مختلس تکانی
مهریه و بدهی ابربدهکاران بانکی را کی داده کی گرفته؟
ابراهیم کاظمی مقدم طنزپرداز
یادتونه...؟ اسفندماه امسال اموال ب.ز، که دیگر راحت میتوانیم بگوییم بابک زنجانی، در خارج از کشور شناسایی شد و به ایران منتقل شد.
برای مهریه دههزار سکهای افتاده بودم زندان. با این قیمت سکه هم بدهیام آنقدری بود که افتادم بند مختلسین. خدا را شکر هرچه بین در و همسایه آبرویم رفته بود، اینجا بهخاطر مبلغ بدهی سری توی سرها بودم. خرجم را هم بقیه میدادند تا بیرون زندان برایشان کار راه بیندازم.
یک روز دم بوفه یک نفر را دیدم که قیافهاش آشناست. البته اینجا زیاد قیافهی آشنا میبینیم. یک مقدار که نگاهش کردم گفت: چیه؟ آدم ندیدی؟
دیدم باید رویش را کم کنم. گفتم: عه تویی! تو مگه چلغوزآباد زندگی نمیکردی؟
او هم بدون معطلی جواب داد: از وقتی تو چوپونی رو ول کردی، مجبور شدم گوسفندا رو بفروشم و بیام تهران!
رفاقت من و بابک زنجانی از همینجا شروع شد. دیگر همهی دورهی زندانمان را با هم بودیم. خدا را شکر. خاطرات سیلی زدن به فرمانده در سربازی کمکم داشت قدیمی میشد!
بابک میگفت قبلا توی ایران راهزن داشتیم. اقلا وقتی آدمها را لخت میکردند، رهایشان میکردند. الان زندان اوین داریم. پولم را گرفتند، آزاد هم نمیکنند! تمام اموال داخل و خارج مملکتم را از من گرفتند که امروز برای یک لقمه نان و پنیر و خاویار صبحانهام باید به گدا و گدولهای اسکل رو بزنم!
چون به من گفته بود اسکل زدم بیخ گوشش. درست عین فرمانده سربازی. اما بعد دلم برایش سوخت. جوری از زمین و زمان شکایت میکرد که احساس میکردم تقصیر من است که این بابا اینجاست. برای این که گول نخورم و ده میلیون تومانی که ته حسابم باقی مانده به او ندهم، سعی کردم ماهیگیری یادش بدهم. که متأسفانه او بیشتر از من بلد بود. پس با حالت نصیحت گفتم: ای بابا. هرچی سنگه واسه پای لنگه! طرف سه هزار میلیارد دزدید و رفت. تو هم ایشالا عین همون میشی!
گفت: زبونتو گاز بگیر. اون بابا چهار هزار میلیارد پس داد بعدم اعدام شد!
من قبل از این دوره زندان واقعا فکر میکردم مهریه و بدهی ابربدهکاران بانکی، مثل بابک زنجانی را کی داده و کی گرفته. اما الان فهمیدم دوتایش را از منتهاالیه حلقوم آدم بیرون میکشند. متأسفانه اسم قشر اختلاسگر در مملکت ما بد در رفته. من خودم بین اینها زندگی کردم و میدانم. این را هم بگویم که اینها یا کلاهتان را برمیدارند و یا اسکولتان میکنند. البته بابک زنجانی کلاه من را برداشت.