگیرد. این درخواست به دلیل روحیه مردم‏داری آقا سید مهدی و تیمشان بود. آقای موسوی مخالف منش برخی از مسئولین در برخورد با مردم که ممکن بود تیم حفاظتی نیز به آن دامن بزند، بود. لذا شهید رئیسی نیز که خود دارای روحیه مردمی بود، برای پرهیز از چنین برخوردهایی آقا سید مهدی که دقیقاً نقطه مقابل این حرکت بود را قبل از اینکه رسماً به‏عنوان رئیس قوه قضاییه معرفی شوند، درخواست کردند. ما هم با کمال میل با این درخواست موافقت کردیم و در کنار آن اگر کمکی هم از دستمان برمی‏آمد، دریغ نمی‏کردیم. اگر شخص دیگری به‏جز آقا سید مهدی مسئولیت حفاظت ایشان را بر عهده می‏گرفت، شهید رئیسی نمی‏توانست این حضور شاید روزانه را در بین مردم داشته باشد.
از ویژگی‏های معنوی ایشان هم بگویید
ویژگی برجسته‏ای که باید به آن اشاره کنم، اول از همه اخلاص و تقوای این شهید بزرگوار و نشأت‏گرفته از ایمان بالای ایشان بود. به نظر من این عشق و علاقه‏ای که مردم به ایشان دارند ناشی از همین اخلاص است. طبیعتاً وقتی کار برای خدا باشد، رضایت قلبی مردم را در پی خواهد داشت، چون رضایت خدا در رضایت مردم از عملکرد آن مسئول است. شهید رئیسی به نقش‏آفرینی مردم اعتقاد داشتند و برای آنها احترام قائل بودند. این باور ناشی از دوران سخت کودکی ایشان بود که در دوران طفولیت پدر را از دست داده بود.
تصویری که از منزل مادر ایشان از تلویزیون پخش شد، خودش گویای این است که مادر رئیس جمهور ایران در کجا زندگی می‏کند و وضعیت زندگی‏اش چگونه است.
همین طور است. ایشان در یک خانواده متوسط رو به پایینی بزرگ و در عین حال به‏درستی تربیت شدند و مهم‏تر این که چند سال بعد هم که در جایگاه ریاست قوه قضاییه یا مجریه قرار می‏گیرند، این زندگی هیچ تغییری نمی‏کند.
آقای دکتر رئیسی در طول مدت کوتاهی که ریاست قوه مجریه را بر عهده داشتند خدمات بزرگی را به انجام رساندند و مهم‏تر اینکه باب جدیدی از فرهنگ و خط مشی مدیریت در کشور را باز کردند. وقتی صحبت از شهید رجایی می‏شود می‏گویند آن موقع اوایل انقلاب بوده و معلوم نبوده شهید رجایی اگر بعدها زنده می‏بود، بر همان شیوه باقی می‏ماند یا نه. اما دیدیم که شهید رئیسی سه سال در قوه مجریه و پیش‏تر هم در قوه قضاییه کار کرد، ولی هیچ تغییری در رفتار و روحیاتش ایجاد نشد. منش شخصیتی مثل شهید رئیسی چیزی است که در گام دوم انقلاب به‏شدت مورد نیاز مسئولین اجرایی کشور است. مردم با تشییع باشکوهی که از ایشان کردند در حقیقت به مسئولین پیام دادند که یک مسئول واقعی این گونه باید باشد.
پس از شهادت آیت‏الله رئیسی عملاً دو قوه بدون رئیس بودند، در اینجا این سئوال پیش می‏آید که ساختار جمهوری اسلامی چه خصایص و ویژگی‏هایی دارد که در برابر چنین اتفاقات بزرگی بدون تزلزل به مسیر خودش ادامه می‏دهد؟
ما از چهل و چند سال قبل که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید تا به امروز حوادثی بسا سخت‏تر از این را تجربه کرده‏ایم. شهادت‏هایی که در سال 60 اتفاق افتاد یا انفجار دفتر حزب جمهوری، ترور حضرت آقا، شهادت شهیدان رجایی و باهنر یا ماجرای عزل بنی‏صدر و انتخابات پس از آن اتفاقاتی بودند که همگی در دو سه سال متوالی پشت سر هم رخ داد، ولی ما همه اینها را از سر گذراندیم. به عبارتی جمهوری اسلامی این وضعیت را تمرین کرد و برایش نهادینه شد. در آن زمان که اوایل انقلاب بود و همه چیز تازه داشت شکل می‏گرفت شرایطی بسیار سخت‏تر از امروز را پشت سر گذاشتیم، بدون اینکه نظام اسلامی ضربه بخورد و یا در حرکت آن وقفه‏ای پیش بیاید. حالا بعد از چهل و پنج سال طبیعی است که همه امور بدون هیچ مشکلی در روال معمول خودش پیش برود.
