با مردم صادقانه صحبت میکرد
سپهر خلجی، متولد ۱۳۵۲ دکترای علوم ارتباطات، استادیار و عضو هیأت علمی دانشگاه است. او پیش از آنکه رئیس شورای اطلاع رسانی دولت سیزدهم باشد؛ عضو شورای عالی خبرگزاری جمهوری اسلامی و معاون این خبرگزاری و عضو هیئت دولت و قائم مقام رئیسدفتر رئیس جمهور است. او از جمله مدیرانی است که شهید آیتالله سید ابراهیم رئیسی او را بهعنوان رئیس شورای اطلاع رسانی و تبلیغات اقتصادی کشور معرفی کرد.
گفتوگو با رئیس شورای اطلاعرسانی دولت سیزدهم
لطفا از نحوه آشناییتان با شهید آیتالله رئیسی بگویید؟
از زمانی که شهید رئیسی خادم حضرت رضا(ع) در آستان قدس شدند و بعد در قوه قضاییه به بنده پیشنهاد دادند که در خدمتشان باشم، اما به دلایلی این توفیق حاصل نشد تا اینکه در نهایت پس از ریاست جمهوری مجدد پیشنهاد همکاری مطرح شد و پس از کسب موافقتهای لازم از سال ۱۴۰۱ بهعنوان رئیس شورای اطلاعرسانی دولت و هم بهعنوان عضوی از دفتر رئیس جمهور شهید توفیق خدمت داشتم. در قریب به دو سال اخیر بیشترین ساعات اداری ما در همراهی و همکاری با ایشان رقم خورد. توفیق ملاقات روزانه ایشان را داشتیم و از نزدیک با روحیات و منش شخصی و مدیریتی ایشان در ارتباط بودیم و شاید بشود گفت که در یک کلام با ایشان زندگی کردیم، به همین علت شهادت ایشان برای ما بسیار سخت و طاقتفرساست.
از منظر شما مهمترین ویژگی مدیریتی و اجرایی شهید آیتالله رئیسی چیست؟
برای پاسخ به این سئوال باید از سه جهت به ابعاد شخصیت آیت الله رییسی پرداخت. یک بُعد از ویژگیهای شخصیتی ایشان، خصوصیات اخلاقیشان بود. آقای رئیسی بسیار اخلاقمدار بودند و فقط کافی بود یک بار با ایشان ملاقات صورت پذیرد تا کاملاً این خصلت را در وجودشان حس کنید.
شهید رئیسی به لحاظ اخلاقی بسیار پرهیزکار، سلیمالنفس و متشرع بودند. ایشان قبل از اینکه در جایگاه ریاست جمهوری قرار بگیرند مسئولیتهای مختلفی در سطوح بالای نظام داشتند، ولی همواره خاکی و بیتکلف و گرم و صمیمی بودند. بسیاری از افرادی که در طول برنامههای مختلف با ایشان ملاقات داشتند و ایشان را همراهی میکردند، میتوانند به این واقعیت شهادت بدهند. گروههای مختلفی که با ایشان از نزدیک ملاقات میکردند این صمیمیت را از وجودشان کاملاً دریافت میکردند. علاوه بر آن، ایشان ولایتباور بود. به عقیده بنده مرحلهای بالاتر از ولایتپذیری وجود دارد و آن ولایتباوریست. در ولایتپذیری ممکن است شما در مقابل یک امری قرار بگیرید و از سر اطاعت بپذیرید، ولی ولایتباوری مرحلهای بالاتر و باور عمیق به فرمایشات ولایت فقیه و آنچه که مأمور به انجام آن هستید است.
ایشان در عین حال بسیار بردبار بودند. همگان شاهد هستند که در قریب این سه سال چقدر در معرض توهین، تخریب و انواع و اقسام کنایهها، همان گونه که مقام معظم رهبری نیز با تعبیر «طعن و دلآزردگیها» از آن یاد کردند، بود، ولی اینها هرگز باعث توقف ایشان نشد. صبوری میکردند و میدانستند که حفظ آرامش رمز توسعه و پیشرفت کشور است. همه دیدند که در دوره ایشان دیگر حرفی از کشمکش در مجلس نبود، اختلاف بین قوا وجود نداشت. اینها برشی واقعی از شخصیت بردبار و پرتحمل آقای رئیسی است. به معنای واقعی کلمه سرباز بودند. خودشان هم بارها در صحبتهایشان اشاره میکردند و میفرمودند: «من سرباز رهبری هستم.» بعضی هم خرده میگرفتند، ولی این باور عمیق ایشان بود و آن را بر زبان میآوردند و افتخار میکردند، که البته جای افتخار نیز دارد.
