مردی که دیپلماسی را بومی سازی کرد
در سی ام اردیبهشت 1403 دکتر حسین امیرعبداللهیان وزیر امورخارجه جمهوری اسلامی ایران در مسیر بازگشت از افتتاح پروژه سد مشترک بر روی رودخانه مرزی با جمهوری آذربایجان، در یک سانحه هوایی به همراه رئیس جمهور محبوب و مردمی آیت الله دکتر ابراهیم رئیسی، نامش در میان شهدای خدمت جاودانه شد. حسین امیرعبداللهیان قریب به چهار دهه در عرصه دیپلماسی و سیاست خارجی در سطوح مختلف خدمت کرد و به دلیل اقدامات شاخص در حوزه سیاست خارجی و ویژگیهای منحصر به فرد در رفتار و کنش دیپلماتیک مورد توجه قرار گرفت. او در سالهای پس از انقلاب و در دوران جوانی، به ادای تکلیف در جنگ تحمیلی پرداخت و پس از بازگشت از جبهه نظامی، مسیر دفاع از نظام و کشور در جبهه سیاسی و بینالمللی را در پیش گرفت و با تحصیل در دانشکده روابط بینالملل وزارت امورخارجه، فعالیت خود در جبهه دیپلماسی را از سطوح کارشناسی آغاز نمود و مسیر خدمت را با انگیزه و اخلاص و با تکیه بر شایستگیها و کفایتهای فردی طی کرد. در حقیقت حسین امیرعبداللهیان، سربازی بود به که پس از درخشش در مدارج مختلف، به سرداری رسید.
یادداشت دکتر محمد صادق فضلی؛ مشاور وزیر و مدیرکل وزارتی وزارت امور خارجه
با تشکیل سیزدهمین کابینه و آغاز به کار دولت مردمی و تحول خواه، دکتر امیرعبداللهیان در سال 1400 سکان دستگاه دیپلماسی را به دست گرفت. در آن زمان، تحلیل گرانی که مطابق الگوهای رایج به سیاست خارجی نگاه میکردند، انتظار داشتند تا سیاست خارجی دولت سیزدهم با انزوا و عدم پیشرفت همراه باشد، به طرز ماهرانه ای در دنیای پیچیده روابط بینالملل، نوعی از سیاست خارجی و دیپلماسی پیگیری شد که بتواند با مهار فشارها و چالشهای بینالمللی - منطقه ای، حرکت به سمت اهداف مورد نظر را تسریع نماید. این سیاست خارجی یک چند ضلعی منعطف است که دارای هسته ای متشکل از اصول و مبانی در دولت سیزدهم شکل گرفت و بی شک توانایی و هنر دیپلماتیک شهید امیرعبداللهیان به عنوان وزیر امورخارجه نقش تعیین کننده و قطعی در موفقیت این طراحی مبتکرانه داشته است.
پس از شهادت دکتر امیرعبداللهیان، ویژگیهای خاص اخلاقی وی بیشتر مورد تاکید و توجه قرار گرفت و کمتر به مهارت و توانمندیهای حرفه ای ایشان در حوزه دیپلماسی و سیاست خارجی پرداخته شد. امیر دیپلماسی به جهت اخلاق مداری و تواضع، زبان زد بود. هرچند او مشی اخلاقی را در کانون تعاملات خود با دوستان، همکاران و حتی طرفهای خارجی قرار داد اما در دیپلماسی و امور کشور، عزتمندانه و قاطع عمل مینمود. فارغ از فضائل اخلاقی و ویژگیهای متمایز شخصیت فردی شهید، آنچه که باعث درخشش او گردید، تعلق و وابستگی فکری به مکتب انقلاب اسلامی و گفتمان امام راحل و رهبری معظم انقلاب اسلامی بود.