البته اگر بخواهیم راجع به چرایی آن صحبت کنیم، باید بگوییم که دو عامل اصلی و عمده دارد که یکی جایگاه رهبری و ولایت فقیه در نظام جمهوری اسلامی است. البته استحکام قانون اساسی و پیش‏بینی همه جانبه آن برای چنین شرایطی را نیز نباید از نظر دور داشت. قانون اساسی معین کرده که ظرف مدت پنجاه روز باید رئیس جمهوری بعدی مشخص شود و در طول این مدت چه کسی و با چه ساختاری باید عهده‏دار امور اجرایی کشور شود. بنابراین سومین عاملی که می‏توان ذکر کرد، قانون اساسی است. ولی جایگاه رهبری مهم‏ترین عامل تعیین‏کننده است و تصور می‏کنم همه دنیا صرف نظر از اینکه به بُعد مذهبی و فرهنگی رهبری توجه ندارند، اما به این موضوع پی برده‏اند که یک رهبر چقدر می‏تواند در استحکام نظام و حفظ مسیر و عبور از بحران‏های سخت این چنینی نقش داشته باشد.
عامل دوم مردم هستند. وقتی مردم با همه وجود پشت یک نظام هستند، به‏خصوص اگر این پشتیبانی از نظام بر اساس اعتقادات و باورهای دینی آنان باشد، تحمل سختی‏ها برایشان آسان‏تر خواهد بود. این حضور و هوشیاری مردم، حمایت و در صحنه بودن و بصیرتشان عامل تعیین‏کننده‏ای است که این حوادث که هیچ، حتی اگر با اتفاقاتی به‏مراتب سنگین‏تر از این هم روبه‏رو شویم، مشکلی پیش نمی‏آید. در فتنه‏های سال‏های 78، 88 و 1401 دشمنان خارجی ما تصور می‏کردند جمهوری اسلامی رفتنی است، در حالی که برای ما که در داخل کشور بودیم، این مسخره به نظر می‏آمد. هر چند هر کدام از این فتنه‏ها و تهدیدات در کشورهای دیگر می‏توانست نظام آن کشور را دچار فروپاشی کند، ولی برعکس در جمهوری اسلامی ایران باعث استحکام نظام و اضافه شدن تجربه‏ای به تجربیات قبلی و آبدیده‏تر شدن آن می‏شود. مثل درخت تنومندی می‏ماند که در بیابان در مقابل باد و طوفان و... مقاومت و پیوسته محکم‏تر می‏شود. با چنین مردم و چنین ساختاری لطف و عنایت خداوند متعال هم شامل می‏شود و نظام جمهوری اسلامی ایران علی‏رغم تمام مشکلات به حرکت خود ادامه می‏دهد.
شعار دولت سیزدهم شعار «دولت مردمی و ایران قوی» بود. چرا مردمی بودن مهم است و اصلاً مردمی بودن دولت یعنی چه؟
برجسته‏ترین ویژگی دولت شهید رئیسی همین مردمی بودنش است که بخشی از آن برمی‏گردد به اعتقاد و باور خود آقای رئیسی نسبت به مردم و نقش‏آفرینی آنها در حل مسائل. این موضوعی است که رهبر معظم انقلاب در بیانیه گام دوم انقلاب که از دی ماه سال 97 به این طرف آغاز نمودند تأکید فراوانی بر آن دارند. مقام معظم رهبری از سال 90 که این موضوع را در سخنرانی خود در کرمانشاه مطرح کردند تا به امروز که چهارده پانزده سال از آن می‏گذرد همواره از همه دولتمردان و البته مسئولین همه قوا و دستگاه‏ها این مطالبه را داشته‏اند و به‏خصوص از سال 97 به این طرف خواسته‏شان از مسئولین نظام و دستگاه‏های مختلف اجرایی این بوده که جایگاه مردم را برای ایفای نقش مشخص و مسیر آن را هموار کنند، حتی به دنبال راهکار برای نقش‏آفرینی مردم باشند. رهبر معظم انقلاب در سخنرانی سال 90 خود با نام بردن از هر سه قوه در این باره می‏فرمایند: «رؤسای قوا باید فرمول‏ها و راهکارهای قابل فهم عموم برای به میدان آمدن مردم و نقش‏آفرینی مردم را پیدا کنند.» این موضوع محتوای کلی بیانیه گام دوم انقلاب و اهداف آن اهداف ایجابی است، نه دفع خطر و اقدامات سلبی و مقابله با تهدیدات.
