نماد حکمرانی دینی بود
آیتالله سید احمد علمالهدی زادهٔ ۱۳۲۳ در مشهد است. وی از سال ۱۳۸۵ نماینده مجلس خبرگان رهبری از استان خراسان رضوی است. او پیشتر، از سال ۱۳۶۱ تا ۱۳۸۴، معاونت آموزشی و تحصیلات تکمیلی دانشگاه امام صادق را عهدهدار بود و از مؤسسان این دانشگاه است. علمالهدی عضو جامعه روحانیت مبارز است. وی از سال ۱۳۹۴ بهعنوان نماینده ولی فقیه در استان خراسان رضوی و از سال ۱۳۸۴ بهعنوان امام جمعه مشهد فعالیت میکند.
گفتاری از نماینده ولی فقیه در خراسان رضوی
رهبر معظم انقلاب در حرم امام(ره) آیه ای را مورد استشهاد قرار دارند. آیه ۱۵۴ سوره مبارکه بقره و این فراز نورانی از کلام الله مجید مورد استقبال ایشان قرار گرفت تا اشاره روشن به فلسفه شهادت شهدای خدمت باشد.
خداوند عالم در این آیه میفرماید: «وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْیَاءٌ وَلَٰکِنْ لَا تَشْعُرُونَ» و خداوند عالم تصریح دارد تا مردم، کسانی را که در راه خدا کشته میشوند، مقتول خطاب نکنند زیرا آنها زنده هستند و درک آن از عهده اکثر مردم خارج است.
انسانها نمیتوانند حیات انسانی را که در راه خدا کشته شده، درک کنند. این مسلم است، اما ذکر «لاتَشعُرون» در لفظ جمع، اشاره به این حقیقت دارد که نه یعنی امکان درک این حیات وجود ندارد بلکه به این معنا که اکثریت مردم متوجه این موضوع نمیشوند. مقصود از این حیات هم زندگی برزخی نیست که اینها نیز همچون سایر متوفیان پس از مرگ راهی حیات برزخی شوند. این حیات خیلی خاص و ویژه است. کسی که در راه خدا کشته شد، زنده است؛ به این معنا که همه کارها و مسائل زندگی او تبدیل به جریانی میشود که در زندگی مردم ادامه پیدا میکند. مقصود از این زندگی، زندگی جریانی شهداست که مؤلفه ها، شاخصهها و خصوصیات زندگانی آنها تبدیل به یک نوع جریان زنده و جاوید میشود که بعداً شخصیت هر انسانی در زندگی خودش براساس آن سنجیده میشود. شهدای خدمت به شهادت رسیدند.
شهید مظلوم مرحوم آیت الله رئیسی به شهادت رسید، اما شاخصهای سیره او همچنان در این کشور زنده است. این نباید باشند که بخواهند از آقای رئیسی یک شخصیت اسطورهای بسازند. اینکه بگویند مرد خوبی بوده، مهربان بوده، برخورد نرم با محرومان داشته، بله البته که همه اینها بوده، اما به موازات این، شهید رئیسی مرد کار بود، مرد جهاد بود، میدوید و تلاش میکرد و کار میکرد. افزون بر همه اینها، مرد مدیریت بود.
در جریان شهادت شهید جمهور، نباید بگذاریم دو اتفاق بیفتد، یکی اینکه در سایه اسطورهسازی، شخصیت مدیریتی مرحوم آیت الله رئیسی زیر سؤال برود و دوم اینکه دولت سیزدهم ناکارآمد جلوه کند.
به تازگی سرپرست ریاست جمهوری به مشهد آمد و ۱۰۹ پروژه عمرانی را افتتاح کرد. وقتی در طول سه سال، ۱۰۹ پروژه اعم از نیروگاه برق، کارخانه فولاد و تصفیه خانه بی نظیر کشور در چرمشهر به بهرهبرداری میرسد، اینها نشانه مدیریت است، چون رئیسی مرد کار بود. در این میان یک عده هستند که مدام میگویند رئیسی مهربان بود، مردمدار بود، آغوش باز به روی مستضعفان داشت. بله همه اینها بود، اما نشانههای کار آقای رئیسی را هم ببینید. بعضی میگویند سه سال دولت سیزدهم. کجا سه سال؟ این دوره ریاست جمهوری به اندازه هشت سال برکات داشت. یک بخش دیگر این است که عملکرد دولت زیر سؤال برود. اینکه بگویند آقای رئیسی خودش خوب بود، اما اطرافیانش در دولت پای کار نبودند. این چه حرفی است؟ این توهین به یک عده مجاهد است. کاری که ایشان میکرد با همین دولت بود.