در رفتار عملی شهید رئیسی شاهد عدم صداقت سیاسی با مردم نیستیم از این ویژگی که ترازی در جمهوری اسلامی ایران برای مسئولین است بگویید؟
شهید رئیسی صادق و بااخلاص بود. صادق بودن ایشان را مدیرانی که مشغول به خدمت در کنارشان بودند حس میکردند. حتی در بخش روابط خارجی نیز رؤسای کشورهای دیگر در ملاقاتهایی که انجام میشد، این ویژگی را کاملاً درک میکردند. بسیاری از گشایشهایی که در سیاست خارجی و روابط بینالملل اتفاق افتاد ناشی از درکی بود که کشورهای خارجی از صداقت ایشان در تعاملات بینالمللی پیدا میکردند.
حجم هیئتهای خارجی که در روز تشییع ایشان برای ادای احترام به ایران آمدند، خود بیانگر این واقعیت است. اینها واقعاً بخشی از خصوصیات اخلاقی شهید و برای ما درسآموز بود و افرادی که با ایشان در ارتباط بودند در حد ظرفیت از آن بهره میبردند.
نحوه شهادت، شهدای خدمت و به ویژه شهید آیتالله رئیسی، منجر به تداعی صفت مظلومیت در ذهن جامعه شد، به نظر شما این ویژگی نشأت گرفته از چه بود؟
مظلومیت ایشان نشأتگرفته از همان صبوری و بردباری ایشان بود. شهید رئیسی در معرض انواع فشارها و تخریبهای شبکهای از رسانههای خارجی و داخلی بودند، ولی صبوری میکردند و حتی از دل برخی از این تخریبها فرصت ایجاد میکردند.
موضع ایشان در قبال نقدهایی که بعضا از سوی برخی شخصیتها و رسانهها به صورت غیرمنصفانه به ایشان میشد چگونه بود؟
ایشان برای بسیاری از مواردی که بهعنوان نقد در رسانهها مطرح میشد به بنده دستور پیگیری میدادند. باور داشتند مسئلهای که در یک رسانه مطرح شده میتواند یک نقد درست و قابل پیگیری باشد. آقای رئیسی اهل رسانه بودند. این طور نبود که به ایشان گزارش و یا بولتن داده شود. خودشان رسانهها را رصد میکردند و نسبت به برخی از نقدهایی که مطرح میشد، دستور میدادند و ما هم طبق وظیفه پیگیری میکردیم. عموما از دستگاههای مسئول نسبت به نقدی که مطرح شده بود، پاسخ میخواستیم که اگر نقد وارد است، به دنبال حل آن بروند.
مهمترین شاخصهایی که بر اساس سیره شخصی و مدیریتی شهید آیتالله رئیسی مورد توجه مردم است و باید در منتخب چهاردهم وجود داشته باشد چیست؟
در بعد دوم از ابعاد شخصیتی آیت الله رییسی باید به ویژگیهای مدیریتی ایشان اشاره کرد. پیگیری یکی از ویژگیهای مدیریتی شهید بود. یعنی اگر دستوری میدادند یا اگر در هیئت دولت پیشنهادی مطرح میشد و یا بنا بود کاری انجام میشد، حتماً پیگیری میکردند و چون همه میدانستند که موضوع توسط ایشان مورد پیگیری قرار میگیرند، این یک فشار مضاعفی را ایجاد میکرد که همکاران به تعهدی که دادهاند عمل کنند.
عموماً هم شیوه مدیریتیشان به این شکل بود که برای پیگیری امور تاریخ تعیین میکردند. مثلاً میگفتند فلان موضوع را ظرف ده روز انجام و گزارش بدهید. برخی انتقاد میکردند که چرا تاریخ تعیین میکنید؟ ولی ایشان به این شیوه اصرار داشتند تا کار به نتیجه برسد. البته برخی موارد هم بود که به دلیل موانعی که ایجاد میشد، به نتیجه نمیرسید، ولی غالباً این شیوه به حل مسئله منجر میشد.
