موضوعات علمی و فناوری را با وسعت دید نگاه می‌کرد

علی‏اکبر صالحی، متولد ۱۳۲۸ سیاستمدار، دیپلمات، فیزیکدان هسته‏ای و مدرس دانشگاه است. وی از سال ۱۳۸۸ تا ۱۳۸۹ در دولت دهم و از سال ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۰ در دولت‏های یازدهم و دوازدهم به‏عنوان معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان انرژی اتمی ایران فعّالیت می‏کرد. وی دانش‏آموختهٔ دانشگاه آمریکایی بیروت و مؤسسه فناوری ماساچوست (MIT) در رشته‏های فیزیک هسته‏ای و مهندسی هسته‏ای است. او مدرس مهندسی انرژی در دانشگاه صنعتی شریف است و به مدّت دو دورهٔ رئیس دانشگاه صنعتی شریف بود. وی از شهریور سال ۱۴۰۰ به‏عنوان معاون پژوهشی و قائم مقام رئیس فرهنگستان علوم ایران مشغول به کار است.

گفت‌وگو با قائم مقام رئیس فرهنگستان علوم ایران

ممنون از وقتی که در اختیارمان گذاشتید، برای شروع اگر نکته‏ای دارید بفرمائید.
بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمنِ ٱلرَّحِیمِ. عرض تسلیت دارم به مناسبت این فاجعه بزرگ که واقعاً فاجعه‏ای است برای هم کشورمان ایران و هم امت اسلامی و با توجه به شخصیت‏هایی که ازدست دادیم هم رئیس‏جمهور و هم وزیر خارجه کشور آن هم در منطقه‏ای که منطقه حساسی است و اتفاقات زیادی در این منطقه در حال رخ دادن است و واقعاً آن سیاست اصولی و ثابت رئیس‏جمهور شهیدمان جناب دکتر رئیسی و وزیر خارجه حاذقی که واقعاً دنبال می‏کرد این سیاست را الان فقدان‏شان احساس می‏شود.
این اتفاق یک ثلمه‏ای بود که امیدواریم فقط به تأسی با صبر و توکل به خداوند متعال بتوانیم از این مصیبت عبور کنیم و قطعاً هم به لطف خدا عبور خواهیم کرد. به هر حال آنها که به فیض عظیم شهادت نائل شدند چیزی است که هر کسی و هر انسان باورمندی دلش می‏خواهد که با این عاقبت و این سرنوشتی که خداپسندانه است از دنیا برود. اینها رفتند ولی بار سنگینی را ملت روی شانه‏های خود احساس می‏کند و خانواده‏ها مثل این‏که یک پدر را از دست داده‏اند، غمگین‏اند.
شما سالیان سال به عنوان یکی از چهره‏های علمی یکی از شخصیت‏های صاحب تجربه در دیپلماسی هستید، از اولین مواجهه‏تان با شهید آیت‏الله رییسی بگویید.
جناب آقای دکتر رئیسی شهید بزرگوارمان عزیزی بود که از سربازی به سرداری رسیده بود و مسئولیت‏های مختلفی داشتند. من در این 45سال همواره مسئولیت‏هایی در سطوح مختلف داشتم، شروع ارتباط من با ایشان زمانی بود که رئیس سازمان بازرسی کل کشور بودند. خدمت‏شان رسیده بودم، ایشان در آن مقام با اینکه من سن و سال جوانی داشتم واقعاً در بحث عدالت و انصاف همه موارد را رعایت کردند.
می‏دانید کلاً سازمان بازرسی کل کشور برای مچ‏گیری است نه دستگیری، که بالاخره نظارت می‏کند ببیند کجا اشتباه می‏کنند، ولی رویه ایشان به گونه‏ای بود که شجاعت از مدیر نمی‏گرفت ضمن اینکه نظارتش دقیق بود و این خیلی مهم بود؛ یعنی یک مدیر احساس می‏کرد کسی ناظر بر او هست که می‏خواهد دستگیری کند نه مچ‏گیری.
