پشتیبان صنایع دانش بنیان بود
محمدجواد اردشیر لاریجانی متولد سال 1330 درشهر نجف است. او فرزند اول میرزا هاشم آملی لاریجانی از روحانیون برجسته شیعه است و تحصیلاتش را از حوزه علمیه آغاز کرد و پس از آن در رشته مهندسی برق دانشگاه صنعتی شریف به تحصیل پرداخت. همچنین لاریجانی از سیاستمداران و نظریهپردازان سیاسی است. او معاون بین الملل قوه قضاییه بوده و به مدت 14 سال از ابتدای تاسیس ستاد حقوق بشر قوه قضاییه ریاست آن را برعهده داشت و همچنین در حال حاضر مدیر پژوهشگاه دانشهای بنیادی است. لاریجانی در کارنامه سیاسی خود سابقه نمایندگی مجلس شورای اسلامی در دوره های دوم، چهارم و پنجم را نیز ثبت کرده است، او موسس مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی و معاون وزارت امور خارجه نیز بوده است.
گفتوگو با مدیر پژوهشگاه دانشهای بنیادی
جناب آقای لاریجانی! با توجه به تجربه و سابقه طولانی شما در عرصه سیاست و خدماتی که به نظام جمهوری اسلامی ایران داشتهاید، میخواستم از شما درخواست کنم ارزیابی جامعی از ابعاد مختلف شخصیت شهید آیتالله رئیسی بفرمایید.
برای من بسیار سخت است از شخصیتی که شاید بیش از سی سال با هم کار کردهایم و در سفر و حضر با هم بودهایم صحبت کنم. به عقیده بنده شهادت ایشان باعث شد که از ویژگیهای خاص و دستاوردهایشان رونمایی شود.
در خصوص ابعاد شخصیتی ایشان باید عرض کنم که اولاً فهم ایشان از حل مسائل کشور فهم درستی بود. از روز اول تکلیف را مشخص کرد و گفت ما برای حل مسائل کشور منتظر تصمیم کشورهای دیگر و برداشتن تحریمها نمیمانیم. ما باید با امکاناتی که در اختیار داریم و با دست خودمان کشور را پیش ببریم. این فهم درستی از وضعیت بود. ایشان دنیا را محصور در امریکا و چند کشور محدود اروپایی ندیدند. این نکته بسیار مهم است که ما دنیا را وسیع ببینیم و ضمناً فهم درستی از تحولات بینالمللی داشته باشیم چزا که همه این موضوعات به هم پیوسته است.
مسئله بعدی حساسیت بجا و درست و دقیق ایشان از موضوع مقاومت است. جبهه مقاومت برعکس تبلیغاتی که میکنند و میگویند ما خرج غزه را میدهیم، دارای ارزشهای اعتباری و امنیتی فراوانی برای جمهوری اسلامی ایران ایجاد کرده است. همه اینها نشاندهنده فهم درست ایشان از مسائل سیاسی و بینالمللی است.
ایشان به حسن اخلاق مشهور و با مردم همنشین بود و مسائل مردم را درک میکرد، اما در چهارچوب درستش، چون برخی ممکن است علایق پوپولیستی داشته باشند و صرفاً برای شوآف به سراغ مردم بروند. اما آقای رئیسی این طور نبود، یک فهم دقیق همراه با برنامه داشت و مملکتداری منسجم و معقولی را دنبال میکرد. شعارهایی که میداد، شعارهای معقولی بود و نیروهای بسیار خوبی را نیز در کابینه جمع کرده بود.
با توجه به دستاوردهای شهید آیت الله رئیسی در زمینههای اقتصادی و بازگشاییهایی که در سطح بینالمللی انجام دادند، به نظر شما کدامیک از اقدامات ایشان تاثیرگذارترین بوده و چه الگویی برای آینده مسئولین ارائه دادهاند؟
به نظر بنده ایشان گذشته از توفیقاتی که خودشان داشتند، راهی را نیز برای آینده گشودند و معیارهایی را برای توفیقات آتی در پیش چشم مسئولین قرار دادند. زیرا اگر توفیقات فعلی ایشان نبود، برخی تردید میکردند و میگفتند حرفهای شما تئوریک است و ما در واقعیت باید راه دیگری را طی کنیم، اما ایشان ثابت کردند که این طور نیست. شهید رئیسی در تمام بخشهای اقتصادی ما با دنیا بازگشاییهایی انجام دادند که مسئولین قبلی میگفتند امکانپذیر نیست.
