عاشق مردم بود

سید صولت مرتضوی متولد ۱۳۴۰ و معاون اجرایی رئیس‏جمهور و سرپرست نهاد ریاست جمهوری در دولت سیزدهم بود که مهرماه سال ۱۴۰۱ از سوی رئیس جمهور شهید، آیت‏الله سید ابراهیم رئیسی به‏عنوان وزیر پیشنهادی وزارت‏تعاون، کار و رفاه اجتماعی به مجلس معرفی شد و بعد از کسب رأی اعتماد نمایندگان خانه ملت راهی وزارتخانه تعاون گردید. مرتضوی در گذشته ریاست سازمان اموال و املاک بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی، ستاد انتخابات کشور، معاون سیاسی وزارت کشور، شهردار مشهد، استاندار خراسان جنوبی، بخشدار مرکزی فارسان، فرماندار لردگان، فرماندار بیرجند، مدیر مسئول روزنامه حمایت و دبیرکل انجمن روزنامه نگاران مسلمان بوده‏است.

گفت‌وگو با وزیر کار دولت سیزدهم

آشنایی شما با شهید آیت‏الله سید ابراهیم رئیسی به چه زمانی باز می‏گردد؟
بسم‏الله الرحمن الرحیم. ارتباط من با مرحوم شهید آیت‏الله رئیسی به قبل از دوران شهرداری مشهد یعنی به سال ۸۴ برمی‏گردد که توفیق داشتم استاندار خراسان جنوبی باشم. در آنجا حوزه انتخابیه خبرگان از حوزه انتخابیه مشهد بزرگ جدا شد و برای اولین بار انتخابات خبرگان به صورت مجزا در استان برگزار شد. بزرگان استان از آیت‏الله رئیسی دعوت کردند و به‏رغم اینکه ایشان اگر در هر جای کشور، حتی تهران و مشهد، نامزد انتخابات مجلس خبرگان می‏شد، حتماً با رأی بسیار بالائی پذیرفته می‏شد، اما ترجیح داد که از حوزه خراسان جنوبی داوطلب نمایندگی خبرگان بشود. البته قبل از آن هم که ایشان در قوه قضائیه و در کسوت‏های مختلف خدمت می‏کرد، مخصوصاً در دوره‏ای که رئیس سازمان بازرسی کل کشور بود، من خدمتشان ارادت داشتم، اما از آن دوران ارتباط ما گسترده شد. مستحضر هستید که در آن انتخابات میزان آرائی که مردم خراسان جنوبی به آیت‏الله رئیسی دادند، به نسبت جمعیت در صدر جدول قرار گرفت. با اینکه یکی دو تا کاندیدای بومی هم در آنجا حضور داشتند، اما مردم استان حضرت آیت‏الله رئیسی را برگزیدند. ایشان به فضل الهی آرای بسیار بالائی را به دست آوردند و اقدام شایسته مردم خراسان جنوبی ستودنی بود.
شهید جمهور به عنوان نماینده برگزیده خبرگان رهبری در خراسان جنوبی چگونه به این محبوبیت رسید؟
مستحضر هستید که اساساً نمایندگان خبرگان رهبری در حوزه انتخابیه مسئولیت اجرائی و اداری چندانی نداشتند، اما آیت‏الله رئیسی، به‏رغم اینکه در آن زمان معاون اول قوه قضائیه بودند، به هر مناسبتی که ما برای یادواره شهدا، مراسم روز قدس، مراسم راهپیمائی ۲۲ بهمن و.... از ایشان دعوت می‏کردیم، تشریف می‏آوردند. بسیار علاقه‏مند به ارتباط با مردم، خصوصاً ارتباط با مناطق دوردست بودند. من به ضرس قاطع عرض می‏کنم که هیچ بخش و روستای مرزی‏ای نبود که آیت‏الله رئیسی یک بار و چند بار از آن روستاها و بخش‏ها و دهستان‏ها بازدید نداشته باشد. بسیار شیفته و عاشق مردم بودند. البته گاهی اوقات که ما در مباحث اجرائی با موانعی مواجه می‏شدیم، از مشورت‏های مشفقانه آیت‏الله شهید استفاده می‏کردیم و استفاده مطلوب به عمل می‏آمد و همواره هادی و راهنمای ما بود.
