ترامپ، ݣݣدر صورت روی ݣݣݣکار ݣݣآمدن، چه وضعی را با سایر کشورها رقم ݣݣخواهد زد؟

اضطراب یک باز گشت

شمارش معکوس برای آن‌چه نوامبر 2024 (حوالی هشت ماه دیگر) در ایالات متحده امریکا رخ خواهد داد، خیلی وقت است که در سراسر جهان آغاز شده است. شصتمین انتخابات ریاست جمهوری امریکا در شرایطی برگزار می‌شود که با کاندیداتوری رئیس جمهور اسبق، دونالد ترامپ، هراسی در دل بسیاری از دولت‌ها و ملت‌ها افتاده است. این هراس اگر چه با توجه به سابقۀ تصمیمات او در دوران ریاست جمهوری و هم‌چنین اظهار نظرات شاذ و نگران‌کننده‌اش غیرواقعی نیست، اما ضریب فزایندۀ رسانه‌های جهانی در ترویج و تشدید آن غیرقابل انکار است. این مسئله آن‌جا که به پیوند عمیق میان فناوری‌های دیجیتال و رسانه با جناح چپ جهانی -که دمکرات‌ها بخشی از آن هستند- توجه کنیم، حادتر می‌شود و ما را به تحلیل‌های مستقل از فضای رسانه‌ای موجود رهنمون می‌کند.
با این وجود اما تغییر در رویکردهای سیاست خارجی امریکا با توجه دوقطبی دمکرات – جمهوری‌خواه در نیروهای سیاسی ایالات متحده، امری اجتناب‌ناپذیر است. البته برای ما، به عنوان ایران، هر دو حزب به یک میزان خطرناک هستند. اگر چه دمکرات‌ها همواره از ابراز و اعمال تخاصم خود به نحو تند پرهیز دارند و این احتمالاً سبب کاهش تنش‌ها در مقیاس‌های بزرگ خواهد شد، ولی اتفاقاً این مسئله به دلیل ظاهر فریبنده و قوۀ هاضمۀ نرم آن‌ها به همان اندازه می‌تواند خطرناک باشد. اما اکنون وضع کمی بغرنج‎‌تر هم هست. به نظر می‌رسد تغییر از دولت بایدن به دولت ترامپ به ویژه به دلیل شکاف عمیق بین مواضع سیاسی آن‌ها و شرایط آشفته جهانی که این تغییر در بستر آن اتفاق می‌افتد، بسیار قابل توجه خواهد بود.
در این سال‌ها دولت بایدن تلاش کرد تا نقش آمریکا را برای دهه 2020 و پس از آن بازآفرینی کند. او سعی داشت تا ضمن حفظ درگیری‌ها با دشمنان و نزدیکی به متحدان، ابرقدرتی را بسازد که در عین حال در مورد تجارت خودخواهانه‌تر، در مورد امنیت اقتصادی محتاط‌تر و در مورد استقرار نیروهای نظامی گزینشی‌تر عمل ‌کند.
اما با نزدیک شدن به انتخابات، که بنا بر پیش‌بینی‌ها رقابت تنگاتنگی خواهد بود، دولت‌ها در سراسر جهان در حال تدوین طرح‌های جایگزین برای آمریکای تحت مدیریت ترامپ هستند. در چنین شرایطی انجام تعهدات فراتر از سال 2024 توسط جو بایدن، از جمله راه حل دو دولتی در اسرائیل و فلسطین، دشوار خواهد بود. به نظر می‌رسد دوره دوم ریاست جمهوری ترامپ با دوره اول او متفاوت خواهد بود؛ هم از حیث آشفته‌تر بودن اوضاع جهان و هم از حیث کم‌تحمل‌تر بودن آقای ترامپ.