به تولید تحرک بخشیدند و فرموده رهبری که حل مسائل اقتصادی ما از تولید میگذرد را دنبال کردند. اگر بین کارگران میرفتند، به این خاطر نبود که عکس یادگاری بگیرند، بلکه هدفشان این بود که آن واحد تولیدی را راه بیندازند و زیر پر و بال کارگران را بگیرند تا کار تولید پیش برود. دستاوردهای ایشان در طول این سه سال، چه در عرصه داخلی و چه در عرصه بینالمللی خطوطی را برای مسئولین تعیین کرد که تا سالها میتواند همچنان ثمربخش باشد.
من با ایشان سالیانی دراز همکار و در سفرهای مختلفی همراه ایشان بودم. آقای رئیسی انسان بسیار متواضعی بود.
با توجه به دستاوردها و توفیقاتی که شهید آیتالله رئیسی در دوران ریاست جمهوری خود داشتهاند، میخواستم بپرسم که از نظر شما، برجستهترین و مهمترین مسائلی که ایشان در دوران ریاست جمهوری خود حل و فصل کردند، کدام مسائل بودند و چگونه آنها بر بهبود وضعیت اقتصادی و بینالمللی کشور تاثیر گذاشتند؟
هم در حوزه سیاست داخلی و هم سیاست خارجی موارد بسیار خوبی را سراغ دارم که با همت ایشان راه افتادند. در داخل کشور بهطور کلی میتوان به مسائل مربوط به تولید و موانع خاص موجود بر سر راه آن اشاره کرد. یکی از این موارد اعتبارات بانکی است که عمدتاً صرف بنگاهداری میشد. بانکها باید علیالقاعده سرمایه را در مسیر تولید به جریان بیندازند، اما متأسفانه به دلیلی که گفته شد تولید وضع خوبی نداشت. البته هنوز هم به حالت ایدهآل نرسیده است، اما چرخهها به سمت وضعیت مطلوب در حال حرکت است. بانکها از اینکه مدام زمین و مسکن بخرند و فعالیتهای بدون زحمت ایجاد کنند و به تعبیر دیگر بنگاهداری کنند، منع شدهاند.
مانع بعدی در تولید، مسئله قاچاق و واردات است. خدا رحمت کند آقای رئیسی را. ایشان معتقد نبود که کشور را باید ببندیم و همه اقلام مورد نیاز کشور صرفاً از داخل تأمین شود، بلکه معتقد بود که ظرفیت تولید را باید بالا ببریم. بهعنوان نمونه در حوزه کشاورزی چیزی که رونق داشت و متأسفانه هنوز هم تا حدودی به همین شکل است، این است که میزان بالایی ارز برای واردات نهادههای مختلف تخصیص داده میشود که خواهان زیادی هم دارد و سریع انجام میشود. اما اگر همین ارز قرار باشد صرف تولید کالاهای اساسی در داخل کشور شود، همه چیز دست به دست هم میدهد که این کار انجام نگیرد. آقای رئیسی روی همین نقطه دست گذاشت.
از دیگر دستاوردهای آقای رئیسی ترویج واحدهای تولیدی دانشبنیان است. در کشورهای بزرگ و بسیار پیشرفته اقتصادی، مثلاً در آلمان که به تولید زیمنس و بنز و... معروف است 60 درصد تولید صنعتی آن را واحدهای تولیدی کوچک و متوسط بر عهده دارند. بنابراین رشد این واحدها در درجه اول و بعد شبکه شدنشان مهم است، زیرا یک واحد کوچک نمیتواند همه مراحل تولید یک محصول پیچیده را انجام بدهد، پس این واحدهای کوچک به شبکهای نیاز دارند که به هم متصل شوند. ایشان کار بسیار بزرگی در این زمینه انجام دادند و بسیاری از واحدهای تولیدی کوچک را راه انداختند.
