نگاهی به وضعیت سیاست داخلی هند به بهانۀ انتخابات پارلمانی پیش‌رو

دوباره مودی

کمتر از دو ماه تا برگزاری انتخابات پارلمان هند (موسوم به لوک‌سابا) باقی مانده است و حدود یک میلیارد نفر، واجد شرایط رأی‌دهی در بزرگترین انتخابات جهان خواهند بود. بیراه نیست که هند را بزرگترین دموکراسی جهان می‌نامند. نظام سیاسی هند به صورت نخست‌وزیری بوده و متشکل از دو مجلس سنا (راجیا سابا) و نمایندگان (لوک سابا) می‌باشد. در بهار پیش رو مردم در هجدهمین انتخابات لوک سابا شرکت خواهند کرد و طی آن تکلیف 543 نفر از 545 نفر عضو این مجلس را تعیین خواهند کرد (۲ نفر را نیز رئیس‌جمهور از میان بریتانیایی‌های هندی‌تبار برمی‌گزیند.). اهمیت این انتخابات از آن جهت است که نخست‌وزیر (بالاترین قدرت اجرایی کشور) توسط حزب یا ائتلافی که اکثریت اعضای لوک سابا را تشکیل می‌دهد، معین خواهد شد. جایگاهی که از 26 مه 2014 در دستان نارندرا مودی، از رهبران حزب مردم هند، است. نظرسنجی‌ها این گونه نشان می‌دهد که مودی و حزبش برای تصاحب اکثریت کرسی‌های لوک سابا در انتخابات پیش رو مشکل چندانی نخواهند داشت و احتمالاً مودی سومین دوره نخست‌وزیری پنج ساله خود را در بهار امسال آغاز خواهد کرد؛ اتفاقی که اولین بار در طول تاریخ پس از استقلال هند، از زمان اولین نخست‌وزیری توسط جواهر لعل نهرو، به وقوع خواهد پیوست.