آقای رئیسی در این پیگیریها یک اصطلاحی داشتند و میگفتند: «آقا! این کارها ساعت میزند. کار مردم نباید معطل بماند.» منظورشان این بود که زمان با سرعت میگذرد و شما باید متوجه گذشت زمان باشید. گاهی هم که کارها آن طور که ایشان انتظار داشت پیش نمیرفت، به مزاح به دوستان میگفتند: «خدا انشاءالله یک مقدار از آن صبری که شما دارید به من هم بدهد.» همیشه میفرمودند: «۵۰ درصد کار پیگیری است. شما اگر بهترین برنامهها را هم داشته باشید ولی پیگیری نکنید، کار به نتیجه نمیرسد.» لذا پیگیری جزو اولویتهای ایشان بود.
منظور از پیگیری هم این نیست که مثلاً بنده را در جلسهای ببینند و پرس و جو کنند، بلکه تماس میگرفتند، آن هم تماسهای ساعت ۱۲ شب، ۵ صبح. حتی شده بود که گاهی ساعت ۳ صبح تماس بگیرند و پیگیر امور باشند.
لطفا یکی از شاخصترین ویژگیهای آیتالله رئیسی که در دولت ایشان ظهور و بروز پیدا کرد را بگویید؟
شهید آیتالله رئیسی یک مدیر کاملاً تحولگرا بودند. دولت ایشان اولین دولتی بود که یک سند تحول ارائه کرد و از همان ابتدا دیدگاهشان دیدگاه تحولمحور بود. بهعنوان مثال تحول در بحث سیاست همسایگی ایران که واقعاً یک تحول بزرگ بود. شهید رئیسی در شرایطی دولت را تحویل گرفتند که ما با برخی از همسایگانمان مناسبات چندان تنظیمشدهای نداشتیم. از طرفی درگیر کرونا بودیم و روزانه ۷۰۰ نفر تلفات داشتیم، ولی ایشان با یک سیاست خارجی مناسب و در ظرف مدت کوتاهی توانستند از همین موضوع فرصتی برای حل مشکلات ایجاد کنند و دولت موفق شد در همان سال اول دولت سیزدهم کرونا را مهار کند و بعد هم آمار فوتیهای کرونا با واکسن زدنهای روزانه تا یک میلیون که کار بسیار سنگینی بود، به صفر رسید.
در حوزه دانشبنیانها هم تحول بزرگی ایجاد شد. زمانی که آیتالله رئیسی دولت را تحویل گرفتند، پنج هزار شرکت دانشبنیان داشتیم و امروز که با هم صحبت میکنیم، دههزار شرکت داریم، یعنی در ظرف همین دو سال و خردهای تعداد این شرکتها دو برابر و از همه مهمتر رشد صادرات دانشبنیانی ما سه برابر شد. توجه به مسئله دانشبنیانها مطالبهای بود که مقام معظم رهبری بهکرات از دولتها داشتند. رئیس جمهور شهید ما در حوزه تحول مسیرهای فوقالعادهای را ایجاد کرد. نگاه فناورانه ایشان باعث توسعه فناوری در کشور شد. حتی در سفرهای خارجی زمینه را برای صادرات این بخش ایجاد میکردند.
«تحول در زمینه گفتمان اداره دولت» نیز یکی از شاخصهای مدیریتی شهید رئیسی بود که دولت را از یک دولت منفعل و خسته تبدیل به دولتی پویا و دونده کرد. این تحول در رشد صنایع هم اتفاق افتاد. بهعنوان نمونه در حوزه صنعت فضایی با حمایتهای ویژهای که از این بخش کردند، تحول بزرگی ایجاد نمودند. ما در سال ۱۴۰۲ به اندازه کل دوازده سال قبل از آن پرتاب ماهوارهای موفق داشتیم. در حوزه رویکرد سیاست خارجی نیز تحول رخ داد. از وابسته شدن کشور به اخم و لبخند دیگران به استفاده از همه ظرفیتها از آفریقا و امریکای جنوبی گرفته تا کشورهای آسیای جنوب شرقی رسیدیم. منطق آقای رئیسی این بود که پنج کشور غربی، کل دنیا نیستند. کل دنیا شامل کشورهای دیگری هم میشود که بسیاریشان اتفاقا تمایل دارند با ما ارتباط داشته باشند و ما فقط باید زمینهاش را فراهم کنیم.