گزینهٔ دیگری از این دست در ذهن دارید؟
بله. از دیگر اقدامات مهم ایشان که ناتمام است و انشاءالله رئیس جمهور بعدی باید آن را پیگیری کنند، مسئله تولید نیروی محرکه یا خودروسازی کشور است. قرار نیست خودروهای ما با خودروهای مطرح دنیا وارد بازار رقابت شوند، اما به خاطر امنیت ملی و شرایط بینالمللی باید مجموعهای از واحدهای نیروی محرکه داشته باشیم که شامل خودروهای شخصی قابل اطمینان برای مردم، خودروهای سنگین و موتورهای مختلف است. ایشان قصد داشت صنعت خودروسازی را از بنیاد متحول و اصلاح کند و در مسیری قرار بدهد که منفعت ملی در آن است. این مسئله یکی از محورهای امنیت ملی ماست. امنیت ملی صرفاً به داشتن نیروی نظامی نیست و شاخصهای مختلفی از جمله کالاهای اساسی، انرژی و نیروی محرکه و... دارد. نیروی محرکه فقط مختص ساخت خودرو نیست و بحث مهمی در امنیت ملی به شمار میرود.
البته توان و استراتژی دفاعی نیز در جای خود بسیار اهمیت دارد. بنده اخیراً مقالهای در یکی از مجلات معتبر خارجی که مسائل نظامی دنیا را مورد بررسی قرار میدهد، خواندم که نوشته بود: «حقیقتاً استراتژیستهای ایرانی در طراحی سیستم دفاعیشان نبوغ عظیم تاریخیشان را به منصه ظهور رساندند.» ایرانیها در تاریخ بهعنوان سرداران بسیار باهوش مطرح هستند. اینکه ما یک کشور قوی و دارای توان نظامی باشیم، برازنده ماست، اما نه برای سیطره. سیطره در فرهنگ اسلامی ما معنایی ندارد. آنچه که معنا دارد این شعار قرآنی است که «ما نه ظلم را میپذیریم و نه ظلم میکنیم.» اینها مفاهیمی بود که آقای رئیسی به دنیا منتقل کرد.
در طول دوره ریاست شهید آیت الله رئیسی، به نظر میرسد که دوگانه دیپلماسی و میدان به طرز بیسابقهای با هم عجین شده و هماهنگی نزدیکتری پیدا کرده بودند. این ارتباط و تعامل چگونه شکل گرفت و چه تأثیری بر سیاستهای داخلی و خارجی کشور داشت؟
این دوگانه، دوگانه بیاساسی بود. این دوگانه را عدهای مطرح کردند که بگویند اجازه بدهید ما مسائل کشور را با دیپلماسی حل کنیم. در حالی که کسی جلویشان را در دیپلماسی نگرفته بود، ولی زورشان نمیرسید و نتوانستند حل کنند. اگر مقصود گروهی که این دوگانه را مطرح کردند، از میدان توان نظامی باشد، باید گفت که این دو از هم جدا نیست. هیچ دیپلماتی نیست که بدون پشتوانه توان نظامی قدرتمند کشور خود بتواند در مسائل مهم اظهار نظر کند و کاری از پیش ببرد. در تاریخ دیپلماسی دنیا با گفتگوی بدون پشتوانه چیزی تحقق پیدا نکرده است.
بنده در تمام طول جنگ تحمیلی در وزارت خارجه خدمت میکردم. در آن دوران ما در سختترین شرایط از لحاظ تعامل با دنیا قرار داشتیم، ولی پیشرفتهای ما در جبهه برای ما فرصتهای دیپلماتیک ایجاد میکرد و ما به پشتوانه پیشرویهایمان میتوانستیم تحرکاتی را انجام بدهیم. بنابراین دوگانهسازی میدان و دیپلماسی یک دوگانه بیاساس و بیمنطق است. در مقابل اتفاقاً این آقای رئیسی بود که نشان داد چگونه یک دیپلماسی فعال میتواند با توانمندیهای کشور، از جمله توانمندی نظامی و دفاعی پیشرفت کند.
