مبارزی خستگی ناپذیر بود
سید سعیدرضا عاملی رنانی، متولد ۱۳۴۰ در کرج، دبیر پیشین شورای عالی انقلاب و رئیس دانشکده مطالعات جهان در دانشگاه تهران است. او همچنین در سابقه خود معاون برنامهریزی و فناوری اطلاعات و معاون طرح و توسعه دانشگاه تهران را دارا بودهاست. در تاریخ ۱۲ دی ۱۳۹۷ با حکم رهبر انقلاب اسلامی به عضویت شورای عالی انقلاب فرهنگی منصوب شد و همچنین توسط حسن روحانی به عنوان دبیر این شورا برگزیده شد. عاملی علاوه بر این، عضو حقیقی شورای عالی فضای مجازی و شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز هست.
گفتوگو با عضو حقیقی شورای عالی فضای مجازی
با توجه به سمت و فعالیتتان در شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی فضای مجازی، حتماً با شهید آیتالله رئیسی مراودات کاری و دوستانه داشتهاید. لطفاً کمی درباره خاطراتتان با ایشان بفرمایید.
آقای رئیسی یک شخصیت مؤمن و مخلص بود. بارزترین ویژگی شخصیتی ایشان ایمان عمیق و اخلاصی بود که در جهت کسب رضایت خداوند متعال بر آن مداومت میکرد و همین به او قوت و انرژی میداد. خصوصیت مهمی که آقای رئیسی داشتند، تلاش خستگیناپذیری بود که واقعاً خستگی را خسته میکردند.
میتوانید مثالی از این تلاش خستگیناپذیر بزنید؟
خاطرم هست برای رونمایی از سند فرهنگی استان آذربایجان شرقی همراه ایشان به تبریز رفته بودیم. برنامه انجام شد و به تهران برگشتیم. ساعت 3 و نیم صبح بود که به فرودگاه رسیدیم و به خانه رفتیم، ولی ایشان دوباره ساعت 7 صبح پرواز کرد و به خرمشهر رفت. وقتی به چهرهاش نگاه میکردی آثار بیخوابی کاملاً در چهرهاش هویدا بود. میرفتم و خسته نباشید میگفتم. میگفتم: «خدا قوت بدهد. چهرهتان کمی خسته است.» بلافاصله میگفت: «نه، من خسته نیستم.» حضرت آقا تعبیری راجع به امام رضا(ع) دارند تحت عنوان «مبارزه خستگیناپذیر» که تصور میکنم شهید رئیسی نیز در همین مسیر گام برداشت.
آیا ویژگیهای شخصیتی دیگری از ایشان در خاطرتان مانده است؟
آیتالله رئیسی انسان متواضعی بود. در برابر هر کسی که با او مواجه میشد، خاضع بود. در ملاقات با رئیس جمهور قاعده این است که فردی که قصد دارد با رئیس جمهور ملاقات کند، میرود در اتاق منتظر مینشیند و رئیس جمهور وارد میشود. اما من در ملاقاتهای متعددی که بهعنوان دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با ایشان داشتم، هر بار که وارد شدم دیدم ایشان جلوی در ایستاده و منتظر بنده است. وقتی کسی به نزدش میرفت، بلند میشد و میایستاد. در حالت نشسته با کسی صحبت نمیکرد. این روحیه را در کمتر رئیس جمهوری میبینید.
آیا خاطرهای از این تواضع و این روحیه شهید آیتالله رئیسی دارید؟
خاطرم هست یک بار وارد اتاق ایشان شدم و دیدم مبلمان اتاق را عوض کردهاند. گفتم: «حاج آقا! مبلمان اتاق را عوض کردهاید.» گفتند: «بله. اولاً که میخواستم نزدیک در و دوماً رو به قبله باشم.» دائماً ذاکر و در پیوند با خدا بودند.
دوستان و همکاران ایشان دربارهشان چه نظری داشتند؟
دوستان ایشان میگفتند آقای رئیسی حوزه علمیه و حتی به قول آقای مروی، رئیسی دوران دبیرستان با رئیسی رئیس جمهور هیچ تفاوتی نکرده است. این شهید رئیسی بود که سوار بر قدرت بود، نه قدرت سوار بر ایشان. من در تجربیات خودم با ایشان هرگز ندیدم که در پاسخ به من و یا حتی فردی که به او تندی میکند هوای نفس بر او غلبه کند.