رهبر انقلاب در بخشی از فرمایشات خود اشاره کردند که خللی در کشور ایجاد نخواهد شد، با توجه به این فرمایش و اصل معطل نماندن امور در دولت شهید جمهور، کابینه و مجموعه دولت چه اقداماتی را به انجام رسانده است؟
این که احساس کنیم که دولت پشتوانه بزرگ خود را از دست داده، با وجود رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، امام المسلمین، گرچه داغ عزیز دلمان سنگین و دشوار است، اما از همان ثانیه‏های اول حادثه، به نظرم دولتمردان عزمشان را جزم کردند که مِن‏بعد دوچندان کار کنند. ما بلافاصله بعد از این حادثه، یک جلسه فوق العاده هیئت دولت را برگزار کردیم که به امور مردم رسیدگی کنیم و من به ضرس قاطع به ملت ایران عرض می‏کنم که گرچه بزرگ خدمتگزار ملت ایران، رئیس‌جمهور متشخص و بزرگ ما در یک سانحه هوائی به شهادت رسیدند، اما صف خدمتگزاران در جمهوری اسلامی ایران صف بسیار طولانی و طویلی است. همه ما آستین همت را بالا زده‏ایم و در راه اهداف بلند آیت‏الله رئیسی و به تأسی از روحیه خدمتگزاری ایشان، اجازه سستی و خلل در امور را تحت هیچ شرایطی به احدی ندهیم و خودمان در لبه جلویی منطقه اجرایی و عملیاتی، در صف اول، همواره تلاش و جهاد کنیم. نذر کرده‏ایم که از استراحت و خوابمان بیشتر از گذشته بزنیم تا اینکه خلأ وجودی آیت‏الله شهیدمان را ان‏شاءالله جبران کنیم.شاید یکی از غصه‏های من این است که چرا همراه ایشان نبودم. ای کاش همراهی می‏کردم. تا بازی تقدیر چه باشد. کما اینکه در بسیاری از سفرها توفیق داشتم که در رکاب ایشان به استان‏ها بروم. مخصوصاً در دورانی که معاون اجرائی ایشان بودم، شوق خدمت سیری‏ناپذیر را در وجود ایشان یافتم.
آخرین دیدار شما با شهید آیت‏الله رئیسی و شهدای خدمت چه زمانی بود؟
آخرین دیدار حضوری من بعد از جلسه هیئت دولت در چهارشنبه قبل از حادثه بود. بعد از اینکه جلسه دولت تمام شد، اجازه خواستم که پیرامون مطالبی با ایشان مذاکره‏ای داشته باشم. من در راهروی آنجا تقریباً ده دقیقه برخی از مباحث را خدمتشان عرض و از جمله گزارشی را در باره کالابرگ الکترونیکی به محضر ایشان تقدیم کردم. احساس کردم وقتی که عرض کردم که ما آن وعده فجرانه را با قدرت تمام و با کمترین ضریب خطا به پایان رساندیم، چقدر خوشحال شد. ایشان تأکید کرد که طرح، طرح بسیار خوبی است. موانع و مشکلات قانونی را برطرف کنید و حتماً این طرح را ادامه بدهید. فرمودند که این مستقیم با سفره مردم سر و کار دارد. حتماً به سفره مردم توجه کنید. در جلسات دیگری هم که در خدمت ایشان بودیم و معاون اول و سایر عزیزان بودند، حضرت ایشان ما را خیلی به این موضوع ترغیب و تشویق می‏کردند. دو سه تا پیشنهاد دیگر هم داشتم که محضر ایشان مطرح کردم که پذیرفتند و گفتند با دوستان مشورت و این پیشنهادات را اجرا کنید.
در سفر استان مازندران در پنجشنبه و جمعه، بنا بود که با ایشان همراهی کنم، اما به لحاظ کسالتی که عارض شده بود نتوانستم بروم. ایشان صبح یکشنبه به استان آذربایجان شرقی عازم شدند. من صبح که داشتم از منزل بیرون می‏آمدم، آقای اسماعیلی رئیس دفتر ایشان تماس گرفت و گفت که ما در تبریز هستیم. یکی دو رهنمود برای اجرا داشتند که ابلاغ کردند و من پیگیری کردم.
شما در سفرهای متعدد همراه شهید آیت‏الله رئیسی بودید، لطفا خاطره‏ای از این سفرها برای‏مان بگویید.