چگونه تعامل بین میدان و دیپلماسی میتواند به تقویت نقش و اهمیت ایران در منطقه و جهان کمک کند؟
گروهی که این دوگانه را ایجاد کردند از فضای دکترین مقاومت هم ناراحت بودند. دکترین مقاومت ابتکار حضرت امام بود و مقام معظم رهبری آن را عملیاتی کردند و آن را توسعه و شاخ و برگ دادند و رسید به جایی که امروز جمهوری اسلامی ایران نقشه سیاسی منطقه را با مشارکت وسیع پیش میبرد. قصد ندارم بگویم این فقط ما هستیم که این نقشه را طراحی میکنیم، ولی بدون ما هم این نقشه کامل نمیشود. یک چنین اعتباری برای ایران در طول سیصد سال گذشته بیسابقه است.
بنابراین دوگانه میدان و دیپلماسی مسیری منحرف و اینکه بعضی با تکرار حرف امثال جانکری که میگفت منتظر بنشینید تا ما برایتان کاری انجام بدهیم، تصور میکردند که شهادت سربازان و سرداران ما مخل دیپلماسی است و سیاست کاملاً اشتباهی بود. ولی شهید رئیسی این سیاست را با قاطعیت کنار زد و تمام توان ملی ما را همراه با یک دیپلماسی فعال برای پیشبرد اهداف و منافع ملت و نظام جمهوری اسلامی ایران به کار گرفت.
در دیدار اخیر با مقامات کشورها، حضرت آقا فرمودند که از دست دادن شهید آیتالله رئیسی شرایط سختی را به وجود آورده است. با این حال، تأکید کردند که ما همانند گذشته این شرایط سخت را به فرصت تبدیل خواهیم کرد. این امر چگونه اتفاق خواهد افتاد؟
این موضوع پدیده جالب و عجیبی است. ما پس از اینکه در شرایط سخت قرار میگیریم و با فتانت و دعا و لطف الهی از آن عبور میکنیم، تازه از یک سری وضعیتهای حقیقی پردهبرداری میشود که فرصتهای جدیدی را به ما نشان میدهد. این فرصتها میدانی است برای کسب دستاوردهای جدید تا ما مدار پیشرفت خود را یک مرحله جلوتر ببریم. ما این چرخه را در طول انقلاب تجربه کردهایم و حالا در شهادت این عزیزان نیز این چرخه دوباره تکرار شد.
اولین پدیدهای که از آن رونمایی شد رشد، قدرت و پختگی نظام مدنی ما بود. در هر کشوری، حتی کشورهای پیشرفته، اگر برای بالاترین شخصیت اجرایی آن چنین اتفاقی بیفتد، هرج و مرجهای بسیاری رخ میدهد. حداقلش این است که امور متوقف میشود، بورس سقوط میکند و... ولی در کشور ما چنین اتفاقی نمیافتد. حتی پس از شهادت ایشان دیدیم که کشور همچون یک کشتی در دریای بیتلاطم بهآرامی در حال حرکت است و این به دلیل ساختارهای مدنی کشور است.
جمهوری اسلامی صرفاً دیگر یک تئوری روی کاغذ نیست، بلکه یک واقعیت اجتماعی است که محقق شده. اکنون جمهوری اسلامی یک سازمان سیاسی عظیم است که میتواند حوادث این چنینی و حتی فتنهها را نیز در خود هضم کند و این نشان از هاضمه بسیار قوی نظام مدنی آن دارد. به علت همین توجه به این جهات اساسی است که دشمنان خارجی و برخی افراد نفهم داخلی سعی دارند حواشی را بزرگ کنند تا این واقعیتهای اجتماعی آشکار نشود.
آن چیزی که اینها را ناراحت میکند این اتفاق جالب است که میبینند سازمان ملل، سازمانهای بینالمللی و کشورهای بزرگ دنیا در این قضیه با ما همدردی میکنند؛ چیزی که تا کنون سابقه نداشته است. از آن سو قرار است سران رژیم صهیونیستی را بهعنوان مجرم تحت پیگرد قرار بدهند و کشوری مثل آلمان که سینهچاک این رژیم غاصب بود، اعلام میکند که اگر این حکم تأیید شود، ما هم اطاعت میکنیم. اینها همان تحولاتی هستند که عصبانیت امریکا و ایادی آن را برانگیخته. ایران به یک چنین جایگاه بالایی رسیده و دشمنان خونخوارش در حال افول هستند. و قطعاً رئیس جمهور آینده باید شخصی باشد که مسیر رو به قله را با استفاده از این فرصتهای رونماییشده جلو ببرد.