نحوه تصمیمگیری شهید آیتالله رئیسی در مسائل مهم چگونه بود؟
ایشان همین رویکرد را در عقل جمعی داشت. آیتالله رئیسی خیلی از مسائل را علیرغم اینکه خودش صاحب نظر بود، ولی تصمیم را به عقل جمعی واگذار میکرد. در جلسات شورای عالی همواره تأکید میکرد که اگر لازم باشد دو بار جلسه بگذاریم، میگذاریم و اگر پای موضوعات مهم و جدی باشد، کوتاهی نمیکنم. کما اینکه ایشان در سال گذشته 20 جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی را برگزار کردند و سال پیش از آن 22 جلسه. همیشه برای کارهای اصولی و منطقی آماده بود.
آیا ایشان در مجامع بینالمللی نیز با همین روحیه ظاهر میشدند؟
آقای رئیسی با برخورداری از باوری که ناشی از آگاهی بود، در سازمان ملل قرآن را با اعتماد به نفس روی دست گرفت و به آنهایی که به کتاب خدا توهین کردند، گفت این کتاب مایه نجات ماست. این کتاب مایه نجات علم و فرهنگ است. آنهایی که در اروپا و آمریکا زندگی میکنند، میدانند که همراه داشتن عکس سردار سلیمانی تبعاتی همچون بستن حسابهای مالی و محاکمه فرد را به دنبال دارد. ولی با این حال شهید رئیسی عکس حاج قاسم را در سازمان ملل با صلابت روی دست میگیرد و به دنیا نشان میدهد.
وقتی افراد مشغول کاری هستند که جنبههای نظری و اجرایی توأمان دارد و هر یک صاحب نظر هستند، قاعدتاً اختلاف نظر پیش میآید. از شهید آیتالله رئیسی چه خاطرهای در این زمینه به یاد دارید؟
در جلسات جمعیای که در سطح عالی کشور برگزار میشود، حتماً اختلاف نظر شکل میگیرد، ولی بنده هیچگاه به یاد ندارم که ایشان در مقام کسی که جلسه را اداره میکند عصبانی شده و یا اهانتی کرده باشد. گاهی اطرافیان ناراحت و عصبانی میشدند و به گوینده هشدار میدادند که بحث را ادامه ندهد، ولی خود ایشان آرام بود.
آیا شده بود که با کسی که با ایشان بد صحبت کرده بود با سردی و بیاعتنایی برخورد کنند؟
هرگز. آقای رئیسی واقعاً یک انسان «سر به خدا سپرده» بود. الان که سیر زندگی شهید رئیسی را مرور میکنم، میبینم که ایشان چقدر آماده رفتن بود و هر لحظه دنیا را بهعنوان آخرین فرصت برای خود میدیده است.
یکی از خطرات انسان در گرفتن مسئولیتها غرور است. آیا شهید آیتالله رئیسی به این ویژگی توجه داشتند؟
بله، یکی از امتیازات شهید بزرگوار آیتالله رئیسی گوش شنوای ایشان بود. من ندیدم که بحثی مطرح شود و ایشان علیرغم اینکه صاحب نظر است، با خودرأیی صرفاً نظر خود را درست بداند. با دیگران تعامل میکرد، زیرا در تعاملات سوء تفاهمها رفع میشود. وقتی کسی را از دور نگاه میکنیم، ممکن است درباره او قضاوت نادرست کنیم. بر اساس روایات کسی که به او تهمت زده میشود، مقام شهید پیدا میکند، چون تهمت زدن به افراد موجب قتل شخصیتشان است. از این جهت شهید آیتالله رئیسی را بارها شهید کردند. او را متهم به سواد کم و بیتجربگی کردند تا تضعیفش کنند.
از برخوردهای کاری ایشان برایمان بگویید.
زمانی که بنده هنوز دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی نشده و صرفاً یک عضو بودم، پیش از دستور وقت گرفتم و به ایشان عرض کردم مردم در شرایط اقتصادی بدی هستند. میدانم که شما هم دغدغه زندگی و آرامش مردم را دارید. به نظر من بیایید کاری بکنیم که این فشار کمی روی مردم کم شود. گفتند: «چه کار کنیم؟» گفتم به نظر من یکی از مسائلی که به مردم فشار میآورد این نظام کاغذبازی اداری ماست. ما باید استعلامات و مجوزهای متعدد و فرآیندهای طولانیای که در مسیر گرفتن مجوزها طی میشود و یک کار ساده ساعتهای زیادی را از وقت مردم میگیرد، کاهش بدهیم.
در جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره بازسازی نظام اداری چه اتفاقی افتاد؟
خوشبختانه در آن جلسه یک وحدت جمعی شکل گرفت و بسیاری از اعضا تأکید کردند که نظام اداری کشور باید با رویکرد آرامش و آسایش مردم بازسازی شود. در آن جلسه قرار شد بنده پژوهشی انجام بدهم. در این پژوهش، با استفاده از نظرات مردم که روی سکوهای وزارتخانههای مختلف و قوه قضاییه میگذارند و ناراحتیهایشان را مینویسند، 610 نوع مزاحمت را در 14 وزارتخانه و قوه قضاییه استخراج کردیم. پیمایشی هم در این زمینه انجام دادیم و مطالعه مقایسهای کردیم. سپس نتایج را خدمت شهید رئیسی گزارش کردم و گفتم در کشورهایی که نظام اداری راحتتری دارند، عنصر اعتماد به مردم یک رکن مهم است و همین عنصر اعتماد باعث میشود که فرآیندهای اداری کوتاهتر شود.
واکنش شهید آیتالله رئیسی به نتایج این پژوهش چه بود؟
ایشان پس از شنیدن و بررسی نتایج، بلافاصله به هر 14 وزارتخانه و قوه قضاییه ابلاغ کرد که بروید و این موارد استخراجشده در گزارش را اصلاح کنید. ایشان دردمند مردم بود و شبانهروز دوندگی میکرد که مردم آسودهتر زندگی کنند.
اصلاح این روند چقدر زمان برد؟
ما ظرف سه ماه گزارش نهایی را تقدیم رئیسجمهور کردیم و ایشان هم کمتر از یک ماه ابلاغیههای لازم را به دستگاهها فرستاد. نمیتوانم ادعا کنم که تمام مشکلات حل شد، ولی به هر حال در مسیر حل شدن قرار گرفت.
آیا شهید آیتالله رئیسی بهطور خاص موارد را پیگیری میکردند؟
بله، ایشان حافظه بسیار قویای داشتند و با وجود اینکه بهعنوان رئیسجمهور در معرض هزاران مسئله بودند، همه موارد را شخصاً یک به یک دنبال میکردند.
میتوانید مثالی از اقدامات اجرایی ایشان بزنید؟
یکی از اقداماتی که انجام شد، هوشمندسازی کل گمرک کشور بود. بعد از هوشمندسازی، درآمد گمرک 9 برابر شد. هر یک از فرآیندهایی که ما اضافه میکنیم، خودش یک گره شیطان و محل مفسده است.
درباره جایگاه علمی شهید آیتالله رئیسی کمی توضیح دهید .
ایشان به لحاظ حوزوی مدرس مهم کتابهای دوره سطح بود و کفایه و مکاسب تدریس مینمود. حتی در مقطعی هم درس خارج تدریس کرد و به لحاظ فقاهت و تواناییهای حوزوی فرد فقیهی بود. وقتی فردی عضو مجلس خبرگان میشود، یعنی مجتهد است و کسانی که از وی احراز اجتهاد میکنند، تعارف ندارند. باید برایشان مسلم شود که فرد مجتهد است.
معادل مدرس درس خارج حوزه در نظام آکادمیک چیست؟
سطح چهار حوزه را معادل دکتری تلقی میکنند که نشاندهنده یک مرجعیت علمی است و میتواند نکات نقض و نظریات رقیب را مطرح و استنباط حکم کند. یکی از پیچیدهترین دانشها دانش اجتهاد است، چون هم باید رجال، کلام، فلسفه و منطق بداند و هم ادیب و فقیه باشد. زنجیرهای از علوم در یک مجتهد جمع میشود تا بتواند حکمی را صادر کند. ایشان مدرک خود را در شاخه حقوق خصوصی از مدرسه شهید مطهری گرفته بود و رساله دکتری حقوق خصوصی داشت، اما به هیچ وجه دوست نداشت عنوان «دکتر» داشته باشد و جایی هم آن را ذکر نمیکرد.
از مصداقهای دیگر سادهزیستیشان بگویید.
شهید رئیسی بهقدری سادهزیست و از عنوان و مقام دوری میکرد که زمانی که میخواستند بعد از شهادت ایشان بروند منزل مادرشان مصاحبه بگیرند، توی کوچه پس کوچهها از اهالی محل میپرسیدند که منزل مادر شهید رئیسی کجاست، ولی مردم اطلاع نداشتند. ایشان نه خانوادهاش در صحنه بودند و نه مالی از دنیا داشت، حتی حق تولیت خود را نگرفت و آن را صرف ساخت بیمارستان و مدرسه برای نیازمندان کرد.