نظارت با مدل مچ‏گیری محافظه‏کاری می‏آورد...
احسنت، چون اگر نظارت به آن صورت باشد که فرمودید شجاعت را از مدیر می‏گیرد و مدیر دیگر کاری نمی‏کند و این اولین برخوردی بود که من در مقام اجرا با ایشان داشتم و هیچ‏وقت فراموش نمی‏کنم و برخوردهای دیگری که در فواصل گوناگون رخ می‏داد.
خاطره دیگری از ایشان دارید؟
بله. زمانی که ایشان رئیس قوه قضائیه بودند، بنده هم رئیس سازمان انرژی اتمی بودم، خب فضای سیاسی فضای خودش را داشت مثل بحث برجام و مسائل سیاسی و جناب آقای دکتر اسماعیلی از دفتر ایشان با من تماس گرفتند و گفتند حضرت آیت‏الله علاقمندند که یک سفری به اصفهان بروند و به اتفاق رفتیم و حالا این هم خاطره جالبی است.
در هواپیما که خدمت ایشان بودیم یک مقدار هواپیما با مشکل فنی روبه‏رو شده بود و زمان برده بود که پرواز کند صحبت مفصلی داشتیم راجع به امورات کشور و من جسارت کردم پرونده یک شخصیتی بود که نام نمی‏برم و من گفتم حضرت آیت الله! این پرونده ان‏شاءالله به دور از مسائل سیاسی بررسی خواهد شد. ایشان گفت آقای صالحی! من به خاطر این مسئله برای اینکه شائبه‏ای نباشد سه قاضی مستقل برای این پرونده گذاشتم که این پرونده خدای نکرده خارج از عدالت و انصاف بررسی نشود. خب این روحیه چنین شخصیتی است و نجابت و غم درونی را در چشمان‏شان می‏شد دید.
ایشان پدرشان را در خردسالی از دست داده و مصداق این حدیث بودند: «المؤمنُ کَیِّسٌ فَطِنٌ حَذِرٌ» مؤمن انسان باکیاست و باهوشی است. «بشروه فی وجهی حزنه فی قلبه» ایشان همیشه چهره متبسمی داشت اما وقتی به چشمش نگاه می‏کردی یک غمی در درون ایشان می‏دیدید و واقعاً این حزن درونی ایشان ولی این چهره متبسمی که داشت و انصاف و عدالت.
ایشان از سازمان انرژی اتمی بازدید کردند و مقید بودند که دست من را پیش خبرنگاران بگیرند و از دستاوردهای سازمان تقدیر کنند. این نشان‏دهنده یک مدیر ارشد نظام است که به مدیران پایین‏تر پیام می‏دهد که کارتان را بکنید ما پشتیبان شما هستیم. مدیری که احساس کند مدیر ارشدش پشتیبانش است با قدرت و قوت بیشتری کار می‏کند.
این توفیق را داشتیم که چند روز پیش کنگره بین‏المللی امام رضا(ع) بود که شهید دکتر رئیسی در اختتامیه حضور داشتند، یک سخنرانی بسیار زیبایی در بحث عدالت کردند چون محور آن کنگره عدالت بود و من هم توفیق داشتم در آنجا سخنرانی کردم. واقعاً الان نت‏های خودم را از سخنرانی ایشان در حال مرور بودم که ایشان چقدر زیبا بحث عدالت را مطرح می‏کردند، می‏گفتند بین امام و امامت فرق است، حلقه حلقه واسط عهد است، عهد و پیمان می‏بندیم اما در سطوح پایین آراء است و رأی‏گیری می‏کنیم. ایشان برای اجرای عدالت می‏گفتند ما شاخص می‏خواهیم و با چه شاخصی بفهمیم که عدالت را اجرا کردیم؟ و می‏گفتند بعضی‏ها قانون را مثلا شاخص قرار می‏دهند، آیا واقعا این می‏تواند شاخص کاملی باشد؟
گفتند عدالت ثبوتی را که همه قبول دارید، ما دنبال عدالت اثباتی هستیم و عدالت اثباتی در عمل و اجرا معنا پیدا می‏کند و بحث اعتدال را مطرح کردند و گفتند اگر جامعه از اعتدال خارج شود در ابعاد مختلف خودش، آن موقع جامعه به فساد می‏انجامد.