با در نظر گرفتن شهادت آیتالله رئیسی، چه تأثیراتی بر دستیابی به اهداف و آینده ایران تصور میکنید؟
اولین خصوصیت ایران پس از شهید آیتالله رئیسی، انسجام وسیع ملی است. در ابتدا که ایشان به رئیسجمهوری رسید، از دولت ایشان با عناوینی همچون «دولت اقلیت» و... نام میبردند. اما آیا این مردمی که برای تشییع جنازه این شهدای بزرگوار به خیابان آمدند اقلیت بودند؟ بنابراین ایران پس از رئیسی دولتی است متحد و یکپارچه. بهگونهای که دیپلمات مشهور فرانسوی گفته بود: «مردم ایران به لحاظ اقتصادی وضع خوبی ندارند، اما من تعجب میکنم که چطور تا این حد از دولتشان حمایت میکنند؟!»
این یکی از واقعیتهایی بود که رونمایی شد. ایران کنونی ما ایرانی است که به تزهای بیانشده در توسعه اقتصادی و روابط سیاسی پایبند است. ایرانی است که در منطقه ظهور وسیعی پیدا کرده و مورد توجه خاص بینالمللی است. ایرانی است که توان ورود در مسائل خاص بینالمللی پیدا کرده. ایرانی است که دیپلماسی آن دیگر منتظر این نیست که وزیر خارجه امریکا یا انگلیس و... چراغ سبز نشان بدهند.
ایران سیاست خارجیاش را محکم پیش میبرد. ایرانی است که دوستان منطقهای دارد. همه اینها واقعیتهایی از ایران است که پس از شهادت آقای رئیسی از آن رونمایی شده است. اما از این مهمتر اینکه این حرکت باید حفظ و روی آن سرمایهگذاریهای وسیعی انجام شود.
آیا میتوانید در مورد تأکید ویژه شهید آیتالله رئیسی بر اهمیت رسانه و تکنولوژیهای مرتبط با آن در جلسات شورای عالی مجازی توضیح دهید و چگونه فهم او از ساختار جمهوری اسلامی و استظهار به رأی مردم را ارزیابی میکنید؟
یکی از توجهات ویژه آقای رئیسی به حوزه رسانه و تکنولوژیهای مربوط به این عرصه بود. هیچ رئیسجمهوری با این دقت و پشتکار در جلسات شورای عالی مجازی شرکت و آن را دنبال نمیکرد. البته این آغاز راه است، چون تکنولوژی مربوط به رسانه مرتب در حال پیشرفت و تحول است.
در کنار همه اینها آقای رئیسی فهم درستی نیز از جمهوری اسلامی داشت. این یک نکته بسیار کلیدی است. گاهی دیدهایم افرادی که مسئولیتی میگیرند فراموش میکنند که استظهار به رأی مردم منوط به قانون اساسی است. ملت ایران به کسی کارت سفید یا بهاصطلاح اختیار تام نداده که هر کاری خواست بکند. این استظهار به رأی مردم بر اساس قانون اساسی است؛ قانونی که ساختار مدنی کشور ما را بر محور ولایت فقیه ترسیم کرده است.
بنابراین مسئولین کشور باید بدانند که بازوان اجراییای هستند که مشروعیتشان به ولایت فقیه تثبیت میشود. استظهار به رأی مردم در طول ولایت فقیه است، نه در عرض آن. این سبب میشود که مسئول از وجود یک رهبر داهی و باتجربه بهخوبی استفاده کند. گاهی ممکن است یک مسئول به نتیجهای که رهبر انقلاب رسیده، نرسد. این طبیعی است، ولی باید خودش را موظف به پیاده کردن نظر رهبر انقلاب که نظر مشروع است، بداند. اما متأسفانه در دورههای قبل دیدیم افرادی که این ایدههای کاملاً درست در همه عرصههای خارجی و داخلی را صرفاً به دلیل استظهار به رأی ملت نادیده میگرفتند و به زوائدی همچون برجام میپرداختند که از همان روز اول معلوم بود که نتیجه نمیدهد. لذا فهم درست آقای رئیسی از جمهوری اسلامی بسیار ارزشمند و نکتهای کلیدی است و نباید در آینده شاهد مسئولینی باشیم که به بهانه استظهار به رأی ملت، قانون اساسی را زیر پا میگذارند.