شهید امیرعبداللهیان به جهت فکری در مکتبی پرورش یافت که سیاست خارجی آن ذیل اصل سه گانه عزت، حکمت و مصلحت به عنوان ارکان ضروری موفقیت دیپلماسی و سیاست خارجی تعریف شده است. باورمندی صادقانه به مبانی انقلاب اسلامی، نظام جمهوری اسلامی، مقابله با نظام سلطه و استکبار و اعتقاد قلبی به پیروزی جبهه مقاومت، از جمله ویژگیهای دیپلمات تراز انقلاب اسلامی به شمار میآید که در امیرعبداللهیان بروز و تجلی داشت. بر این اساس باید گفت که از جمله دلایل موفقیت وی در امر خطیر و پرحادثه دیپلماسی، برخورداری از این نگرش و مبانی فکری بود. در یک کلام میتوان او را نمونه عملی ظهور و بروز گفتمان انقلاب اسلامی در ساحت اجرای سیاست خارجی انقلاب اسلامی برشمرد.
او دانش دیپلماسی را در دانشگاههای خارج از کشور فرا نگرفت بلکه با اتکا به تجربه، فراگیری دانش در دانشگاههای داخلی و انس یافتن با اندیشههای بزرگان انقلاب اسلامی، شاکلههای دانش سیاست خارجی و دیپلماسی مبتنی بر گفتمان امام (ره) و رهبری را آموخت. هنر متمایز او، بومی سازی سیاست خارجی، و ارائه سرمشقی در جهت تحقق تمدن ایرانی ـ اسلامی است.
با اتکا به آنچه گفته شد، شهید عزیز، تحرک و کنش خود را در پرتو اصل سه گانه عزت، حکمت و مصلحت ایران اسلامی به گونه ای تنظیم کرد که میتوان او را معمار سیاست خارجی در گام دوم انقلاب به شمار آورد. او در مسیر عزت، تعاملات و کنش خردمندانه و محاسبه شده در تحرکات دیپلماتیک و رویکردها را تقویت کرد و در چارچوب این مفهوم، عناصر و مولفه هایی نظیر سیاست خارجی متوازن، دیپلماسی فعال و تعامل هوشمند، عزت و اقتدار در سیاست خارجی، تقویت محور مقاومت، سیاست همسایگی، آسیا محوری و نگاه به شرق، تنظیم مناسبات عزتمندانه و هوشمندانه با غرب و اجتناب از تمرکز روابط خارجی بر حوزه جغرافیایی خاص، تمرکز بر دیپلماسی اقتصادی، تصویر سازی تاریخی و تمدنی از جایگاه والای ایران و ایرانی و... را در ترسیم سیاست خارجی این مرحله به کار گرفت.
اتخاذ راهبردهایی منبعث از حکمت، به عنوان یک ضرورت در ترسیم سیاست خارجی، از جمله ویژگیهای دیگر این دوره از سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است. تصویرسازی از جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری صلح طلب و کنشگری هوشمند و مبتکر، رفع تحریمها با تاکید بر استیفای حقوق و منافع ملی، توسعه و تعمیق روابط دوجانبه با کشورها در کنار روابط چندجانبه، حل و فصل اختلافات با کشورهای همسایه و منطقه، اولویت بخشی به آسیا و جهان اسلام، مقابله با بحرانها و کمک به حل آنها بویژه در حوزه پیرامونی، حضور فعال در سازمانهای بینالمللی برای دفاع از منافع ایران، مقابله دیپلماتیک و پیشگیرانه با تهدیدها در حوزه امنیت ملی، توجه به کشورهای آفریقایی و آمریکای لاتین و... راهبردها و رویکردهایی هستند که در بخشی از سازه سیاست خارجی مورد توجه شهید امیرعبداللهیان، از سایه خارج شده به شکل عمده ای بارز و نمایان شدند.
در نهایت او از اصل «مصلحت» به معنای انعطاف برای دور زدن موانع سخت و ادامه دادن مسیر غافل نشد و به طور مصداقی در موضوعاتی همچون مذاکرات رفع تحریم، رفع تنش با همسایگان، کاهش ایران هراسی، افزایش انزوای رژیم صهیونیستی، تلاش برای آتش بس در غزه، حضور در نشست شورای امنیت و... تحرک و ابتکار خود را افزایش داد.