روحیه شهید آیتالله رئیسی نسبت به مقام معظم رهبری چگونه بود؟
روحیه حضرت آیتالله رئیسی در احترام به مقام عظمی ولایت ستودنی بود. در تمام جلسات شورای عالی انقلاب فرهنگی در هر جا که مقام معظم رهبری نظر و دیدگاهی داشتند، امتدادش را بهوضوح در رفتار و کردار ایشان میدیدیم. لذا اصل مهم راجع به شهید رئیسی دینداری اوست که در تبعیت از رهبر نظام که اصل 57، 110 و 5 قانون اساسی بر جایگاه کانونی و راهبری وی تأکید دارد، نمایان میشود.
نگاهشان به دیدگاههای رهبری چگونه بود؟
شهید رئیسی نه تنها مصرّحات را دنبال میکرد، بلکه اگر جایی استنباط میکرد که مقام معظم رهبری دیدگاه خاصی به آن مسئله دارد، همان را دنبال میکرد. وقتی چنین رویکردی وجود دارد و شخصیتها یکدیگر را نقض نمیکنند، کشور انسجام مییابد و این منجر به همبستگی و تقویت سرمایه اجتماعی و عمل کردن افراد به وظایف خواهد شد. شهید رئیسی در اولین اقدام تمام استانها را احصاء و کارهای ناتمام هر یک را شناسایی کرد و تلاش شبانهروزی خود را به کار گرفت تا کارهای ناتمام دولت قبل را به اتمام برساند.
جریان کنکور و اختلاف پیش آمده و نظر شهید آیتالله رئیسی را برایمان نقل کنید.
ایشان به دلیل تفاوت نگاه بین مجلس شورای اسلامی و شورای عالی انقلاب فرهنگی و حتی نگاه متفاوت وزیر علوم، جلسات متعددی راجع به بحث کنکور برگزار کرد. حتی به یاد دارم تا ساعت 12 شب نشستند تا جمع را قانع کنند. رویکرد ایشان در همه مباحث رویکرد اقناعی بود. خوشبختانه این جلسات منجر به این شد که مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی اجرا شود.
متوسط معدل دیپلم ما به زیر 12 رسیده بود و دانشآموز درس مدرسه را نمیخواند. نه معلم برایش اهمیت داشت، نه کتاب دبیرستان. دانشآموز با معدل زیر 12، در حقیقت به شکل مشروط دیپلم میگرفت، چون مرتب به کلاس کنکور میرفت. جمعیت بزرگی، از جمله جامعه معلمین، مهندسین و... نیز در کسب و کار گسترده کنکور فعال هستند. لذا تغییرات در این زمینه به مانند یک جراحی بود و باید کاری میکردی که دوازده سال تحصیل دانشآموز و آموزش و پرورش اهمیت پیدا کند.
در کشورهای دارای تجربه ارزیابی نهایی به عهده آموزش و پرورش و پذیرششان با دانشگاه است. اما نظام کنکور در کشور ما، هم آموزش و پرورش را بیخاصیت کرد که دیگر هیچ نقشی در ارزیابی نداشت و هم دانشگاه را که نقشی در پذیرش نداشت. منِ معلم هیچ نقشی در تأیید یا عدم تأیید صلاحیت یک فرد در تحصیلات عالی ندارم. در کشورهای پیشرفته فرد پذیرشش را برای استاد میفرستد و این استاد است که به شما پذیرش و صلاحیت میدهد.
شورای عالی انقلاب فرهنگی امتحان کنکور را اولاً دو مرحلهای کرد و دوماً تصویب کرد که معدل امتحانات نهایی دیپلم به صورت قطعی در نمره آزمون مشمولین تأثیر داده شود. این مصوبهای بود که رئیسجمهور شهیدمان پای آن ایستاد و عملی کرد.
مبارزه خستگیناپذیر
خاطرم هست برای رونمایی از سند فرهنگی استان آذربایجان شرقی همراه ایشان به تبریز رفته بودیم. برنامه انجام شد و به تهران برگشتیم. ساعت 3 و نیم صبح بود که به فرودگاه رسیدیم و به خانه رفتیم، ولی ایشان دوباره ساعت 7 صبح پرواز کرد و به خرمشهر رفت. وقتی به چهرهاش نگاه میکردی آثار بیخوابی کاملاً در چهرهاش هویدا بود. میرفتم و خسته نباشید میگفتم. میگفتم: «خدا قوت بدهد. چهرهتان کمی خسته است.» بلافاصله میگفت: «نه، من خسته نیستم.» حضرت آقا تعبیری راجع به امام رضا(ع) دارند تحت عنوان «مبارزه خستگیناپذیر» که تصور میکنم شهید رئیسی نیز در همین مسیر گام برداشت