دمیر، یک چهره متفاوت و دقیق
مردی که زیاد میدانست
آیسان سعیدی
روزنامه نگار
حضور او در ایران یک شگفتی بزرگ بود. مردی از همسایه غربی که در بسکتبال چندان آوازهای ندارد. آنها مدتهاست برای بسکتبال برنامهریزی کردهاند و به دنبال ماجراجویی زیر سبد هستند اما تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله بعیدی دارند. با این وجود هاکان دمیر در این دوران گذار یک چهره متفاوت است. مردی که بسکتبال را از دریچه متفاوتی میبیند و این تفاوت در حوزه تکنیکال و تاکتیکال و مهمتر از همه سلوک او به وضوح قابل لمس است. دمیر از این منظر یک گزینه جامع و مانع برای بسکتبال ما بود که در روزگار تغییر نسل و عصر بازنشستگی نسل طلایی خیرالموجودین محسوب میشد. دمیر با مأموریت تغییر نسل به ایران آمد و با آنالیز دقیق از بسکتبال ایران که روزگار پیرانهسری ستارههای بزرگش را تجربه میکرد، به فراست دریافت که بسکتبال ایران به همان اندازه که در فاز تهاجمی موفق و برنده است، در فاز تدافعی متزلزل و آسیبپذیر نشان میدهد، پس برنامه کوتاهمدت خود را به بازسازی و ترمیم ساختار دفاعی گذاشت و در همان ابتدا کارش را با یک چالش بزرگ آغاز کرد؛ قلم قرمز کشیدن روی نام محمد جمشیدی، مهمترین ستاره تهاجمی تیم. آنچه از دمیر در بدو ورود چهره یک مربی جدی و اصولگرا را به رخ کشید که از انگارههایش سر سوزنی عقبنشینی نمیکند.
دمیر در طول حضورش روی نیمکت تیم ملی بسکتبال پلن خود را پله به پله پیش برد اما چند ایونت مهم از جام جهانی بسکتبال گرفته تا بازیهای آسیایی و البته پنجره انتخابی کاپ آسیا سرعت او را کند کرد و برنامههایش را عقیم گذاشت. به ویژه اینکه در بحث نتیجهگرایی نیز دمیر چندان موفق نبود و همین پلن را به حاشیه برد. با این وجود آنچه از دمیر روی نیمکت تیم ملی بسکتبال دیدیم، چهره یک مربی جدی، منضبط، دقیق و با دیسیپلین بود که برای هر لحظه و هر ثانیهاش برنامه داشت و هیچ تصمیمی را ولو کوچک بدون برنامه و تفکر انجام نداد. مردی که در اتمسفر سنتی بسکتبال ایران، یک هوای تازه بود که توپ و حلقه را با علم روز در هم آمیخت. دمیر از این منظر برای بسکتبال ایران یک غنیمت بود، اگرچه برای اجرای تفکرات و انگارههایش نیاز به زمانی طولانی دارد که در بسکتبال عجول ایران کمتر به آن تن میدهند.