همیشه نگران همه بود
روایت سید علی رئیسالساداتی بهعنوان برادری که تا قبل از شهادت، کسی او را نمیشناخت برای بسیاری عجیب است؛ شاید جایگاه برادران رئیسجمهوران سابق چنین توقعی را از نظر دور میداشت که رئیسجمهور برادری داشته باشد و شناخته نشود. البته تفاوت شهرت «رئیسی عزیز» با نام خانوادگی اصلی که در حقیقت ساده شده آن بود نیز در این امر بیتاثیر نبود و بسیاری از اعضای خانواده رئیسجمهور یا رئیس سابق قوهقضاییه توانسته بودند به راحتی از آثار شهرت مصون بمانند.
گفتوگو با سیدعلی رئیسالساداتی
برادر شهید سیدابراهیم رئیسی
در مورد خانواده شهید آیتالله رئیسی اطلاعات کمی منتشر شده است. لطفاً در این باره برای ما کمی توضیح دهید.
بسمالله الرحمن الرحیم. ایشان فوقالعاده به خانواده اهتمام داشتند. مشغلههای آقای رئیسی بسیار زیاد بود و گاهی حتی روزهای تعطیل هم به کارهای اداریشان میپرداختند و اگر اقتضا پیدا میشد، جمعهها هم به بعضی از شهرها و استانها میرفتند. در اتفاقاتی مثل سیل، زلزله و مسائل دیگر هم حضور پیدا میکردند. هرچند وقت کم داشتند، اما توجه به خانواده برای ایشان مهم بود. تا جایی که میرسیدند و میتوانستند به خانواده و فامیل میپرداختند. شیوههای مختلفی در صله رحم هست که مصداقش ممکن است در دید و بازدیدها یا در روضهها و مجالس عزاداری یا مولودی باشد. ایشان ماهی یک نوبت در منزلش روضه داشت.
آیا این توجه به خانواده در دوران ریاستجمهوری هم ادامه داشت؟
بله، در نزدیکترین مسجد به محل کارشان مراسم روضه داشتند. بعد یا قبل از نماز مغرب از فامیل و بستگان دعوت میکردند. به این ترتیب صله رحم محقق میشد. سالی دوبار هم روضه برای امام جواد و امام هادی(ع) داشتند که این هم شکلی از صله رحم است. علاوه بر اینکه در عید هر سال هم اطعام داشتند که اقوام و خویشان بتوانند دید و بازدید داشته باشند.
ارتباط شهید آیتالله رئیسی با مردم چگونه بود و چرا همدردی و سوگواری برای ایشان اینقدر گسترده و فراتر از مرزهای جغرافیایی ایران بود؟
بحث اخلاص است. اخلاص ایشان خیلی بالا بود و سعی میکرد تا جایی که قوانین و مقررات اجازه میدهند به خواستههای مردم توجه کند. سفرهای استانی یکی از مصادیق این قضیه است و نامههایی که مردم پست میکردند یا به دست نزدیکان ایشان میدادند. یکی از راههای مؤثر ارتباطی که ایشان در دوران ریاست جمهوری ایجاد کرده بودند، سیستم تماسهای تلفنی بود. از طریق این سیستم، هر وزیر و مسئولی میتوانست به طور مستقیم با مردم در ارتباط باشد. علاوه بر برنامههایی که از سوی مردم ارسال میشد، تماسهای تلفنی نیز پاسخ داده و ارجاع میشدند تا پاسخهای مقتضی به آنها ارائه گردد. این رویکرد یکی از جلوههای بارز توجه و اهتمام ایشان به امور مردم بود.
آخرین باری که ایشان را دیدید، چه زمانی بود؟
اواخر عید، بعد از تعطیلات بود.
به منزلشان رفتید؟
خیر. ایشان محبت کردند و به منزل ما تشریف آوردند و حدود یکی دو ساعتی بودند.