برخی با نگاهی بدبینانه تصور می‏کنند با شهادت آیت‏الله رئیسی این روند قطع خواهد شد. به نظر شما برای مسیری که شهید رئیسی در راستای مردمی‏سازی دولت در پیش گرفته بود چه آینده‏ای متصور است و چه اتفاقاتی باید بیفتد که دستاورد عظیم این شهید عزیز حفظ شود؟
یکی از نمونه اقدامات ایشان در راستای مردمی‏سازی دولت ایجاد شبکه دستیاران مردمی و قرار دادن آنها در کنار رئیس جمهور، وزرا، استانداران و حتی فرمانداران بود. تا قبل از دولت ایشان چیزی تحت عنوان «دستیار مردمی» نداشتیم و این برای اولین بار در دولت شهید رئیسی رقم خورد.
وظایف این دستیاران این است که ظرفیت‏های مردمی‏ای که آماده هستند به شکل جهادی برای خدمت به جامعه و حل مسائل مردم به میدان بیایند و از سویی مشکلات دولت را شناسایی و با ایجاد هماهنگی بین مسئول مربوطه که ممکن است فرماندار یک شهرستان یا حتی ریاست جمهوری باشد، بستر را برای ورود مردم فراهم کنند. در این زمینه الحمدلله بستر بسیار خوبی در دولت سیزدهم ایجاد شد و این دستیاران تا سطح فرمانداران نیز شناسایی و توجیه شده‏اند. سال 1403 سال بهره‏برداری از ظرفیت‏های مردمیِ شناسایی‏شده و حضور مردم در میانه میدان بود.
اما نکته بعدی این است که آیا دولت و رئیس جمهور بعدی نیز این اعتقاد به نقش‏آفرینی یا بسترسازی برای حضور مردم برای حل مشکلات جامعه را دارد یا خیر؟ نقش‏آفرینی مردم در حل مشکلات کشور نقش تعیین‏کننده‏ای دارد. در بسیاری از کشورهای دیگر که اتفاقاً پیشرفته‏تر از ما هم هستند، به همین ترتیب است، منتها با شیو‏ه‏های دیگری مردم را ترغیب به مشارکت می‏کنند. متأسفانه در دولت‏هایی که بعد از جنگ بر سر کار آمدند، به استثنای دولت شهید رئیسی نه‏تنها این نگاه وجود نداشت که ضد آن نیز بودند و حضور و نقش‏آفرینی مردم را برنمی‏تابیدند و از آن استقبال نمی‏کردند. اما این مهم در دولت آقای رئیس پایه‏گذاری شد و مردم متدین، انقلابی و دلسوز جامعه ما باید بدانند که علی‏رغم همه ظرفیت‏ها و انگیزه‏ای که دارند، وقتی می‏توانند این نقش‏آفرینی را محقق کنند که باور و اعتقادش هم در رئیس جمهور مربوطه وجود داشته باشد تا زمینه را برای حضور آنان فراهم کند. امیدوارم در دولت بعدی نیز همانند دولت شهید رئیسی از این ویژگی برخوردار باشد.
به نظر شما چقدر از این ایده مردمی در دولت سیزدهم محقق شد و اصلاً به صورت کلی چقدر تحقق‏پذیر است؟
همان گونه که عرض کردم با توجه به اعتقاد راسخی که آقای رئیسی داشتند، در اکثر سفرهای استانی‏شان با دستیاران مردمی جلسه می‏گذاشتند و از آنان می‏خواستند برنامه‏ریزی کنند تا ایشان در کنار نشست‏هایی که با دولتمردان و مسئولین بخش‏های مختلف داشتند، با مجموعه‏های مردمی حاضر در استان‏ها و شهرستان‏ها که در زمینه‏های مختلف فرهنگی اجتماعی فعال بودند و نقش‏های مؤثری ایفا کرده‏اند نیز دیدار و گفتگو داشته باشند. در این جلسات نظرات و پیشنهادات این گروه‏ها که بعضاً پیشنهادات بسیار خوبی نیز بود و حتی موجب تعجب آقای رئیسی از توانمندی‏های مردمی می‏شد را می‏شنیدند، یادداشت و بعضاً دستور پیگیری صادر می‏کردند. در این یک سال و اندی که این حرکت آغاز شده بود، شناسایی دستیاران، توجیه وظایف و هماهنگی‏ها انجام شده و ان‏شاءالله به یاری خداوند متعال از سال 1403 عملی خواهد گشت.
