هیچ‏وقت دنبال مسئولیت و عنوان نبود

حجت‏الاسلام محمدحسن رحیمیان، متولد ۱۳۲۷ شهر اصفهان است. او در اواخر دهه شصت، از مؤسسان مجمع روحانیون مبارز بود. پس از درگذشت امام خمینی(ره)، تا سال ۱۳۷۱ قائم مقام بنیاد شهید انقلاب اسلامی بود و در مرداد ماه همان سال از سوی رهبر ایران به عنوان نماینده ولی فقیه و از سوی رئیس‏جمهور وقت به‏عنوان رئیس بنیاد شهید منصوب گردید. با ادغام بنیاد شهید و ایجاد بنیاد شهید و امور ایثارگران، رحیمیان از سال ۱۳۸۳ تا سال ۱۳۹۲ نماینده ولی فقیه در آن‏جا بود. او همچنین متولی مسجد مقدس جمکران از سال ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۲ بود. وی همچنین ریاست شورای مرکزی و هیئت مؤسس جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی را برعهده دارد.

گفت‌وگو با رئیس  اسبق بنیاد شهید انقلاب اسلامی

از شهید آیت‏الله رئیسی شروع کنید.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم. إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ. سلامٌ عَلی اِبراهیم وَ کَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِین. ابراهیم ما همانند جد بزرگوارش رسو‏ل‏الله(ص) و دیگر جدش امیرالمؤمنین(ع) در 63 سالگی چشم از دنیا فروبست. این وجه شباهت بی‏حکمت نیست.
بنده از حدود چهل و چند سال پیش که در دفتر امام(ره) در خدمت و حضور ایشان در قوه قضائیه بودم، ایشان را می‏شناختم و باید نکته‏ای را عرض کنم که شاید برای نسل امروز قابل تصور نباشد. آیت‏الله رئیسی در بیست سالگی به‏عنوان دادستان شهر بزرگ کرج منصوب شد. در طول این مدت چنان درخشید و خدمت و تلاش کرد که در سال‏های بعد از جانب حضرت امام(ره) چهار بار حکم مأموریت دریافت کرد، آن هم در مواردی که امام(ره) گلایه‏ها و نارضایتی‏هایی از قوه قضائیه در بعضی از شهرها داشتند و ایشان را همراه با آقای نیری همکارشان اعزام کردند و مأموریت دادند که برای رفع مشکلات قضائی آن شهرها و مناطق بروند. این حاکی از اوج اعتماد حضرت امام(ره) و کارآیی این سید عزیز در ارتباط با مسئولیت ایشان در اوج جوانی بود.
نکته دیگر اینکه تا آنجایی که در طول چند دهه ایشان را شناختم و از نزدیک به ایشان ارادت داشتم هیچ‏وقت دنبال مسئولیت و عنوان نبود. در همه موارد این مسئولیت و عنوان بود که به دلیل شایستگی‏ای که در ایشان وجود داشت، بر دوش ایشان قرار می‏گرفت.
یعنی ایشان هیچ وقت مشتاق نبود بلکه مأمور می‏شد.
استنکاف داشت. من موارد زیادی را سراغ دارم و خود در جریان هستم که در انتخابات دوازدهم ریاست جمهوری اسلامی که ایشان نامزد شد و 16 میلیون رأی آورد، اصلاً داوطلب نبود. نام ایشان را جریان‏های مختلف نوشتند، دنبال کردند و به‏رغم استنکاف ایشان، با پیگیری‏ها و درخواست‏های مکرر سرانجام به ایشان تکلیف شد که در نامزدی انتخابات بماند و آن اتفاق افتاد و طبعاً زمینه‏ای شد برای انتخابات بعدی و ریاست جمهوری ایشان.
به هر حال در عموم موارد تا آنجایی که من شاهد بودم هرگز ایشان دنبال گرفتن ریاست و پست گرفتن نبود. شانه‏اش برای زیر بار خدمت برای نظام و برای مردم در هر عرصه‏ای آماده بود و ایشان عرصه‏های مختلفی را طی کرد.
همه در یک امر وحدت نظر دارند که ایشان فردی پرکار و پرمشغله بود.
