خدا می‌داند که هیچ حسرتی در ورزش به دلم نمانده است

باقری: «تالاخادزه» در دوضرب حریف «رضازاده» نمی‌شد

قرار نیست تا ابد کوروش باقری سرمربی تیم ملی باشد

گفت و گو
رضا عباسپور
خبرنگار
بی‌شک نمی‌توان از المپیک و وزنه‌برداری سخن گفت، اما «کوروش باقری» پرافتخارترین سرمربی تاریخ وزنه‌برداری ایران را ندید و از کنار افتخارات و زحمات بی‌شماری که او برای ورزش و وزنه‌برداری ایران به ارمغان آورد به سادگی عبور کرد. ثانیه شمار المپیک به شماره افتاده و آرام آرام ورزش ایران برای حضور در این آوردگاه بزرگ مهیا می‌شود. یکی از رشته‌های پرامید وتاریخ‌ساز ما در ادوار مختلف بازی‌های المپیک مطمئناً وزنه‌برداری است. کوروش باقری هم به عنوان چهره شاخصی که تا به امروز در رشته وزنه‌برداری 3 بار(2000، 2004 و 2012) بازی‌های المپیک را تجربه کرده است، یکی از باسابقه‌ترین سرمربیانی است که در این آوردگاه حضور مؤثری داشته است. اگر تیم وزنه‌برداری بانوان کشورمان بتواند به سهمیه تاریخی برای حضور در پاریس برسد، کوروش باقری می‌تواند برای چهارمین بار مجوز شرکت در المپیک را دریافت کند. به همین بهانه و با توجه به افتخارات بی‌شماری که باقری در دنیای وزنه‌برداری خصوصاً تاریخ المپیک به نام خود ثبت کرده است با او همکلام شدیم تا در واپسین روزهای سال 1402 با او در آستانه تحویل سال، خاطره بازی کرده و فضای این روزهای وزنه‌برداری را نیز از زاویه نگاه او تحلیل و بررسی کنیم.

 
 