من حدود سیزده ماه توفیق داشتم که به‏عنوان معاون اجرائی در خدمت ایشان باشم و سفرهای استانی را طراحی و اجرائی کردیم. اولین سفر ما به استان خراسان جنوبی بود. دوره کرونا هم بود. ما ابتدا وارد شهر طبس شدیم. ایشان ابتدا به زیارت مزار شهدا و امامزاده و سپس معدن زغال سنگ طبس رفتند. یعنی جایی که زحمتکش‏ترین کارگرها کار می‏کنند. وقتی رفتیم و آیت‏الله رئیسی چهره کارگران خدوم را دید، بی‏مبالات بین جمعیت رفت و گفت می‏خواهم داخل معدن بروم. از مظهر معدن وارد شد و صدها متر جلو رفت. دست در دست این کارگران زحمتکش گذاشته بود. هوا هم گرم بود. عرق کارگرها با غبارهای زغال سنگ تقریباً چهره همه را سیاه کرده بود و بعضی وقت‏ها از صورت کارگران عرق سیاه می‏چکید. ایشان همه ما را کنار زد و رفت وسط کارگرها و شروع کرد به شناسائی مشکلات آنها و گوش دادن به درددل‏هایشان. در آنجا دستور داد و ما را مأمور کرد که اقداماتی را انجام بدهیم. تقریباً در یک بازه زمانی کمتر از یک ماه تمام مشکلات آن معدن در حوزه کارگری، از جمله بحث اسکان و حمل و نقل و حقوق و مزایای آنها را برطرف کردیم. در حوزه ایمنی دستورات مؤکدی داد که امور به احسن وجه انجام بشوند.
ایشان هم رئیس‏جمهور و هم نماینده خبرگان خراسان جنوبی بود. این اشتیاق زائد الوصف به دیدار با مردم کم‏نظیر بود. ایشان پرواز کرد و به منطقه‏ای رفت که فاصله آن با مرز افغانستان کمتر از ۱۵ کیلومتر بود. من در دوره‏ای در آنجا استاندار بودم، ایشان وقتی که برگشت گفت: مردم خیلی خوشحال بودند و شما را هم می‏شناختند و برای شما هم دعا کردند و به شما سلام رساندند.
مصوبات بسیار مطلوبی در حوزه توسعه در آنجا تصویب شد و تمام آن مصوبات را، چه در طرح‏های عمرانی چه در طرح‏های اجرائی، از جمله بحث راه‌آهن چابهار به سرخس که بخش اعظمی از آن در استان خراسان جنوبی است، دستور دادند، منابع تامین شد، پیمانکار انتخاب و عملیات اجرائی آغاز شد. همچنین طرح‏های راه و ساختمان و سایر طرح‏ها آماده شدند.
رفتار شهید آیت‏الله رئیسی با تیم حفاظت، به‏ویژه شهید موسوی که همراه ایشان بود؛ برادرانه بوده است از این ارتباط خاطره‏ای دارید؟
آقا سید مهدی موسوی که همواره همراه و ملازم حاج آقا بود. در سفر لرستان، هجوم جمعیت باعث شد که یکی از خودروها روی پای سید برود. حاج آقا بلافاصله به من دستور دادند که برو به سراغ سید. من رفتم به بیمارستان و دیدم ایشان با چهره‏ای بشاش روی تخت دراز کشیده. از مچ پا تا ران او در چندین جا شکسته بود. آقای پزشک ارتوپد و رئیس بیمارستان را خواستیم. گفتند امکان مداوا در اینجا وجود ندارد. توگوئی آب از آب برای آقای موسوی تکان نخورده بود. ما با اصرار، ایشان را به تهران اعزام کردیم. می‏گفت منتظر می‏مانم و با پرواز حاج آقا که قرار بود در اواخر شب انجام شود برمی‏گردم. آمدند تهران و در یکی از بیمارستان‏ها بستری شدند و من توفیق داشتم دو سه بار به عیادت ایشان بروم. می‏گفت: دلتنگ حاج آقا هستم. چند روز در بیمارستان بستری بود و بعد به منزل رفت. طاقت نمی‏آورد. با پای گچ گرفته به نهاد ریاست جمهوری می‏آمد و در نزدیک‏ترین فاصله به دفتر حاج آقا می‏ایستاد و به درمانش می‏رسید و امور جاری را هم پیگیری می‏کرد. در تمام سفرها، اگر سفر کوتاه بود، نماز صبح را در فرودگاه در خدمت شهید می‏خواندیم.