از کنگره بین‏المللی امام رضا(ع) بیشتر بگویید.
در همین کنگره بین‏المللی امام رضا(ع)، یک کشیش لبنانی شیعه را در سه بند خلاصه کرد. ایشان یک کشیش مسیحی و خیلی متفکر واقعا برجسته‏ای است و الان در واتیکان به عنوان مشاور پاپ کار می‏کند، ایشان گفتند شیعه در سه بُعد می‏شود تعبیر شود یک بعد خیبری آن است، یکی بعد حسینی آن که بعد استشهادی است و یکی بعد رضوی آن که بعد فرهنگی است. در روایات و احادیث از امام رضا(ع) روی مسائل جامعه‏شناسی، حکمرانی، عدالت و... خیلی بحث شده است و در کنگره هم روی این موضوعات بحث شد.
من دیدم واقعاً چقدر زیبا شیعه را در سه بعد خیبری، بعد حسینی و بعد رضوی مطرح کردند. الان هم ما می‏بینیم که بعد حسینی از زمانی که انقلاب ما شکل گرفت، این انقلاب که در خلأ به وجود نیامد، این انقلاب این جوری نبود که شب بخوابیم و صبح بخواهیم انقلاب کنیم، انقلاب یک پیش‏زمینه‏ای داشت، از مشروطه، پانزده خرداد، امام(ره) و قبل از آن دوران حضرت آیت‏الله کاشانی و مصدق و... همه اینها متراکماً تجلی یافت بعد از پانزده خرداد در انقلاب 1357 و انقلاب ما متجلی شد. پس آن برانگیختگی از قبل بوده و باعث شد که انقلاب ما محقق شود، اما بعد از انقلاب ما دوره بالندگی را با افت و خیزها و فراز و نشیب‏ها داشتیم. حالا دیگر داریم وارد دوران فرهیختگی می‏شویم. خیلی از اتفاقات و حوادث را در این 45 سال پشت سر گذاشتیم و من با مسئولین خارجی خیلی در ارتباط بودم.
زمانی که مذاکره محرمانه با امریکا در ارتباط با موضوع هسته‏ای ایران داشتیم قبل از دوره جناب آقای دکتر روحانی و آقای ظریف و آن زمانی که من وزارت امور خارجه بودم، با اجازه مقام معظم رهبری موضوع محرمانه هسته‏ای با امریکا در عمان داشتیم. آن موقع معاون وزارت خارجه شرکت می‏کرد، مشاور سلطان عمان، سلطان قابوس خدا رحمتش کند مشاوری داشت به نام سالم اسماعیل، این آقای مشاور پیش اوباما رفته بود یک گزارش محرمانه بدهد و برای من تعریف می‏کرد که رئیس‏جمهور امریکا گفت که آقای سالم اسماعیل! من از ملت ایران در حیرت و تعجبم که هر بلایی ما سرشان می‏آوریم استوار و پایدار و مقاوم به زندگی‏شان ادامه می‏دهند و راز این مسئله چیست؟ آقای سالم اسماعیل پاسخ می‏دهد شما ملت ایران را با صبرشان امتحان نکنید (مثال فرش بافتن را زد و مثال دیگری که شایسته نیست در اینجا بیان کنم)، اینها ملت صبوری هستند.