در همه مسئولیت‏ها و سمت‏هایی که داشت این گونه بود. یک نمونه‏اش را عرض می‏کنم. در ارتباط با تولیت آستان قدس رضوی، حضرت آقا ایشان را انتخاب کردند و به ایشان حکم دادند و در این جایگاه واقعاً تحول عمیقی را در تشکیلات آستان قدس به وجود آورد. یکی از موارد دیگر که خود بنده به‏عنوان شاهد در متن قضیه بودم، ابتکار عملی بود که به کار گرفت و همایش بین اعتاب مقدسه را بنیان گذاشت. بین‏المجموعه اعتاب عراق، سوریه و ایران رفت و آمدها و برنامه‏های بسیار ارزشمندی برقرار شدند و از تجربیات یکدیگر و تبادل اطلاعات بسیار استفاده کردند. گرچه بعد از ایشان این همایش‏ها که هر چند وقت یک بار به نوبت در آستان قدس رضوی، کربلا، نجف، سامرا، کاظمین برگزار می‏شدند، ادامه پیدا نکردند، ولی آثارش همچنان باقی است. پیوندی بین اعتاب و در واقع بین ملت ایران و عراق در اثر پیوندی که هر دو ملت نسبت به ائمه(ع) دارند، به وجود آمد. این هم یکی از دستاوردهای ارزشمند ایشان در طول مسئولیتش در آستان قدس رضوی بود.
به نظر می‏آید باتوجه به شیوه مدیریت و حجم مسئولیت فرد پرکاری بودند و تصور این است که وقتی برای خودسازی باقی نمی‏ماند. اما سلوک و رفتار ایشان نشان می‏دهد که ما با انسان زاهدی روبه‏رو هستیم، این‏ها چطور به‏رغم تقابل با هم در یک نفر متجلی می‏شود؟
آنچه که بنده شاهد بودم، در مدت ده سالی که خدمتگزار مسجد جمکران بودم، ایشان مراودات مکرر و پیوسته‏ای با مسجد جمکران داشت. مقام معظم رهبری به صورت پنهان و زمانی که مردم حضور ندارند به مسجد جمکران می‏آیند، اما آقای رئیسی با وجود و حضور مردم مکرر و پیوسته در مسجد جمکران حضور پیدا می‏کرد. البته در مناسبت‏هایی مثل نیمه شعبان، نهم ربیع سالگرد امامت امام زمان(عج) که مراسم داشتیم مکرر از ایشان برای سخنرانی و حضور در مسجد جمکران دعوت کردم، ولی استنکاف و عذرخواهی کرد، اما حضورشان به صورت غیررسمی و سرزده دائمی بود و در موقعیت‏های مختلف می‏آمد اعمال خاص مسجد جمکران و نماز امام زمان(عج) را به صورت کامل انجام می‏داد و مردم می‏دیدند که ایشان مانند یک فرد عادی در صف نماز ایستاده است. بعد از نماز ازدحام می‏شد و گاهی ایشان ساعت‏ها سر پا می‏ایستاد و صحبت‏های مردم را کامل و با آرامش و متانت و حوصله می‏شنید.
و اما درباره پرکاری ایشان. خداوند به پیغمبر اکرم(ص) خطاب می‏کند، «لَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ أَلّا یَکُونُوا مُوْمِنِینَ» تو داری خودت را به خاطر سعادت مردم می‏کُشی یا، «طه مَا أَنْزَلْنَا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَی»؛ به خاطر سعادت مردم، این قدر مشقت بر خودت هموار می‏کنی.
واقعاً این فرزند رسول‏الله(ص)، این سید بزرگوار گاهی حجم کار و تلاشش در حد خودکشی بود. یک نمونه‏اش را عرض کنم. یک شب در آخر شب به مسجد جمکران آمد و اعمال را به صورت کامل انجام داد و مردم هم متوجه شدند و دور ایشان را گرفتند. ساعت‏ها طول کشید. نمی‏دانم یک یا یک و نیم بعد از نیم شب بود. خیلی با حوصله ایستاد و حرف‏های مردم را شنید. خیلی با مردم انس داشت و مثل یک خادم به مردم محبت می‏کرد. همین آقا را فردا صبح دیدم که ساعت 7 در فرودگاه ایلام از هواپیما پیاده شد. ما اگر شب تا دیر وقت بیدار باشیم، فردا صبح می‏خوابیم، ولی ایشان به عنوان رئیس‏جمهور در ایلام بود و ساعت‏ها برنامه و مسئولیت سنگین را برعهده داشت.
من واقعا نگران شدم و به ایشان گفتم یک کمی ملاحظه سلامتی و توان خودتان را بکنید، ولی ایشان اصلاً اعتنایی به این قضایا نمی‏کرد. گاهی وقت‏ها که درخواست ملاقات می‏کردم، مثلاً صبح جمعه یا شب شنبه که زمان تعطیلی برای یک شخص است، ایشان تازه ساعت 11 وقت ملاقات می‏گذاشت که صحبت کسی را بشنود. تازه از مسافرت مسکو آمده بود و فردا می‏دیدیم در کرمان است. از نظر حجم کار، ایثارگر و جهادگر بود و مشقت را بر خود تحمیل می‏کرد:
سایه خورشیدسواران طلب
رنج خود و راحت یاران طلب
دردستانی کن و درمان‏دهی
تات رسانند به فرماندهی
در تمام سفرهایی که ایشان به استان‏ها داشت، در همه شهرها شاهد حضور خودجوش و عاشقانه مردم نسبت به ایشان بودیم. همه اینها نتیجه اخلاص و از خودگذشتگی مجاهدانه ایشان برای مردم بود.
این نکته را هم باید عرض کنم که گاهی وقتی جمعیتی در جائی جمع می‏شوند و به ما احترام می‏گذارند و صلوات می‏فرستند خیال می‏کنیم که این برای خود ماست و امر برای بعضی از ما مشتبه می‏شود و راه را گم می‏کنیم یا خودمان را گم می‏کنیم؛ ولی سید هیچ وقت خودش را گم نکرد. همه این حضورها را محبت مردم، محبت و ارادت به اساس اسلام و ولایت تلقی کرد و هیچ کدام را به حساب خودش نگذاشت. این روحیه وارستگی ایشان بود.
برخی ایشان را به سبب شکیبایی در برابر شایعات، اتهام‏ها، جفاکاری‏ها شبیه شهید بهشتی می‏دانستند.
اصلا اعتنایی به این قضایا نداشت. ایشان در عالم دیگری سیر می‏کرد. سعه صدر عجیبی داشت. ما ندیدیم که در مجالس خصوصی گلایه‏ای از کسی یا شکوه‏ای از اذیت و آزارها بکند. واقعاً مظلوم زیست و مظلوم مُرد وخار چشم دشمنان بود. زندگی ایشان زندگی شهید بهشتی را تداعی کرد.
این توصیف امام(ره)‏از شهید بهشتی است.
بله جمله‏ای است که امام(ره) در باره شهید بهشتی فرمودند.
اگر نکته دیگری هست بفرمائید.
نکته دیگر اینکه در این 60 سال گذشته از آغاز نهضت امام(ره) تا به حال، حوادث زیادی اتفاق افتاده‏اند. هر چند این حادثه در کام ملت ما تلخ بود، اما قطعاً خیری در آن هست و دستاوردهای نورانی و مثبت دارد. امام(ره) فرمودند بکشید ما را مردم ما بیدارتر می‏شوند. هر چه ما داریم از شهدا و فداکاری‏ها و مجاهدت مجاهدان داریم.
با توجه به تجربه 60 سال گذشته نسبت به کل حوادثی که برای نظام و انقلاب افتاده، یقین دارم که این حادثه تلخ پیامدهای ارزشمندی برای نظام و انقلاب اسلامی و برای بیداری مردم خواهد داشت و این مظلومیت و ایثارگری یقیناً دل‏های مردم را منعطف می‏کند. دیدیم که بر خلاف تصور و القایی که دشمنان در مورد انزوای جمهوری اسلامی کردند، دنیا چه تکریمی از ایشان کرد. کدام رئیس‏جمهوری را سراغ دارید که وقتی حادثه‏ای برای او اتفاق افتاده، همه سران، مسئولان، نخبگان و ملت‏ها در این سطح گسترده نسبت به ایشان احساس همدردی و محبت کنند.
یقیناً همان طور که حیات و زندگی ایشان برای اسلام و انقلاب اسلامی مثمر ثمر بود، حادثه غم‏انگیز شهادت ایشان هم ان‏شاءالله منشأخیر و بیداری برای ملت ایران و جمهوری اسلامی خواهد بود.

 

مانند مردم عادی
آنچه که بنده شاهد بودم، در مدت ده سالی که خدمتگزار مسجد جمکران بودم، ایشان مراودات مکرر و پیوسته‏ای با مسجد جمکران داشت. آقای رئیسی با وجود و حضور مردم مکرر و پیوسته در مسجد جمکران حضور پیدا می‏کرد. البته در مناسبت‏هایی مثل نیمه شعبان، نهم ربیع سالگرد امامت امام زمان(عج) که مراسم داشتیم مکرر از ایشان برای سخنرانی و حضور در مسجد جمکران دعوت کردم، ولی استنکاف و عذرخواهی کرد، اما حضورشان به صورت غیررسمی و سرزده دائمی بود و در موقعیت‏های مختلف می‏آمد اعمال خاص مسجد جمکران و نماز امام زمان(عج) را به صورت کامل انجام می‏داد و مردم می‏دیدند که ایشان مانند یک فرد عادی در صف نماز ایستاده است. بعد از نماز ازدحام می‏شد و گاهی ایشان ساعت‏ها سر پا می‏ایستاد و صحبت‏های مردم را کامل و با آرامش و متانت و حوصله می‏شنید.