 کوروش باقری تا امروز 3 بار (2000، 2004 و 2012) المپیک را تجربه کرده است. به نظرت دوره‌ای که در المپیک وزنه می‌زدی سخت‌تر بود یا زمانی که سرمربی بودی؟
طبیعتاً دوره مربیگری خیلی سخت‌تر و استرس‌زا‌تر از دوره قهرمانی است. یک قهرمان ممکن است یک مقدار استرس هنگام مسابقه دادن داشته باشد، اما فقط خودش است و خودش. اما در قامت مربیگری اگر بخواهی وظیفه‌ات را خوب انجام بدهی، مطمئناً دلمشغولی و دغدغه‌های بی‌شماری دارید.
  چه تفاوتی بین المپیک‌هایی که در آن حضور داشتی دیدید؟ آیا نسل‌های وزنه‌برداری به نسبت قبل از نظر کمی و کیفی بهتر شدند یا شرایط فعلی وزنه‌برداری دنیا خوب نیست؟
فکر می‌کنم، المپیک 2012 لندن به نسبت بازی‌های المپیک 2000 سیدنی و البته اگر بازی‌های 2004 آتن را در نظر نگیریم، به نظرم چهره‌های شاخص بیشتری در اوزان مختلف حضور داشتند. در بازی‌های 2000 سیدنی مثلاً در هر وزنی 1 یا 2 وزنه‌بردار شاخص و درجه یک حضور داشتند با تفاوت فاحش رکوردی از سایر رقبا. اما در 2012 فکر می‌کنم تعداد چهره‌های شاخص و نفراتی که به مدال نزدیک بودند خیلی بیشتر بود و کار برای مدال‌آوری سخت‌تر. اخیراً هم باتوجه به کاهش اوزان و سهمیه‌های ورودی به المپیک مسلماً رقابت شلوغ‌تر است. به شکل کلی نمی‌گویم اما شاید در برخی اوزان رکوردها پایین باشد، اما قطعاً درکل سطح این دوره از رقابت‌ها هم در اوزان مختلف بالا است و فکر می‌کنم گرفتن مدال در المپیک 2024 پاریس هم سخت و دشوار باشد.
  تلخ‌ترین یا شیرین‌ترین خاطره‌ای که از حضورت در المپیک به یاد ‌داری چیست؟
تلخ‌ترین خاطره‌ای که از المپیک دارم، همان مدالی است که در 2000 سیدنی به‌خاطر اختلاف وزن اندک از دستم پرید و جای این مدال درکلکسیونم خالی است. در حالی که من در حرکت یکضرب نفر اول شده بودم و مدال در دستم بود ولی قسمتم نشد. شیرین‌ترین خاطره‌ای هم که از حضورم در بازی‌های المپیک دارم، همان سال 2012 است که تمامی بچه‌های تیم بجز «سهراب مرادی» آنجا مدال المپیک گرفتند که البته سهراب هم سال 2016 در المپیک ریو رفت و آنجا به طلای المپیک رسید. فکر می‌کنم این زیباترین و شیرین‌ترین خاطره‌ای است که برایم جاودانه شد.
  قبل از المپیک لندن، پیش‌بینی می‌کردی تیمی که با هدایت فنی تو روی تخته می‌رود یکی از طلای‌ترین نسل‌های تاریخ وزنه‌برداری ایران باشد؟
صددرصد اینطور بود. 2012 اینقدر بچه‌های تیم آماده بودند که همه شانس طلا داشتند. من این را با استناد به رکوردهایی که تک تک وزنه‌بردارانم داشتند، می‌گویم. من همان موقع مصاحبه‌هایی را با رسانه‌ها در آرشیوم دارم که گفته بودم همه بچه‌های من شانس طلایی شدن دارند. خب متأسفانه این اتفاق در همان حین بازی‌های المپیک رخ نداد. اما بعد دیدیم که به‌خاطر مثبت شدن آزمایش دوپینگ رقبای ما، مدال‌های المپیکی که حق وزنه‌‌برداران بود به آنها برگردانده شد. ایمان دارم که اگر بچه‌ها در همان لندن وزنه‌های نرمال خود را می‌زدند، همان جا مدال می‌گرفتند.
  به نظرت دوباره مثل نسل طلایی 2012 لندن را می‌توانیم در وزنه‌برداری ببینیم؟
نسل‌سازی واقعاً کار سختی است. این را تکرار می‌کنم که حقیقتاً ساخت نسل‌های طلایی مثل 2012 لندن کار بسیار سخت و دشواری است. اما امیدوارم که بتوانیم خیلی زود نسلی طلایی برای وزنه‌برداری ایران داشته باشیم که باعث افتخار و سربلندی وزنه‌برداری باشند.
 برخی معتقدند فدراسیون وزنه‌برداری باید از تجربه گرانبهای فنی کوروش باقری به جای تیم بانوان در بخش مردان استفاده می‌کرد. نظر خودت در این مورد چیست؟
از این حیث که پذیرش هدایت فنی و سرمربیگری وزنه‌برداری بانوان چون خیلی صفرکیلومتر و تازه کار بودند «ریسک» بزرگی بود، این را قبول دارم و می‌پذیرم که با پذیرش آن ریسک بزرگی کردم. اما چون من آدمی هستم که ریسک و چالش را دوست دارم این ریسک را به جانم خریدم و مشکلی هم با آن ندارم. اما راجع به اینکه چرا در حوزه فنی وزنه‌برداری مردان از من استفاده نشد، به هرحال باید ببینیم چهارچوب و نظر مسئولان فدراسیون به چه شکل بوده است؟ من به نظر عزیزان احترام گذاشتم و طبیعی هم هست که تا ابد قرار نیست کوروش باقری سرمربی تیم ملی باشد. من فکر می‌کنم ما سوای بحث فنی، در بخش شخصیت‌سازی و ساختن مربیانی توانمند برای آینده وزنه‌برداری هم وظیفه داریم. بنابراین باید به جوانترها و مربیانی که در این مقوله انگیزه و حرف برای گفتن دارند فضا و زمان داد. خوشحالم که امروز هم این فضا و زمان در اختیار «نواب نصیرشلال» قرار داده شده است که من از صمیم قلبم برایش آرزوی موفقیت می‌کنم.
 اگر با دختران وزنه‌برداری سهمیه حضور در المپیک پاریس را بگیری، می‌توانی مثل جهانی 2011 پاریس دوباره در فرانسه نتیجه بگیرید؟