این ملتی هستند که در زمان انقلاب گفتند ربنا الله ثم استقاموا و با بانگ الله‏اکبر این انقلاب محقق شد. اگر ما واقعاً این بانگ الله‏اکبر را از صمیم دل و با صداقت گفته باشیم و پیوندمان را با خدا حفظ کنیم قطعاً پیروزی از آن ماست و این وعده الهی قطعی است ولی به شرطی که آن ریسمان پیوند بین مخلوق و خالق همچنان پابرجا باشد.
در مورد شهید امیرعبداللهیان و آنچه که دریافت شما از تلاش‏های ایشان در سال‏هایی مسند وزارت امور خارجه بود برای‏مان بگویید.
قبل از این که به وزارت خارجه بروم، با وزارت خارجه در ارتباط بودم و مسئولیت‏هایی داشتم. پنج سال در آژانس بین‏الملل انرژی اتمی، چهار سال در سازمان کنفرانس اسلامی و یک سال در آرژانتین بودم و اینها بی‏ارتباط با وزارت خارجه نبوده است.
البته بنده علی‏رغم میل باطنی‏ام توفیق یافتم به وزارت خارجه بروم. من وقتی که با جناب امیرعبداللهیان آشنا شدم، ایشان مدیر عربی ـ آفریقایی ما بود. من اولین سفری که در آن مسئولیت داشتم به عراق بود و ایشان هم همراه ما بودند. در آنجا واقعاً من به فهم عمیق و درک صحیح ایشان از منطقه پی بردم. ایشان قبلاً در عراق مسئولیت داشتند و در بحرین سفیر بودند و آشنایی خوبی با زبان عربی داشتند به گونه‏ای که با عرب‏زبان‏ها بدون مترجم می‏توانست صحبت کند. من در زمان برگشت تصمیم گرفتم ایشان را به عنوان معاون عربی ـ آفریقایی بگذارم و آن زمان موضوع سوریه هم پیش آمده بود و ما در سوریه احتیاج به سفیر قدری داشتیم و آقای شیبانی را به سوریه فرستادیم که معاون عربی ـ آفریقایی بود.
ایشان چند سالی با ما بودند و وقتی آقای ظریف آمدند، چون انتخاب معاونین براساس لیاقت، کاردانی و شایستگی بود، ایشان سه سالی با آقای ظریف ادامه دادند، بعد به مجلس شورای اسلامی رفتند و در آنجا به عنوان مشاور عالی رئیس مجلس بودند. آقای امیرعبداللهیان شخصیتی بود که هم خوب درس خوانده و هم خیلی معتقد و دلسوز بود.
برای معرفی ایشان چه گزاره‏هایی در ذهن دارید؟
جناب آقای امیرعبداللهیان هم خصلت‏های انسانی فراوانی در ایشان موج می‏زد و هم خصلت‏های حرفه‏ای؛ یعنی اگر ما بخواهیم این را به دو بال برای انسانی که می‏خواهد اوج بگیرد تشبیه کنیم، می‏گوید العلم و دین توأمان نفتراق و افتراق، علم و دین مثل دو بال پرنده هستند. یک پرنده اگر بخواهد اوج بگیرد باید هر دو بال را داشته باشد و با یک بال نمی‏تواند اوج بگیرد. آقای امیرعبداللهیان هم بال دین را داشت و هم یک انسان معتقد، نجیب به تمام معنا، متواضع و عالم و مسلط به کار خودش بود.
حالا این قضیه خودش را در این دو سال نشان می‏داد و اگر سیر کارآمدی ایشان رادنبال کرده باشید می‏دیدید که ایشان روزبه‏روز بیشتر جا می‏افتاد و اینکه انسان تا زمانی که در صحنه بین‏المللی جا بیفتد و باور دیگران را به خودش جلب کند مدتی زمان می‏برد و این شخصیت داشت به عنوان شخصیت بین‏المللی و ملی جا می‏افتاد، ولی اینکه دست تقدیر چه بوده است آن را خدا می‏داند.
از برنامه‏هایی که ایشان که با معاونین ادوار وزارت خارجه داشتند، بگویید.