یعنی حتی در دوران ریاستجمهوری هم با آن همه مشغلهای که داشتند، ارتباطات خانوادگی را حفظ کرده بودند؟
بله، ارتباط با خانواده و بستگان مانع انجام وظایف اداری ایشان نمیشد. تا حد امکان به خانواده و بستگان توجه داشتند. البته نمیتوان انتظار داشت که مانند افراد عادی دید و بازدید کنند. ایشان نیز محدودیتهایی داشتند و نمیتوانستند به راحتی مانند دیگران رفت و آمد کنند. این دیدارها نیازمند مقدمات و رعایت شرایط خاصی بود. با این حال، ایشان تلاش میکردند تا حد امکان به دیدار مادر، خواهر و بستگان نزدیک بروند.
والده محترم در مشهد ساکن هستند؟
بله، حدود ده روز پیش از شهادت، برای دیدار با مادرشان به مشهد رفتند. ایشان به دعوت آستان قدس در کنگره امام رضا در مراسمی شرکت کردند. بعد از آن با مادرشان دیدار کردند.
در آخرین دیدارتان چه صحبتهایی بین شما رد و بدل شد؟
ایشان همواره از مشکلات اقوام و دوستان جویا میشدند و میپرسیدند حال فلانی چطور است و آیا مشکل فلانی حل شده است. دغدغه اصلی ایشان رفع مشکلات دیگران بود، البته در حد توانشان. همیشه نگران بودند که آیا مشکلات افراد حل شده یا نه. یک بار یکی از اقوام یا دوستانشان فوت کرده بود و ایشان شماره تماس نداشتند، از من خواستند شماره را بگیرم. سپس با موبایل من تماس گرفتند، تسلیت گفتند و به آنها آرامش بخشیدند.
شهید آیت الله رئیسی مشکلات مردم را از چه زاویهای دنبال میکردند؟
یکی از مهمترین ویژگیهایی که مدیران عالی و میانی باید داشته باشند، اخلاص است. آنها باید در حد توان و بضاعت خود برای حل مشکلات مردم تلاش کنند. آقای رئیسی بارها در سخنرانیهایش تأکید کرده بود که مسئولین نباید مردم را پشت در اتاقها منتظر بگذارند. ممکن است یک مشکل با یک تلفن یا یادداشت حل شود، پس نباید این کارها را به تأخیر انداخت. مدیران باید دغدغه حل مشکلات مردم را داشته باشند و همیشه خود را در جایگاه آنها تصور کنند. آقای رئیسی به سیاست جذب حداکثری و دفع حداقلی پایبند بود، چه در دستگاه قضا، چه در فعالیتهای فرهنگی در آستان قدس و چه در ریاست جمهوری.
ایشان جذب حداکثری را به عنوان یک دستورکار داشت و معتقد بود که نباید افراد را به بهانههای مختلف از خود دور کنیم. خداوند در قرآن به پیامبر(ص) میفرماید که با زبان نرم صحبت کن تا افراد جذب شوند؛ بنابراین، اگر با ناراحتی و اخم با مردم برخورد کنیم، آنها دفع میشوند. تا زمانی که مشکلی وجود نداشته باشد، امکان جذب افراد وجود دارد.
اعلام عزای عمومی توسط کشورهای همسایه در فقدان ایشان، نشانه چه چیزی است؟
این اعلام عزای عمومی از سوی کشورهای همسایه یک نعمت است. آیا در تاریخ کشورمان چنین چیزی سابقه داشته است؟ این نشان میدهد که کشورهای همسایه نسبت به رئیسجمهور ما دغدغه دارند و فعالیتهای ما را رصد میکنند، همانطور که ما نیز آنها را رصد میکنیم. این شهید بزرگوار واقعاً برای مردم تلاش میکرد و این تلاشها صرفاً ظاهری نبود، بلکه عملی و واقعی بود.
یکی از ویژگیهای برجسته شهید آیت الله رئیسی در دوران مسئولیت قوه قضائیه، احتیاط در امر قضا بود. لطفاً در این باره بیشتر توضیح دهید.