به عنوان سوال آخر به نظر شما آیا رئیسجمهور آینده توانایی درک و اجرای مفاهیم کلیدی را دارد؟ به عبارت دیگر شما فکر میکنید استفاده از محکها و شاخصهایی که به آن اشاره کردید میتواند به مردم در انتخاب نامزدهای انتخاباتی کمک کند؟
به نظرم بله. الان راحتتر از گذشته است، چون حالا مردم یک سنگ محک دارند، ولی باید ویژگیهای آقای رئیسی و آنچه که رئیسی را رئیسی کرد، تبیین شود. رئیس جمهور آینده باید مفهوم جمهوری اسلامی، قانون اساسی، ولایت فقیه، سیاستهای داخلی، توسعه ملی کشور را بهدرستی درک کرده باشد.
راهاندازی چرخهای تولید با نشستن در اتاق و تصویب چند تا مصوبه انجام نمیشود. باید وارد میدان شوند و تک تک واحدها را بررسی کنند و ببینند کدام واحدها و چرا تعطیل شده؟ و بعد کمکش کنند که راه بیفتد.
مسئله مهم دیگر سرمایهگذاری در حوزه علوم است. به نظرم یکی از اقدامات بسیار خوب شهید بزرگوار آیتالله رئیسی این بود که از علوم غافل نبود، حتی علوم پایه. ایشان در سفرشان به قزوین برای پروژه «شتابگر ملی» که بزرگترین پروژه ملی پیشران کشور است و در قزوین در حال اجراست، مبلغ بسیار سنگینی را اختصاص دادند. این نشان میدهد که ایشان مسئله را متوجه شدهاند. اینها ویژگیهای مورد انتظار مردم از رئیس جمهور بعدی است.
ترویج واحدهای تولیدی دانشبنیان
از دیگر دستاوردهای آقای رئیسی ترویج واحدهای تولیدی دانشبنیان است. در کشورهای بزرگ و بسیار پیشرفته اقتصادی، مثلاً در آلمان که به تولید زیمنس و بنز و... معروف است 60 درصد تولید صنعتی آن را واحدهای تولیدی کوچک و متوسط بر عهده دارند. بنابراین رشد این واحدها در درجه اول و بعد شبکه شدنشان مهم است، زیرا یک واحد کوچک نمیتواند همه مراحل تولید یک محصول پیچیده را انجام بدهد، پس این واحدهای کوچک به شبکهای نیاز دارند که به هم متصل شوند. ایشان کار بسیار بزرگی در این زمینه انجام دادند و بسیاری از واحدهای تولیدی کوچک را راه انداختند.
مسئله تولید نیروی محرکه یا خودروسازی کشور
از دیگر اقدامات مهم ایشان که ناتمام است و انشاءالله رئیس جمهور بعدی باید آن را پیگیری کنند، مسئله تولید نیروی محرکه یا خودروسازی کشور است. قرار نیست خودروهای ما با خودروهای مطرح دنیا وارد بازار رقابت شوند، اما به خاطر امنیت ملی و شرایط بینالمللی باید مجموعهای از واحدهای نیروی محرکه داشته باشیم که شامل خودروهای شخصی قابل اطمینان برای مردم، خودروهای سنگین و موتورهای مختلف است. ایشان قصد داشت صنعت خودروسازی را از بنیاد متحول و اصلاح کند و در مسیری قرار بدهد که منفعت ملی در آن است. این مسئله یکی از محورهای امنیت ملی ماست. امنیت ملی صرفاً به داشتن نیروی نظامی نیست و شاخصهای مختلفی از جمله کالاهای اساسی، انرژی و نیروی محرکه و... دارد. نیروی محرکه فقط مختص ساخت خودرو نیست و بحث مهمی در امنیت ملی به شمار میرود.