در مورد آقای امیرعبداللهیان بنده این شهادت را می‏دهم هر از چندگاهی ایشان وزرای خارجه سابق و معاونین سابق وزارت خارجه را قریب به یکصد نفر دعوت می‏کردند و آخرین بار آن حدود سه چهار هفته پیش بود که در وزارت خارجه همه را دعوت کردند و یک گزارش مفصلی از روند تحولات سیاسی منطقه موضوع غزه و مسائل مذاکره در ارتباط با پرونده هسته‏ای و چیزهایی که نمی‏شود در ملأعام به خاطر یکسری ملاحظات گفت، ایشان برای وزرا و معاونین قبلی تشریح کردند.
در آنجا انسان به مظلومیت چنین افرادی پی می‏برد، به مظلومیت آقای رئیسی پی می‏برد. من مسئول بوده‏ام و یک جاهایی هست که شما تمام اطلاعات در سینه‏ات است و نمی‏تواند جایی این مطالب را مطرح کنی و به خاطر شرایط ظاهری کار، برداشتی نادرست از برخی پدیده‏ها، امور و مسائل می‏شود در صورتی که برداشت درست نیست اما طرف هم نمی‏تواند بیاید توضیح بدهد چون آن وقت مسئله غامض و پیچیده می‏شود، در آنجا وقتی آقای امیرعبداللهیان در دو سه هفته پیش شرح مسائل و سیر تحولات را با دقت و ظرافت‏گونه گفتند، واقعا من در دلم گفتم خدایا این مرد را موفق کن، خدایا کاری کن که مردم بفهمند و بدانند که دولتشان با چه زحمت و مظلومیت و مصائبی مسائل را پیش می‏برند آن هم در این شرایط و حال و احوال دنیا.
گاهی اوقات مواجهه با مسائل داخلی مدیریتی کار دشوار است حالا شما بخواهید در منطقه‏ای در دنیا با این همه مسائل مختلف دست و پنجه نرم کنید واقعا توضیح موضوعات دشوار می‏شود و گاهی اوقات اخبار ترسناک است و باید چهره آرام باشد.
بله کار سختی است و آدم باید توکل فوق‏العاده و یک هنر خاصی داشته باشد که بتواند به گونه‏ای شرایط را مدیریت کند که مخاطب احساس نکند در دل او خدای نکرده آشوبی است.
وضعیت فرهنگسرای علوم در دوره‏ای که شهید آیت‏الله رئیسی، رئیس‏جمهور بودند چه وضعیتی داشت؟
فرهنگستان علوم یکی از مراجع علمی کشور است و یک ارگان اجرایی نیست؛ یعنی مثل وزارت نیرو، دانشگاه، مرکز تحقیقاتی نیست، یک مأموریت خاصی برای انجام دادن به آن مفهوم داشته باشد، البته مأموریت دارد مثلا اگر بخواهیم کار علمی روی موضوعی تحقیق کنیم به آن صورت نیست، چون اعضای فرهنگستان علوم کسانی هستند که اساتید دانشگاه‏ها، محققانی که در پژوهشگاه‏ها کار می‏کنند و به اعتبار شایستگی‏های علمی که دارند براساس شاخص‏هایی تعیین می‏شوند به‏عنوان عضو در فرهنگستان علوم. حالا که این اعضا به فرهنگستان علوم می‏پیوندند، اینها مأموریت‏شان به این صورت خواهد بود که سیر تحولات علمی و فناوری جهان را رصد می‏کنند، چون هر کسی با یک تخصصی به آنجا آمده است و بعد فکرهای جدیدی می‏دهند. مثلاً می‏گویند ایران در قرن بیست‏و‏یکم چه محورهایی را بایستی مدنظر قرار دهد که خدای نکرده در قرن بیست‏و‏یکم نسبت به سیر تحول علمی و فناوری جهان عقب نیفتد. الان در قرن بیست و یکم در بحث فنی دو محور مهم داریم، یکی هوش مصنوعی است که شنیده‏اید که به شدت در حال جلو رفتن است، همین چت جی‏پی‏تی که الان اتفاقات عجیبی در حال افتادن است و من زیاد استفاده می‏کنم، ولی اشتباهاتی هم دارد، یکی هم فناوری کوانتومی است. این فناوری کوانتومی و هوش مصنوعی دو مقوله‏ای هستند که به هم پیوند دارند؛ یعنی یک پیوند ذاتی هم دارند که فناوری کوانتومی می‏تواند زیرساخت هوش مصنوعی را ارتقا ببخشد. فرهنگستان علوم اتاق فکر درست کرده و به علاوه کارشناسانی که در خارج از فرهنگستان علوم هستند به فراخور دعوت می‏کنیم که بررسی و نقشه راه را مشخص کنیم و به دولت تحویل داده و تقدیم کنیم چون فرهنگستان علوم زیرنظر ریاست جمهوری است یعنی ما بازوی علمی ریاست جمهوری هستیم.