بله. آقای رئیسی در منصب قضا همیشه با احتیاط عمل میکرد. در قوه قضائیه دو شیوه وجود دارد: یکی شیوه ستادی و دیگری صف. او در هر دو بخش، چه به عنوان دادستان کل و چه به عنوان معاون اول و رئیس قوه قضائیه، به دقت و احتیاط توجه داشت. به عنوان مثال، پروندههایی بودند که معاون ایشان درباره آنها نظر داده بود و تصمیم نهایی را به عهده دادستان کل گذاشته بود. اگر آقای رئیسی آن تصمیمها را امضا میکرد، ممکن بود مجازاتهای سنگینی برای افراد مرتبط با آن پروندهها به دنبال داشته باشد و اشتباهات احتمالی میتوانست آثار خانوادگی و مشکلات زیادی به وجود آورد.
در دوران مسئولیت ایشان در قوه قضائیه، آیا در امر قضاوت احتیاط میکردند؟
بله، ایشان در امر قضاوت بسیار محتاط بودند. پروندههایی که نیاز به دقت و بررسی بیشتری داشتند را به قضات ارشد ارجاع میدادند تا مجدداً بررسی شوند و اطمینان حاصل شود که هیچ اشتباهی رخ ندهد. این احتیاط شایسته ایشان بود و اگر این دقت نظر وجود نداشت، عواقب نامعلومی برای چنین پروندههایی پیش میآمد.
شما همسن و سال حاج آقا هستید؟
من یک سال بزرگتر هستم.
آیا از دوران کودکی خاطرهای دارید که با ما به اشتراک بگذارید؟
پس از پایان دوران ابتدایی در مدارس مشهد، حاج آقا تصمیم گرفتند طلبه شوند و به قم رفتند تا تحصیلات خود را ادامه دهند. یکی از مدارسی که ایشان در آن تحصیل کردند مدرسه جوادیه بود که توسط مرحوم آقای عابدزاده تأسیس شده بود و به شیوهای مذهبی اداره میشد. خانوادههای مذهبی علاقه داشتند که فرزندانشان در این مدارس تحصیل کنند. پس از پایان دوره ابتدایی، ایشان به مدرسه مرحوم شهید هاشمینژاد و سپس به مدرسه نواب رفتند و بعد از آن به قم مشرف شدند.
در قم چه کسی از ایشان حمایت میکرد؟
برادر بزرگترمان نقش مهمی در این زمینه داشت و ایشان را همراهی میکرد. پس از فوت پدرمان، یکی از اقوام ما در قم به نام آقا ناصر حسینی که چند ماه پیش فوت شدند، از حاج آقا حمایت کردند و هر زمان که ایشان در قم نیازی داشت، کمکشان میکردند. مرحوم حسینی و خانوادهشان تلاش زیادی کردند تا تحصیلات حاج آقا به خوبی پیش برود. بعدها، ایشان تحصیلات خود را در مدرسه خان و مدرسه آیتالله بروجردی ادامه دادند و با آقای مروی، تولیت فعلی آستان قدس رضوی، هماتاق بودند.
آیا خاطرهای از آقای مروی و شهید آیت الله رئیسی دارید که به ما بگویید؟
آقای مروی نقل میکردند که حاج آقا از ایشان خواسته بودند که بعد از مرگشان جایی در حرم به ایشان اختصاص دهند. آقای مروی پاسخ داده بودند که احتمالاً ایشان زودتر از حاج آقا از دنیا خواهند رفت. اما تقدیر الهی این بود که حاج آقا زودتر به رحمت خدا بروند. آقای مروی مدت طولانی با ایشان هماتاق بودند و اطلاعات زیادی از ایشان دارند و همچنین سفرهای زیادی با هم داشتند.
در بحث ارتباطات خانوادگی و صله رحم، ایشان چگونه عمل میکردند؟
حاج آقا همیشه تلاش میکردند تا در قالبهای روضه یا مناسبتهای دیگر، سالی دو یا سه بار با خانواده و بستگان دیدار کنند. این یکی از نکات مثبت در زندگی ایشان بود که به صله رحم اهمیت میدادند.