از زمانی که نام امیرعبداللهیان برای به دست گرفتن سکان سیاست خارجی و دستگاه دیپلماسی در دولت سیزدهم مطرح شد، رسانهها و مراجع خبری به تحلیل شخصیت و تفکر وی پرداختند. رسانههای غربی برای معرفی وزیر شهید، چندین واژه و مفهوم را از قبیل دیپلمات تندرو، دیپلمات ضد غرب، دیپلمات نزدیک به سپاه، دیپلمات منتسب به محور مقاومت و ... به کار بردند که تلاشی در راستای ایجاد هراس، به انزوا کشیدن و تضعیف جایگاه دیپلماتیک وی بود تا بدینوسیله سیاست خارجی دولت سیزدهم را نیز ضعیف جلوه دهند. علت عمده این اقدام دشمنان را میتوان در همسویی و هماهنگی حداکثری مهارتها و ظرفیت دیپلماتیک امیرعبداللهیان با رویکرد رئیسجمهور شهید، آیتالله دکتر رئیسی جستجو کرد. اما برخلاف این فضاسازی منفی بینالمللی، رئیس دستگاه دیپلماسی دولت سیزدهم با در پیش گرفتن سیاست دیپلماسی پویا و تعامل هوشمند توانست دامنه تحرک و کنش دیپلماسی را توسعه دهد. از دستاوردهای برجسته این دوره بهویژه در حوزه سیاست منطقهای، باید به این اشاره کرد که در عین حمایت از محور مقاومت، ترمیم و تقویت روابط با سایر کشورهای منطقهای را پیش برد.
از جمله مفاهیم و برساختهای ذهنی که در چند سال اخیر مورد توجه قرار گرفت، دو قطبی میدان و دیپلماسی بود. این دو قطبی سازی، که به نوعی تفکیک و ایجاد تعارض میان اجزای قدرت سخت و نرم در سیاست خارجی تلقی میشود، قطعا تاثیر سلبی بر راهبرد منطقهای کشور داشت. شهید امیرعبداللهیان با باورمندی به قدرت درون زا و بهره گیری از آموزههای اسلامی مبتنی بر رفع نزاع در بین دوستان و هدایت شدت عمل همگان به سوی دشمنان و با حمایت قاطع از مقاومت، توانست مفهوم میدان و دیپلماسی را در افزایش منافع ملی بازیابی کند و مانع از تقویت نظری و عملی این برساخت در سیاست خارجی شود. امیرعبداللهیان به دلیل سوابق کاری در منطقه، در حوزه مقاومت یک فرد دارای نظریه و مهارت علمی و عملی بود که توانست حمایت از مقاومت را در کانون قدرت منطقهای ایران بازتعریف و تقویت کند. از مهارتهای دیپلماتیک وی اتصال عنصرحمایت از مقاومت به رکن تقویت قدرت ملی بود، به این معنا که به هر میزان، مقاومت تقویت شود میتوانیم شاهد بیشینهسازی قدرت منطقه ای و ملی باشیم و برخلاف تصویرسازی دشمنان، تقویت محور مقاومت هزینه تلقی نمیشود بلکه سرمایه گذاری جمهوری اسلامی ایران در قدرت منطقه ای به شمار میآید.
بخش مهمی از تحرک دیپلماتیک شهید امیرعبداللهیان در حمایت از گروههای مقاومت، به ویژه پس از عملیات طوفان الاقصی، صورت گرفت. جنایات رژیم صهیونیستی در غزه موجب شد که دیپلمات عالیرتبه جمهوری اسلامی ایران برای ممانعت از ادامه فشارها و کسب حمایت کشورها و همچنین تحت فشار قراردادن رژیم صهیونیستی، تحرکات دیپلماتیک را در عرصه دوجانبه و چندجانبه، چندین برابر افزایش دهد و به خوبی توانست با زبان و تحرک دیپلماسی مانع از محاسبات اشتباه دشمن برای گسترش دامنه منازعه به سطح منطقه شود. باید به این نکته اشاره کرد که مظلومیت مردم فلسطین و غزه در اندیشه شهید امیرعبداللهیان، به عنوان یک مسئله انسانی و دینی مطرح بود که این امر حاکی از باورمندی وی به مکتب و گفتمان سیاست خارجی انقلاب اسلامی است.
