انسولین در روح رزم آرا
یادتونه...؟ شهریورماه امسال بود که خبر رسید برای اولین بار ماده اولیه انسولین را در کشور خودمان تولید کردیم و به جمع 7 کشور انسولینساز وارد شدیم. خبری که شیرینیاش نه تنها بیماران دیابتی را نیازرد، بلکه کلی هم خوشحالشان کرد. بازم یادتونه...؟ خردادماه موشک هایپرسونیک فتاح و آبانماه موشک هایپرسونیک فتاح2 رونمایی شدند تا این دفعه بهجز بیماران دیابتی، بقیه مردم هم خوشحال شوند و روح اقتدار درونشان جلا پیدا کند.
فروغ زال طنز پــرداز
روح رزمآرا داشت در چاله چولههای برزخ میچرخید که مأمور عذاب چیزی شبیه ماژیک، ولی با نوک سوزنی را در بازوی او فرو کرد.
رزم آرا که تا به حال چنین چیزی ندیده بود، دید. وقتی خواند که روی آن نوشته شده «ساخت ایران» شصتش خبردار شد که این عذاب از چه قرار است. گفت: ما هنوز باید تاوان آن یک فقره جمله را پس بدهیم؟
مأمور عذاب گفت: خودت آن جمله را مثل همان روزی که در مجلس گفتی بگو تا مخاطبین بدانند با چه هستی. رزمآرا فریاد زد: «ملتی كه لیاقت لولهنگسازی ندارد چگونه میتواند صنعت نفت را اداره كند.» مأمور عذاب گفت: تازه کمت هم هست. رزمآرا گفت: مگر این لولهنگ سوزنیست که من باید عذاب شوم؟ مأمور عذاب گفت: نخیر... این انسولین قلمی تولید ایران است که تازه دارند خودکفا هم میشوند. رزمآرا گفت خب چه دخلی به من دارد؟ مأمور عذاب گفت: این جمله تو که فقط یک جمله نبود. یک تفکر بود که تولید و خودکفایی و خودباوری در همه چیز را عقب انداختی. مثلا همین انسولین قلمی برای بیماران ایرانی را چند سال به تأخیر انداخت. رزمآرا گفت: باشه ولی من نخست وزیر پهلویها بودم. مأمور عذاب گفت: آنها هم عنایت شدند. رزمآرا خندید و گفت: جان من؟ شنیدم ایران موشک هایپرسونیک هم ساخته... یعنی پهلویها رو همینجوری هایپرسونیک هم زدید؟ مأمور عذاب چون از شیرفهمی رزمآرا در این فقره خوشش آمده بود و خودش هم دوست داشت دوباره فیلمش را ببیند و یواشکی بخندد در یک صفحه نشانش داد که چگونه از ماهواره امید تا موشک هایپرسونیک را در زیر و روی پهلویها عذاب کردهاند.