موج تخریب علیه ایشان بسیار بالا بود. حتی رهبر معظم هم به این نکته اشاره کردند. ایشان چگونه با این تخریبها مواجه میشدند؟ آیا درددل میکردند یا اهمیت نمیدادند؟
اولاً، من هرگز از ایشان غیبت نشنیدم. از دو نفر هرگز غیبت نشنیدم؛ یکی آقای بختیاری، رئیس کمیته امداد، و دیگری مرحوم اخوی. ایشان هیچوقت علیه کسی حرف نمیزدند یا نقل قول نمیکردند. به توسلات و ذکر مصیبت بسیار اهمیت میدادند و در روضههایشان مشهود بود. گاهی حتی اگر تعداد کمی از افراد حاضر بودند، به ذکر مصیبت یا زیارت عاشورا میپرداختند. مهم نبود که ده نفر بیایند یا صد نفر؛ هدف این بود که روضه انجام شود و این سنت تا به امروز ادامه دارد. حتی اگر در سفر بودند، مثلاً در مشهد، آنجا روضه برگزار میکردند. در غیاب ایشان، خانوادهشان این کار را انجام میدادند و ایشان در پایان مراسم میرسیدند.
توسلات و عدم غیبت چه تاثیری در زندگی و رفتار ایشان داشت؟
توسلات، اخلاص، و عدم غیبت در زندگی ایشان بسیار مهم بود و تأثیرات مثبتی داشت. مردم نیز این ویژگیها را در ایشان مشاهده میکردند و به همین دلیل، ایشان محبوبیت زیادی داشتند و مراسم عزاداری باشکوهی برایشان برگزار شد. وقتی انسان با خدا عهد ببندد، خدا او را محبوب میکند: «تُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ». خدا افراد را عزیز میکند.
آیا سخنی دارید که بخواهید به مسئولین عالی و مدیران میانی بگویید؟
توصیه ایشان همیشه این بود که مسئولین باید با مردم باشند، مشکلات آنها را حل کنند و با همدلی و وحدت همراه باشند. اینها رمز پیروزی و موفقیت جامعه است. مقام معظم رهبری نیز همواره بر این نکات تأکید میکنند. مشکل مملکت مشکل همه است و همدلی و وحدت باید محور کار مسئولین باشد. اختلاف سلیقه و مسائل سیاسی جای خود را دارد، اما گرهگشایی از مشکلات مردم نباید فراموش شود. امیدوارم که مسئولین در دولت جدید این را سرلوحه کار خود قرار دهند که حداکثر تلاششان را برای کاهش مشکلات مردم انجام دهند. همه ما باید نسبت به حل مشکلات مردم دغدغه داشته باشیم. این شیوه نتایج مثبتی دارد. آنچه از شهید دکتر رئیسی به جا مانده، یک میراث گرانبها برای کشورداری و دولتداری است که نشان میدهد چگونه باید با مردم برخورد کرد و مشکلاتشان را حل کرد.
در پایان، آیا نکتهای دارید که میخواهید اضافه کنید؟
از خداوند میخواهم به خانواده ایشان، به ویژه دختران و همسرشان، صبر جمیل عنایت کند تا بتوانند این فقدان را تحمل کنند.
اهتمام اصلی ایشان رفع مشکلات دیگران بود
ایشان همواره از مشکلات اقوام و دوستان جویا میشدند و میپرسیدند حال فلانی چطور است و آیا مشکل فلانی حل شده است. دغدغه اصلی ایشان رفع مشکلات دیگران بود، البته در حد توانشان. همیشه نگران بودند که آیا مشکلات افراد حل شده یا نه. یک بار یکی از اقوام یا دوستانشان فوت کرده بود و ایشان شماره تماس نداشتند، از من خواستند شماره را بگیرم. سپس با موبایل من تماس گرفتند، تسلیت گفتند و به آنها آرامش بخشیدند