توجه آقای رئیسی به آنچه که فرهنگستان ارائه می‏کرد چگونه بود؟
خیلی توجه داشتند. در این دوره روی این توجه تأکید شده است. به این اعتبار که مثلاً ما در هوش مصنوعی که ما اتاق فکر را تشکیل دادیم و بعد ما توانستیم سیاست‏نامه را خدمت ایشان ارائه دهیم. البته یک مقداری فراتر از سیاست‏نامه بود و تقریبا یک کتابچه بود در صورتی سیاست‏نامه باید در حد دو سه صفحه باشد چون که رئیس‏جمهور نمی‏خواهد وارد جزئیات شود، جزئیات را باید دیگران بررسی کنند، مستنداتش را داشته باشند و آن جزئیات را تبدیل به یک سیاست‏نامه کرده و آن را به رئیس‏جمهور مملکت بدهند و آن را به دستگاه‏های اجرایی ارجاع بدهد. ما هوش مصنوعی را دادیم که تقریبا یک سال پیش یا کمتر بود که آقای رئیس‏جمهور آن را ارجاع دادند و الان در مملکت هوش مصنوعی خیلی بحث می‏شود و این بعد از این قضایا بود و فناوری کوانتومی هم به این صورت است ولی هنوز سیاست‏نامه‏اش ارائه نشده و با دستور ایشان به موقع اقدام کردند که شورای عالی انقلاب فرهنگی الان موظف شدند که راجع به فناوری کوانتومی نقشه راهی را تدوین کنند و ارائه دهند. این کارهایی است که فرهنگستان علوم می‏کند.
از دیگر فعالیت‏های فرهنگستان بگویید.
این فناوری کوانتومی را اتحادیه اروپا تازه 10، 12 سال است که نقشه راهش را کشیده؛ یعنی خیلی دیر نیست و در جمهوری اسلامی نقشه راه اولیه‏اش را زمانی که من در سازمان انرژی اتمی بودم یعنی سال 1995 یعنی هفت، هشت سال پیش بود که ما شروع کردیم. الان در سازمان انرژی اتمی مرکز تحقیقات فناوری کوانتومی پیشرفته ای دارد که قریب به 10 میلیون دلار در آنجا تجهیزات خریداری شده که قبل از آن نبود، ولی این یک بخش است و این فناوری کوانتومی نمی‏تواند در یک ارگان محصور باشد و باید خیلی از ارگان‏ها سهیم و شریک باشند.
در مورد روحیه رئیس‏جمهور شهید در مشورت‏پذیری آیا موضوعی پیش آمده که بسنجید یا بدانید که آن نگاهش به مشاورانش در حوزه علم و فناوری چگونه بوده است.