تعهد به تقویت قدرت درونی و توسعه استراتژی بازدارندگی نامتقارن جمهوری اسلامی ایران یکی دیگر از شاخصههای مهم در نگرش و کنش دیپلماسی شهید حسین امیرعبداللهیان به شمار میآید. پس از تجاوز رژیم صهیونیستی علیه سفارت جمهوری اسلامی ایران در دمشق، لزوم بازیابی و تقویت بازدارندگی جمهوری اسلامی و کنش همزمان دیپلماسی در مسیر استراتژی پاسخ نامتقارن ضروری به شمار میآمد. شهید امیرعبداللهیان پیش از عملیات وعده صادق، تحرکات دیپلماتیک و رایزنیهای خود را بر پایه حق دفاع مشروع و عمل متقابل در حقوق بینالملل شروع کرد. در این دوره حساس هیچ نشانه ای مبنی بر تعارض و شکاف میان راهبرد نظامی و دیپلماسی به چشم نمی خورد، بلکه میتوان پاسخ ایران را نمونه ای از ترکیب قدرت نرم و سخت و ایجاد قدرت هوشمند برشمرد که نقش وزیر شهید در ایجاد پیوست دیپلماتیک و تقویت گفتمان بازدارندگی در دیپلماسی غیر قابل انکار است. در یک نتیجه کلی باید گفت که تعهد به افزایش قدرت ملی و بازدارندگی باور قلبی و عملی شهید امیر عبداللهیان بود.
از دیگر دستاوردهای شهید امیرعبداللهیان باید به مدیریت بحرانهای مقطعی با کشورهای همسایه، ترمیم و ارتقای روابط با کشورهای عربی از جمله عربستان و امارات، پیشبرد سیاست همسایگی، پیشبرد سیاست نگاه به شرق و ارتقای روابط به سطوح راهبردی با روسیه و چین، تنوع بخشی به روابط با کشورهای در حال توسعه، تقویت دیپلماسی اقتصادی، حضور در محافل بینالمللی از جمله شورای امنیت سازمان ملل، عضویت ایران در سازمانهای مهم بینالمللی از جمله شانگهای و بریکس، تقویت روابط با آمریکای لاتین و آفریقا و.... اشاره کرد که شخصیت و مهارت جامع وی در دیپلماسی را نمایان میسازد.
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دورانی که امیرعبداللهیان سکان آن را به دست گرفت با چالشهای محیطی و بینالمللی متعددی مواجه بود، تحریمهای ظالمانه، ایجاد خلأ امنیتی در افغانستان توسط آمریکا، مشتعل شدن بحران در منطقه قفقاز، شروع جنگ اوکراین، اقدامات گروههای تروریستی در داخل و خارج از کشور، اوجگیری کرونا، فتنهانگیزی داخلی دشمنان خارجی با استفاده از روش جنگ ترکیبی و... از جمله چالشهای روزهای آغازین این دوره در دستگاه دیپلماسی به شمار میآید. اما او با این شرایط میبایست سیاستی را در پیش گیرد که بتواند ثبات در سیاست خارجی را تضمین و بویژه فشارهای ناشی از تحریم را جبران نماید. با در نظر گرفتن این وضعیت حساس، وزیر مجاهد و فعال توانست مسیر تعاملات خارجی کشور را گسترش دهد و با تحرک بیشتر در چارچوب مذاکرات عزتمندانه و راهبردهای پیش گفته، با ورود گسترده واکسن، آزاد سازی بخش قابل توجهی از سرمایههای بلوکه شده، افزایش فروش نفت، مهار اقدامات گروههای تروریستی در خارج از مرزها، خنثی سازی جنگ شناختی و تقابل با روشهای جنگ ترکیبی دشمن و . . . مانع از موفقیت راهبرد دشمنان کشور در ضربه زدن به منافع جمهوری اسلامی ایران گردید.
در پایان باید گفت مجموع تلاشها و خدمات وی به کشور طی این سال ها، میراث گران بهایی است که موجب تقویت قدرت ملی کشور و نظام جمهوری اسلامی ایران شد. میراث این شهید بزرگ، تبیین یک نظام معنایی برای دستیابی به اهداف و مبانی تمدن ایرانی اسلامی است و در رویکرد تکاملی نظام جمهوری اسلامی ایران، این مسیر، برگشت ناپذیر به نظر میرسد.