در مسیر حل مسائل مختلف و متعددی که در کشور داریم، راه حل مسئله، نحوه حضور مردم، هماهنگی‏شان با دستگاه‏های مربوطه از جمله نکات مهمی هستند که علاوه بر طراحی نیاز به اعتقاد و باور نیز دارد.
باید وقت بگذارند و حوصله به خرج بدهند.
بله، همه اینها مهم است. اما مهم‏تر از همه این است که اگر آن اعتقاد و ایمان قلبی به این موضوع در بین مسئولین وجود داشته باشد و زمینه را فراهم کنند، مسائل دیگر نیز حل می‏شود.
ظرفیت به اندازه کافی در مردم وجود دارد، مهم بسترسازی برای این امر است که در طول مدت ریاست جمهوری آیت‏الله رئیسی به‏خوبی به آن پرداخته شد. یقین دارم که انتخاب مردم و رئیس جمهور بعدی نیز کسی است که همانند شهید رئیسی اعتقاد راسخی به این امر دارد و در همان مسیری گام برمی‏دارد که ایشان برداشت. مردم ما آن قدر هوشیار بودند که متوجه اخلاص، ایمان، تقوا و مردمی بودن این شهید عزیز شدند. ان‏شاءالله در انتخاب‏های بعدی نیز این تشخیص دقیق و درست ادامه داشته باشد و ما شاهد دولت حقیقتاً مردمی باشیم.
به‏عنوان نکته پایانی اگر صحبتی دارید، بفرمایید.
مردم در این شرایط و حال و هوایی که دارند، یاد و دعا برای آقا امام زمان(عج) و مقام معظم رهبری که نایب بر حق ایشان هستند را فراموش نکنند. برای سلامتی حضرت حجت(عج) و رهبر انقلاب و صبر و طاقتی که پرودگار برای عبور دادن جامعه و نظام اسلامی از این شرایط باید به ایشان عطا کند، دعا کنند. ان‏شاءالله مردم توجه و تمرکز ویژه‏شان را روی انتخاب رئیس جمهور بعدی بگذارند که در حال حاضر نقطه چالش اصلی انقلاب ماست و باید به صورت ضرب‏العجل تعیین شود. پس از آقای رئیسی به یاری خدا باید کسی انتخاب شود که تقریباً ویژگی‏های ایشان را داشته باشد و در همان مسیری گام بردارد که این شهید عزیز برداشت تا ریل‏گذاری مسیری که تا کنون انجام شده، عوض نشود و همان مسیر ادامه پیدا کند و مسائل و مشکلات مردم با نقش‏آفرینی و حضور خود مردم حل شود. این موضوع عامل بسیار تعیین‏کننده‏ای در انتخاب مردم است و دقت و هوشمندی آنان را می‏طلبد.

 

دیدار با مجموعه‌های مردمی
با توجه به اعتقاد راسخی که آقای رئیسی داشتند، در اکثر سفرهای استانی‏شان با دستیاران مردمی جلسه می‏گذاشتند و از آنان می‏خواستند برنامه‏ریزی کنند تا ایشان در کنار نشست‏هایی که با دولتمردان و مسئولین بخش‏های مختلف داشتند، با مجموعه‏های مردمی حاضر در استان‏ها و شهرستان‏ها که در زمینه‏های مختلف فرهنگی اجتماعی فعال بودند و نقش‏های مؤثری ایفا کرده‏اند نیز دیدار و گفتگو داشته باشند. در این جلسات نظرات و پیشنهادات این گروه‏ها که بعضاً پیشنهادات بسیار خوبی نیز بود و حتی موجب تعجب آقای رئیسی از توانمندی‏های مردمی می‏شد را می‏شنیدند، یادداشت و بعضاً دستور پیگیری صادر می‏کردند