من در فرهنگستان علوم یک مورد را مصداقی خدمت‏تان عرض می‏کنم. قبل از اینکه برنامه هفتم توسعه تدوین شود، دفتر ایشان از فرهنگستان علوم خواسته شد که روی آموزش و پرورش و آموزش عالی در برنامه هفتم نظرشان را بدهند که فرهنگستان علوم در چند ماه این کار را کرد و نظرش را خدمت ایشان داد و ایشان این نظر را به سازمان برنامه و بودجه، وزارت علوم، وزارت آموزش و پرورش و سایر دستگاه‏ها ارجاع دادند و با تأکید که بر روی این کار شود. فرهنگستان این تصمیم را وقتی رئیس‏جمهور با دیگران مشورت می‏کنند، می‏گیرند که بخش قابل توجهی از این مسائل در برنامه هفتم وارد شد.
با توجه به این که ایشان در هر جایی که مسئولیت داشتند و معاونت علمی نداشت، تشکیل می‏دادند، نگاه شهید آیت‏الله رئیسی به موضوعات علمی را چطور می‏بینید؟
ارتباط من با ایشان روزمره نبود، اما برداشت کلی‏ام این است علاقمندی ایشان به مشورت گرفتن از افراد هرکدام در حوزه خودشان بود؛ مثلاً در سخنرانی‏شان در کنگره مشهد یک صحبتی کردند گفتند که یکی از ویژگی‏های دین‏باوری این است که انسان کنترل روی نفس خود دارد یعنی در خلوت و جلوتش باید یک‏جور باشد، یعنی آدم در خلوت خودش خدا را ناظر می‏بیند و ایشان روی این مسئله تأکید داشتند. دکتر رئیسی به نظر من ضمن اینکه یک شخصیت روحانی بود، اما با علم حدیث به مفهوم علم جدید و دانشگاهی هم داشتند و بالاخره دکترای دانشگاهی هم گرفته بودند و لذا در فضای دانشگاهی هم ایشان نفوذ کرده و حضور داشتند مثل شهید مطهری، شهید بهشتی اینها عزیزانی هستند که هم حوزه را تجربه داشتند و هم دانشگاه را و این به نظر من یک امتیازی است که باعث می‏شود این عزیزان وقتی در مسئولیت مهمی قرار می‏گیرند، بتوانند از این پیشینه در جهت اندماج این دو کار بکنند. شهید مفتح و شهید باهنر هم همین وضعیت را داشتند و اینها واقعاً ذخایری بودند.
در مورد نگاه ایشان به دانشگاه و دانشگاهیان نکته ای ندارید؟
دکتر رئیسی هم علاقمند به دانشگاه و دانشگاهیان داشت مثلاً در آستان قدس رضوی که ایشان تولیت آن را عهده‏دار شدند یک بخش علمی به وجود آمد، آقای دکتر تهرانچی و دیگر دوستان به آنجا آمدند و این نشان از وسعت دید ایشان داشت که علم و فناوری را در این محیط ببرد و بهره لازم را از آن ببرد. بهره‏ها متقابل است و هر دو می‏توانند بهره ببرند. همین کنگره که اخیراً برگزار شد و ایشان در اختتامیه شرکت کرد و قرار بود ولادت حضرت رضا(ع) در آنجا باشند، الان هم من در ارتباط با سازمان انرژی اتمی و معاونت علمی تا آنجایی که بنده اطلاع دارم این دو تا الحمدلله پشتوانه علمی خوبی برای آنها ایجاد کرده و اگر این پشتوانه علمی نباشد یک مقدار مسائل با کُندی روبه‏رو می‏شود و آن مقدار که بنده مطلع شدم، علی‏رغم آن مسائلی که از نظر شرایط اقتصادی کشور همه می‏دانند، اما ایشان به معاونت علمی توجه ویژه داشته و به سازمان انرژی اتمی که پیشتاز در خیلی از مسائل علمی است و الان یکی از بزرگترین بیمارستان‏های غرب آسیا در سازمان انرژی اتمی در حال تأسیس است و یک سال دیگر تمام می‏شود، این بیمارستان عظیمی است و در غرب آسیا و خلیج فارس و این کشورها که اینقدر پیشرفته هستند الان از این بیمارستان اطلاعی ندارند که چنین بیمارستانی امکان ساختش وجود داشته که یک شتاب‏دهنده و یک چیز عجیب و غریبی است، فقط 200 میلیون یورو ارزش تجهیزاتش است. یا مثلاً شرکت رادیودارویی که در حال تشکیل است که فقط 100 میلیون یورو تجهیزاتش است و 40 هزار متر که آقای مهندس اسلامی گفتند که شاید آخر امسال ان‏شاءالله فاز اولش راه‏اندازی شود. اینها اگر حمایت دولت را نداشته باشند، این پروژه‏ها مثل پروژه‏های دیگر تا 7، 8، 10 سال تا 20 دیگر می‏ماند. ولی ایشان این کار را نکرد.