به نظرم در بحث المپیکی شدن دختران وزنه‌برداری اول باید ببینیم چقدر شانس برای کسب سهمیه داریم. بعد دنبال خود المپیک وکسب نتیجه باشیم. حقیقتاً اگرچه هنوز کورسوی امیدی برای کسب سهمیه دختران داریم ولی کار و مسیر ما سخت است و فوق‌العاده دشوار. شاید یکسالی زمان برای المپیکی شدن کم آوردیم. مطمئن هستم اگر در پاریس هم نتوانیم سهمیه بگیریم، قطعاً به درخشش وزنه‌برداری بانوان در بازی‌های المپیک 2028 و تاریخ‌سازی در این رویداد بزرگ بسیار امیدوارم.
  به نظرت اگر نتوانیم در رویدادهای گزینشی بانوان سهمیه بگیریم، امکانش هست که از شانس (وایلد کارت) برای المپیکی شدن‌مان استفاده کنیم؟
ما کارمان را کردیم، فدراسیون هم حمایت‌مان کرد. الان هم سه نفر زیر نظر داریم برای کسب سهمیه المپیک. یک رکوردهای ورودی هم برایشان در نظر گرفتیم. ممکن است با دو نفر، شاید با یک نفر و شاید هم اصلاً در جام جهانی تایلند که آخرین مرحله گزینشی المپیک است شرکت نکنیم اگر آنچه که مد نظر ما است برآورده نشود. من به همه بچه‌ها گفتم اگر آنها ورودی که مد نظر ما است نزنند و مهیا نباشند، ممکن است به پوکت نرویم و خداحافظی تلخی با بازی‌های المپیک پاریس قبل از شروع این بازی‌ها داشته باشیم. تا جایی که من اطلاع دارم، چون در بخش مردان سهمیه گرفتیم، در بخش بانوان نمی‌توانیم از(وایلدکارت) استفاده کنیم. برخی به ما انتقاد دارند و من یاد گرفتم که چطور با انتقادات برخورد کنم. قطعاً از نقدهای خوب استفاده خواهم کرد و توجهی هم به نقدهای مغرضانه و مخرب ندارم. چون تردید ندارم اگر حوصله کنیم و به بانوان توجه ویژه داشته باشیم آینده وزنه‌‌برداری بانوان درخشان است.
  اگر «رضازاده» هم‌نسل «تالاخادزه» بود یا بالعکس، به نظرت حسین می‌توانست این غول گرجی را کنار بزند و حریف او شود؟
تردید ندارم اگر رضازاده با تالاخادزه هم‌نسل بود، رقابت فوق‌العاده جذاب و دیدنی را شاهد بودیم. مطمئنم رضازاده در حرکت دوضرب پتانسیل و توانمندی‌ رکوردی‌اش بیشتر از تالاخادزه بود. تالاخادزه هم در یکضرب شرایط بهتری نسبت به رضازاده داشت و همین باعث می‌شد رقابت‌شان قشنگتر می‌شد. اینطور فکر می‌کنم که تالاخادزه رضازاده را دیده و نهایت توانمندی‌اش را در مسابقات قبل روی تخته به نمایش گذاشته است و بیش از این هم بعید است بتواند به رکوردهای بالاتری حمله کند. اما من چون کنار حسین بودم می‌دانم که حسین رضازاده هیچ وقت نهایت قدرت و توانمندی رکوردی‌اش را روی تخته به نمایش نگذاشت چون نیازی به آن احساس نکرد. حداقل سال‌های 2003 تا زمانی که او از دنیای قهرمانی خداحافظی کرد، نهایت قدرتش را استفاده نکرد. به طور مثال المپیک 2004 آتن حسین به راحتی می‌توانست وزنه 270 کیلوگرم را در دوضرب مهارکند ولی این کار را نکرد. به هرحال هر دو عزیز از بزرگان وزنه‌برداری جهان هستند و آرزوی سلامتی برایشان دارم.
  وزنه‌برداران فوق‌سنگین امروز ما را در حد عبور از هرکول گرجستانی‌ها می‌بینی؟
من مطمئنم در ایران پتانسیل‌های زیادی درآینده اگر سرمایه‌گذاری خوبی روی استعدادها داشته باشیم، وجود دارد که بتوانند به رکوردهای تالاخادزه حمله کنند. اما اگر واقع بین باشیم، درکوتاه مدت و حال حاضر من بعید می‌دانم وزنه‌برداران ما بتوانند به این هدف برسند.
  شیرین‌ترین خاطره‌ای که از نوروز یا دوره قهرمانی ‌داری چیست؟
قطعاً شیرین‌ترین خاطرات نوروزی من کنار بچه‌های تیم ملی در اردوها زمانی بود که سفره هفت سین می‌چیدیم و برای عزت و اهتزاز پرچم مقدس ایران تلاش می‌کردیم. چه در دوره قهرمانی و چه در زمانی که هدایت تیم‌های ملی را برعهده داشتم.
  چه پیش‌بینی از عملکرد ملی‌پوشان وزنه‌برداری برای کسب سهمیه و مدال‌آوری در المپیک 2024 داری؟
به نظرم این را بهتر است خود کادرفنی توضیح بدهد، اما از نگاه ما که دورتر پیگیر کار ملی‌پوشان هستیم فکر می‌کنیم در دسته وزنی 89 کیلوگرم توسط مصطفی جوادی ما شانس زیادی برای کسب مدال حتی از نوع طلایی رنگش داریم. اما این بدان معنا نیست که علی داودی و رضا دهدار شانس یا توانمندی مدال‌آوری در المپیک پاریس را ندارند. بلکه هر 3 ملی‌پوش شایسته هستند و امیدوار برای افتخارآفرینی. اما آمار و ارقام شرایط جوادی را برای مدال‌آوری بهتر نشان می‌دهد.
 بزرگترین حسرت کوروش باقری در دوره قهرمانی و مربیگری چه بود؟
خدا می‌داند که حسرتی در دنیای ورزش به دل ندارم. چون خداوند هرآنچه را که می‌خواستم به من هدیه داد. شاید اگر در سیدنی مدال المپیک می‌گرفتم کلکسیون مدالی‌ام تکمیل می‌شد. یا دردوره مربیگری ما نسلی طلایی را در وزنه‌برداری ساخته بودیم که اگر در سال 2013 زمان بیشتری داشتم، قطعاً افتخارات بزرگتری برای وزنه‌برداری به دست می‌آوردیم که نشد. امیدوارم این اتفاق را بتوانم در بخش بانوان برای وزنه‌برداری رقم بزنم. ولی حسرتی از نگرفتن این مدال و از دست رفتن آن زمان ندارم. زیرا در دنیای مربیگری هر آنچه افتخار بود را با عنایت پروردگار به دست آوردم.