رفتارها، تصمیمات و اظهار نظرهای ترامپ به گونه‌ای است که به سادگی قابل پیش‌بینی و برنامه‌ریزی متناسب نیست. توضیح این که ترامپ با کشورها رابطۀ خطیِ دوستی - دشمنی و به تبع آن راهبرد حمایت – جنگ را به صورت ساده برقرار نمی‌کند. متحدان او هر لحظه باید آماده قطع حمایت او باشند و دشمنان او ممکن است از سمت او پیشنهاد معامله دریافت کنند.
پیرامون متحدان، به نظر می‌رسد دو مؤلفه میزان موازنۀ تجاری و هم‌چنین درصد تخصیص هزینه‌های دفاعی از تولید ناخالص داخلی برای ترامپ بسیار مهم است.
مطابق محاسبات در سال 2023 از میان 38 متحد آمریکا در سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) و آسیا، آمریکا در 26 کشور کسری تجاری داشت و همان طور که در نمودار زیر مشخص است، 26 کشور در سال گذشته کمتر از 2 درصد تولید ناخالص داخلی را برای دفاع هزینه کرده‌اند. این به این معنا است که در هر دو مؤلفه کلیدی مد نظر ترامپ، اوضاع وخیم است.
در میان متحدان، به نظر می‌رسد اوضاع برای تایوان و اوکراین وخیم‌تر است. از منظر ترامپ این کشورها مظنون به مفت‌خوری از ایالات متحده هستند. با توجه به وسعت تایوان، این کشور مازاد تجاری بزرگی با آمریکا دارد که بین ژانویه تا نوامبر 2023 بالغ بر 45 میلیارد دلار برآورد شده است. اگرچه این کشور هزینه‌های دفاعی خود را به 2.5 درصد تولید ناخالص داخلی افزایش داده است، اما همچنان به حضور نظامی گسترده آمریکا در آسیا برای جلوگیری از وقوع احتمالی تهاجم توسط چین نیازمند است. درباره اوکراین نیز اگر چه به نظر می‌رسد حمایت امریکا -که مجموعاً کمتر از 10 درصد بودجه دفاعی سالانه‌اش است - پیش از هر چیز، به دلیل آسیب به روسیه، به نفع خود امریکا است، اما برخی تحلیل‌گران معتقدند ترامپ ممکن است جنگ را به عنوان تخلیه منابع آمریکا ببیند و سعی کند اوکراین را به سمت صلح با روسیه سوق دهد.
پیرامون دشمنان، بدون شک ایران، چین، روسیه و کره شمالی در رده‌های نخست قرار دارند. به طور کلی به نظر می‌رسد سیاست ترامپ پیرامون دشمنان شامل تهدید برای کسب امتیازات و در کنار آن گشودگی مقطعی برای انجام معاملات تحول‌آفرین باشد. روسیه با توجه به تحسین ترامپ از پوتین، می‌تواند منتظر دوستانه‌ترین رفتار باشد؛ اما در مورد چین با توجه به ناامیدی ترامپ از مذاکرات گذشته، انتظار تداوم خصومت متقابل در سیاست‌های هر دو کشور وجود دارد.
درباره ایران، محتمل‌ترین گزینه اعمال تحریم‌های تهاجمی علیه آن است. برخی معتقدند او ممکن است تلاش کند ایران و گروه‌های مقاومت منطقه را به یک توافق صلح منطقه‌ای بکشاند. این موضوع به ویژه پس از این که در سال 2020 دولت او موفق شد پیمان ابراهیم را بین اسرائیل و چندین کشور عربی منعقد کند، قوت بیشتری پیدا می‌کند.
در مجموع اما تحلیل‌گران معتقدند به احتمال زیاد در دوران ریاست جمهوری ترامپ، جهان شاهد فرسایش بیشتر قوانین جهانی، از تجارت گرفته تا حقوق بشر، خواهد بود. فرسایشی که سازمان‌های جهانی به سختی خواهند توانست شکاف ناشی از آن را پر کنند و این برای کشورهای فقیر با نهادهای داخلی ضعیف، مشکل‌ساز خواهد بود.
جهان منتظر است ببیند آیا نوامبر 2024 یک چالش جدید را به چالش‌های موجود جهانی اضافه خواهد کرد یا خیر.