دو تا پروژه‏ای داریم 10میلیارد دلار که این پروژه خیلی عظیم است و دو نیروگاه جدید در بوشهر در حال ساخت است که ایشان تأمین مالی کردند و البته این پروژه از قبل راه افتاده بود ولی ایشان به این پروژه سرعت بخشید و اینجا جای تقدیر دارد و اگر با همان آهنگ قبلی می‏خواست به جلو برود مدت زمان ساختش خیلی طول می‏کشید. لذا ایشان توجه‏شان به مسائل علمی و فناوری که می‏تواند کشور را ارتقاء دهد خیلی بود.
کسی که پس از شهید آیت‏الله رئیسی بر مسند ریاست جمهوری خواهند نشست، برای ادامه مسیر چه راهی پیش رو دارد؟
کار بسیار واقعاً سختی است. اولاً نشستن روی کرسی‏ای که بزرگواری مثل ایشان بوده و به مقام شهادت نائل آمده، خود این مسئله واقعاً یک بحث است. بحث دوم این است که انتظارات و توقعات مردم و جامعه بین‏المللی این هم بحث دیگری است. در مجموع به نظر من امر آسانی نیست و باید دعا کرد آن عزیزی که بر مسند ریاست جمهوری بعد از شهادت عزیزمان جناب آقای دکتر رئیسی می‏نشیند کار شاقی است. حالا به‏طور طبیعی و سیر طبیعی را می‏رود و این مباحث دیگر در آن نیست اما روی کرسی‏ای می‏نشیند که قبلش عزیز بزرگواری با چنین حادثه‏ای روبه‏رو شده است. لذا به نظر من رئیس بعدی ما مدتی طول می‏کشد تا بتواند از نظر روحی روانی خودش را تطبیق بدهد. ولی اگر ما در بستر اعتقاد و باور حرکت کنیم و براساس توکل به خدا عمل کنیم، خداوند همراهی و کمک خواهد کرد. من قبل از انقلاب هیئت علمی دانشگاه صنعتی شریف بودم، لذا سیر تحول انقلاب را از نزدیک به عنوان یک هیئت علمی دیدم و اینکه انقلاب چه فراز و نشیب‏هایی داشته و توانسته هنوز خودش را نگه دارد و این خودش یک مسئله است و ان‏شاءالله همچنان کشور ما با قوت و قدرت، با تدبیر مقام معظم رهبری من یقین دارم با لطف الهی و به پاس خون شهدای‏مان ما مسیرمان را ادامه خواهیم داد و آینده روشنی هم پیش رو می‏بینم.

 

کارتان را بکنید ما پشتیبان شما هستیم
ایشان از سازمان انرژی اتمی بازدید کردند و مقید بودند که دست من را پیش خبرنگاران بگیرند و از دستاوردهای سازمان تقدیر کنند. این نشان‌دهنده یک مدیر ارشد نظام است که به مدیران پایین‌تر پیام می‌دهد که کارتان را بکنید ما پشتیبان شما هستیم. مدیری که احساس کند مدیر ارشدش پشتیبانش است با قدرت و قوت بیشتری کار می‌کند.