به نظر شما مهمترین شاخص شهید جمهور که می‏تواند الگویی برای سایر منتخبان مردم باشد چیست؟
آیت‏الله رئیسی در عشق خدمت به مردم، زمان نمی‏شناخت. بعضی وقت‏ها بعضی از ماها می‏گوئیم امروز کار خیلی سنگین بود. در فرمایشات آیت‏الله رئیسی هرگز چنین چیزی را نمی‏شنیدید.
استان خوزستان مشکل کم‏آبی داشت. ایشان خیلی از این بابت متأثر بود. اولین سفر سرزده استانی ایشان به استان خوزستان و شهر اهواز بود. در آنجا دستور داد که مشکل آب حل بشود. پیش از دستور ایشان تقریبا ۴، ۵ گروه داشتند کار می‏کردند که تبدیل به بالغ بر ۱۴۰ کارگاه شد. خود من چند بار از آنجا بازدید کردم. هم در حوزه آب، هم در حوزه فاضلاب اهواز که متأسفانه بسیار برای مردم مشکل‏ساز بود، و همین‏طور برای رفع کمبود آب اقدامات بزرگی صورت گرفتند. ایشان دستور دادند کاری متعددی انجام شوند. در وهله اول بالغ بر ۱۵۰۰ میلیارد تومان از سازمان برنامه و بودجه و جاهای متعدد به طرح تزریق شد. به این ترتیب، نه فقط مشکل بی‏آبی اهواز، بلکه ۵۰ درصد مشکلات آبی مردم خوزستان از اهواز تا خرمشهر، آبادان، شادگان و شهرهای اطراف مرتفع شد.
در حوزه پروژه‏های فاضلابی در یک بازه زمانی کوتاه، دو سه گروه با ابزارهائی که قرارگاه خاتم‏الانبیا ساخته بود، عملیات اجرائی آغاز شد و تصفیه‏خانه‌های ۱ و ۲ و ۳ راه‏اندازی شدند و کار بزرگی صورت گرفت.
گاهی اوقات که به روستاها می‏رفتیم و مردم متوجه می‏شدند که کاروان رئیس جمهور آمده، می‏آمدند و سر راه می‏ایستادند. در یکی از سفرها به استان، مردم که جمع شدند، حاج آقا به راننده گفت: بایست. سید مهدی به راننده گفت: نایست. چون مسئولیت سنگینی داشت. حاج آقا عصبانی شدند. تصویرش هم پخش شد.
همان تصویری که ایشان با عصبانیت گفتند اگر این طوری باشد، دفعه بعد خودم پشت فرمان می‏نشینم و رانندگی می‏کنم. وقتی ماشین ایستاد، من دیدم سید دارد در خودش می‏جوشد. گفتم: نگران نباشید. این مردم، مردم بزرگی هستند. مگر این مردم اجازه می‏دهند که اگر کسی هم از بیرون آمده باشد، خدای ناکرده بتواند تعرضی بکند؟ شما نگران نباشید. از این سنخ خاطرات بسیار فراوان است. خیلی جالب بود که خادم امام رضا(ع) در روز ولادت حضرت به ایشان پیوست. امیدوارم در جوار علی بن موسی الرضا(ع) و بهشتی که خداوند وعده داده است، روزی‏خوار باشد و از خدا می‏خواهیم که به ما توفیق بدهد که مورد شفاعت این شهدای عزیز قرار بگیریم.

 

حل مشکل کم‌آبی استان خوزستان
استان خوزستان مشکل کم‌آبی داشت. ایشان خیلی از این بابت متأثر بود. اولین سفر سرزده استانی ایشان به استان خوزستان و شهر اهواز بود. در آنجا دستور داد که مشکل آب حل بشود. پیش از دستور ایشان تقریبا ۴، ۵ گروه داشتند کار می‌کردند که تبدیل به بالغ بر ۱۴۰ کارگاه شد. خود من چند بار از آنجا بازدید کردم. هم در حوزه آب، هم در حوزه فاضلاب اهواز که متأسفانه بسیار برای مردم مشکل‌ساز بود و همین‌طور برای رفع کمبود آب اقدامات بزرگی صورت گرفتند. ایشان دستور دادند کارهای متعددی انجام شوند. در وهله اول بالغ بر ۱۵۰۰ میلیارد تومان از سازمان برنامه و بودجه و جاهای متعدد به طرح تزریق شد. به این ترتیب، نه فقط مشکل بی‌آبی اهواز، بلکه ۵۰ درصد مشکلات آبی مردم خوزستان از اهواز تا خرمشهر، آبادان، شادگان و شهرهای اطراف مرتفع شد