شخصیت ایشان از اساس طوری بود که اگر کسی نمیتوانست مثل او باشد، از او عقب میماند. این وزرا جهاد کردند. این مدیران فعالیت کردند. ۱۰۹ پروژه در این استان اگر تلاش مدیران دولت نبود و سلطه عظیم بر پیگیری توسط آقای رئیسی وجود نداشت، اینها شکل نمیگرفت. اینطور است که میگویند این آقا زنده است. این زندگی نه معنی زندگی برزخی بلکه به معنای مدیریت مسلط و جامع نسبت به همه جریانات از حوزه اجرا تا پیگیری است. او ماندگار شد، چه به خاطر خودش و چه با انتخاب عوامل مجاهد و خستگی ناپذیر و به کارگیری نیروهای متعهد در تراز خودش. حالا با شهادتش این آقا تبدیل شد به جریان. اگر رئیسی جریان است، مردم شما نیز پی همین جریان را بگیرید و کسی را به کار بگیرید که بتواند همانطور اخلاص داشته باشد.
بنده در طول این ۴۱ سال که با ایشان محشور بودم، به چشم میدیدم در هر مسئولیت کارهای بزرگی انجام میداد اما آنها را اظهار نمیکرد. یک زمان در حالی که یک جوان حدوداً ۲۵ ساله بود، مأموریتی از طرف امام راحل به او واگذار شد، آن را انجام داد و با نتایج قابل توجه و مهم نزد امام بازگشت اما هیچکدام از آنها را بعداً بر زبان نیاورد. در طول این سالهای مسئولیت نیز همین گونه بود و خدمتی را که انجام میداد، آن را مطرح نمیکرد تا بر پیکر اخلاصش ضربه وارد نشود.
یک ایراد مرسومی که به دولت سیزدهم میگرفتند، این بود که همه میگفتند رسانه آقای رئیسی ضعیف است. بعد از شهادت او معلوم شد که رسانه ضعیف نبود بلکه این آقا خودش اخلاص داشت و اجازه نمیداد همه چیز گفته و همه عکسها منتشر شود. کارش برای خدا بود. اگر به خانه محرومان میرفت، فکر میکرد انتشار این محتوا ممکن است این طور بشود که از فقر محروم، پلکانی برای شهرتش ساخته شود.
در طول سال، روزی نبود که روزه اش مستحب باشد و ایشان قائل به روزه آن نباشد. همواره در عین دوندگی و بحران کار، روزه دار بود و حتی افراد خانوادهاش، نزدیک زمان مغرب متوجه میشدند روزه دار است. یک ویژگی دیگر ایشان آن بود که فقیه و مجتهد بود. از سالیان قبل و در طول مجالس چهارم و پنجم، نماینده مردم خراسان جنوبی در مجلس خبرگان رهبری و عضو هیئت رئیسه خبرگان بود. کتاب قواعد فقه در باب قضا و شهادات، یکی از تألیفات تخصصی ایشان است تاکنون دوبار تجدید چاپ شده و در اختیار فضلا قرار دارد.
یک خصوصیت دیگر ایشان، ولایتمداری و تبعیت از رهبری بود. ایشان دکترای حقوق داشت اما میگفت طلبه هستم. خودش را سرباز مقام معظم رهبری میدانست و همیشه اصرار داشت همه محبتها باید به سمت رهبر معظم انقلاب باشد. بر همین مبنا نیز در بسیاری از مسائل راهبردی حتماً تقید داشت خدمت حضرت آقا برسد و نظر ایشان را عمل کند.
عامل رقم خوردن این ویژگیهای اخلاقی و رفتاری، براساس تبعیت او از مبانی حکمرانی دینی بود. برادران و خواهران جوان و تحصیل کرده، عزیزان من، اگر میخواهید یک نماد از حکمرانی دینی ببینید، به سیره شهید رئیسی نگاه کنید. این عمل، نماد حکمرانی دینی بود که به سراغ محرومان و مستضعفان میرفت و در مقام انجام وظیفه، از تلاش و فعالیت خسته نمیشد و مجاهده، او را از پا در نمیآورد.
ما هر زمان در برابر جریانهای روشنفکر از ولایت فقیه صحبت میکنیم، آن را ناظر بر ابعاد فکری میدانند و نسبت به تحقق ساحت عملی آن تشکیک میکنند اما با عمل این شهید بزرگوار دیدیم این امکان وجود دارد که آقایی در صدر امور اجرایی کشور قرار بگیرد در حالی که فقیه، حقوقدان، مجاهد و ذوب در مقام ولایت باشد و در رفع مشکلات مردم نیز شب از روز نشناسد.