در بحران راه‌های دریایی، چین پیشتاز راه‌های برّی است

نبرد خاک و آب

بعد از همه‌گیری کووید-19 اقتصاد جهان تلاش کرد از رکود خارج شود. در سال‌های ابتدایی پس از همه‌گیری یعنی سال 2021 حادثه‌ای در کانال سوئز رخ داد که وقفه‌ای کوتاه مدت برای تجارت دریایی ایجاد کرد. این بحران پس از حدود 2 هفته برای شرکت‌های تجاری مختلف جبران شد اما نشان داد راه‌های دریایی تا چه‌ اندازه آسیب پذیرند و درنتیجه ضرورت جایگزینی راه‌هایی زمینی چشمگیرتر شد.
با شروع جنگ غزه، انصارلله یمن حملاتی را علیه کشتی‌های اسرائیلی و پس از آن انگلیسی و آمریکایی انجام داد که تا امروز ادامه دارد. این حملات چالشی بی‌سابقه در تجارت دریایی بود. شرکت‌های مختلف یا فعالیت خود را متوقف کردند یا مسیرهای طولانی‌تری را برگزیدند. این حملات که اعلام همبستگی با فلسطینی‌های زیر بمباردمان اسرائیل در غزه هستند، مسیری را هدف گرفته‌اند که حدود 15 درصد از ترافیک کشتیرانی جهان را تشکیل می‌دهد.
به عنوان مثال شرکت خودرو سازی تسلا اعلام کرده است که سازنده خودروهای الکتریکی مستقر در ایالات متحده، بیشتر تولید خودرو در کارخانه خود در نزدیکی برلین را از 29 ژانویه تا 11 فوریه، به دلیل کمبود قطعات ناشی از تغییر مسیرهای حمل و نقل متوقف خواهد کرد.
در حوزۀ انرژی نیز غول بزرگ نفتی بریتیش پترولیوم، در 18 دسامبر اعلام کرد که به طور موقت تمام ترانزیت‌ها از طریق دریای سرخ را متوقف کرده است.
 در بین خرده فروشان نیز می‌توان مدیرعامل آدیداس را مثال زد که گفت: « اختلالات حمل و نقل در دریای سرخ برای سود ناخالص منفی است، و افزود که نرخ های حمل و نقل «انفجار» هزینه ها را افزایش می‌دهد و تاخیر در حمل و نقل باعث ایجاد برخی مشکلات در تحویل می شود.»
پرواضح است که اکنون اهمیت راه‌های جایگزین زمینی بیش از پیش پررنگ شده است و نشان می‌دهد چین در این زمینه از بقیۀ کشورها جلوتر بوده است. سخت است استدلال کنیم کهطرح یک جاده یک کمربند تحول آفرین نبوده است. فارین پالیسی می‌نویسد: « از سال 2013، حدود 1 تریلیون دلار سرمایه در پروژه‌های ساختمانی و سرمایه‌گذاری‌های غیرمالی به کشورهای عضو طرح کمربند و جاده  سرازیر شده است. به ویژه برای کشورهای در حال توسعۀ پرجمعیت، زیرساخت‌های مستحکم برای رویارویی با تقاضاهای داخلی ضروری است که اثرات چندبرابر اقتصادی ایجاد می‌کند و باعث ایجاد ارتباط با اقتصاد جهانی می‌شود. کشورهای اروپایی پیرامونی مانند مجارستان و صربستان نیز از طرح کمربند و جاده  بهره‌مند بوده‌اند، اگرچه، مانند سایر کشورها مانند زامبیا و سری‌لانکا، بهای بدهی بیش از حد و برخی تصرفات سیاسی توسط چین را به همراه داشته است. در مورد اروپای غربی، ایتالیا در سال 2019 به آن ملحق شد و در اواخر سال 2023 از آن خارج شد، که نشان دهنده نارضایتی اروپا از عدم دسترسی متقابل کافی به بازار چین در تجارت گسترده دوجانبه خود است. در همین حال، در نشست سپتامبر گذشته جی-20 در دهلی نو، کریدور اقتصادی چندوجهی 20 میلیارد دلاری هند-خاورمیانه-اروپا (IMEC)  به سرعت توسط ایالات متحده به عنوان رقیب طرح کمربند و جاده  مورد استقبال قرار گرفت.»
استقبال از کریودرهای زمینی تنها مختص چین نبوده و ترکیه نیز برای اتصال عراق به اروپا نقش آفرینی می‌کند و هند نیز برای اتصال خود به روسیه به ایران به عنوان یک کریدور زمینی مهم نگاه می‌کند. برای کشورهای حاشیه خلیج فارس نیز اهمیت راه‌های زمینی بیشتر شده است. بخصوص بعد از حملات یمن. زیرا این حملات گرچه در حمایت از مردم فلسطین انجام شده است و پیمان ابراهیم را در زمان کنونی می‌توان مرده اعلام کرد، از اثرات جانبی این حملات می‌توان به این اشاره کرد که علی‌رغم منتفی شدن عادی سازی در این بازۀ زمانی، کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس بیش از پیش به این فکر افتاده‌اند که راه زمینی خود را از امارات تا سرزمین‌های اشغالی احداث کنند و راهی با تاخیر حدود 10 روزه نسبت به راه دریایی اما پایدارتر را ایجاد نمایند. این نکته را باید در نظر داشت کشورهای حاشیۀ خلیج فارس اکنون می‌خواهند خود را بین قدرت‌های غربی و شرقی تعریف کنند و این کریدورها از این منظر اهمیت بیشتری برای آن‌ها پیدا می‌کند.
 واضح است که امروزه اقتصاد اورسیا بیشتر در کانون توجه قرار گرفته است و علاوه بر این مهاجرت‌های ناشی از تغییرات اقلیمی اهمیت راه‌های زمینی را بیشتر کرده است.
غربی‌ها از ابتدا سعی بر مقابله با طرح جاده و کمربند چین داشتند، گرچه اروپایی‌ها برای اتصال بازار خود به اوراسیا و آفریقا مخالفت کمتری با این طرح داشتند نسبت به آمریکا. اما اکنون که دنیا فهمیده است که برای مقابله با چالش‌های حمل و نقل مسیرهای عرضه باید بیشتر شوند و  با تاخیر به این موج پیوسته‌اند و سعی بر این دارند انحصار را از چین که زودتر از بقیه این سرمایه گذاری هوشمندانه را انجام داده بود بگیرند و راه‌های زمینی کمتری در نهایت به چین وصل بشود و بتوانند چند دهه عقب ماندگی خود در این زمینه را جبران کنند.
چین تنها کشوری است که سال‌ها است این را می‌داند و به آن عمل کرده است. هنگامی که چین در اکتبر گذشته رهبران و نمایندگان بیش از 130 کشور را به مناسبت دهمین سالگرد راه‌اندازی ابتکار کمربند و جاده (BRI) در پکن گرد هم آورد، بسیاری از رهبران غربی با آن مخالفت کردند.
قابل ذکر است که این طرح چین در ابتدا حالتی به اصطلاح تدافعی داشته به این معنی که اول برای ایجاد مسیر واردات مواد اولیه و خام برای خود این طرح را پی‌گرفت و اکنون اما حالتی تهاجمی نسبت به غرب پیدا کرده‌است و برای آن‌ها زنگ خطری است.
آیا می‌توان سیاست یمنی‌ها را فراتر از حمایت قاطعانه از مردم مظلوم فلسطین ابتکاری تهاجمی برای نظم دریایی به نفع نیروهای رقیب جهان آمریکایی در نظر آورد؟