از دیگر ویژگیهای شهید آیتالله رئیسی که کمتر مردم با آن آشنا هستند و برای انتخاب رئیس جمهور چهاردهم باید به آن توجه شود چیست؟
شهید آیتالله رئیسی بسیار مشورتپذیر بودند و گوش شنوا داشتند البته نهایتا خودشان به تصمیم میرسیدند. چند وقت پیش جمعی از اقتصاددانها انتقاداتی به مسائل اقتصادی داشتند که عموماً جزو جریانهای منتقد هم تلقی میشدند، ولی ایشان به آقای دکتر خاندوزی وزیر اقتصاد دستور دادند که حتماً همه این آقایان را جمع کنید، من خودم میخواهم با اینها جلسه بگذارم. ایشان از همه پیشنهادها و انتقاداتی که مطرح میشد و قابلیت اجرایی داشت، استقبال میکردند.
گزینه دیگر در ذهنتان نیست؟
ویژگی دیگر مدیریتی ایشان احیاگری بود. احیاگر تولید و احیاگر اشتغال و اعتماد بودند. قریب به ۹ هزار کارخانه، کارگاه و کسب و کارهایی که راکد شده بود را احیا کردند. به خاطر همین هم بود که آمار بیکاری ۱.۵ واحد کاهش و آمار اشتغالمان بهبود پیدا کرد. حوزه اشتغال را نیز احیا کردند. البته ما در بخش اشتغال فارغالتحصیلانمان هنوز مشکل داریم، ولی روند، حکایت از افزایش آمار اشتغال دارد و در برخی از استانهای کشور آمار بیکاری به ۵ درصد رسیده و حتی روند معکوس شده، طوری که برخی از استانهای ما در حال حاضر کار دارند، ولی کارگر ندارند. از همه مهمتر امید و اعتماد مردم را احیا کردند. مردم احساس کردند که یک مدیر صادقانه با آنها حرف میزند. خودشان هم بارها میفرمودند که: «شما به مردم یک وعدهای دادهاید و باید تلاش کنید آن را محقق کنید. ولی اگر نمیتوانید به آن وعدهای که دادهاید عمل کنید، صادقانه برای مردم توضیح بدهید.»
آنچه به نظرتان حرف پایانی است؟
حرف پایانی ضرورت تداوم راه و مسیر پایهریزی شده و ریلگذاری شده توسط شهید رییسی است، آنچه در این روزها مردم میخواهند و بیان میکنند. مردم تداوم راه خدمت را میخواهند. دوست دارند بعد از شهید رییسی، مدیرانی از جنس او داشته باشند، نه مدیران بدلی و یا کسانی که در تخریب و آزار او کم نگذاشتند. باید دقت شود، امکان آزمون و خطا نداریم. نباید گذشتههای تلخ و اندوهبار در نظام مدیریتی کشور تکرار شود. نباید گذاشت آزاردهندگان شهید رییسی در دوران حیات به عنوان نسخه بدلی او خود را جا بزنند. انتخاب در این دوره از دقت و حساسیت بیشتری برخوردار است. باید راه شهید تثبیت شود.
کار مردم نباید معطل بماند
آقای رئیسی در این پیگیریها یک اصطلاحی داشتند و میگفتند: «آقا! این کارها ساعت میزند. کار مردم نباید معطل بماند.» منظورشان این بود که زمان با سرعت میگذرد و شما باید متوجه گذشت زمان باشید. گاهی هم که کارها آن طور که ایشان انتظار داشت پیش نمیرفت، به مزاح به دوستان میگفتند: «خدا انشاءالله یک مقدار از آن صبری که شما دارید به من هم بدهد.» همیشه میفرمودند: «۵۰ درصد کار پیگیری است. شما اگر بهترین برنامهها را هم داشته باشید ولی پیگیری نکنید، کار به نتیجه نمیرسد.» لذا پیگیری جزو اولویتهای ایشان بود