مطابق آخرین آمار کمیته انتخابات هند، 2660 حزب (بیش از 700 حزب فعال) در سه سطح ملی، ایالتی و محلی فعالیت می‌کنند که در این میان هشت حزب در مقیاس ملی در پی جذب آرای مردم برای نمایندگان خود هستند. حزب مردم هند (بهاراتیا جاناتا موسوم به BJP، تأسیس 1980) در دو انتخابات اخیر (2014 و 2019) با کسب به ترتیب 282 و 303 کرسی موفق به تشکیل دولت شد و توانست از رقیب اصلی خود یعنی حزب کنگره ملی هند (موسوم به INC، تأسیس 1885) پیشی بگیرد.
آن چه از عملکرد و گفته‌های رهبران حزب BJP بر می‌آید، تمرکز آن‌ها بر روی اکثریت قاطع هندوهای کشور است (80 درصد اهالی هند هندو و 14 درصد آن‌ها مسلمان هستند). تحلیل‌گران معتقدند این حزب در پی آن است که یک هویت ملی مبتنی بر هندویسم ایجاد کند؛ هویتی که به گفتۀ آن‌ها قرن‌ها توسط مهاجمان مسلمان و بریتانیایی سرکوب شده است. افتتاح معبد ایزد رام (از خدایان مورد احترام هندوئیسم) در شهر آیودیا توسط مودی و دعوت او از مردم برای جشن گرفتن آن، که در ژانویه امسال صورت گرفت، آشکارا نشان از چنین رویکردهایی است؛ رویکردهایی که به نظر می‌رسد نسبت به قانون اساسی سکولار هند و قوانین سخت‌گیرانۀ آن درباره کمپین‌ها، بی‌توجه است. مخالفان مودی از تبدیل هند به یک کشور اقتدارگرای هندو در صورت سومین پیروزی متوالی او در انتخابات، سخن می‌گویند.
اما تنها این نگرش ملی مذهبی حزب BJP نیست که توانسته است به محبوبیت آن کمک کند. اهتمام دولت آنان به توسعه اقتصادی شهرها و ساختن یک هند جدید مرفه و مطمئن از شعارهای آنان است. هم‌چنین نظرسنجی‌ها نشان دهنده محبوبیت شخص نارندرا مودی در میان مردم است. مودی 73 ساله برای طبقۀ فقرا پسر یک چای‌فروش، برای طبقۀ متوسط یک ملی‌گرای خوش‌بیان و برای ثروتمندان یک مدیر ماهر و پرتلاش است. هم‌چنین تلاش‌های او در راستای ارتقای جایگاه بین المللی هند مورد تحسین بسیاری است.
بدون شک یکی از مزیت‌های پررنگ BJP سازماندهی بالای آن چه در فضای حقیقی و چه در فضای مجازی و رسانه‌ای است. این حزب با بیش از 180 میلیون عضو، از جمله 100 میلیون عضو فعال، ادعا می کند که بزرگترین حزب جهان است (حزب کمونیست چین 98 میلیون عضو دارد). فرایند ساده پیوستن به حزب که تنها از طریق تماس با یک شماره تلفن رایگان صورت می‌پذیرد، حتماً در فزونی این تعداد مؤثر است. این حزب در رسانه‌های اجتماعی نیز به همان اندازه سازماندهی شده و کارآمد است. حجم بالای تولید و توزیع محتوا در فضای مجازی -که حزب می‌گوید توسط داوطلبان به صورت رایگان انجام می‌شود- به محبوبیت حزب کمک کرده است. کمپین‌های دیجیتال حزب اغلب از واتس‌اپ برای ارتباط‌گیری و توزیع محتوا استفاده می‌کنند.
البته این نگرانی‌ها زمانی که به میزان آرای BJP در طول انتخابات‌ های گذشته توجه کنیم، کمتر می‌شود. (نمودار بالا). علی رغم آن چه به نظر می‌رسد، این حزب آن‌چنان قوی ظاهر نشده است و سهم آن در انتخابات عمومی هیچ گاه به 40 درصد نرسیده است. این در حالی است که آرای حزب کنگره ملی در روزهای اوج خود هفت بار از این میزان بالاتر رفته است. سهم BJP از آرای ملی در اولین پیروزی انتخاباتی مودی، در سال 2014، تنها 31 درصد بود و در جدیدترین انتخابات ملی، در سال 2019، این رقم به 38 درصد افزایش یافت که هنوز از اکثریت فاصله دارد. با این وجود، سیاست هند در طول سال‌های گذشته رقابتی‌تر شده است، زیرا حزب کنگره محبوبیت مطلق خود را از دست داده است و احزاب دیگر، از جمله BJP، بزرگتر شده‌اند.
اما همان طور که پیش‌تر نیز اشاره شد، حزب کنگره ملی به عنوان قدیمی‌ترین حزب هند که تأسیس آن به سال 1885 میلادی باز می‌گردد، مهم‌ترین رقیب BJP به شمار می‌آید. در واقع پیش از ظهور و بروز BJP، این حزب کنگره بود که در اکثریت انتخابات‌های گذشته، از زمان استقلال هند در سال 1947، موفق به کسب اکثریت آرا و تشکیل دولت می‌شد. این حزب که با رهبری مهاتما گاندی و جواهر لعل نهرو توانست رهبری جنبش استقلال‌خواهی هند را در دست گرفته و آن را به ثمر بنشاند، در طی سال‌های پس از آن نیز با رهبری خانواده نهرو و گاندی به حزبی ملی و سرشناس تبدیل شد. در دو انتخابات اخیر، حزب کنگره به رهبری راهول گاندی کمتر از 20 درصد آرا را کسب کرد و در انتخابات پیش رو با رهبری مالیکارجون خارگه، اولین رهبر حزب از خارج از خانواده گاندی از سال 1998، در صحنه حاضر می‌شود. با این حال به نظر می‌رسد، در 81 سالگی، او فاقد جذابیت و قدرت لازم برای به چالش کشیدن آقای مودی است.
تحلیل‌گران معتقدند چالش اصلی حزب کنگره دچار شدن به نوعی رکود است. در حالی که حزب رقیب، BJP، در مورد به حاشیه راندن کهنه‌سربازان نامحبوب و انتخاب نامزدها بر اساس شانس انتخاباتی‌شان بدون تردید عمل می‌کند، حزب کنگره تحت سلطه پیرهای سرسختی است که در برابر خون‌ها و تاکتیک‌های جدید مقاومت می کنند. این به نوبه خود باعث می‌شود که جوان‌های باهوش به BJP متمایل شوند؛ جایی که چشم‌انداز پیشرفت آنها بسیار درخشان‌تر به نظر می‌رسد. وقتی کنگره رهبران جوان‌تر و کاریزماتیک‌تر را منصوب می‌کند و از تکنیک‌های مدرن انتخاباتی استفاده می‌کند، می تواند به موفقیت دست پیدا کند. برای مثال، در انتخابات ایالتی در ماه دسامبر در تلانگانا، کنگره توانست با کمک چهره‌ای تازه به‌عنوان رهبر حزب محلی و هم چنین با کمک یک متخصص داده‌های انتخابات پیروز شود.
حزب کنگره در تلاش برای اصلاح خود است. این حزب یک برنامه استخدام برای گسترش تعداد اعضای خود به بیش از 60 میلیون آغاز کرده است و مانند BJP یک اپلیکیشن برای اعضا راه‌اندازی کرده است. این حزب حتی در سرزمین‌های هندی‌زبان نیز همچنان به عنوان یک مدعی باقی مانده است. میانگین سهم رأی آن در سه انتخابات ایالتی  در دسامبر 41 درصد بود، که از رأی 46 درصدی BJP خیلی کمتر نیست.
در این شرایط، رهبران حزب کنگره و سایر احزاب اپوزیسیون انتخابات آتی را مبارزه‌ای برای «روح هند» و نقطه عطفی در مبارزه جهانی بین آزادی و خودکامگی می دانند. آنها می ترسند که آقای مودی قانون اساسی را برای پاکسازی زبان سکولار و قدرت بخشیدن به قوه مجریه تغییر دهد. مودی سابقه نگران‌کننده‌ای در فرسودن نهادهای دموکراتیک دارد. دولت او روزنامه‌نگاران و فعالان را مورد آزار و اذیت و زندان قرار داده، استقلال قوه قضائیه و کمیسیون انتخابات را تضعیف کرده و سازمان‌های تحقیقاتی او رهبران مخالف را هدف قرار داده‌اند. تنها در ماه دسامبر، 146 نماینده اپوزیسیون از پارلمان (لوک سابا) تعلیق شدند!
با این حال، اپوزیسیون حول یک پیام یا تحت یک لیست واحد از نامزدها متحد نشده است. چنین توافقی برای تقسیم کرسی‌ها می تواند محاسبات انتخاباتی را به طرز چشمگیری تغییر دهد و BJPرا در بسیاری از مناطق از موضع قوت به موضع ضعف برساند. اما به نظر می‌رسد این امر مستلزم رهبران قوی و قاطع حزبی است که قادر به تحمیل انتخاب‌های خود بر رده‌های پایین‌تر باشند. در مورد حزب کنگره، نه آقای خارگه و نه آقای گاندی، با این شرایط مطابقت ندارند، اما اگر در پی اصلاح هستند باید برای 2029 فکری اساسی کنند!